سه شنبه, ۲۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 11 March, 2025
سینمای دفاع مقدس دچار کسالت شده است

همه چیز خوب است.همه چیز یک رنگ و ساده و دوست داشتنی است. هیچ غم و ملالی نیست جز دشمن تجاوزگر بعثی.این خط آغازین سینمای دفاع مقدس است و محتوایی که از پی آن میآید هویتی خاص به این سینما میبخشد.هویتی که ریشهاش در تاریخ و اعتقادات ایران و ایرانیان است و آن را از همتایان خارجی خود در سینمای جنگ جدا میکند.هویتی که به زعم برخی تنها ژانر سینمای ایران را شکل داده یا شاید تنها ژانر بومی و ملی سینمای ایران.اینگونه سینمایی در عمر بیست و چند ساله خود تحت نگاه و نگرش خاصی رشد و نمو کرده.نگرشی که آن را همیشه سینمای دفاع مقدس حفظ کرده و وجهه دیگری به خود نگرفته است.این سینما واجد طیف گستردهای از ارزشهای ایدئولوژیک، ملی، مذهبی، اخلاقی و همینطور سیاسی خاصی میباشد که باعث میشود از میان گونههای سینمای جنگ، جلوهای خاص به خود بگیرد؛جلوهای که بهرغم متمایز بودنش آن را شکننده و آسیبپذیر ساخته است.
آن بخش از سینمای دفاع مقدس که حوادث مربوط به دوران جنگ هشت ساله میباشد، بخشی خالی از تضاد است.تضاد به معنای عنصری درونی در ساختار درام که لازمه حرکت و جلو رفتن قصه است.این عدم تضاد در چندین سطح قابل بررسی است.
سینمای دفاع مقدس روایتگر یک اتفاق خاص در تاریخ ایران است.یک جنگ هشت ساله که بارزترین وجه آن تحمیلی و ناجوانمردانه بودن آن است که دفاع در برابر آن را ایثارگرانه و ارزشمند میسازد.این ماهیت در سینمای روایتگر این واقعیت رسوب کرده و عنوان کلی جنگ را که حاوی سویههای تیره و سیاه است را از آن میزداید و دفاع مقدس را جایگزین آن میکند.علاوه بر این، فرهنگ مذهبی ما در مورد تکریم جهاد و شهادت تصویری آرمانگرایانه همراه با احترام و تکریم فراوان نسبت به آن دوران عرضه میکند.
تمامی این مفاهیم مولفههای اساسی در سینمای دفاع مقدس هستند.مدینه فاضلهای که در آن اثری از سیاه نمایی و تیرگی بعضی درامهای جنگی نیست.سینمای دفاع مقدس روایتگر جنگی است که از حیث اعتقاد به درستی آن و ایدئولوژیک بودن آن پشتوانه محکمی دارد.پس هیچ راهی برای تردید در درستی جنگیدن باقی نمیماند زیرا این سینما تنها با یک گرایش روبهروست. گرایشی سرشار از ایمان و اعتقاد به درست بودن عمل.بنابراین جنگ که محتوای خشنی دارد طی فرآیندی استحاله میشود و ماهیتی متفاوت از آن پیدا میکند.مفهوم جنگ در سینمای ما تبدیل به مفهوم دفاع در برابر جنگ میشود.
در این نگاه خشونت جنگ از جانب دشمن تقبیح میشود و دفاع از جانب ما تحسین و در واقع بین جنگ ما و جنگ آنها مرزگذاری میشود.آنها یا دشمن یا همان عراق بعثی که همواره وجود تصویری بسیار کمی در فیلمهای دفاع مقدس داشتهاند و بیشتر جنبه سمبلیک دارند، سویه تاریک و خشن و گره اصلی داستان معرفی میشوند و طرف دیگر که نیروهای ایرانی هستند و بیشترین حضور را در فیلمهای دفاع مقدس داشتهاند سویه روشن، واضح بدون تضاد داستان را تشکیل میدهند.این موارد در محتوای فیلمهای مربوط به دفاع مقدس چارچوب مشخص و محدودی را به وجود میآورند که عرصه را برای تفکر باز و آزاد داستان نویسی تنگ میکند.زیرا عملا آنچه که از این چارچوب حاصل میشود تنها گره و مانع را در این فیلمها واگذار به پیروزی در برابر دشمن میکند و راهی جز این باقی نمیگذارد چراکه تنها تضادی که در روند فیلمهایی این چنین مشاهده میشود تضاد با دشمن است که با پرداخت ضعیف فیلمسازان ایرانی و عدم موفقیت آنها در عمق دادن به این عنصر و ساختن تصویری تاثیر گذار، درامهای جنگی ما را با مشکل سطحی بودن روبهرو ساخته است.
در ساخت چنین فضایی شخصیت پردازی نیز بیتاثیر نیست.کاراکترهایی که در این فضا شکل میگیرند با دارا بودن وصف جهاد و ملاکهای دینی دیگر؛همه با یکدیگر برابر و شبیهند.همگی تحت عنوان رزمنده معرفی میشوند.رزمنده تیپ شخصیتی کلی برای تمام بازیگران فیلمهای دفاع مقدس است.در نتیجه عملا جایی برای تنوع در شخصیت پردازی باقی نمیماند.مگر تفاوتهای ظاهری و بسیار اندک.این نوع خاص از شخصیت پردازی منجر به ایجاد نوعی رکود در فیلمهای دفاع مقدس میشود. این رکود مولود یک عدم تضاد دیگر است.هیچ تضاد درونی در میان شخصیتهای این داستانها وجود ندارد و با وجود یکسانی و شبیه بودن تمام شخصیتهای اصلی یک فیلم بستر بزرگی برای داستان پردازی از بین میرود زیرا گرهای که برای روند داستان لازم است تا اندازه زیادی بستگی به تنوع شخصیتها در فیلم دارد و این خلائی است که در سینمای دفاع مقدس احساس میشود.
عدم تنوع در شخصیت پردازی این سینما حتی در بعد ظاهری و کلامی نیز مشهود است.گریم خاص و نشانههای تصویری همراه با رزمندهها به صورت یک سمبل درآمده و در بیشتر موارد شبیه به یکدیگر بوده است.گذشته از این موضوع در فیلمهای دفاع مقدس شخصیتها آنگونه که در دیگر فیلمهای جنگی طبقه بندی میشوند از یکدیگر فرق گذاشته نشده اند.در این سینما مانند نمونههای خارجی خود خبری از سرباز، ستوان، سرجوخه، سرهنگ و ژنرال با وظایف و کارکردهای تصویری خاص هرکدام نیست بلکه همه تحت عنوان رزمنده با کارکردهای تصویری یکسانی هستند.حتی اگر در فیلم فرد یا افرادی به ظاهر فرمانده باشند در عمل تفاوتی با دیگران نمیکنند و همگی کارکرد یکسان دارند.
این یکسانیها و خلأتضاد درونی در فیلمهای دفاع مقدس موجب شده که این فیلمها دچار نوعی کسالت شوند.تنها اتفاقی که در این فیلمها رخ میدهد یا باید رخ بدهد پیروزی بر دشمن است.دشمنی مجسمه وار که تنها گره داستان است.این مورد شباهت درونی تمامی اینگونه فیلمهاست که موضوع آنها جنگ هشت ساله است.البته ذکر این نکته لازم است که این الگویی کلی در ساخت تمام فیلمهای جنگی در همه جای دنیا با هر عقیده و مسلکی است و اختصاص به ما ندارد واز این جهت نمیتوان خردهای بر فیلمسازان ایرانی گرفت.تنها به نظر میرسد گرایش خاص سینمای دفاع مقدس در این میان عرصه داستان پردازی و تنوع در زمینههای مختلف را برای خود تنگ کرده و امکان ساخت فیلمهایی با گرایشهای جدید را از خود سلب کرده است.
این تصویر سازی نسبت به جنگ تحمیلی هشت ساله در فیلمهایی که موضوع خود را به وقایع بعد از جنگ که به نحوی با آن ارتباط دارد نیز مربوط کرده وجود دارد.حتی در فیلمهایی که موسوم به سینمای اعتراضی دفاع مقدس است کمابیش تصویری آرمانگرایانه نسبت به جنگ وجود دارد.این طیف فیلمها که عمیق ترین درامهای سینمای دفاع مقدس را شکل دادند بهرغم دارا بودن درونمایههای واقع گرا و بعضا تلخ باز هم نگاهی نوستالژیک و مظلومانه نسبت به سالهای جنگ و بازماندگان آن داشتند و بیشتر به تبعات و ویرانیهای جنگ بهطور کلی میپرداختند و حوادث بعد از جنگ را دستمایه آثار خود قرار میدادند.
این تصویر سازی آرمانگرایانه از دفاع مقدس همواره این فیلمها را در همین سطح نگاه داشت و هرگز موجب شکل گیری یک درام عمیق جنگی یا یک فیلم ضد جنگ نشد.هیچ گاه جنگ به معنای کلی آن با همه ویرانیها و تباهی هایش مراد فیلم سازان ایرانی نبوده است.به این صورت معنای جنگ در سینمای ایران به شدت بومی است.یعنی در اتمسفر خاص ایران است که فهمیده و درک میشود و فرهنگ لغات خاص خود را دارد که آن را متمایز از دیگر آثار جنگی میکند.شاید یکی از نمونههایی که بتوان رد پای یک مفهوم کلی از جنگ، فارق از قومیت و ملیت خاص را در آن پیدا کرد «روبان قرمز»ساخته ابراهیم حاتمیکیا باشد.
این فیلم شخصی حاتمی کیا افراد جنگ زدهای را با کوله باری از تلخیها و ویرانیهای جنگ دور هم در یک محیط بکر و متروک که هنوز اثری از تباهیهای جنگ(میدان مین) را در خود دارد، جمع کرده است.حضور«جمعه»که یک جنگ زده افغان است وجهی جهانی به این اثر میدهد.اما باز هم نگاه نوستالژیک نسبت به دوران جنگ با وجود شخصیت «داوود» وجود دارد.شاید به این دلیل که خود حاتمی کیا مانند بسیاری از دیگر فیلم سازان دفاع مقدس در جنگ حضور داشته و فضای آرمانی آن را درک کرده و این نگاه همواره با اوست.
این نگرش غالب در سینمای ایران خواه به دلیل مبنای اعتقادی نسبت به دوران جنگ باشد خواه به دلیل حضور بسیاری فیلم سازان سینمای دفاع مقدس در جبهها و نگاه نوستالژیک آنها یا دلایل دیگر.دستمایههای محدودی را در اختیار این سینما گذاشته که عملا منجر به نوعی رکود در آن شده.رکودی که به اقتصاد این سینما ضربه زده و از حیث تولید کمی آن را دچار نزول ساخته و بسیاری از بینندگان خود را از دست داده.این سینما دیگر به اندازهای که باید مقبول نیست و مبدل به یک شهر شیشهای شده است که با همه زیبایی هایش شکننده است.هرچند که به دلیل محدودیتهای اصلی ایجاد شده برای این سینما که دلیلشان مولفههای اساسی این سینماست این امر اجتناب ناپذیر به نظر میرسد و در صورت تغییر احتمالا سینمایی متفاوت از آن خواهد بود و سینمایی که دیگر نمیتوان آن را سینمای دفاع مقدس نامید.
امیرحسین عقیقی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست