چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
تأملی در زندگی و زمانه امام رضا ع
● چارچوبه بحث از امام الرضا(ع) باید به شکل زیر طراحی، مهندسی و بالاخره پیاده گردد:
۱) مشخصات فردی امام هشتم(ع)
۲) طرح و بررسی شرایط زمانی و مکانی دوران امام هشتم(ع)
۳) شناخت علمی و دقیق و تاریخی دشمنان امام، رقبای امام، دوستان امام و بالاخره معتقدان فدایی امام
۴) روش امام
الف) اگر خود میخواست طراحی کند؟
ب) در برابر جریان بهوجود آمده توسط دشمن چه میتوانست انجام دهد؟
۵) آنچه دشمن طراحی کرد، چه میخواست؟ چه شده و نهایت امر.
● مشخصات فردی امام هشتم
به نقل شیخ کلینی در کافی ج یک، ص۴۸۶ حضرت رضا(ع) در سال ۱۱) ۱۴۸ هـ .قمری متولد شده و در ماه صفر۲۲) سال ۲۰۳ ۳۳) هـ.ق شهید گردید (در سن پنجاهوپنج سالگی)، مادرش خیزران نام داشت که امالبنین صدایش میکردند.
نامش علی و کنیهاش ابوالحسن و لقبهایش: رضا، صابر، رضی، وفی است که از همه- مشهورتر همان <رضا> است.
در مورد مدت عمر امام هشتم(ع) اختلاف است، بعضیها گفتهاند پنجاه و پنج سال بعضی هم گفتهاند ۴۹ سال، که ۲۴ سال و چندماه با پدرش موسیبنجعفر(ع) بود و پس از پدر، ۲۵ سال زندگی کرد. در سال ۲۰۳ در عهد خلافت مامون عباسی شهید و در طوس خراسان در قریه سناباد مدفون شد. همانجا که امروز معروف به مشهد است. مدت امامتش ۲۰سال بوده است.
<نوبختی> آخرین روز ماه صفر را روز رحلت دانسته و برخی هم روزهای دیگری را متذکر شدهاند. ناگفته نماند که در عرف اندیشه تاریخی شیعه سخن <نوبختی> پذیرفته شده۴۴) است. امام رضا(ع) تا سال ۲۰۱ در مدینه بودند، در رمضان آن سال وارد <مرو> شده و همانگونه که گذشت در آخر ماه صفر سال ۲۰۳ به شهادت رسیدند.
● طرح و بررسی شرایط زمانی و مکانی امام هشتم(ع)
الف) مربوط به جریان شیعه:
شیخ مفید در کتاب الفصول المختاره جناحبندیهایی را که پس از رحلت امام کاظم علیهالسلام در میان شیعیان پدید آمده تشریح کرده است. پیش از وی سعدبن عبدا... اشعری نیز همین مطالب را در <المقالات و الفرق> آورده است، که اشارهای بدان مینمایم.
با شهادت امام موسی کاظم(ع) مانند هر جریان فکری دیگری انشعابات فکری و عقیدتی هر چند در ابتدا ساده ولی بعدها پیچیده بهوجود آمد: <قطعیه> و <واقفیه>، قطعیه اندیشه افرادی بودند که رحلت امام کاظم(ع) را تایید کرد و امامت امام رضا(ع) را پذیرفته بودند.۵۵)
اما اندیشه واقفیه به بهانه باور نداشتن به درگذشت امام هفتم(ع) بر باور مهدویت یا امامت آن حضرت باقیماندند. به هر شکل این باور سبب پیدایش انحراف و انشعاب در شیعه گردید و کسانی بدون امام و به تعبیر امامان بعدی سردرگم رها شدند؛ از جمله همین گروههای انحرافی، جریانی بود که فردی فرصتطلب از غلات به نام محمدبن بشیر از فرصت به دست آمده استفاده کرد. فرقهای به نام <ممطوره> بهوجود آورد که از جمله اعتقادات وی مباح بودن کلیه محرماتی است که پیامبر و ائمه علیهمالسلام آنها را بهعنوان محرمات بیان کرده بودند. قابل اشاره است که گفته شود بهدلیل آنکه تعلیمات فکری و کلامی که قبل از امام هشتم(ع) و توسط ائمه قبلی و بهخصوص امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در شکل کامل و گستردهای در میان شیعه بیان و روشن شده بود.
این اندیشههای انحرافی پا نگرفت و تاثیر چندانی در اصل اندیشه تشیع و زلالی آن نگذاشت زیرا با همت یاران اندیشمند و بزرگ امامان قبلی شیعه که هر کدام شاگردان با اندیشه امامان بودند، این اندیشه جان گرفته بود و به تعبیر امروز <تئوریزه> شده بود. اینجا است که تاریخ ما و سلامت اندیشه شیعی خود را از همین زحمات، فداکاریها و اندیشهورزی افرادی مانند <هشام بن حکم>، <هشام بن سالم>، <یونس بن عبدالرحمن>، <زراره بن اعین>، <علیبن اسمعیل> و <مفضل بن عمرو> میداند و میشناسد. تلاش علمی و فداکاری فکری و فرهنگی این بزرگان بود که بهطور عمده مانع قوت گرفتن انحرافات و رسوخ آنها در اذهان شیعیان و مذهب شیعه شده و صلابت اندیشه شیعی را به منصه ظهور رساندند.
ب) مربوط به جریان سیاسی حاکم
مدت امامت امام هشتم(ع) مصادف است با بخشی از اواخر سلطنت هارونالرشید و سه سال و ۲۵ روز خلافت محمدامین، بعد او را خلع کردند و عمویش ابراهیم بن مهدی ۱۴ روز بهجای او نشست. باز دو مرتبه محمد را آوردند و با او بیعت کردند. این مرتبه یک سال و هفت ماه خلیفه بود که به دست طاهر ذوالیمینین (طاهر بن حسین) کشته شد، بعد مامون به خلافت رسید که او را عبدا... بن هارون میگفتند و بیستسال خلافت کرد که در زمان خلافتاش و با دسیسه او آن حضرت شهید شد.
قابل ذکر است که در پی این فرصتها سرزمین حاکمیتی خلفا گسترش فوقالعادهای پیدا کرد، به حدی که خلیفه عباسی را مجبور کرد که برای کنترل مرزهای شرقی و اداره امور کشور بزرگ اسلامی که از ناحیه شرق دروازههای ایران را بهسوی شرق دور باز میکند، مقر حکومت خود را به مرو (خراسان امروزی) منتقل کند. عراق، ایران، حجاز، یمن و مصر همه زیر سلطه خلفای عباسی علیرغم کشمکشهای فامیلی و درونی تسلیم شدهاند و قدرت به سرعت عجیبی فزونی گرفته است.
● دشمنان امام، رقبای امام و یاران امام
در برابر اندیشه انقلابی و نجات بخش امامت، قدرت مقتدر عباسی که تحمل هیچ نقد و بررسی و اظهار وجود، چه رسد به مخالفت را ندارد به شدت دندان خود را تیز کرده است تا حرکت شیعی علوی را سرکوب کند.
پیش از همه هارون الرشید از دوران امام هفتم(ع) تمامی حرکتهای علویان را سرکوب کرده است و امام شیعی را بیش از ده سال در سیاهچالها زندانی و بالاخره به دستور مستقیم خود، او را با شهادتش از پیش پای خود برداشته و بهظاهر، خود را از قیام علویان به رهبری موسیبن جعفر نجات داده است.
بنیعباس بهجز مساله قدرتمداری و سیاسیکاری بهلحاظ اخلاقی نیز افرادی منحط، فاسد و رذل بودند و به شدت اهل تزویر و پنهانکاری و دغل بازی. ابوالقاسم سحاب بهنقل از حیوهالحیوان دمیری قطعهای تاریخی را نقل میکند که حاکی از پستی و رذالت خانوادگی این مجموعه است: <روزی مامون به زبیده وارد شد، زبیده با خودش چیزی میگفت و حدیث نفس میکرد. مامون گفت مادر مرا نفرین میکنی که امین را کشتم.
زبیده گفت نه بهخدا. مامون گفت پس چه میگفتی؟ زبیده گفت مرا ببخش و معذور دار. مامون گفت مادر مجبوری که بگویی. زبیده گفت من با خود این موضوع را یادآور شده بودم که یک روز با پدرت هارونالرشید بازی شطرنج مینمودم و شرط ما آن بود که هرکس برد آنچه از طرف بخواهد بدهد یا چنان کند که او خواهد.
در نتیجه غلبه با هارونالرشید شد. به من گفت باید برهنه شوی و دور قصر بگردی. من هرچه التماس نمودم و عذرخواستم فایده نداشت. بنابراین برهنه شدم و به دور قصر گردیدم. دوم بار به همین شرط بازی نمودیم. این بار من بر او چیره شدم، گفتم که باید به مطبخ (آشپزخانه سلطنتی) روی و با...۷۷)
و اما رقبای امام(ع)، جمعی از بهظاهر یاران و حتی بعضی از منسوبین ایشان و بعضی از وکلای ایشان به طمع قدرت و پول در برابر امام هشتم(ع) موضع گرفتند یا مستقیما خود را مطرح کردند یا در برابر امام هشتم(ع) و اطاعت از او موضع گرفتند.
آنگونه که مرحوم طبرسی روایت کرده: اشکال اصلی از سوی کسانی بود که در آخرین حبس امام(ع) که منجر به شهادت آن حضرت شد اموالی نزدشان جمع شده بود.
عبارت طبرسی در اینباره چنین است: سبب ظاهری این اشکالتراشیها طمع در اموال و ودایعی بود که در زمان زندانی بودن امام کاظم علیهالسلام پیش بعضی از اصحاب آن حضرت جمع شده بود. این موضوع آنان را به انکار حتی وفات آن حضرت و ادعای زنده بودن او و انکار جانشینی برای او و انکار نص درباره امام بعدی را داشت.۸۸)
شاهد براین ادعا سخن <کشی> است. وی نقل میکند: سیهزار دینار نزد دو وکیل امام کاظم(ع) بهنام حیان سراج و شخصی دیگر بود. زمانی که امام(ع) در زندان بود آنها با این پول خانه و غلات خریدند و وقتی خبر رحلت امام(ع) به آنها رسید وفات آن حضرت را انکار کرده و در میان شیعه شایع کردند که امام کاظم(ع) نمرده است. در پایان این روایت تصریح شده است که برای شیعیان روشن شد این دو نفر به خاطر خوردن اموالی که پیش ایشان بوده، این شایعه را درست کردهاند.۹۹)
و اما یاران و وفاداران به امام(ع) علیرغم همه حوادث سیاسی و فریبکاری دستگاه حاکم عباسی همچنان یار و مددکار و پیرو او ماندند و ذرهای هم در درستی راهشان تردید نکردند.
● روش امام
در سطور نخست بحث گفته شد که این قسمت شامل دو بحث خواهد بود:
الف) روش امام اگر خود میخواست طراحی کند:
بهطور طبیعی با بیعت شیعیان پدرش و پس از شهادت وی با کسب قدرت مشروع جریان حاکمیت، امامت و وصایت تحقق یافته همچون جدش علیبنابیطالب جامعه اسلامی را اداره و هدایت میکرد. امام رضا(ع) در خطبهای خط مشی خود را در صورت حاکمیت بیان داشته است: این سخن بهخط خود امام نوشته شده است و نه آنکه دیگران آن را نقل کرده باشند: <من اکنون خدا را بر خود گواه میگیرم... رفتار من در میان آنها به همگی و عموم عمل به فرمانبرداری خدا و اطاعت از رسول او باشد. که هیچ خون محترمی را نریزم و هیچ ناموسی را به ناروایی ندهم و مباح ننمایم و مالی را حلال نشمرم مگر اینکه حدود خدا ریختن او را روا و مقررات الهی آن مال را مباح نموده باشد و به اندازه وسع و طاقت در انتخاب اشخاص کافی و کاردان بکوشم و بدین مقررات بر خودم عهد و پیمان موکدی قرار دادم که بدان رفتار نموده خود را نزد خدا از آن مسوول میشمارم زیرا که خدا خود فرموده <واوفوا بالعهد ا... ان العهد کان مسوولا>؛ وفا کنید به عهدی که میبندید زیرا که عهد چیزی است بازخواست شدنی و شما در حدود آن مسوولید.
و اگر من چیز تازهای بر آن مقررات افزودم یا بدعتی در دین گذاشتم یا امری را تغییر دادم یا حکمی را تبدیل نمودم آن وقت برای چنین تغییر و تبدیل، شایسته و سزاوار مجازات و عقوبتها خواهم بود و به پاداش مجازات خود اعتراف دارم و به خدا پناه میبرم از خشم و غضب او.> ۱۰۰)
میبینید که امام(ع) با صراحت در تعهد خود بر حرکت خویش، وفق اصول بنیادین این دین یاد میکند و خود، خویشتن را مستحق مجازات در برابر تخلف از اصول میداند. یک گام و یک لحظه و یک حرکت که بوی استبداد و خودکامگی از آن برآید وجود ندارد مانند یک فرد عادی تعهدنامه مینویسد:
ب) اما روش امام(ع) در برابر حرکت مامون کاملا روشن و قابل فهم بود به حدی که هیچ کس (نه از دشمن و نه از دوست) از کمترین شائبه سازشکاری، حرکت از روی ترس و یا معامله با دستگاه حاکمه سخن به میان نیاورده است.
امام با دقت و روشنی و با تاکتیک و روشی حتی دشمن فهم، فریب دشمن را خنثی و شیوه او را رسوا نمود. تا آنجا که بالاخره حاکم عباسی با شهادت وی راه را برای خود هموار خواست.
اغلب مورخین بهجز طبری در کتابهای خود به مسمومیت امام اشاره کرده و بهطور قاطع وقوع این فاجعه را از ناحیه مامون دانسته و بعضی هم بدون اینکه از عامل و مسبب اصلی نام ببرند فقط به نوشتن مسمومیت حضرت اکتفا کردهاند اکنون که مسمومیت امام از نظر حدیث و تاریخ محرز و مسلم میباشد جای این سوال باقی است که اگر مامون در وقوع این حادثه و فاجعه دست نداشته، پس چه کسی امام را مسموم نموده است؟ مگر کسی غیر از مامون میتوانست چنین کاری را انجام دهد و ما در این مورد از سخن خود مامون اتخاذ سند میکنیم.
هنگامیکه مامون به حضرت رضا(ع) پیشنهاد قبول ولیعهدی را نمود حضرت فرمود: پدرم از پدرانش به من خبر داده است که من پیش از تو از دنیا میروم و با مظلومیت و مسمومیت کشته میشوم و کنار قبر هارون مدفون میگردم. مامون گریان شد و گفت کیست آن کس که ترا بکشد یا اینکه قدرت داشته باشد بر تو بدی کند در حالیکه من زنده باشم؟۱۱۱)
ما نیز از این دست مورخین(طرفداران مامون) همین سوال را میکنیم که با وجود زنده بودن مامون چه کسی قدرت پیدا نمود تا حضرت را مسموم کند؟ آیا در این صورت جز خود مامون کس دیگر را میتوان عامل این فاجعه دانست؟ مسلما خیر.
● آنچه که دشمن طراحی کرد
چه میخواست، چه شد
مهمترین فصل تاریخی زندگی امام رضا(ع) جریان ولایتعهدی آن حضرت است استاد عزیز و گرانقدر ما علامه سید جعفر مرتضی در کتاب تحقیقی خود <الحیاه السیاسیه امام الرضا> یازده انگیزه را بهعنوان مهمترین دلایل اقدام مامون در بحث ولایتعهدی امام رضا(ع) به طور مبسوط بر شمرده است.۱۲۲) خلاصهای از این قرار میتواند باشد.
پایان دادن به شورشهای علویان و بستن دهان آنان برای همیشه با جا زدن خود بهعنوان یک خلیفه شیعی تمام عیار که حتی در اعتراض معترضی از خاندانش در واگذاری نیابت ولایت به علیبنموسیالرضا(ع) گفت: <این مرد کارهای خود را از ما پنهان کرده و مردم را به امامت خود میخواند. ما او را بدین جهت ولی عهد قراردادیم که مردم را به خدمت ما خوانده و به سلطنت و خلافت ما اعتراف نماید و در ضمن فریفتگانش بدانند او آنچنان که ادعا میکند نیست و این امر (خلافت) شایسته ماست نه او.
همچنین ترسیدیم اگر او را به حال خود بگذاریم در کار ما شکافی بهوجود آورد که نتوانیم آن را پر کنیم و اقدامی علیه ما بکند که تاب مقاومتش را نداشته باشیم. اکنون که با وی این رویه را پیش گرفته و در کار او مرتکب خطا شده و خود را با بزرگ کردن او در لبه پرتگاه قرار دادهایم، نباید در کار وی سهلانگاری کنیم بدین جهت باید از شخصیت و عظمت او بکاهیم تا او را پیش مردم بهصورتی درآوریم که از نظر آنها شایستگی خلافت را نداشته باشد. سپس درباره او خیالچاره اندیشی کنیم که از خطرات او که ممکن بود متوجه ما شود جلوگیری کرده باشیم.>۱۳۳)
همچنین با پذیرش ولایتعهدی مامون، الزاما مشروعیت خلافت بنیعباس را پذیرفته و به همه اختلافات پایان داده و شیعه را و حرکتهای انقلابی شیعی را خلع سلاح کرده است نیز با این کار فعالیتهای آن حضرت کنترل و محدود شده و دیگر نمیتواند مردم را به خودش دعوت کند. بدین ترتیب جنبه استقلالی عنوان امامت آل علی برای همیشه از بین خواهد رفت!
و همچنین مقام و منزلت امام رضا با قبول ولایتعهدی کاستی یافته و از چشم طرفدارانش خواهد افتاد، دیگر کسی او را به عنوان یک چهره منزه و مقدس نخواهد شناخت.
همچنین ابوصلت هروی نیز در تعلیل واگذاری ولایتعهدی به امام رضا(ع) میگوید: مامون این کار را کرد تا مردم ببینند که او به دنیا راغب است و با این کار از چشم پیروانش بیفتد.
وبالاخره آنکه برای همیشه خود را از اتهام قتل و هر برخورد دیگر با امام رضا نجات دهد.
۱- الکافی ج ۱ ص ۴۸۶. الارشاد ص ۳۴۱- التهذیب ج ۶ ص ۸۳
۲-همان به اضافه فرق الشیعه ص ۹۶
۳- فرق الشیعه ص۹۶
۴- عیون اخبار الرضا جلد ۱ ص ۸۱
۵- الفرق بین الفرق بنداوی تحقیق محمد زاهد الکوثری ص ۴۰ و الملل و النحل، شهرستانی جلد ۱ ص ۱۵۰
دانستنی است که قطیه تا زمان تولد امام زمان به اثنی عشریه گفته میشد. که بعدها شیعه به القابی از جمله اثنی عشریه اطلاق شد.
۶- امام رضا در روایتی آنها را با این سرنوشت معرفی کرد: <یعیشون حیاری و یموتون زنادقه> در حیرت و گمراهی زندگی میکنند و نهایتا در حال کفر میمیرند.
۷- زندگانی امام رضا. ابوالقاسم سحاب ص ۱۲۵ و ۱۲۶ به نقل از حیوه الحیوان دمیری ج ۱ ص ۷۲ - اعلام الناس فی اخبار البرامکه و بنالعباس نوشته اقلیدی ص ۱۰۶و ۱۰۷، الماسماقی در لطائف اخبار الاول ص ۷۴ نیز ن.ک روضالاخیار ص ۱۵۷
۸- اعلام الوری ص ۳۰۳
۹- رجال کشی ص ۴۶۰
۱۰- کشف الغمه. علیبن عیسی اربلی ص ۲۷۷ و نیز مطلع الشمس رونوشت نامه از روی خط شیخ ابراهیم کفعمی
۱۱- فضلا... کمپانی. حضرت رضا علیهالسلام ص ۲۱۳ و نیز ن.ک/ به امالی صدوق مجلس ۲۵ حدیث ۱ عیون اخبار الرضا جلد ۲ باب ۶۵ حدیث ۲۲
امالی صدوق مجلس ۱۵ حدیث ۸
و همچنین عیون اخبار الرضا جلد ۲ باب ۴۵ دنباله حدیث ۱
۱۲- جعفر مرتضی العاملی. الحیاه السیاسیه امام الرضا از انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. افست از چاپ بیروت صفحات ۲۱۲ الی ۲۴۲
۱۳- عیون اخبارالرضا جلد ۲ ص ۱۶۸-۱۶۷
[هادی غفاری]
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست