سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
خودمان برای کوچک سازی دولت, آستین بالا بزنیم

موضوع بیکاری یکی از مهمترین دغدغههای اقتصاددانان و سیاستگذاران است و شاید به همین دلیل، این گروه از افراد مهمترین علاقهمندان به مطالعه مباحث مربوط به اشتغال و بیکاری هستند.
اما گروه دیگری نیز هستند که هنگام ورق زدن روزنامهها و نشریات اقتصادی با دیدن کلماتی همچون اشتغال و بیکاری برانگیخته میشوند. این گروه، سیل عظیمی از افراد جویای شغل هستند، شغلی که بتوانند زندگی خود را آبرومندانه طی کنند. یا کسانی که از وضعیت فعلی خود ناراضی و به دنبال ترمیم شرایط شغلی خود هستند یا شاید تحصیلکردگانی که جدیدا از دانشگاه جدا شده و خود را در انبوهی از افراد جویای کار، مستاصل و گرفتار میبینند. روی سخن این یادداشت، بیش از آنکه با اقتصاددانان و سیاستگذاران باشد، با گروه مذکور است.
مکاتب مختلف اقتصادی در مورد نقشی که دولت (به معنای حاکمیت) باید در اقتصاد ایفا کند، دیدگاههای متفاوتی را ترویج میکنند. در این میان، «اندیشه اقتصاد آزاد» معتقد به نقش حداقلی دولت برای دخالت در سیستمهای اقتصادی است. در کشور ما هیچگاه توصیههای معتقدان به اندیشه اقتصاد آزاد به صورت کامل جامه عمل نپوشیده و شاید همین مساله یکی از عوامل شکلگیری انتظارات حداکثری از دولت شده است، به نحوی که «دولت بزرگ و همهکاره»، معمولا توجه بخش بزرگی از شهروندان ما را به شدت به سوی خود جلب میکند. بسیاری از ما عادت کردهایم که دولت همهکاره باشد و بسیاری از ما غالبا دوست داریم کارمند این دولت همهکاره باشیم. غالبا علاقهمندیم دولت ایجادکننده شرایط شغلی مطلوبی برای ما باشد به نحوی که بیشترین اطمینان خاطر و کمترین ریسک را به ما ارمغان دهد. معمولا امیدواریم کسب مدارک دانشگاهی در آینده نزدیک ما را به سمت و سوی یک میز جذاب در ادارهای دولتی یا شرکتی شبیه به شرکتهای دولتی هدایت کند. در ذهن بسیاری از ما تعریف شغل، مترادف با وابستگی است. وابستگی به سازمانی دولتی و به طور کلی وابسته به دولت به نحویکه پس از ۳۰ یا ۴۰ سال، به یک بازنشستگی شیرین برسیم.
شاید همین ذهنیت یکی از عوامل موثر بر انگیزه گسترش هر چه بیشتر این دولت بزرگ است. ظاهرا در چرخهای قرار داریم که عوامل آن یکدیگر را تقویت میکنند. چرخهای متشکل از دو عامل: دولت حداکثری و انتظارات حداکثری. دولت حداکثری با گسترش انتظارات حداکثری در مردم، مسیر خود را برای بزرگتر شدن طی میکند و تمایل دولت برای بزرگ باقی ماندن به گسترش انتظارات مردم از دولت کمک میکند.
در این یادداشت تلاش میشود به زبانی ساده این پیشنهاد مطرح شود که تنها مخاطب موثر برای ترویج اندیشه «اقتصاد آزاد»، دولت نیست [۱]؛ بلکه اگر دولتها مانع رسیدن به «آزادی اقتصادی» [۲] باشند، میتوان به مردم نیز امیدوار بود. شاید بتوان از طریق تشویق مردم برای توسعه بخش خصوصی، به گسترش آزادی اقتصادی و تبدیل دولت حداکثری به دولت حداقلی کمک کرد. رسیدن به چنین آرمانی مستلزم تلاشی جمعی و مجدانه است که تک تک ما میتوانیم شروعکننده آن باشیم.
● چه باید کرد؟
به منظور کمک فرد فرد شهروندان برای رسیدن به دولت حداقلی، دو راهکار کلی به نظر میرسد:
اولا، باید دولت را تشویق کرد که برای ایجاد سیستمی تلاش کند که دولت حداقل دخالتها را در سیستمهای اقتصادی اعمال کند. ضرورتا باید امیدوار بود دولت حداکثری به سمت تبدیل به دولت حداقلی حرکت کند.
ثانیا، باید خودسازی کرد و مهارتهای لازم برای انجام کسب و کار را فراگرفت. باید کارآفرین باشیم. اگر به منظور یافتن شغلی مناسب به ادامه تحصیل فکر میکنیم، باید بر رشتهای تمرکز کنیم که مهارتهای ما را برای داشتن یک کسب و کار موفق افزایش میدهد. در صورتیکه این ادامه تحصیل ما را به هدف لازم نمیرساند بهتر است هر چه سریعتر مسیر خود را تغییر دهیم. بدین منظور الزاما نباید منتظر دولت بود. دولت وظایف سنگینی به منظور کاهش بیکاری دارد و قطعا همیشه از این طریق میتواند بر زندگی مردم اثرگذار باشد، ولی برای یک جوان جویای کار فکر کردن به این موضوع، مشکل بیکاری را حل نمیکند. پس بهتر است این فرد جویای کار به سمت انتظارات حداقلی از دولت حرکت کند. منظور از انتظارات حداقلی این است که منتظر نباشیم دولت شغلی برای ما فراهم کند، منتظر نباشیم دولت برای دستیابی ما به یک موقعیت شغلی و درآمدی مناسب کاری انجام دهد. چه بهتر که در آمال و آرزوهایمان اساسا گزینه شغلهای دولتی یا شبه دولتی را از ابتدای لیست به انتهای لیست انتقال دهیم. چه بسا انتظار مستمر از دولت، فوجی از اندیشههای منفی را به سمت ما گسیل کند. پس بهتر است به گزینه دیگری فکر کنیم. به این گزینه که به جای انتظار از دولت، انتظار از تواناییهای خود را حداکثر کنیم. شاید از این طریق بر روند تبدیل دولت از دولت حداکثری به دولت حداقلی کمک کنیم.
● خودمان کارآفرین باشیم
چگونه برای نیل به چنین هدفی تلاش کنیم؟ جواب این است که باید سعی کنیم خودمان کارآفرین باشیم، اما کارآفرینی چیست؟ وقتی صحبت از کارآفرینی میشود بسیاری فکر میکنند کارآفرین الزاما کسی است که معجزه میکند، کارستان میکند یا مثلا آپولو هوا میکند. باورشان نمیشود که چه بسا با ایجاد یک رستوران ساده یا یک مغازه ساندویچی بتوان کارآفرینی موفق بود یا مثلا میتوان بستنیفروشی را تصور کرد که به عنوان کارآفرین برتر شناخته شود.
معمولا در ذهن ما چنین پدیدههایی خیلی عجیب به نظر میرسد. باید امیدوار بود که هر کاری که بتواند با یک چشمانداز بزرگ شروع شود، روزی روزگاری به کسب و کاری بزرگ تبدیل خواهد شد. ژوزف شومپیتر( ۱۹۳۴) برای تعریف فرآیند کارآفرینی از اصطلاح «تخریب خلاق» استفاده میکند. بر این اساس ویژگی تعیینکننده در کارآفرینی، انجام کارهای جدید یا ابداع روشهای نوین در امور جاری است.
از نظر وی نوآوری در هر یک از این زمینهها کارآفرینی محسوب میشود: ارائه کالا یا خدمتی جدید، ارائه روش جدید در فرآیند تولید یا عرضه خدمات، گشایش بازاری جدید، یافتن منابع جدید یا ایجاد هر گونه تشکیلات جدید.
احتمالا به وفور افرادی را دیدهاید که بیشتر علاقهمندند کارهایی بسیار بزرگ انجام بدهند تا فکرهای بزرگ داشته باشند؟ باید به این افراد گوشزد کرد که چه بهتر که همزمان با اینکه فکر بزرگی در سر میپرورانید، از کارهای کوچک شروع کنید. این همان مفهوم چشمانداز است. چشمانداز باید بزرگ و چه بسا دستنایافتنی باشد. فردی را تصور کنید که به فکر ایجاد یک برند معتبر در ساندویچفروشی است، ولی برای شروع کار با اجاره یک مغازه کوچک شروع میکند. کارآفرینی یعنی همین! الزاما به دنبال آپولو هوا کردن نباید بود. اگر فکر بزرگ یا آرزوهای بزرگ دارید به این فکر کنید که همین امروز برای رسیدن به این آرزوی بزرگ چه کاری میتوان انجام داد؟
هماکنون در جامعه ما، علیالظاهر تحصیلات و تحصیل کرده بودن نیز همچون بندی بر گردن، برای محدود کردن و افزایش یاس و ناامیدی، مزید بر علت شده است. تحصیلات میتواند یک ابزار کارآ و یک مزیت نسبی برای رسیدن به آرزوها باشد. اما چه بهتر که تحصیلکردگان دانشگاهی گزینه دولت و دولتی شدن را به آخرین گزینههای لیست خود منتقل کرده و در دوران تحصیل فقط به کسب مهارتهایی فکر کنند که به گسترش بخش غیر دولتی کمک میکند. در واقع قبل از تشویق دولت به حرکت به سمت دولت حداقلی باید خود را برای داشتن چنین دولتی آماده کنیم. این آمادگی بهوجود نخواهد آمد قبل از اینکه تفکر خود را اصلاح کنیم. برای این کار باید خودمان آستین بالا بزنیم.
● جمعبندی
موضوعی همچون اشتغال و بیکاری از دو دیدگاه میتواند مورد توجه قرار گیرد. یکی از دیدگاه اندیشمندان و سیاستگذاران و دیگری از دیدگاه افراد جویای کار. در این یادداشت روی سخن با دسته دوم است. منتظر نباشیم دولت شغلی برای ما فراهم کند. منتظر نباشیم دولت برای دستیابی ما به یک موقعیت شغلی و درآمدی مناسب کاری انجام دهد. چه بهتر که در آمال و آرزوهایمان اساسا گزینه شغلهای دولتی یا شبه دولتی را از ابتدای لیست به انتهای لیست انتقال دهیم. چه بسا انتظار مستمر از دولت، فوجی از اندیشههای منفی را به سمت ما گسیل کند. پس بهتر است به گزینه دیگری فکر کنیم. به این گزینه که به جای انتظار از دولت، انتظار از تواناییهای خود را حداکثر کنیم.
این انتظارات اگر چه منطقی و عقلایی است، اما دو ایراد بزرگ دارد. یکی اینکه به افزایش ناکارآمدی دولت از طریق کمک به بزرگ شدن آن منجر خواهد شد. و دیگر اینکه برای یک جوان جویای کار هیچ منفعتی از طریق فکر کردن به چنین انتظاراتی حاصل نمیشود.
خلاصه اینکه، میتوان یک کارآفرین موفق بود. باید خودمان آستین بالا بزنیم.
مرتضی کاظمی
دانشجوی دکترای اقتصاد _ دانشگاه UPM مالزی
پانوشتها:
[۱]: در ادبیات اقتصادی و در مطالعات آکادمیک نیز، نقش کارآفرینان در گذار از دولت حداکثری به دولت حداقلی تحت عنوان Transition and the entrepreneurship مورد بررسی قرار گرفته است. کلودکو (۱۹۹۲) معتقد است این گذار از طریق طی سه مرحله موازی حاصل میشود: اول آزادسازی باثبات (liberalization-cum-stabilization) – دوم، ایجاد نهادها (institution building) و سوم، بازسازی ظرفیتهای موجود در اقتصاد خرد (microeconomic restructuring of the existing capacity)
[۲]: آزادی اقتصادی، دولت حداقلی و انتظارات حداقلی، مفاهیمی کاملا مرتبط هستند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست