آیا دنیا به آخر رسیده است یا دنیا را به آخر رسانیده اند

چرا خانه ها را كوبیدند و بچه ها را كشتند مگر در خانه محقر یك افغانی, عراقی , لبنانی چه چیز وجود داشت و یك كودك ساده چه رویای خطرناكی در سرمی پرواند

چرا خانه‌ها را كوبیدند و بچه‌ها را كشتند؟ مگر در خانه محقر یك افغانی، عراقی ، لبنانی چه چیز وجود داشت؟ و یك كودك ساده چه رویای خطرناكی در سرمی‌پرواند؟ او كه عروسكش ، به نارنجك و بمب‌ هسته‌ای شبیه نبود پس چرا می‌بایست تاوان وقایعی را بدهد كه در آن سر جهان اتفاق افتاده است؟ شاید او گناهكار است چون هیتلر یهودی‌ها را كشت، شاید او گناهكار است چون برادرش به تانك‌های اسراییلی سنگ می‌زد و شاید او گناهكار است چون در نقشه «خاورمیانه » زندگی می‌كند؟

پنج سال می‌گذرد از زمانی كه انفجار حقیقت، دوباره نیاز به یك سد بزرگ داشت، دوباره پنجاه سال بدون جنگ جهانی، بدون لشكر‌كشی‌های دسته‌جمعی ، بدون قدرت نمایی و مردانی كه سودای كشور گشایی داشتند. این سكوت و آرامش را به حساب تجربه‌های تلخ جنگ‌های ویتنام، ایران آفریقای مركزی افغانستان ، بوسنی ، رواندا ، كزو وو ... نگذارید چون كاملا تصنعی و دست ساخته بودند.

مردانی كه می‌جنگند و مردانی كه می‌میرند، كودكانی كه كوکا‌كولا می‌خورند و كودكانی كه ایدز می‌گیرند، زنانی كه باربی می‌شوند و زنانی كه برده‌های جنسی ی اروپای غربی می‌شوند. قصه‌هایی كه آنها می‌گویند، غصه‌هایی كه اینها می‌خورند. آیا دنیا به آخر رسیده است یا دنیا را به آخر رسانده‌اند؟

داستان آنقدر‌ها ساده نیست ولی بی‌شك این دردها واقعا مصیبت است. اینها رنج مردمان زمان چنگیز یا اسكندر نیست، چون به آنها مدرن یا لیبرال گفته نمی‌شد و حتی تاریخ هم برای كار آنها حاضر به قسم خوردن نیست تا معلوم شود آیا ۱ نفر را كشته‌اند یا ۲ نفر یا ۱۰۰ نفر ...؟ چه كسی آمار گرفته است؟ چگونه آمار گرفته است؟ و چه كسی داستان كشتار آنها را تعریف می‌كند؟

آیا كسی از جنگ صلیبیون و كشتار آنها در بیت‌المقدس سخن گفته است؟ آیا كسی از دورغ‌های هولوكاست چیزی تعریف كرده است؟ آیا كسی در مورد بمباران‌های بمب‌های چند تنی سمی در جنگ‌های ویتنام شمالی خبری آورده است؟ آیا از آثار بمب‌های اتمی هیروشیما و ناكازاكی و ۱۸ و نیم میلیون كودك ناقص الخلقه ژاپنی شنیده‌اید؟ و آیا از مردمانی كه هر روز دخترانشان مورد تجاوز قرار می‌گیرند، خانواده‌شان را می‌سوزانند و هم شهریانشان را به رگبار می‌گیرند و یك روز بی‌حادثه را در تاریخشان نمی‌گذارند. چیزی خوانده‌اید؟

عجیب نیست؟! شاید ۲۰ هزار سال قبل از میلاد اگر سربازان روم به خاطر كشته شدن یك كبوتر نامه رسان برروی دهكده‌ای از گلها، كل سرزمین گل‌ها را به خاك و خون كشیدند عجیب نبود ولی امروز حمله كردن به افغانستان و عراق برای واقعه‌ای كه صدقش مثل همان گواهی‌هیا چوپان دروغ‌گوست و از مردمانی كه ابراز می‌كنند از دهه ۸۰ هر ۱۰ سال، بر علم آنها دو برابر افزوده شده است بعید است؟

آیا تا به حال در مورد ۱۱ سپتامبر فكر كرده‌ایم ،‌ آیا پرسیده‌ایم كه ۳ هواپیمایی كه به پنتاگون و دو ساختمان تجارت جهانی ( شمالی و جنوبی) منهتن خورده‌اند، متعلق به كدام خطوط هوایی بوده‌اند؟ آیا تا به حال از اولیاء و خانواده‌های سرنشینان و مسافرانی كه در هواپیماهای مزبور بوده‌اند خبر یا داستانی شنیده‌ایم؟! آیا در مورد هواپیمایی بویینگ ۷۴۷ پرسیده‌ایم كه چگونه در آن سطح پایین با پنتاگون و از كنار برخورد كرده است؟! شاید در مورد حفره حداكثر ۱۷ فوتی آن برخورد هم سؤال داشته باشیم كه چگونه در اثر برخورد آن هواپیمای بزرگ با آن ساختمان قدیمی چین حفره كوچكی ایجاد شده است؟!

تا به حال از خود پرسیده‌ایم كه چگونه هواپیماهای مسافربری‌ای كه به دو ساختمان تجارت جهانی خورده‌اند هیچ پنجره و شیشه‌ای در كناره نداشتند؟!

شاید در مورد بسته‌ بزرگی كه بیش از ۴۰ فوت زیر هواپیمایی كه به ساختان شمالی (و حتی ساختمان جنوبی) خورد سؤال كرده‌اید؟ چگونه هیچ كس (خدمه‌ها، خلبان‌ها ، برج كنترل، گارد فرودگاه، سرویس، مسافر‌ها ، ...) در مورد آنها تحقیق و پرس و جو نكرده‌اند؟

سؤال جدی آنجاست كه در انفجار هر ساختمان بزرگی ، تمهیدات متعددی برای انفجار كامل آن ساختمان تدبیر می‌شود؟ ولی چگون تنها در اثر یك برخورد هواپیما كه قدرت تخریبی آن با احتساب تمام بنزین و ضربه بدنه حداكثر به قسمتی از ساختمان محدود می‌شود كل ساختمان را یك جا و منظم پایین آورده است؟ مسئله بغرنج‌تر می‌شود چون به فرض یك ساختمان بطور اتفاقی بطور مهندسی شده پایین آمده است ولی ساختمان دوم چگونه؟

در موردیك هزارم ثانیه قبل از برخورد هم سؤال می‌شود كه نور قابل توجهی ، مخصوصا در جهتی كه خورشید نتابیده بود و درها دوربینی كه فیلم‌برداری كرده بودند (تا فرض انعكاس نور را رد كنیم) كه مربوط به مواد انفجاری باید باشد؟! شاید چیزی شبیه موشك یا ....؟!

باز هم در مورد مانوری می‌پرسیم كه در ایالت شمالی برگزار می‌شد، آیا آن همه را دارا و ماهواره و سیستم‌های امنیتی از حضور آن سه شیء بزرگ در شعاع محافظتی مانور با خبر نشده‌اند؟ (البته حساب سیستم‌های مسیر ضد موشكی، رادارهای متعدد نظامی و تجاری كشوری به نام ایالات متحده آمریكا را منظور نمی‌كنیم).

بیشتر از این به واقعی بودن یا نبودن یا تروریستی بودن یا نبودن ۱۱ سپتامبر نمی‌پردازیم، گرچه هر قدر پیش‌تر دقت كنیم بیش‌تر به تناقضات آن پی می‌بریم.

اضافه كنید كه از یهودی‌ای كه در ساختمان تجارت جهانی كار می‌كردند ۱۱ سپتامبر در ساختمان بودند؟! اكنون هم با گذشت ۵ سال از آن واقعه، قرار بود تا چند ماه بعد از حادثه اطلاعاتی مبنی بر عملیات سازماندهی شده از سوی مخالفان بوش (جرج بوش همان روز ابراز می‌كند كه همان وقت كه رییس ستاد به من در مدرسه واقعه را اعلام كرد من گفتم این كار مخالفان من است، احتمالا دموكرات‌ها) یا القاعده (رایز كه مشاور عالی امنیت ملی بود در ۲۳ سپتامبر می‌گوید اطلاعاتی مبنی بر دست داشتن بن لادن داریم كه آنرا تا چند روز بعد اعلام خواهیم كرد) و یا افراد شرور در محورهای شرارت.

به هر حال آیا اگر هم به دلیلی، به این همه سؤالات پاسخ ندهیم آیا از قدرت جاسوس CIA صرف نظر می‌كنیم؟ و شاید از چندین فیلم هالیود كه قبل از سال ۲۰۰ ساخته شده بود و همگی حاكی از حملات ضد تروریستی پلیس آمریكا به تروریست‌ بانك گراند دو ساختمان تجارت جهانی منهتن بود و شاید آن دو برج به نماد ضد تروریستی معروف شده بودند؟ می‌توان به آسانی گذشت؟

نهایتا از ریز ماجرای ۱۱ سپتامبر هر چه باید گفت ، را دیگران گفته‌اند. ولی هیچ كس پرسیده است چگونه ۱۱ سپتامبر، خط كش ما و شما شد؟چرا ما ضد تروریسم شد و شما مدافع تروریسم؟ چرا ما دارای حق حیات شدیم ؟و شما تمامی حقوقتان توقیف شد به اعتبار امنیت جهانی؟ و چرا از میان همه شماها، فقط ماند مسلمان‌ها؟ و از میان همه مسلمان‌ها، ماند افغانستان، عراق، لبنان، و شاید ایران؟ و چرا ۱۱ سپتامبر در آمریكا با ۳ هواپیما آغاز می‌شود ولی ۱۱ سپتامبرها برای دیگران با هزاران فروند هواپیمای بمب‌افكن؟ و چرا خانه‌ها را كوبیدند و بچه‌ها را كشتند؟ مگر در خانه محقر یك افغانی، عراقی ، لبنانی چه چیز وجود داشت؟ و یك كودك ساده چه رویای خطرناكی در سرمی‌پرواند؟ او كه عروسكش ، به نارنجك و بمب‌ هسته‌ای شبیه نبود پس چرا می‌بایست تاوان وقایعی را بدهد كه در آن سر جهان اتفاق افتاده است؟ شاید او گناهكار است چون هیتلر یهودی‌ها را كشت، شاید او گناهكار است چون برادرش به تانك‌های اسراییلی سنگ می‌زد و شاید او گناهكار است چون در نقشه «خاورمیانه » زندگی می‌كند؟ولی مطمئنا مجازاتش مرگ نیست چون خدا او را آفرید ، البته هنوز كسی صحبت از خدا به میان نیاورده است. پس او هنوز گناهكار است. او صهیونیست نیست و در فاصله نیل تا فرات زندگی می کند او هنوز گناهكار است.

و تو ای مسلمان بدان که اگر برنخیزی گناهکاری ؛ گناهکاری به خون هایی که از برادرانت ریخته می شود. و تو را خونی است که اگر امروز فدا نشو د فردا هدر می رود . پس به پا خیز و جهاد کن .

پژوهشگر: تفضلی