سه شنبه, ۲۵ دی, ۱۴۰۳ / 14 January, 2025
مجله ویستا

بوروكراسی یا امپراتوری


بوروكراسی یا امپراتوری

جناب آقای احمدی نژاد در وب نوشت تازه خود, به نكته ای پرداخته اند كه بزرگ ترین دغدغه امروز متفكران و كارشناسان مدیریت و برنامه ریزی كشور و البته دلسوزان انقلاب اسلامی است

جناب آقای احمدی‌نژاد در وب‌نوشت تازه خود، به نكته‌ای پرداخته‌اند كه بزرگ‌ترین دغدغه امروز متفكران و كارشناسان مدیریت و برنامه‌ریزی كشور و البته دلسوزان انقلاب اسلامی است.

در علم مدیریت و نه مدیریت علمی مصطلح، كشور ما از نظر سطح و اندازه بوروكراسی حاكم، تحت نوعی اشرافیت و امپراتوری بوروكراتیك اداره می‌شود.

هم‌اكنون نظام اجرایی ما به اندازه‌ای بزرگ، غیرمنعطف و پیچیده شده است كه نه تنها كاركرد ابتدایی مورد انتظار را ندارد كه دقیقا در تضاد با اهداف اصلی بوروركراسی؛ یعنی نظم‌بخشی و تسهیل امور قرار دارد و موجب كندی و در مواقعی توقف امور شده است؛ همان چیزی كه فرد اول اجرایی مملكت به درستی به آن توجه كرده است.

این امپراتوری آنقدر ابواب جمعی و نان‌خور جمع كرده كه فرصت تزریق منابع به دیگر بخش‌ها را از مسئولان نظام گرفته است، به گونه‌ای كه بیش از نیمی از درآمدهای عمومی، مستقیم یا غیرمستقیم، صرف نگهداری آن و نیروهایی می‌شود كه عملا خاصیتی ندارند.

● به راستی چه باید كرد؟

حال كه رئیس‌جمهور محترم به این مهم به شایستگی توجه كرده‌اند، ضمن تأكید بر مطالعه دوباره گزارش نیم قرن عملكرد نظام، به ویژه بخش شركت‌های دولتی آن كه توسط سازمان مدیریت، چاپ و منتشر شده است، برای برون‌رفت از وضعیت مخاطره‌آمیز كنونی ‌به دو نكته اساسی اشاره می‌شود، باشد كه مورد توجه ایشان قرار گرفته و با شجاعتی كه بدون اغراق، تنها در رئیس دولت نهم سراغ دارم، دست به كاری شایسته یك نظام پویا و دینامیك زده، شر این معضل را از سر نظام كوتاه كنند.

نخست این‌كه این روزها، بحث توزیع سهام عدالت مطرح است. تأملی در این باب لازم است كه نظام جمهوری اسلامی به دنبال كدام فرصت، بهتر از شرایط سیاسی و اقتصادی امروز ایران اسلامی است تا بتواند از این بحران دانه‌دار نجات یابد و با چه ابزاری؟ آری، با فرصت استثنایی اجرای اصل ۴۴ و توان مالی قابل قبول كشور، در حال حاضر، باید بزرگ‌ترین چالش پیش روی نظام، كه همین دیوان‌سالاری افسارگسیخته و بزرگ است، سر و سامان یابد. سبك‌سازی دولت، یكی از گام‌های ضروری در اصلاح وضعیت است، چون موجب چالاكی سیستم و كم‌معونه شدن آن می‌شود و بدین‌وسیله می‌توان نظام اداری را از نظر تخصصی نیز اصلاح كرد.

دوم آن‌كه مشی مدیریت در جمهوری اسلامی، بر مدار سبك خاصی بوده كه بنا بر آن، تصمیمات لحظه‌ای و دخالت غیركارشناسی در روند امور، از جمله رویكردهای دایمی و زیانبار بوده است.

از یك سو، لایحه بودجه را به مجلس می‌بریم و مصوب می‌كنیم و از سوی دیگر، نمایندگان محترم و مجریان به راه‌های گوناگون در پی تعریف پروژه‌های جدید و تأمین اعتباری آن خارج از موازین قانون و نظام برنامه‌ریزی و بودجه هستند. در این سبك كه به غلط به سبك هیأتی معروف شده است، سیستم از عقلانیت لازم برخوردار نیست، بلكه فشارها، منافع باندی و لحظه‌ای مبنای تصمیم‌سازی قرار می‌گیرند؛ این بیماری از ابتدای انقلاب به همه قوا سرایت كرده است.

برخی متفكران مدیریت، برون‌رفت از این وضع را به دلیل بافت فرهنگی و مناسبات اجتماعی خاص كشورمان تقریبا غیرممكن می‌دانند، اما نگارنده، شرایط فعلی، انگیزه استثنایی و عدم وابستگی رئیس‌جمهور محترم به باندهای قدرت برای حل این بحران را، مثبت ارزیابی می‌‌كن،د اما بدون تعارف باید گفت كه هرچه زمان می‌گذرد، همگان به تدریج نگران غفلت از این امر حیاتی هستند. به هر حال با پتانسیل‌هایی كه در شخص رئیس جمهور سراغ داریم كه جز به منافع مالی نمی‌اندیشند، این امیدواری وجود دارد تا اولا با نگاه به بودجه و حجم ترسناك دولت و سایه سنگین آن بر نظام اقتصادی و اجتماعی و تمام شئون كشور، برای سبك و كوچك‌سازی آن در فرصت‌های استثنایی موجود، چاره‌ای بنیادی بیندیشد و ثانیا بدون ملاحظات گروهی و در كاری بی‌سابقه، زمام امور را از سلیقه‌ها و منافع باندی و گروهی و در یك كلام از بی‌نظمی گرفته و به نظم و انضباط و عقلانیت بسپارند. باشد كه دولت نهم، پرچم‌دار این نهضت بزرگ و خانه‌تكانی در نظام اجرایی كشور باشد.

مسعود امیری