دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مرد سنتوری
ناخودآگاه بود که ایستادم. سرم را چرخاندم و نگاه کردم. میان آن همه صدای بوق و آن همه گامهای عجول و از لابهلای آن همه نگاه، نگاهم به تو افتاد که نگاهت به ما نبود. سرت به کار خودت بود.
این صدای سنتور تو بود، مرد سنتوری، که مرا مجبور به ایستادن کرد. این صدای سنتور تو بود که مرا مجبور به نوشتن کرد. صدای سنتور تو با بوق ماشینها و عربده موتورها و همهمه آدمها همخوانی نداشت.
همین بود که عجیب بود و عجیب به دل مینشست. همین بود که ناگاه بسیاری از همانها که با همهمه میرفتند و انگار نه انگار تو آنجایی، به صدای ساز سنتور تو میایستادند و آن وقت بود که تو را میدیدند.
همین بود که با خودم گفتم بروم و برای تو بنویسم. برای تو و برای همه ما که گاهی یادمان میرود آدمهایی را لابهلای همهمههای زندگی ببینیم.
با خودم گفتم که چه خوب است که گاهی تلنگرهای زندگیمان را در کف خیابان ببینیم. گاهی سرمان را پایین بیندازیم و راه برویم.
گاهی گوشمان را تیز کنیم برای صداهای خوب. با خودم گفتم یادم باشد در یادداشتم بنویسم که: مرد سنتوری تو را دوست میداریم و برای هنر خیابانیات ارزش قائلیم.
ما پول بلیت کنسرت تکنفره و خیابانی تو را همانجا کنار سنتورت میگذاریم و میرویم و به یاد علی سنتوری آن فیلم سینمایی میافتیم.
سنتور تو شرف دارد به سنتور علی سنتوری. تو روی پای خود نشستهای. تو کنار آن میدان پر از تردد آدمها، به آدمهای بیخیال، آدمهای باخیال،آدمهای فراموش شده، آدمهای فراموش کرده تلنگر میزنی.
تو را دوست داریم که صبح به صبح سنتورت را برمیداری و هنرت را برای مردم خرج میکنی که خرجت دربیاید.!
امروز و فردا آخر هفته ماست. آخر هفته تو هم هست. یادم باشد امروز اگر از آن میدان شهر که آن روز آنجا هنرنمایی میکردی، گذشتم و تو بودی، چند ثانیهای کنارت بنشینم و نفسی تازه کنم با صدای سازت.
شاید هم حالا جای دیگری بساط پهن کردهای و آدمهای گوشه دیگری از این شهر را به شنیدن صدای سنتور تو به خودشان میآیند و لختی تو را میبینند و میشنوند.
چه خوب که تو، ای هنرمند خیابانی با همان سنتورت و با همان سازت میزنی، اما به ساز آنهایی که تو را درمانده میخواهند نمیرقصی.
امروز و فردا آخر هفته ماست. نمیدانم تو هم آخر هفته داری یا نداری؟ اما اگر آخر هفته هم سر کار هستی و آخر هفته هم روی پای خودت مینشینی که دخلت به خرجت برسد، به تو دستمریزاد میگویم.
حتما مردم مهربانمان و مردم هنردوستمان وقتی از کنارت میگذرند، پول بلیت کنسرت تکنفرهات را همان جا کنار سنتورت میگذارند. جیبهایت پر پول. سنتورت برقرار مرد سنتوری. ...
صولت فروتن
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست