شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

تدبیر سرنوشت ساز


تدبیر سرنوشت ساز

رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزی امسال, سال جدید را سالی مهم برشمرده و ضمن ابراز امیدواری درباره غلبه قدرت ایمان ملت ایران بر همه حوادث و تحولات این سال, با توجه به اهمیت حیاتی واساسی مصرف مدبرانه و عاقلانه منابع کشور, سال جدید را سال اصلاح الگوی مصرف خواندند

رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزی امسال، سال جدید را سالی مهم برشمرده و ضمن ابراز امیدواری درباره غلبه قدرت ایمان ملت ایران بر همه حوادث و تحولات این سال، با توجه به اهمیت حیاتی واساسی مصرف مدبرانه و عاقلانه منابع کشور، سال جدید را سال اصلاح الگوی مصرف خواندند.

روند نامگذاری سالهای اخیر توسط رهبر فرزانه انقلاب، آثار و برکات زیادی به همراه داشته و در بسیاری از موارد به گفتمان غالب جامعه تبدیل و در نتیجه به تسری «فرهنگی» آن مقوله منجر شده است. به عنوان نمونه می توان شکل گیری جنبش «عدالت خواهی» را ثمره سلسله نامگذاری های سال امیرالمؤمنین(ع)، سال امام خمینی(ره)، سال نهضت حسینی(ع) و سال پاسخگویی سران قوا دانست. امسال نیز سال شروع یک نهضت اصلاح گرایانه در زمینه الگوی مصرف است، ضرورتی که پیش از این هم بارها از سوی رهبر معظم انقلاب گوشزد شده و بایستی سالها پیش از این از سوی مسئولان امر نگاه جدی تری به آن می شد.

منابع و ذخایر کشورمان جزو ثروت های ملی است، اگر درباره مصارف غیراصولی و اسراف گرایانه این منابع چاره ای اساسی و دائمی اندیشه نشود و درآمدهای کشور به علت رشد روزافزون مصرف گرایی، صرف توسعه زیرساخت ها نشده و در مسیر مصرف بی رویه هزینه شود، جوابی برای نسل های آتی که ثروت های ملی این کشور متعلق به آنان نیز می باشد، نخواهیم داشت.

مطابق آمارها، ایران بالاترین میزان «شدت انرژی» را در جهان به خود اختصاص داده است. این معیار برای ایران ۱۷برابر ژاپن، ۵/۸برابر اروپا، ۲برابر چین و ۳برابر کشورهای آسیای شرقی است. پیامد مصرف این میزان از انرژی در کشور آن است که تا ۱۰سال دیگر، ایران قادر به صدور نفت نخواهد بود. این در حالی است که ۷۰درصد منابع بودجه کشور از طریق فروش نفت تامین می شود. مصرف انرژی در ایران در مقیاس جهانی برابر با مصرف انرژی در کشوری با جمعیت ۷۵۰میلیون نفر- یعنی ۱۰برابر جمعیت فعلی کشور- است. آیا این مساله یک هشدار جدی نیست؟!

نگاه به برخی از اعداد و ارقام این هشدار را جدی تر هم می کند؛ متوسط مصرف سوخت خودروهای بنزینی در کشورمان حدود ۱۱لیتر در روز است. در حالی که این شاخص در کشورهای دیگر نظیر آلمان و ژاپن ۵/۲، انگلیس ۵/۳، فرانسه ۲ و کانادا ۵/۶ لیتر در روز می باشد. هر ۱۰سال یک بار میزان مصرف سوخت در ایران ۲برابر می شود. این نرخ رشد در مقیاس جهانی ۱ تا ۲درصد بیشتر نیست. میزان سوخت مصرفی جهان حدود هر ۵۰سال یک بار ۲برابر می شود. معنی دیگر این معادله آن است که ایران در مقایسه با میانگین جهانی حدود ۵برابر بیشتر سوخت مصرف می کند. سالانه نیز بیش از ۳۸درصد از بودجه دولت به یارانه بنزین اختصاص پیدا می کند.

سرانه مصرف نان در کشور حدود ۱۶۰کیلوگرم در سال است. یارانه ای که به نان تعلق می گیرد طی ۵سال اخیر به طور متوسط سالانه ۳۰درصد رشد داشته است. معنی این حرف آن است که با ادامه این روند طی ۱۰سال آینده با متوسط رشد ۱۵درصد و بدون درنظر گرفتن افزایش یارانه قیمت نان، میزان یارانه پرداختی به رقم ۶۰۰هزار میلیارد ریال خواهد رسید.

الگوی جهانی مصرف آب آشامیدنی برای هر نفر در سال، یک مترمکعب و برای بهداشت ۱۰۰مترمکعب در سال است. بر این اساس در کشور ما ۷۰درصد بیشتر از الگوی جهانی آب مصرف می شود و یا بهتر آن است که بگوییم به راحتی باعث اتلاف و هدرروی «مایه حیات» می شویم! البته در زمینه مصرف انرژی برق و گاز هم وضعیتی مشابه داریم.

راه چاره چیست؟ سالهاست که درباره مصرف بی رویه منابع کشور خصوصا انرژی بحث می شود، اما هیچ گاه- جدای از سهمیه بندی بنزین و یکی دو طرح ناتمام که اجرا شد و طرح هدفمند کردن یارانه ها که با مصوبه اخیر مجلس تاحدودی مسکوت ماند- مکانیسم روشنی برای حل این مشکل ارائه نشده و بلکه در مقابل، فرهنگ مصرف زدگی و تجمل گرایی به طرق مختلف ترویج شده است. صداوسیما که فراگیرترین دستگاه فرهنگ ساز کشور می باشد خود به عنوان یکی از بزرگترین عوامل مروج فرهنگ مصرف گرایی به شمار می آید. نوع پیام هایی که در برنامه ها و سریالهای پخش شده القا می شود و نحوه پرداخت داستانها و سوژه ها به گونه ای است که بیننده را لاجرم بسوی تجمل گرایی و مصرف بیشتر سوق می دهد. در تبلیغات تلویزیونی هم بیش از آنکه به معرفی کالا توجه شود مردم را به مصرف بیشتر تشویق می کنند!

اصلاح الگوی مصرف به معنای نهادینه کردن روش درست استفاده از منابع کشور به گونه ای که سبب رشد شاخص های زندگی، کاهش هزینه ها و توسعه عدالت و رفاه عمومی شود، بیش و قبل از هر چیز نیازمند «فرهنگ سازی پایدار» است. آموزش و فرهنگ سازی درباره روش صحیح استفاده از منابع و امکانات باید از مهدهای کودک آغاز و پایه ریزی شود. دستگاههای فرهنگی کشور خصوصا صداوسیما و آموزش و پرورش در این بین نقش محوری و اثربخشی بیشتری دارند. به نظر می رسد روند اصلاح بایستی به عنوان یک پیش نیاز جدی و فوری از دستگاههای فرهنگ ساز در کشور آغاز شود.

نکته مهمی که نباید از آن غفلت کرد آن است که چون صحبت از اصلاح الگوی «مصرف» است نباید همه جوانب این امر را متوجه «مصرف کننده» کرد.

مردم به عنوان مصرف کننده هایی که کالا و منابع تولید شده، برای مصرف در اختیارشان قرار می گیرد باید رعایت صرفه و صلاح نمایند، اما اصلاح این الگو فقط به آنان خلاصه نمی شود بلکه در ساختار دولتی و «تولید کالا» نیز بایستی الگوی موجود تغییر کلی و اساسی نماید. در سطح تولید کالا که مصنوعات تا مرحله توزیع در اختیار مصرف کننده قرار می گیرد نیز بایستی تولیدکنندگان- در بخش دولتی و خصوصی- فن آوری تولید را مطابق با استانداردهای جهانی و ملی نمایند. درست است که مردم باید در مصرف برق صرفه جویی کنند، اما بیش از ۷۰درصد از لوازم برقی که ساخت داخل کشور می باشد با شاخص مصرف انرژی C به پایین تولید می شوند. لوازمی چون یخچال، فریزر، بخاری، کولر، ماشین لباسشویی و... که مورد لزوم و استفاده عموم است. آیا فقط مردم مسئول اتلاف انرژی برق در کشورند؟

مردم باید در مصرف آب صرفه جویی کنند اما مشکل ۲۵درصد آب شرب شهر تهران که به علت فرسودگی لوله های آب شهری از دست می رود را چه کسی باید حل کند؟

مردم باید در مصرف سوخت صرفه جویی کنند اما مسئولیت خودروهایی که خارج از استاندارد با مصرف سوخت بالا و حدود ۶۰درصد بیشتر از کشورهای پیشرفته تولید می شود با کیست؟

اتلاف منابع و انرژی فقط مربوط به استفاده نادرست از آنها توسط مصرف کننده نیست بلکه سهم عمده ای از هدررفت ها در بخش تولید و ارائه خدمات اتفاق می افتد که بایستی برای آن- خصوصا در بخش دولتی- چاره ای بیندیشیم. یکی از راهکارهای موثر در اصلاح الگوی مصرف، اصلاح مدیریت تولید در بخش منابع و هم چنین کالا و خدمات است.

باید در این باره عزم ملی صورت پذیرد. فرهنگ سازی پایدار بستر اصلی نهضت اصلاح الگوی مصرف است. مسئولان و متولیان امر با پرهیز از شعارزدگی - که متاسفانه آفت کارهای این چنینی است و قبلا دامان برخی از طرحهای بزرگ و سرنوشت ساز را گرفته و آنها را مسکوت و معلول کرده است- نباید به برگزاری چند سمینار، سخنرانی، چاپ مقاله و کارهایی از این دست سر خود را گرم کنند، بلکه با تدوین و انتخاب یک استراتژی راهبردی و طبق نقشه راهی که مقام معظم رهبری ترسیم نمودند، زمینه های تحقق این طرح ملی و آینده ساز را که حقیقتا پیشرفت کشور و توسعه عدالت در گرو آن است، فراهم نمایند.

هم چنین باید مواظب بود که برخی از مسئولان و مدیران، ناتوانی خود را در اداره امور محوله و به سامان رساندن پروژه های در دست اجرا به بهانه رعایت اصلاح الگوی مصرف و صرفه جویی، گردن این طرح نیندازند. اتفاقی که طی این مدت کوتاه یکی دو نمونه از آن صورت گرفته است.

صرفه جویی و قناعت جزو آموزه های اسلامی و عجین با فرهنگ دینی مردم است. مسئولان اگر با برنامه پیش بیایند یقین داشته باشند که در این راه مردم با احساس تکلیف شرعی و ملی، از آنان جلوتر حرکت خواهند کرد.

رهبر انقلاب در پایان پیام نوروزی خود تاکید کردند: «همه ما بخصوص مسئولان قوای سه گانه، شخصیت های اجتماعی و آحاد مردم باید در سال جدید در مسیر تحقق این شعار مهم، حیاتی و اساسی یعنی اصلاح الگوی مصرف در همه زمینه ها، برنامه ریزی و حرکت کنیم تا با استفاده صحیح و مدبرانه از منابع کشور، مصداق برجسته ای از تبدیل احوال ملت به نیکوترین حالها، ظهور و بروز یابد.» این فراخوان رهبری است ؛ تدبیری سرنوشت ساز. خودشان هم مسیر را مشخص و ریل گذاری کرده اند. می ماند عزم مسئولان و همت مردم.

حمید امیدی