شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
مجله ویستا

ستاد سوخت و امنیت غذایی


ستاد سوخت و امنیت غذایی

جمعیت دنیا می رود مرز اعداد و ارقام طبیعی زاد و ولد را درهم نوردد کشورهای پیشرفته مدتی است تعادل جمعیت خود را حفظ کرده اند و حتی بعضی از کشورها در مورد جمعیت خود رشدی منفی را تجربه می کنند کشورهایی که سال هاست زیرساخت های اقتصادی خود در همه زمینه ها خصوصاً کشاورزی را آنچنان قوی کرده اند که دیگر خشکسالی و شرایط دگرگون اقلیمی نمی تواند در شیوه تولید آنان اثر بگذارد

جمعیت دنیا می رود مرز اعداد و ارقام طبیعی زاد و ولد را درهم نوردد. کشورهای پیشرفته مدتی است تعادل جمعیت خود را حفظ کرده اند و حتی بعضی از کشورها در مورد جمعیت خود رشدی منفی را تجربه می کنند؛ کشورهایی که سال هاست زیرساخت های اقتصادی خود در همه زمینه ها خصوصاً کشاورزی را آنچنان قوی کرده اند که دیگر خشکسالی و شرایط دگرگون اقلیمی نمی تواند در شیوه تولید آنان اثر بگذارد.

این کشورها حداقل بعد از جنگ جهانی دوم و شرایط نامتوازن تولید محصولات کشاورزی متوجه شدند اول باید شکم مردم خود را سیر کنند تا بعد راه صنعت را در پیش بگیرند و موفق شوند. کشور کوچکی مانند دانمارک در عرصه تولیدات دامی در جهان حرفی برای گفتن دارد. هلند که از کوچک ترین استان های ایران کوچک تر است، یکی از صادرکنندگان مواد غذایی در سطح جهانی است. اگر هر صبح مردم اکثر کشورهای پیشرفته با دیدن گل های رنگارنگ هلندی به آفتاب سلامی دوباره می دهند، ایران کشوری است با آب و هوای چهارفصل که می تواند علاوه بر تامین مواد غذایی خود در ردیف کشورهای صادرکننده این مواد هم باشد، اما ایران کشوری است که هشتمین مقام تولید مرکبات جهان را داراست، نه اینکه در بازار پررونق مرکبات حرفی برای گفتن نداشته باشد، بلکه به کشوری عمده برای واردات محصول تبدیل شده و در سال جاری واردات مرکبات به کشور به ۲۷۷ برابر رسیده باشد. چگونه می توان از آب و هوا و زمین مطلوب کشور استفاده کرد و جدا از تامین مواد غذایی ۷۰ میلیون سکنه کشور که در مقابل ۵۰ میلیون هکتار اراضی قابل کشت عددی نیستند، به عنوان کشور صادرکننده مواد غذایی در جدول جهانی تولیدکنندگان قرار گرفت.

در ایران عمده اراضی قابل کشت به لحاظ عدم مدیریت صحیح آب بلامصرف مانده اند. همین تهران را در نظر بگیرید؛ شهری لمیده دامنه البرز را نگاه کنید با اراضی حاصلخیز خود که به ملک ری معروف است.

سرزمینی که حداقل در ایام عزاداری عاشورای حسینی از زبان مداحان ده ها بار نام او را شنیدم که عمربن سعد به امید تصاحب ملک ری وعده یی که برای کشتن حضرت سیدالشهدا به او داده بودند راه حضرت را گرفت و فاجعه عظیم عاشورا را به وجود آورد، اما اراضی همین ملک ری که روزی انبار غله بخش شرقی خلافت عباسی بود، حتی قادر نیست غذای مردم خود را تامین کند. نگاهی ساده به پراکندگی روستاهایی که در مجموع شهر تهران را تشکیل داده اند بیندازید، به ده ها اسم عجیب و غریب برخورد می کنید؛ جماران، ازگل، جمال آباد، فرمانیه، تجریش، دربند، مقصودبیک، باغ فردوس، اوین، درکه، ونک، حسن آباد، یوسف آباد، قلهک و ده ها اسم دیگر. این مناطق روستاهایی بودند با قنوات پرآب. با گسترش شهر تهران اراضی این روستاها در تهاجم آهن و فولاد بلعیده شدند و بالطبع از تولید محصولات کشاورزی در این مناطق کاسته شد. این مساله به غیر از مشکلاتی است که روستاهای اطراف تهران بزرگ با آن مواجه اند که یکی از آنها عدم دسترسی به آب کافی است. اگر در گذشته در این روستاها شیر آب منزل خود را باز می کردند حداقل چهار رود بزرگ این منطقه اراضی پایین دست خود را آبیاری و زیر کشت می بردند اما امروزه به پشت سدها هدایت می شوند تا از طریق لوله ها به حمام و دستشویی منازل تهران نشینان هدایت شوند. اما کسی نمی پرسد اراضی پایین دست این رودخانه ها بعد از بستن سدها چگونه مشروب می شوند.

هم اکنون، چهار سد بزرگ بخشی از آب شهر تهران را تامین می کنند؛ سد طالقان، سد کرج، سد لتیان و سد لار. همه اراضی پایین دست این رودها که انبار غله ایران را پر و پیمان می کردند هم اکنون بدون آب رها شده اند. از بزرگراه ساوه که به طرف ساوه حرکت می کنیم دو طرف اتوبان اراضی رها شده و لم یزرع نگاه ها را به سوی خود جلب می کنند، هنوز کل جوی آب وکرت بندی باغات پیداست. اما این اراضی به لحاظ تامین آب شرب تهران نشینان بدون کشت رها شده اند. جدای از این معضل که به علت مدیریت ناصحیح موجب می شود منابع مان از مرزها خارج شوند، مدیریت آب و خاک زراعی داخل کشور هم خود باعث بی رونقی کشاورزی شده است. گفتم که بیش از ۵۰ میلیون هکتار اراضی قابل کشت داریم و فصول سال هم مشخص است. برای مهار کردن اراضی که در بهار قابل کشت باشند باید در زمستان این اراضی آماده شوند، جای تعجب است که مدیریت سوخت کشور به علت عدم آشنایی با شیوه کشاورزی و نحوه مدیریت کاشت و داشت در مزارع، بر این باور است که مزارع کشاورزی در فصل زمستان هیچ احتیاجی به آماده سازی ندارند و ماشین آلات کشاورزی در سه ماهه فصل زمستان باید متوقف شوند، زیرا مدیریت سوخت قادر به تامین گازوئیل مورد نیاز کشاورزی در این فصل نیست و عدم توانایی خود در تامین سوخت مورد نیاز کشاورزی را به عدم نیاز مزارع به سوخت در ایام زمستان ربط می دهند، حال اینکه کشاورزان در این فصل است که از کمترین موقعیت زمانی استفاده می کنند تا در فصل زمستان زمین خود را مهیای کشت بهاره کنند.

علاوه بر اراضی قابل کشت و زرع، باغات کشور در فصل زمستان نیاز به کند و کوب و شخم دارند و باید در این فصل با کودپاشی به موقع در زمان استراحت ریشه های درخت کود مورد نیاز را به باغات حمل کرد و به مصرف رسانید، اما پشت میزنشینان ستاد سوخت که به خود اجازه نمی دهند حداقل یک روز گذری به مزارع داشته باشند و با تصمیم گیری درست خود یک فصل مانع از اقدامات غیرموثر در بخش کشاورزی شوند یکی از موانع رشد کشور در این بخش است. حال آنکه توقع داریم ایران به مقام اول واردکننده گندم در جهان صعود نکند و همچنین در بخش مرکبات که هشتمین دارنده باغات آن ایران است امروزه با انبوه واردات انواع محصولات از دورترین کشورهای جهان نباشیم؟ به یقین نمی توان با این نوع مدیریت بخش کشاورزی را به رونق رساند. وقتی نگاه کلان مدیریتی این باشد که سه ماه از سال ماشین آلات کشاورزی باید خاموش باشند باز هم در جدول واردکنندگان محصولات زراعی هرساله چند پله را بالاتر خواهیم رفت.

نعمت احمدی