یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

اسلام در برخورد با ثروت های بادآورده


اسلام در برخورد با ثروت های بادآورده

اساس جامعه اسلامی را عدالت اجتماعی تشکیل می دهد مسلمان نباید نسبت به ستم اقتصادی که بر مردم وارد می شود بی تفاوت باشد در نظام قسط و عدل اسلامی روا نیست شماری پرخور و خوشگذران باشند و گروهی گرسنه و نیازمند

اساس جامعه اسلامی را عدالت اجتماعی تشکیل می دهد. مسلمان نباید نسبت به ستم اقتصادی که بر مردم وارد می شود بی تفاوت باشد. در نظام قسط و عدل اسلامی روا نیست شماری پرخور و خوشگذران باشند و گروهی گرسنه و نیازمند. شماری از بسیاری ثروت خدا را از یاد ببرند و شماری از فقر و مسکنت گروهی به زیادی ثروت خود فخر بفروشند و گروهی از فقر دم فرو بندندو ذلیلانه زندگی کنند. نامردمانی ثروتهای عمومی را بربایند و مردمی از حق قانونی خود محروم بمانند. گروهی مرفه و بی درد باشند و بسیاری فقیر و دردمند.

عدالت یعنی قرار گرفتن هر چیزی به جای خود و هزینه شدنِ هر مالی در راه بایسته و شایسته. احسان و نیکی به نزدیکان از بیت المال توجه به زراندوزان و امتیازدادن به چاپلوسان عدالت را از مسیر خود به در می برد و راه را برای دنیامداران غارتگر هموار می سازد و ثروتهای ملی را به سوی گروهی ویژه سرازیر می کند و شماری را ثروتمند و بسیاری را فقیر می سازد. انسان آن گاه که به ثروت رسید و طعم شیرین زندگی راحت را چشید دیگر تن به سختی نمی دهد و معیار و تراز و قانونی را در گردآوری مال نمی شناسد و ثروت اندوزی هدف اصلی او می گردد و فخر فروشی راه و رسم او.

این ناهنجاری اقتصادی مهر را به کین و آرامش را به شورش و عصیان دگر می کند و شیرازه زندگی اجتماعی را از هم می گسلد. ثروت اندوزان برای هر چه بیش تر بهره کشی ازجامعه و انباشتن ثروت به زور و تزویر متوسل می شوند و مردمانِ تهی دست به ذلت و خواری تن می دهند و گاه به شورش دست می زنند و کم کم جامعه دچار هرج ومرج و نابسامانی می شود و ازکاروان پیشرفت واپس می ماند. رمز این که حضرت امیر(ع) جامه خلافت را بر تن کرد و اداره کشور نابسامان و به کژراهه افتاده را پذیرفت از آن روی بود که وظیفه آگاهان می دانست که در برابر پرخوری ستمگر و گرسنگی مظلوم بی تفاوت نباشند. وجود طبقه تهی دست و نیازمند به نان روزانه و زمین گیر و طبقه ثروت مند و فرا دست و همه چیز دار در هر جامعه ای نشان از بیماری آن جامعه دارد که باید علی گونه به درمان آن برخاست.

این ناهنجاری‌ها از باند بازی‌ها و همسوئی ثروت اندوزان با مراکز قدرت سرچشمه می گیرد. پشت پا زدن به قانون یا بی دقتی در اجرای آن به کار بردن شیوه های نادرست اقتصادی و سلیقه ای عمل کردن جامعه را در باتلاق فقر فرو می برد.

آگاهان جامعه اندکه با روشنگری می توانند جلوی این از هم گسیختگی و فاجعه بزرگ ملی را بگیرند و کارگزاران و مسؤولان اجرایی هستند که می توانند با دوری گزیدن از مال دوستان آزمند و بیمار و کوتاه کردن دستهای آنان از هرمهای قدرت جامعه را از فرو شدن در این لجن زار عفن بازدارند.

انقلاب اسلامی از جمله برای پیاده کردن همین مهم پا به عرصه گذاشت و شکل گرفت و خبرگان قانون اساسی اصل درخشان و شفاف چهل ونهم را به این مهم ویژه ساختند.

با اجرای همین اصل بنیادی که بسیاری از اموال غارت شده ملت به خزانه بازگشت و مستضعفین امیدوار شدند و مستکبرین ناامید و ثروت اندوزان آزمند رانده شدند و جامعه ما از لوث وجود آنان پاک شد. ولی کم کم سهل انگاریه بی دقتیه بی درکیها و ناآشنایی دست اندرکاران اجرائی و قضایی با عمق فاجعه ثروت اندوزی و سرمایه داری وکم رنگ شدن پاسداری از عدالت اجتماعی این اصل به فراموشی سپرده شد و شماری از ثروت اندوزان و غارت گران بیت المال دوباره برگشتند۱ و یا طبقه جدیدی پدید آمدند و طاعون ثروتهای بادآورده جامعه را در دام خود گرفتار ساخت. برابر گزارشه این طاعون روز به روز پیشروی می کند و غارتگران بیت المال از غفلت یا از نبود قانون یا از تفسیرهای نادرست از قانون طلبکارانه باز می گردند و اموالی که بحق از دست آنان گرفته شده می گیرند.!

فروکش کردن حرکتهای مثبت انقلابی و اصلاحی سکوت در برابر تخلفات و بی تفاوتی نسبت به اجرای قانون این نابسامانیها را پدید آورده است.

پدیده ثروتهای نامشروع و بادآورده از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی در برهه ای طرح شد که شماری بر آن بودند که اموال مصادره شده خود را بازپس بگیرند و قانون شکنانی در جهت استفاده ناشایست از بیت المال و غارت اموال عمومی تلاش می کردند. اینان از سرمایه هایی که در دوران سازندگی توزیع می شد بیش ترین بهره را بردند و با زد وبندهای اقتصادی و نبود نظارت دقیق و سوء استفاده از نابسامانیهای اقتصادی به ثروتهای بادآورده رسیدند.

با این که رهبر انقلاب اسلامی بارها این نکته مهم را یاآور شده بود که مهم ترین مسأله نظام کوشش برای رفع فقر و محرومیت در جامعه و حمایت از طبقه ضعیف است و این مهم در اولویت و دررأس امور قرار دارد۲; اما متأسفانه روند امور چنین نبود که به این هدف مقدس دست یافته شود; از این روی ایشان در دو سخنرانی به طرح موضوع ثروتهای بادآورده پرداختند۳ و علل و پیامدهای زیانبار آن را تشریح کردند و از قوه قضائیه خواست که در راه عدالت اجتماعی و جلوگیری از ثروتهای نامشروع تلاش ورزد. پس ازسخنان مقام معظم رهبری یکی دو تا از روزنامه ه به این موضوع پرداختند و باندها و جریانهایی را رسوا کردند و نمونه هایی از غارت ثروتهای عمومی را نشان دادند و مواردی را که ممکن است موجب انباشت ثروت شود یادآور شدند که کاری بود مفید امّا نه کافی از این روی بایسته می نماد رسانه و مطبوعات کشور هر یک از زاویه ای به این مهم بپردازند و زوایای مسأله را روشن کنند و طرحها و پیشنهادهای خود را برای جلوگیری از افتادن جامعه به این دام مهلک و چگونگی رهایی از آن ارائه دهند و دست اندرکاران قضایی کشور را کمک کنند و حرکت عظیم فرهنگی بیافرینند و ضدارزشی و ضدانقلابی بودن انباشت ثروت را بنمایانند و به خانواده ها هشدار بدهند که درها و پنجره ها را بر بادهایی که ثروتهای نامشروع را به درون می اورد و پیوندهای خانوادگی و اجتماعی را از هم می گسلد ببندند و هشیارانه رفتار نان آور خانواده را بنگرند و اگر لغزشها و انحرافهایی می بینند هشدار دهند.

در این مقال نگاهی داریم به آیات روایات و سیره بویژه سیره علوی تا راه جلوگیری از به باد رفتن ثروتهای عمومی و چگونگی رهایی از چنگ سرمایه داری بی رحم را بیابیم و چراغ راه قرار دهیم.بیش ترین توجه ما در این نوشتار به سیره امیرالمؤمنین(ع) در دوران حکومت آن حضرت است.

امیرالمؤمنین(ع) در برخورد با ثروت اندوزان دست به دو کار زد.

۱) برابر معیارها و ترازهای اسلامی که بیت المال باید در جهت مصالح عمومی هزینه شود نه منافع شخصی آنچه از بیت المال به غارت رفته بود در آغاز حکومت به بیت المال بازگرداند و تمام اموالی را که از خلیفه پیش بود گردآورد و اعلام فرمود: (ألا إنّ کلّ قطیعة اقطعها عثمان وکل مال اعطاه من مال الله فهو مردود فی بیت المال فانّ الحقّ القدیم لایبطله شئ.۴

آگاه باشید هر قطعه زمینی که عثمان بدون خراج داده و هر مالی که از مال خدا بخشیده به بیت المال باز می گردد; زیرا حق قدیم و گذشته را چیزی باطل نمی کند.

واللّه لو وجدته قد تُزُوّج به النساء وملک به الاماء; لرددتُه فانّ فی العدل سَعَة ومن ضاق علیه العدل. فالجور علیه أضیق.۵

به خدا سوگند. اگر بیابیم که با مال بیت المال ازدواج شده و کنیزانی خریداری گردیده آن را بر خواهم گرداند; زیرا در عدالت گشایشی است و کسی که عدل بر او دشوار باشد ستم دشوارتر است.

امیرالمؤمنین(ع) پس ازاین سخنرانی در دومین روز خلافت خود دستور داد تمام سلاحهایی که از آن علیه مسلمانان بهره برده اند گردآورند. به جز اموال شخصی عثمان شمشیر زره و شتران صدقه را که عثمان به خود و یا دیگران ویژه ساخته بود و بخششهایی که از بیت المال داشته بود بازگردانند.۶

۲) آیینهای دقیقی برای جلوگیری ازانباشت ثروت و توزیع ناعادلانه بیت المال گذراند و همه را در استفاده از اموال عمومی یکسان دانست و با سوء استفاده کنندگان به شدت مبارزه کرد. این روش علی(ع) که برگرفته از سیره پیامبر بود ناخشنودی اشراف زراندوزان و دنیاپرستان را در پی داشت.

در سالهای آغازین پس از پیروزی انقلاب اسلامی به این سیره مقدس عمل شد و دستاوردهای خوبی برای ملت داشت; اما در ادامه عمل به این سیره کم رنگ شد از این روی گروهی دیگر یا همان زراندوزان بی درد پیشین با چهره ای دیگر به ثروت اندوزی وغارت اموال عمومی پرداختند که باید دلسوختگان انقلاب و آنان که بر سفره های رنگین ننشسته اند و خود را به مال حرام آلوده نساخته اند و از مال مردم پله ای نساخته اند برای ترقی و بالا روی خویش برخیزند و این درد را درمان کنند.

بنابراین حکومت اسلامی باید از یک سو ثروتهای نامشروع را به بیت المال برگرداند و با ثروت اندوزان مبارزه کند و از سوی دیگر به گونه ای برنامه بریزد که افراد به ثروتهای نامشروع و بادآورده نرسند و جامعه گرفتار اختلاف طبقاتی نگردد.

در باب ثروتهای نامشروع پیش از هر چیز باید به روشنگری موضوع پرداخت تا روشن شود آنچه بر خلاف شرع و قانون اسلام است چیست؟ از این روی به شرح چند مفهوم می پردازیم:

● ثروت و غنی

ثروت و سرمایه ای که از راه حلال به دست آمده باشد از نظر اسلام نه تنها ناپسند نیست بلکه اسلام مسلمانان را برای به دست آوردن چنین ثروتی تشویق نیز می کند. تلاش در راه برآوردن هزینه زندگی به منزله جهاد در راه خداست. رهبران دینی م مانند: امام علی امام حسن امام صادق و امام کاظم(ع) از توان مالی خوبی برخوردار بودند. درباره موسی بن جعفر(ع) نقل شده است که حضرت سه روز مردم مدینه را در ظرفهای بزرگ غذا داد.۷ نوشته اند: درآمد غله امام علی(ع) به چهل هزار دینار می رسید که تمام آن را وقف می کرد یا صدقه می داد.

حضرت علی(ع) می فرماید: (زمانی که با فاطمه ازدواج کردم فرشی نداشتم; اما امروز زکات مال من به اندازه ای است که اگر بر بنی هاشم تقسیم شود آنان را کفایت می کند.)۸

این درآمد علی(ع) یک شبه به دست نیامده بود. امام در طول ۲۵ سال زمینهای موات را آباد کرد و چشمه هایی را جاری ساخت و به کشت پرداخت و بخشی از آن زمینهای آباد را تبدیل به نخلستان کرد. این عملکرد نشان می دهد که انسان معتقد و متعهد هیچ گاه نباید دست از کار و تلاش بردارد و باید از امکانات موجود بهترین بهره را ببرد.

● ثروتهای بادآورده

ثروتهای بادآورده به ثروتهایی گفته می شود که بدون تلاش و انجام کار اساسی و تولیدی مفید و تنها در اثر رخدادی و یا با مقدمه چینیهای پنهانی و با آگاهی از وضعیت بازار و نیاز مردم و یا با سوء استفاده از موقعیتهای اجتماعی و سیاسی ویژه فراهم آید که بر خلاف قانون کشور و آیینهای شرع باشد.

به سخن روشن تر ثروتهای بادآورده ثروتهایی است که از راه نامشروع و خلاف قانون به دست آمده باشد گرچه به ظاهر با قانون همخوانی داشته باشد.

اصل ۴۹ قانون اساسی بخشی از ثروتهای نامشروع و بادآورده را برشمرده و از دیگر موارد تعبیر به (سایر موارد نامشروع) کرده است.

داستان ثروتهای بادآورده در طول تاریخ نمونه های گوناگونی دارد: معاویه برای مدت اندکی عبدالرحمان بن زیاد را به امارت خراسان گمارد آن گاه او را بر کنار کرد. عبدالرحمان گفت: ([در این مدت] آن قدر مال برای خود جمع کرده ام که اگر روزی هزار درهم خرج کنم تا صدسال مرا بسنده است.)۹

در تاریخ معاصر نیز نمونه های زیادی وجود دارد که وابستگان به رژیم قاجار و پهلوی با دست اندازی به اموال عمومی و بیت المال به ثروتهای افسانه ای رسیدند.۱۰

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ثروت اندوزان با روشهای گوناگون از نابسامانیها و ناهنجاریهای اقتصادی و سردرگمی برنامه ریزان و ناتوانی آنان در ارائه برنامه درست بهره بردند و به ثروتهای انبوه رسیدند.

شماری در دوران جنگ به ثروتهای کلان دست یافتند و شماری در دوران سازندگی درگاه خصوصی سازی و دریافت زمین شهری گروهی از راه دلالی و تفاوت قیمت در جنس و دلار و… در همه نمونه ها گرچه سود به دست آمده حکایت از وضعیت اقتصادی خاص دارد و بخشی از آن ناشی از تورم و بی سیاستی است; اما در بیش تر نمونه ه به گونه ای قانون شکنی وجود دارد.

● ثروت اندوزی و تکاثر

گروهی ثروت اندوزی و تکاثر را هم معنی گرفته اند; اما به نظر می رسد که ثروت اندوزی و تکاثر در منابع اسلامی دو عنوان مستقل باشند که هر یک گوشه ای اززوایای منفی ثروت را در بردارند و با ثروتی که از راه حلال به دست آمده باشد متفاوت است.

ثروت اندوزان کسانی هستند که به هیچ روی بر آن نیستند حقوق شرعی و قانونی که به عهده دارند بپردازند.

(کنز) که در قرآن و روایات از آن بازداشته شده به معنای ثروت اندوزی است. پرخاش ابوذر به عثمان و پیرامونیان وی از آن روی بود که به ثروت اندوزی و کنز روی آورده بودند و در برابر اسرافها و تبذیرهای آنان آیه کنز را برای آنان می خواند که حق ندارند اموال عمومی را برای خود ذخیره سازند.۱۱ در پاسخ ابوذر کعب الاحبار می گوید: کسی که زکات مال خود را بپردازد دیگر حقی بر عهده او نیست.

ابوذر سخن او را ناروا می داند۱۲ و این آیه شریفه را تلاوت می کند: (لیس البرّ ان تولّوا وجوهکم قبل المشرق والمغرب ولکن البرّ من امن باللّه والیوم الاخر والملئکة والکتاب والنبیین وأتی المال علی حبّه ذوی القربی والیتامی والمساکین وابن السبیل والسائلین وفی الرِّقاب واقام الصلوة واتی الزکوة والموفون بعهدهم…)۱۳

نیکی آن نیست که صورتهای خود را به سوی شرق و غرب قرار دهید بلکه نیکی از کسی است که ایمان به خد روز آخرت ملائکه کتاب و پیامبران دارد و مال را با آن که دوست دارد به نزدیکان یتیمان نیازمندان در راه ماندگان سؤال کنندگان و بندگان بدهد و نماز را به پا دارد و زکات دهد و به پیمانهای خود وفا کند…

یعنی حقوقی که بر عهده مسلمان است تنها با پرداخت زکات ادا نمی شود. مسلمان در برابر جامعه و دیگران مسؤول است. او حق ندارد سیر بخوابد و دیگران در فقر و گرسنگی به سر برند.

امام صادق(ع) در نامه خود به عبداللّه نجاشی کارگزار اهواز او را از کنز و ثروت اندوزی بازداشت و وظیفه او دانست که به مسلمانان نیازمند و فقیر کمک کند و در پیرامون او کسانی در گرسنگی و فقر به سر نبرند.

یا عبدالله اجهد ان لا تکنز ذهباً ولافضّة فتکون من اهل هذه الایة التی قال الله عزوجل: (الذین یکنزون الذهب والفضة ولاینفقونها فی سبیل اللّه.)۱۴ ولاتستصغرن شیئاً من حلو أو فضل طعام تصرفه فی بطون خالیة تسکّن بها غضب الله تعالی واعلم انّی سمعت أبی یحدّث عن آبائه عن امیرالمؤمنین(ع) انه سمع النبی رسول اللّه (ص) یقول لاصحابه یوماً: ما آمن بالله والیوم الآخر من بات شبعان وجاره جائع…۱۵

ای عبداللّه! تلاش ورز که طلا و نقره ای نیندوزی تا از نمونه های این آیه باشی خداوند می فرماید: (کسانی که طلا و نقره اندوخته می کنند و در راه خدا انفاق نمی کنند [ آنان را به عذاب الهی بشارت ده]…) و کوچک مشمار چیزی از شیرینی و یا اضافه غذائی که برای شکمهای گرسنه مصرف می کنی; زیرا با آن خشم الهی را فرو می نشانی. بدان من از پدرم شنیدم که از پدرانش از امیرالمؤمنین(ع) نقل می کردند. او از رسول خدا(ص) شنید که روزی به اصحاب خود فرمود: (ایمان به خدا و روز قیامت ندارد کسی که شب را سیر به پایان برد و همسایه اش گرسنه باشد….)

کسی که در کنار گرسنه ای سیر می خوابد امکان دارد زکات شرعی خود را هم داده باشد; اما بدون توجه به افراد و جامعه ایمان به خدا و قیامت ندارد. از این روی امام عسکری(ع) انفاق را که از صفات پارسایان است به دادن وام یاری نیازمندان دستگیری از زمین گیر شدگان و ضعیفان و رهایی گرفتاران و… تفسیر فرموده است.۱۶

تکاثر نظر به انگیزه ثروت اندوزی دارد که تفاخر و برتری جویی است. از این روی در قرآن تکاثر فرزند و مال محکوم شده است. فرزند زیاد ناپسندیده نیست; اما آنچه آن را زشت می نماد تفاخر و برتر دانستن خود از دیگران است به خاطر فرزندان زیاد. این گروه از ثروت اندوزان برای حفظ موقعیت اجتماعی خویش تلاش می ورزند و انگیزه اصلی اینان تفاخر و در نتیجه چیرگی بر منابع مالی است. اینان با بدست آوردن پایگاه اجتماعی به ثروت دست می یابند و خود را در سطح انسانهای مرفه و بی درد قرار می دهند.

خداوند در سوره (تکاثر) از تفاخر به فرزندان و خویشان که سنتی جاهلی بوده به بدی یاد می کند و در سوره (همزه) از پست شماری فرادستان و دارایان فرودستان و ناداران را سخن می گوید و آنان را نکوهش می کند و از رویارویی آنان در طول تاریخ با پیامبران پرده بر می دارد و استدلال سست آنان را در برابر منطق قوی خداوندی که به آنان برای کارهای ناشایستی که انجام می دهند وعده عذاب می دهد بازگو می کند تا همگان به طرز تفکر این گروه مترف آشنا شوند: (وقالوا نحن أکثر أموالاً وأولاداً وما نحن بمعذبین.)۱۷

پس از بررسی مفهوم اکنون می پردازیم به اصل موضوع که همانا ثروتهای بادآورده باشد در سه محور:

۱) زمینه ها و راههای ثروت اندوزی و تکاثر.

۲) راههای جلوگیری از ثروت اندوزی.

۳) مسؤولیت دولت در مبارزه با ثروتهای نامشروع.

● زمینه ها و راههای ثروت اندوزی و تکاثر

وجود ثروتهای بادآورده و نامشروع در جامعه نشانگر اقتصاد ناسالم و کم رنگ شدن عدالت اجتماعی در بعد اقتصادی آن است بی عدالتی هرگونه که باشد در دراز مدت حکومتها را ضعیف و از هم می گسلد و اقتدار ملی را متزلزل می سازد و اجتماع را به هرج و مرج و نابسامانی می کشاند. کسبهای نامشروع و ثروتهای بادآورده تعادل اجتماعی را به هم می زند: شماری در رفاه و بی دردی فرو می روند و گروهی گرفتار فقر و نداری می شوند. از این روی بررسی زمینه ها و راههای ثروت اندوزی و راههای جلوگیری آن کمک می کند که این خطر از جامعه دور شود.

۱) نزدیکی به مراکز قدرت: نقش مهمی که دولت در اقتصاد کشور دارد افرادی را بر آن می دارد که تلاش ورزند خود را به مراکز تصمیم گیری که بیت المال و تخصیص بودجه و دادن امتیاز در اختیار آنان است نزدیک کنند و با خدعه و نیرنگ به ثروتهای بادآورده دست یابند.

در حکومت فاسد پهلوی بیش تر افراد وابسته از راه خوش خدمتی به دستگاه ستم به ثروتهای انبوه رسیدند. در سلسله مقالات (دزدان با چراغ) که از شهریور ۷۶ به بعد در روزنامه کیهان منتشر شد به خوبی این مطلب روشن شده است که چگونه یک کتابفروشی دوره گرد با وابستگی و با استفاده از امتیازهایی که مراکز قدرت در اختیارگذارده اند در ردیف ثروت مندترین افراد این سرزمین قرار می گیرد. یا دیگری با عنوان خبرنگار و مسؤول روزنامه به آلاف و الوف می رسد. پیوند با مراکز قدرت و تصمیم گیری به خودی خود ناپسند نیست و برای کسی که در صدد سرمایه گذاری است امری طبیعی می نماید ولی آنچه ناپسند است سودجویی و استفاده های ناشایست از این پیوندها و بستگیهاست.

در تاریخ اسلام نیز سابقه دارد که افرادی با پیوند به مراکز قدرت به ثروتهای بادآورده دست یافتند. عثمان خلیفه سوم به بستگان و خویشان خود بسیار علاقه مند بود و اموال بیت المال را بدون معیار شرعی در اختیار آنان گذارد و حتی به کسانی که موقعیت داشتند و به شخص او خدمتی کرده بودند اموال زیادی می بخشد. به عبدالرحمان بن عوف که از اعضای شورای شش نفره خلیفه دوم بود و عمر حق انتخاب را به او داده بود و او عثمان را برگزید ۲.۵۶۰.۰۰۰ درهم بخشید.

عبدالرحمان به چنان ثروتی دست یافت که پس از مرگ از او هزار شتر سه هزار گوسفند و صد اسب باقی مانده بود. گنجینه ای از طلا داشت که به صورت شمش درآورده بود و پس از مرگ با تبر تقسیم کردند و به وارثان او دادند و از ثروت باقی مانده عبدالرحمان هر یک از چهار زن وی هشتاد هزار درهم ارث دریافت کردند.۱۸

۲) استفاده ناشایست از اطلاعات اقتصادی: آگاهی قانونها و آیینهای موجود و در حال تصویب در دوران جنگ و سازندگی و در روزهای سخت از راههای رسیدن گروهی به ثروتهای انبوه بوده است. بسیارند کسانی که از این راه به ثروتهای کلان رسیده اند. اینان با آگاهی از برنامه های ریخته شده و تصمیمهایی که هنوز به گونه رسمی اعلام نگردیده بوده در بازار تأثیر می گذاشته و امنیت اجتماعی اقتصادی را متزلزل می ساخته و به ثروتهای بادآورده فراوانی دست می یافته اند. اینان همیشه و در همه حال تلاش می ورزیده اند که از راههای رسمی و غیررسمی از تصمیمهای مهم اقتصادی و مشکلات آن آگاه شوند. با آگاهی از تأخیر در اعلام کوپن برنج قند پنیر و… و مشکلات ارزی و وضعیت کارخانه ه بازار سیاه می آفریدند و اجناس احتکار شده خود را با قیمتهای بالایی به فروش می رساندند یا با آگاهی از ممنوع شدن ورود پاره ای از کالاها در آینده به گردآوری و احتکار این گونه کالاها می پرداختند و سپس به بهای گران عرضه می داشتند.

روشن است که استفاده از این گونه آگاهییها در جهت انباشت ثروت حرکتی است ناروا و ناشایست و ثروتی که از این راه به دست می آید نامشروع خواهد بود.

امام صادق(ع) مصادف غلام خود را با هزار دینار به تجارت فرستاد. وی با کاروانی همراه شد. این کاروان با کالاهای گوناگون به سوی مصر حرکت کرد. کاروانیان در نزدیکی مصر آگاه شدند کالاهایی را که با خود دارند درمصر کمیاب است; از این روی هم سوگند شدند که کالاهای خود را به دو برابر بفروشند. چنین کردند و مال بسیار به دست آوردند. مصادف سود تجارت را که به اندازه رأس المال بود به امام بازگرداند. برای امام جریان را باز گفت. امام بسیار ناراحت شد و تنها سرمایه خود را برداشت و فرمود: نیازی به این سود ندارم و افزود: (یامصادف مجادلة السیوف أهون من طلب الحلال.)۱۹

ای مصادف برخورد شمشیرها [جنگ] آسان تر است از به دست آوردن مال حلال.

افراد ثروت اندوز نه تنها تلاش می ورزند که با آگاهی از تصمیمهای گرفته شده و نیاز مردم استفاده ناشایست کنند بلکه با آگاهی از قانونهای موجود اموال دیگران را غارت می کنند اینان هیچ گونه پیوند و دوستی را محترم نمی شمرند بلکه همیشه سود و ثروت نزد آنان اهمیت دارد. چه بسیار دوستانی که به خاطر اعتماد زیان دیده اند. اعتماد زیاد به انسانهای پول پرست و توجه نکردن به دستورهای اسلام در ثبت قرادادها. آنان را به خیانت می کشاند پول پرستان بی تعهد و بی رحم گاه به خاطر آشنایی که به قانون دارند در دادوستدها و قرارداده ناراستی می کنند و با طرف قرارداد رفتاری خدعه گون دارند و قولنامه و قرارداد را چنان زیرکانه تنظیم می کنند که به سود خود آنها پایان یابد.

امام صادق(ع) درباره چنین دادوستدی می فرماید: (غَبْن المُتْرسِل سُحت)۲۰

سودی که از راه فریب دیگران به دست آید حرام است.

در نقلی دیگر به جای سحت (ربا) آمده; یعنی سود حرامی است که بهره فرد شده است.۲۱

اختلاسه به طور معمول از همین اعتمادهای بی مورد سرچشمه می گیرد. اختلاس گران با اطلاع از قانونها و آیینه چنان دقیق اسناد را تنظیم می کنند که بازرسان خبره هم نمی توانند به نیرنگ آنان پی ببرند مگر این که فردی و یا افرادی از باند اختلاس گران به انگیزه هایی از چهارچوب باند پا بیرون بگذارد و به افشاگری بپردازد. اینان چه بسا پس از مدتی که اطمینان دیگران را به دست آوردند نیازی به تنظیم دقیق سندها احساس نکنند و به سرعت به استفاده ناشایست خویش ادامه دهند.

پس نگه نداشتن حریم قانون و بی توجه بودن به دقایق آن از سوی کسانی که وظیفه دارند قانون را پاس بدارند و رفتار دیگران را با قانون بسنجند زمینه را برای غارت گران اموال عمومی و تاراج گران هستی دیگران مهیا می کند و طبقه جدیدی را پدید می آورد که از راه قانون شکنی به ثروتهای کلان رسیده اند.

از این روی رهبرمعظم انقلاب برای جلوگیری از انباشت ثروت همگان را به رعایت قانون فرا می خواند: (خاصیت دوران سازندگی در این است که پول نقدینگی و انجام هزینه های فراوان در کشور افزایش پیدا می کند و در چنین دورانی اگر قوانین به دقت رعایت نشود نوکیسه گانی در کشور به وجود خواهند آمد که به هیچ حدی از حدود در استمتاع مادی و بهره گیری ازامکانات قانع نیستند و بر ثروتهای بادآورده دست می یابند که در نتیجه آن عده ای در استضعاف مالی و ستم اجتماعی قرار می گیرند و حقوق بسیاری نیز ضایع می شود.)۲۲

۳) حرامخواری: در جامعه ای که اقتصاد بیمار دارد اشرافی گری راحت طلبی نیرنگ بازی و… رو به رشد است گروهی برای رسیدن به ثروت راه درست یا نادرست روش حلال و حرام نمی فهمند. آنچه برای آنان مطرح است انباشت ثروت است و بس. در چنین شرایطی دادوستدهای ربوی تقلب دلالی زد و بند و… رواج می یابد و با گسترش حرامخواری زمینه فساد و فحشاء نیز فراهم می شود طغیان و سرکشی رخ می نماید و جامعه دچار آفت و فساد می گردد.

از حرامخواری در روایات تعبیر به (سحت) شده و نمونه های فراوانی برای آن یاد گردیده است.

الف) از امام باقر(ع) در مورد خیانت (غلول) پرسیدند فرمود: (هر چیزی که از امام پنهان نگهداشته شود سحت و حرام است. خوردن مال یتیم و مانند آن حرام است و سحت گونه گون است: مزد فاحشه که بهای شراب و نبیذ مسکر رب رشوه در قضاوت به منزله کفر به خداست.)۲۳

ب) امام صادق(ع) درباره سحت می فرماید: (حرامخواری گونه های بسیار دارد: آنچه از دست کارگزاران ستم می رسد اجرت قاضیان دستگاه طاغوت مزد فاحشه ه بهای شراب و نبیذ مسکر.)۲۴

ج) از جمله کسبهای حرام کار صنعتگران در شب است. امام صادق(ع) می فرماید: (الصُنّاع اذا سهروا اللیل کلّه فهو سحت.)۲۵

صنعت گران اگر تمام شب را کار کنند درآمد آنها حرام است.

حرام بودن چنین مالی شاید به یکی از جهتهای زیر باشد:

الف) کار در تمام شب از دقت صنعتگر می کاهد و کالائی که در شب برای فروش ساخته و پرداخته می شود استواری لازم را ندارد.

ب) اگر صنعتگر اجیر کسی باشد عادت به خواب او را از انجام درست کار باز می دارد و بخشی از مزد دریافتنی وی نارواست.

ج) زیان به چشم را در پی دارد.

امام صادق(ع) در این باره می فرماید: (من بات ساهراً فی کسب و لم یعط العین حظّها من النّوم فکسبه ذلک حرام.۲۶

کسی که شب با بیدار خوابی کار کند و بهره چشم را از خواب ندهد کسب او حرام است.

از مفهوم روایت بر می آید که اگر صنعت گر بهره چشم را از خواب بدهد روزها استراحت و شبها کار کند اشکال ندارد;زیرا ضرری متوجه چشم و بدن او نیست. یا اگر بنا به ضرورتی در شب کار کرد حرام نخواهد بود. از مجموع دو روایت به معنای چهارمی نیزمی رسیم که اگر کسی اجیر باشد کارفرما حق ندارد بیش از اندازه از وی کار بکشد و او را استثمار کند و به او ضرر جانی برساند; زیرا درآمدیکه از این راه به دست می آورد حرام است.

در قرآن مجید سحت سه بار در سوره مائده تکرار شده و همه مربوط به یهود است که در حرام خواری و گردآوری اموال نامشروع شهرت دارند. آیه نخست از گروهی نام می برد که به ظاهر مسلمان شده اند و به پیامبر(ص) ایمان آورده اند; امّا از راههای حرام به انباشت ثروت می پردازند: (اکّالون للسحت).۲۷

آیه دوم از ویژگی‌های امت یهود سخن می گوید که پیشی گرفتن در گناه و ستم و خوردن مال حرام باشد.۲۸

سپس خداوند علمای یهود و نصارا را به خاطر این که مردم را از گناه و خوردن مال حرام باز نمی دارند سرزنش می کند: (لولا ینهاهم الربانیون والاحبار عن قولهم الاثم وأکلهم السُحت لبئس ماکانوا یصنعون.)۲۹

چرا دانشمندان نصارا و یهود آنان را از سخنان گناه آمیز و خوردن مال حرام باز نمی دارند؟ چه زشت است عملی که انجام می دهند.

حرامخوران برای توجیه کارهای خویش به حیله های شرعی متوسل می شوند اصحاب سبت به گونه ای و حرامخواران امروزی به گونه ای دیگر. در جامعه اسلامی نیز رباخواران دادوستد ربوی خویش را به مانند دادوستد معمولی و بدون ربا در می آورند و با حیله های به ظاهر شرعی کارهای ناشایست خود را توجیه می کنند.

۴) غلول یا خیانت مالی کارگزاران: غلول به معنای خیانت پنهانی در اموال عمومی است. خیانت در اموال عمومی ازراههایی است که گروهی را به ثروتهای کلان می رساند و از آن جا که این حرکت ناشایست نقش بسیار ویرانگری در اقتصاد و جامعه دارد و قوام جامعه را از بین می برد خداوند در قرآن مجید از آن پرهیز می دهد:(و من یغلل یأت بما غلّ یوم القیامة)۳۱

هر کسی خیانت کند در غنائم جنگی در قیامت با خیانت همراه خواهدبود.

خیانت در غنائم و برداشت از آن پیش از تقسیم غلول نامیده می شود. در یکی از جنگها رزمندگان قطیفه ای سرخ را دیده بودند که پس از فرو نشستن آتش جنگ در بین غنائم گردآوری شده نبود. گروهی پنداشتند پیامبر(ص) آن را برداشته است; از این روی این آیه نازل شد و خداوند پیامبر را از این اتهام مبری ساخت و مردی از یاران پیامبر گزارش داد: آن قطیفه را شخصی در زیر خاک نهان کرده است.۳۲

کاربرد غلول در غنائم از آن جهت بوده که درآمد بیت المال از راه غنائم بوده و سپسها زکات و مانند آن به منابع بیت المال افزوده شده است. از مجموع روایاتی که درباره غلول آمده به دست می آید که غلول به معنای خیانت کارگزاران به بیت المال و اموال عمومی است. اکنون به مواردی که در روایات (خیانت) به کار رفته می پردازیم:

▪ خیانت در غنائم جنگی: غنائم از اموال عمومی است که بین جنگجویان تقسیم می شود. پیش از تقسیم و برداشت خمس هیچ کس حق برداشت از غنائم را ندارد; زیرا خیانت به دیگر مسلمانان است. رسول گرامی اسلام درجنگ حنین که غنائم بسیاری به دست آمده بود در جمع جنگجویان حاضر شد و اندکی از کُرک کوهان شترش را گرفت و بین دو انگشت خودنهاد و فرمود:(یا ایها الناس واللّه مالی من فیئکم هذه الوبرة إلاّ الخمس والخمس مردود علیکم فادّوا الخیاط والمخیط فانّ الغلول عار ونارو شنار علی أهله یوم القیامة.)۳۳

ای مردم! به خدا سوگند از این کرک اندک شم جز یک پنجم از آن من نیست و آن نیز به شما بر می گردد. پس نخ و سوزن را بدهید; زیرا خیانت ننگ آتش و رسوایی در قیامت به بار می آورد.

زمانی که برداشت از اموال عمومی به مقدار سوزنی بی مقدار بازخواست داشته باشد کسانی که میلیونها تومان از بیت المال غارت می کنند چه حالی خواهند داشت و برای روز واپسین چه پاسخی دارند؟

داستان معروف حضور علی(ع) در محکمه قضاوت شریح و شکایت از کسی که زره دزدیده بود مربوط به غلول است; زیرا زره از طلحه بود و از بیت المال که شخصی در میدان نبرد جمل آن را ربوده بود و علی(ع) برای برگرداندن زره به بیت المال به محکمه شکایت کرده بود.۳۴ دستبرد به اموال آن قدرمهم است که علی(ع) خود در دادگاه حاضرمی شود تا مال را از رباینده بگیرد و به بیت المال بازگرداند.

▪ خیانت در اموال عمومی: بیت المال از مردم است و در اختیار رهبر ودولت. بودجه ای که برای ساختن بنایی جاده ای پلی عمران و آبادانی شهری سدّی و… ویژه گردیده باید در همان مورد هزینه شود. اگر غیر از این انجام شود یعنی برخلاف دستور امام جامعه بودجه هزینه شود کار حرام انجام گرفته و به فرموده امام محمد باقر(ع) سحت است:(کل شیء غُلّ من الامام فهو سحت.)۳۵

هرچه از امام پنهان نگاهداشته شود (و برداشت گردد) حرام است.

این سخن شامل تمام اختلاسها.و دستبردهای مالی کارکنان دولت می گردد ممیزهای خلافکار اداره دارائی را نیز در بر می گیرد آنان که به خاطر گرفتن رشوه و زد و بند با بازرگانان صاحبان املاک و مستغلات و… گزارش واقعی از ثروت اینان ارائه نمی دهند بلکه درآمد آنان را کم تر از آنچه هست گزارش می دهند.

علی اکبر ذاکری

پانوشت‌ها:

۱. روزنامه (کیهان) ۷۶/۶/۲۴ شماره ۱۶۰۳۱.

۲ . رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با رئیس جمهور و هیأت دولت در ۴ شهریور ۷۰ اظهار داشت: (مهم ترین مسأله نظام جمهوری اسلامی ایران کوشش برای رفع فقر و محرومیّت در جامعه و حمایت از طبقات مستضعف و محروم کشور است و این همان چیزی است که همه ما به آن معتقد هستیم و بارها گفته ایم این کار در اولویت و رأس همه امور قرار بگیرد به طوری که همه دستگاهها سیاست سرمایه گذاری و برنامه ریزی خودرا در این جهت به کار گیرند.)

۳ . این دو سخنرانی به ترتیب در ۸ و ۲۶ تیرماه ۷۶ انجام گرفته است.

۴ . (شرح نهج البلاغه) ابن ابی الحدید) ج۲۶۹/۱.

۵ . (نهج البلاغه) خطبه ۱۵.

۶ . (شرح نهج البلاغه) ابن ابی الحدید ج۲۷۰/۱ دار احیاء التراث العربی بیروت.

۷ . (سفینة البحار) محدث قمی ج۱۳۹/۸ دار الاسوه قم.

۸ . همان مدرک۱۳۸/.

۹ . (سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین) علی اکبر ذاکری ج۱۱۶/۱ دفتر تبلیغات اسلامی.

۱۰ . (ظهور و سقوط سلطنت پهلوی) خاطرات حسین فردوست ج۲۶۶/۱ اطلاعات.

۱۱ . (الغدیر) علامه امینی ج۲۹۲/۸ ۲۹۵.

۱۲ . همان مدرک ۲۹۵/.

۱۳ . سوره (بقره) آیه ۱۷۷.

۱۴ . سوره (توبه) آیه ۳۴.

۱۵ . (بحارالانوار) علامه مجلسی ج۳۶۲/۷۲ مؤسسه الوفاء بیروت.

۱۶ . تفسیر (الأصفی) فیض کاشانی ج۱۲/۱ دفتر تبلیغات اسلامی. در تفسیر آیه دوم سوره بقره: (ومما رزقناهم ینفقون) از تفسیر امام حسن عسکری نقل کرده است:

(یحتملون لکلّ ویُؤدّون الحقوق لأهالیه ویقرضون ویُسعفون الحاجات ویأخذون بایدی الضعفاء یقودون الضرائر [ای المحاویج] و ینجونهم من المهالک…)

۱۷ . سوره (سباء) آیه ۳۵.

۱۸ . (الغدیر) ج۲۸۴/۸ ـ ۲۸۶.

۱۹ . (الفروع من الکافی) ثقة الاسلام کلینی ج۱۶۱/۵ دارالتعارف بیروت.

۲۰ . (وسائل الشیعه) شیخ حرّ عاملی ج۳۶۳/۱۲ دار احیاء التراث العربی از آن حضرت نیز نقل شده است: (غبن المؤمن حرام) همان۳۶۶/.

۲۱ . (النهایة) ابن اثیر ج۲۲۳/۲.

۲۲ . روزنامه (جمهوری اسلامی) ۸ تیرماه ۷۶ شماره ۵۲۲۷.

۲۳ . (الفروع من الکافی) ج۱۲۶/۵; (نورالثقلین) ج۶۳۳/۱; تفسیر (کنزالدقایق) شیخ محمد قمی مشهدی تحقیق حسین درگاه ج۱۲۰/۴ مؤسسه طبع و نشر ارشاد اسلامی. این روایت با همین سند از خصال از امام صادق(ع) نقل شده است: (بحارالانوار) ج۴۲/۱۰۰.

۲۴ . (بحارالانوار) ج۴۲/۱۰۰; (الخصال) ج۳۲۹/۱.

۲۵ . (الفروع من الکافی ج۱۲۷/۵.

۲۶ . همان مدرک.

۲۷ . سوره (مائده) آیه ۴۲; تفسیر (کنزالدقائق) ج۱۱۸/۴ ـ ۱۲۰.

۲۸ . سوره (مائده) آیه ۶۲ (وتری کثیراً منهم یسارعون فی الاثم والعدوان واکلهم السحت لبئس ماکانوا یعملون).

۲۹ . سوره ٌ (مائده) آیه ۶۳.

۳۰ . برای آگاهی از جریان اصحاب سبت ر.ک. سوره (بقره) آیه ۶۵; سوره (نساء) ایه ۴۷ و ۱۵۴; سوره (اعراف) آیه ۱۶۳ ـ ۱۶۶.

۳۱ . سوره (آل عمران آیه ۱۶۱.

۳۲ . تفسیر (نورالثقلین) ج۴۰۵/۱; تفسیر (الصافی) فیض کاشانی ج۳۶۵/۱ مؤسسه اعلمی بیروت.

۳۳ . (سفینة البحار) محدث قمی ج۶۶۴/۶.

۳۴ . همان مدرک.

۳۵ . (الفروع من الکافی) ج۱۲۶/۵.

۳۶ . (سنن کبری) بیهقی ج۱۳۸/۱۰; (سنن ابی داود) ج۱۳۴/۳ ح۲۹۴۶ داراحیاء السنة النبویه.

۳۷ . (سنن ابی داود) ج۱۳۴/۳ ح۲۹۴۳.

۳۸ . (بحارالانوار) ج۲۷۳/۱۰۱; (سنن کبری) بیهقی ج۱۳۸/۱۰.

۳۹ . (مسند) احمد حنبل ج۴۲۴/۵ دارالفکر بیروت.

۴۰ . (بحارالانوار) ج۳۴۵/۷۲ ح۴۲.

۴۱ . (نهج البلاغه) صبحی صالح خ۳۴۷/۲۲۴.

۴۲ . همان مدرک نامه ۴۱۶/۴۵.

۴۳ . (بحارالانوار) ج۲۱۶/۴۷. امام صادق(ع) در پاسخ به عمروبن عبید می فرماید: (بانّ الکبائر… الغلول…)

۴۴ . همان مدرک ج۳۰۲/۴۰.

۴۵ . (غررالحکم) آمدی ترجمه خوانساری ج۱۶۷/۴ دانشگاه تهران.

۴۶ . همان مدرک ج۲۵۲/۳.

۴۷ . روزنامه (جمهوری اسلامی) شماره ۲۶ تیر ۷۶ شماره ۵۲۴۳.

۴۸ . (سیماری کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین) ج۲۷۷/۲.

۴۹ . (من و خاندان پهلوی) خاطرات احمد علی مسعود انصاری۱۱۶/ نشر فاخته تهران.

۵۰ . (سنن کبری) بیهقی ج۱۱۳/۱۰. در نهج البلاغه به جای (مشهد الشاب) (مشهد الغلام) و (جلد الغلام) آمده است: (نهج البلاغه) صبحی صالح حکمت ۴۸۶/۸۶.

۵۱ . (نهج البلاغه) صبحی صالح خ۳۲۵/۲۰۹.

۵۲ . امیرالمؤمنین(ع) در نامه ای که به کارگزار خود زیاد بن ابیه می نویسد:([بازرسی من] به من خبر داد که تو از غذاهای رنگارنگ در یک روز استفاده نموده هر روز خود را آرایش و تدهین می کنی. چه می شد اگر برای خدا روزهایی روزه می گرفتی و مقداری از آنچه پیش توست صدقه می دادی که مورد حساب واقع می شد و غذای خود را مکرّراً ساده و بدون خورش می خوردی; زیرا سادگی در زندگی شعار صالحان است.)(سیمای کارگزاران) ج۲۷۹/۱.

امام به مالک اشتر می نویسد: (پس باید بهترین ذخیره تو ذخیره عمل صالح باشد.(نهج البلاغه) نامه ۵۴.

۵۳ . (سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین) ج۲۱۹/۲.

۵۴ . (نهج البلاغه) صبحی صالح خطبه ۷۶/۳۳.

۵۵ . همان مدرک نامه ۴۱۸/۴۵.

۵۶ . همان مدرک نامه ۴۳۶/۵۴.

۵۷ . (سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین) ج۱۷۱/۲.

۵۸ . همان مدرک ج۱۸۳/۲.

۵۹ . همان مدرک ج۱۷۶/۲.

۶۰ . روزنامه (رسالت) ۷۶/۶/۳ شماره ۳۳۶۳.

۶۱ . (نهج البلاغه) صبحی صالح نامه ۴۲۹/۵۴.

۶۲ . سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین(ع)) ج۱۸۱/۲ به نقل از (السعاده والاسعاد) منسوب به ابوالحسن عامری۳۰۸/ چاپ تهران.

۶۳ . سوره (حشر) آیه ۷.

۶۴ . (پیامهای اقتصادی قرآن) دکتر سید جمال الدین موسوی۵۴۹/ دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

۶۵ . (جمع الجوامع) شیخ طبرسی۴۸۷/ چاپ سنگی; (احکام القرآن) قرطبی ج۱۶/۱۸.

۶۶ . تفسیر (الفرقان ) دکترمحمد صادقی ج۲۳۹/۲۸.

۶۷ . (اقتصادنا) شهید صدر۶۸۱/ دفتر تبلیغات اسلامی.

۶۸ . تفسیر (نورالثقلین) ج۲۷۸/۵.

۶۹ . همان مدرک; (کنز الدقائق) ج۱۶۵/۱۳.

۷۰ . (غررالحکم) ج۳۳۰/۲; (الفروع من الکافی) ج۳۱/۴.

۷۱ . (اقتصادنا) ۶۲۸/.

۷۲ . (الفروع من الکافی) ج۶۱/۴.

۷۳ . تفسیر(الصافی) ج۳۴۱/۲.

۷۴ . همان مدرک; (تهذیب الاحکام) شیخ طوسی ج۳۲۸/۶ ج۹۰۷.

۷۵ . تفسیر (الأصفی) ج۴۶۴/۱.

۷۶ . تفسیر (کنزالدقائق) ج۴۴۸/۵.

۷۷ . (سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین) ج۴۶۲/۲.

۷۸ . (نهج البلاغه) نامه ۵۳.

۷۹ . (الغدیر) ج۲۸۶/۸.

۸۰ . (شرح نهج البلاغه) ابن ابی الحدید ج۲۷۰/۱.

۸۱ . همان مدرک ج۱۵۸/۲.

۸۲ . (سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین) ج۴۶/۱.

۸۳ . همان مدرک ج۲۹/۲.

۸۴ . (نهج البلاغه) صبحی صالح خ۱۸۳/۱۲۶; (الفروع من الکافی) ج۳۱/۴.

۸۵ . (معادن الحکمه) علم الهدی کاشانی ج۴۲۱/۱ مؤسسه نشر اسلامی; (بحارالانوار) ج۱۳۳/۴۱.

۸۶ . (سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین) ج۴۴۶/۱.

۸۷ . (نهج البلاغه ) نامه ۵.

۸۸ . همان مدرک خ۳۵۳/۲۳۲.

۸۹ . همان مدرک خ۳۴۶/۲۲۴.

۹۰ . (ترجمة امام امیرالمؤمنین من تاریخ دمشق) شیخ محمد باقر محمودی ج۲۳۰/۲ بیروت.

۹۱ . (سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین) ج۲۷/۱ به نقل از (انساب الاشراف) بلاذری تحقیق محمودی ج۵۳/۲.

۹۲ . (بحارالانوار) ج۱۷۶/۴۲; (شرح نهج البلاغه) ابن ابی الحدید ج۹۸/۱۵.

۹۳ . (الغدیر) ج۲۷۱/۸.

۹۴ . همان مدرک۲۷۶/.

۹۵ . همان مدرک ج۲۸۵/۸.

۹۶ . (الجمل) شیخ مفید۲۳۱/ کنگره شیخ مفید.

۹۷ . همان مدرک۲۳۲/.

۹۸ . (الجمل)۲۳۳/.

۹۹ . (الغدیر) ج۲۸۴/۸.

۱۰۰ . (کتاب البیع) امام خمینی ج۴۱۰/۳ اسماعیلیان قم.

۱۰۱. (نهج البلاغه) صبحی صالح حکمت ۵۳۷/۳۵۵.

۱۰۲ . همان مدرک نامه ۳۶۴/۳.

۱۰۳ . (بحارالانوار) ج۳۳۸/۴۰.

۱۰۴ . (الحلال والحرام) دکتریوسف قرضاوی باحاشیه حسن محمد تقی جواهری۷۹/ دارالتعارف للمطبوعات بیروت.

۱۰۵ . سوره (نساء) ایه ۱۰۵.

۱۰۶ . (مجمع البیان) امین الاسلام طبرسی جزء ۲۲۰/۵ مکتبة الحیاة; تفسیر (کبیر) فخررازی ج۳۲/۱۱ دار احیاء التراث العربی.

۱۰۷ . (الغدیر) ج۲۷۶/۶ ـ ۲۷۱.

۱۰۸ . همان مدرک ۲۷۶/.

۱۰۹ . (سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین) ج۳۳۰/۱.

۱۱۰ . همان مدرک۳۴۴/.

۱۱۱ . همان مدرک ۴۰۶/.

۱۱۲ . همان مدرک ۳۶۶/.

۱۱۳ . (نهج البلاغه) صبحی صالح خ۸۵/۴۶.

۱۱۴ . (کشف المراد) علامه حلّی تحقیق: حسن حسن زاده آملی۳۸۹/ مؤسسه نشر اسلامی.

۱۱۵ . (آثار برگزیده چهارمین جشنواره مطبوعات)۳۰۰/ مقاله: (گزارشی از وضع کنترل مالی در شرکتهای دولتی).

۱۱۶ . در قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات ماده ۷۵ آمده است:

(هر یک از کارمندان و کارکنان ادارات و سازمانها و مؤسسات و شرکتهای دولتی و یا وابسته به دولت و یا مأمورین به خدمات عمومی اعم از رسمی و غیررسمی و دیوان محاسبات عمومی و موسساتی که به کمک به خدمات عمومی اعم از رسمی و غیر رسمی و دیوان محاسبات عمومی و مؤسساتی که به کمک مستمر دولت اداره می شوند و دارندگان پایه های قضائی وجوه نقدی یا مطالبات یا حوالجات یا سهام و سایر اسناد و اوراق بهادار یا سایر اموال متعلق به هر یک از سازمانها و مؤسسات فوق الذکر یااشخاصی که بر حسب و ظیفه به آنها سپرده شده است به نفع خود یا دیگری برداشت یا تصاحب کرده به عنوان مختلس علاوه بر مجازات مقرر اداری و رد وجه یامال مورد اختلاس به حبس از شش ماه تا پنج سال محکوم می شود.)

(ماده ۷۶: هر یک از اشخاص مذکور در ماده قبل وجوه یا اموال مندرج در آن ماده یا مالی را که بر حسب وظیفه در اختیار دارد مورد استفاده غیرمجاز قرار دهد بدون آن که قصد تملک آن را به نفع خود یا دیگری داشته باشد متصرف غیر قانونی محسوب و علاوه بر جبران خسارات وارده و پرداخت اهمال یا تفریط موجب تضییع اموال و وجوه دولتی گردد و یا آن را به مصارفی برساند که در قانون اعتباری برای آن منظور نشده و یا در غیر مورد معین یا زائد بر اعتبار مصرف نموده باشد.)

۱۱۷ . (مسند علی بن ابی طالب) یوسف اوزبک ج۴۰۹/۱ ح۲۴۷۷ به نقل از مسند زید ۲۵۵/.

۱۱۸ . (سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین) ج۴۵۰/۲ ـ ۵۲۱.

۱۱۹ . (پیرامون جمهوری اسلامی) شهید مرتضی مطهری۸۳/ صدرا.

۱۲۰ . (سفینة البحار) ج۵۸۲/۲ چاپ سنگی.

۱۲۱ . (نهج البلاغه) صبحی صالح نامه ۴۳۸/۵۳.

۱۲۲ . روزنامه (همشهری) چهارشنبه ۷۶/۱۰/۳ شماره ۱۴۴۰.

۱۲۳ . (کنز العمال) متقی هندی ج۱۵۸/۴ ح۹۹۷۲.

۱۲۴ . روزنامه (رسالت) ۳ شهریور ۷۶ شماره ۳۳۶۳ در دیدار با هیأت دولت.

۱۲۵ . (صحیفه نور) رهنمودهای امام خمینی ج۲۹۲/۲۲ ارشاد اسلامی.

۱۲۶ . (بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هرگاه فردی مبلغی قابل توجه می آورد. حضرت امام نمی پذیرفت و می فرمود اینها وجوه شرعی (حقوق اللّه و حقوق الناس) خود را پرداخت نکرده اند و بدین وسیله می خواهند از حساب شرعی فرار کنند). (کوثر) ج۵۲۰/۱.

۱۲۷ . (صحیفه نور) ج۲۹۳/۲۲.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.