جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

نیمه پر لیوان کارمندی


نیمه پر لیوان کارمندی

تلقی عام از کارمندی در جامعه ایران به شکل دراماتیکی متاثر از دیدگاه های متناقض است چنان که اگر همین امروز یک خارجی به ایران بیاید و بخواهد در مورد ذهنیت عام از کارمندی تحقیق کند, احتمالا در وضعی پارادوکسیکال گرفتار می شود

تلقی عام از کارمندی در جامعه ایران به شکل دراماتیکی متاثر از دیدگاه‌های متناقض است. چنان که اگر همین امروز یک خارجی به ایران بیاید و بخواهد در مورد ذهنیت عام از کارمندی تحقیق کند، احتمالا در وضعی پارادوکسیکال گرفتار می‌شود.

او با هزاران نفری مواجه خواهد شد که با شرکت در آزمون های استخدامی متعدد سعی دارند به کسوت کارمندی درآیند و از طرف دیگر لشکری از کارمندان که از زمین و زمان می نالند و کارمندی را بدترین شغل دنیا می دانند. پیشتر که برویم تناقض پررنگ تر هم می شود. در خود جامعه کارمندان هم عده زیادی همواره از مضایق کارمندی و مصائبش می گویند و معتقدند نان در شغل آزاد است؛ اما از طرف دیگر اگر دقیق شوی و فنی تر تحقیق کنی، در می یابی به هیچ قیمتی حاضر نیستند از کسوت کارمندی به در آیند.

همین هاست که شکل و شمایلی گیج کننده و عموما ناخوشایند به کارمندی در افکار عمومی می دهد. همان طور که اشاره شد، اکثر قریب به اتفاق کارمندان حاضر به چشم پوشی از این شغل نیستند و با وجود همه گلایه ها به شغل شان ادامه می دهند. اینجاست که می توان دریافت کارمندی مزایای مهمی دارد که به همه مصائبش می ارزد. این مزایا چیست؟ اگر نخواهیم منفی بافی کنیم و برخلاف اغلب کارمندان نیمه پر لیوان کارمندی را هم ببینیم، به خیلی چیزها می توانیم اشاره کنیم.

نظم از اصلی ترین مزایای کارمندی است؛ کارمندها مسئولیت تعریف شده و از آن مهم تر ساعت کاری معینی دارند. اگر جزو شاغلان مشاغل آزاد و مشاغل خاصی از قبیل روزنامه نگاری باشید، حتما می دانید ساعت کاری معین از موهبت های بزرگ هر شغلی است؛ همین ساعت کاری معین مزایای دیگری نیز برای فرد دارد.

کارمندها برخلاف خیلی از شاغلان دیگر قادرند بموقع سرخانه و زندگی خود حاضر شوند و به خانواده خود برسند. مثلا یک مغازه دار را در نظر بگیرید که بعد از سروکله زدن با هزار و یک جور آدم و فکر کردن به هزار و یک نوع دغدغه در آخرین ساعات شب به خانه می آید و آنجا هم مجبور است گلایه های بحق همسر و فرزندانش را تحمل کند. کارمندی هر چه داشته باشد حداقل این نوع دغدغه ها را ندارد.

از اینها گذشته چه کسی می تواند انکار کند امنیت شغلی حداکثری در این آشفته بازار کار در ایران موهبت کوچکی است. ثبات مشخصه مهمی است که کارمندی دارد و خیلی از شغل های دیگر ندارد. در میان انواع شغل ها کارمندی کم ریسک ترین است و این را نمی توان در قضاوت ها دخیل ندانست.

امنیت مالی نسبی دیگر مشخصه مالی کارمندی است. درست است که کارمندان آن طور که خودشان می گویند دریافتی بخورنمیری دارند و دخل شان کفاف خرج شان را نمی دهد و...، همین اینها درست است اما همین که مطمئن باشید در آخر ماه مبلغی هر چند کم حتما به دست تان خواهد رسید، بار روانی سنگینی را از دوش شما بر می دارد. خیلی از شاغلان مشاغل آزاد در معرض کلاهبرداری هستند، خیلی های دیگر در معرض ورشکستگی هستند، خیلی های دیگر در معرض اخراج از کار هستند و خیلی خیلی های دیگر. کارمندها اما در این اقتصاد و بازار بی ثبات، ثبات مالی نسبی دارند و این چیزی نیست که بتوان نادیده اش گرفت.

بازنشستگی، مقطع بسیار مهم دیگری است که کارمندی را از خیلی شغل های دیگر متمایز می کند. پیری و از کارافتادگی شتری است که مقابل خانه هر انسانی می خوابد و چه خوب است کسی در چنین مقطعی دغدغه تامین معاش حداقلی خود و افراد تحت تکفلش را نداشته باشد. دغدغه ای که خیلی ها دارند و کارمندان بازنشسته حداقل به طور نسبی عاری از آن هستند؛ البته کم بودن سطح دریافتی بازنشسته ها و کفاف نکردن آن نکته درستی است؛ اما اینجا قیاس بین کم و زیاد نیست، قیاس بین کم و صفر است. آرامش روانی نسبی کارمندان بازنشسته را شاغلان شغل هایی که هیچ وقت بازنشسته نمی شوند، ندارند.

در توصیف مزایای کارمندی، بیش از اینها می توان سخن فرسایی کرد. فارغ از همه مصائب درست کارمندی و گلایه های بحق کارمندان، به نظر می رسد انتقادات اغراق آمیز از کارمندی تبدیل به یک پز اجتماعی خصوصا میان خود کارمندان شده است، آن هم کارمندانی که اکثریت قریب به اتفاق شان با وجود همه انتقادها، هرگز حاضر به رها کردن کارمندی و امتحان کردن یک شغل آزاد یا هر شغل دیگر با درجه ریسک بیشتری نیستند. قصه کارمندی در ایران به «ازدواج» می ماند که درخصوص آن هم خیلی ها رطب می خورند و از خوردنش لذت می برند و در عین حال مدام دیگران را از خوردنش نهی می کنند.

با تمام این اوصاف کارمندی خصوصا در فضای شغلی ایران مزایای غیرقابل انکاری دارد که اتفاقا اغلب کارمندان نیز به آن واقفند و در پرونده ای که اغلب مطالب به همین گلایه ها و انتقادها از کارمندی ـ با لحن طنز و غیرطنز ـ حیف بود که این نکات مورد اشاره قرار نگیرد.

عرفان پارسا