سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

جادوی کلمات را دریابیم


جادوی کلمات را دریابیم

توجه به برقراری ارتباط کلامی مناسب با بیماران, از نکات کلیدی موفقیت در تشخیص و درمان است

مصاحبه‌ پزشکی، اولین و شاید مهم‌ترین قسمت از یک رویکرد صحیح تشخیصی و درمان است، اما پزشکان در امر ارتباط میان خود و بیمار، قابلیت‌ها و مهارت‌های متفاوتی دارند...

گرد‌آوری اطلاعات، ساختار ارتباط و آموزش بیمار، ۳ عملکرد ضروری در یک مصاحبه‌ پزشکی به شمار می‌آیند. استفاده از مدل بیومدیکال در مصاحبه‌هایی که پزشک، محوریت آنها را برعهده دارد، می‌تواند مانع از افشای مشکلات و نگرانی‌های بیمار شود، در صورتی که رویکرد بیمارمحور، بیمار را به بیان مشکلات خود راهنمایی می‌کند و ارتباط پزشک و بیمار را ارتقا می‌بخشد. بنابراین نتیجه آن، پیامدهای بهتر سلامتی، رضایت بیمار و همکاری بهتر وی خواهد بود که خود به کاهش شکایات از پزشکان نیز خواهد انجامید.

«گرفتن شرح‌حال و معاینه بالینی به پایان رسیده و آزمایش‌ها درخواست داده شده‌اند. تشخیص با بیمار در میان گذاشته شد. دستورات دارویی به وی داده و قرار پیگیری بعدی نیز گذاشته شد. زمانی که پزشک و بیمار به سمت در اتاق معاینه در حرکت هستند، بیمار می‌گوید: «راستی، دکتر...» تازه الان مشکل و نگرانی اصلی بیمار بیان شده و علت اصلی مراجعه‌اش آشکار می‌شود، پس حالا دوباره پزشک باید از ابتدا، کار معاینه را از سر گیرد و وقت بگذارد. به‌راستی چرا این اتفاق افتاد؟ این موارد اغلب اتفاق می‌افتند، به خاطر آنچه پزشک انجام داده و مصاحبه‌ خود را با بیمار به درستی هدایت نکرده است. در صورتی که با انجام مصاحبه‌های بیمارمحور می‌توان از رخداد این‌گونه مشکل‌ها پیشگیری کرد. چـرا نگـرانی؟

دانستن شکایت اصلی و واقعی بیمار در پایان ویزیت وی نه تنها کافی نیست، بلکه مانع تشخیص و درمان درست نیز خواهد شد. همچنین ارتباط ضعیف، آثار منفی زیادی بر میزان تطابق و پیامدهای بعدی خواهد گذاشت. بیماران همیشه از اینکه پزشک به آنها گوش نمی‌کند، عجله دارد و اجازه نمی‌دهد در روند درمان خود مشارکت فعال داشته باشند، گله‌مند هستند. البته پزشکان هم خود توجیهاتی در قبال این شکایات دارند، مانند اینکه به اندازه کافی وقت ندارند تا صرف بیماران‌شان کنند. گرفتن شرح‌حال، رایج‌ترین و مهم‌ترین قسمتی است که پزشکان انجام می‌دهند. گرفتن یک شرح‌حال کامل و روشن بستگی به ارتباط خوب پزشک و بیمار دارد که البته کیفیت و چگونگی آن وابسته به آموزش‌هایی است که پزشکان در مدارس پزشکی می‌بینند، البته این مهارت‌ها با توجه و تمرین می‌توانند ارتقا یابند.

● عملکردهای مصاحبه‌ پزشکی

آکادمی پزشک و بیمار آمریکا در قالب یک چارچوب عملکردی، دستورالعمل‌هایی را برای مصاحبه‌های پزشکی پذیرفته است.

در این چارچوب، ۳ عملکرد:

۱) گردآوری اطلاعات،

۲) ساختار ارتباطی

۳) آموزش بیمار گنجانده شده است.

در بیانیه مورد موافقت کالامازو، اجزای ارتباط پزشک و بیمار به ۷ قسمت تقسیم می‌شود که جزء کلیدی آن روی برقراری ارتباط با آغاز مصاحبه‌، گردآوری اطلاعات، اطلاع‌یافتن از دید و ‌نظر بیمار، به اشتراک گذاشتن اطلاعات، به توافق رسیدن در مورد مشکلات و راه‌حل‌های آنها و پایان خوش‌دادن به تمام موارد فوق تمرکز می‌یابد.جمع‌آوری اطلاعات: سوق دادن یک مصاحبه‌ پزشک‌محور به بیمارمحور، کارآیی و موثر بودن مصاحبه‌ پزشکی را ارتقا می‌دهد. یک نمونه از یک سبک رایج مصاحبه‌ در زیر می‌آید:

▪ پزشک: چه عاملی باعث شده که شما امروز اینجا بیایید؟

▪ بیمار: دچار سردرد شده‌ام.

▪ پزشک: کجای سرتان درد می‌کند؟ چقدر طول می‌کشد؟ چه عاملی باعث تسکین آن می‌شود؟

مصاحبه‌ فوق،‌ نمونه‌ای از یک مصاحبه‌ پزشک‌محور است که از الگوی بیومدیکال رایج پیروی می‌کند. امروزه ۵ نوع از این نوع سبک معرفی شده؛ بیومدیکال با وسواس زیاد، بیومدیکال بسط یافته، روانی ـ اجتماعی و مصرفی. در نوع بیومدیکال با وسواس زیاد، مصاحبه‌ تحت‌کنترل شدید پزشک قرار دارد، در حالی که در نوع بیومدیکال بسط یافته درجاتی از مصاحبه‌های روانی ـ اجتماعی هم در آن جای می‌گیرند، اما هنوز هم پزشک آن را تحت‌ کنترل خود دارد. در نوع زیستی روانی‌ ـ اجتماعی (biopsychosocial) تعادلی میان کنترل پزشک و بیمار برقرار است و اطلاعات بیومدیکال و روانی‌ـ اجتماعی تبادل می‌شوند. در نهایت الگوی روانی ـ اجتماعی است که بیمار محوریت اصلی را بازی می‌کند و بیشتر مورد رضایت بیماران قرار دارد. نوع «مصرفی» (Consumerist) نیز به وسیله سوالات بیماران هدایت شده و پزشک اطلاعات لازم را ارایه می‌دهد.

در مقابل مصاحبه‌ قبلی، مصاحبه‌ زیر را در نظر بگیرید:

▪ پزشک: چه چیزی شما را به اینجا کشانده است؟

▪ بیمار: دچار سردرد شده‌ام.

▪ پزشک: دیگر چه؟

▪ بیمار: خوب، برای به خواب رفتن هم مشکلاتی دارم.

▪ پزشک: دیگر چه؟

▪ بیمار: خیلی نگران پسرم هستم. او معتاد به مواد مخدر شده است.

مصاحبه‌ فوق‌، نمونه‌ای از یک مصاحبه‌ بیمارمحور است که محققان بر آن واژه «ادامه‌دهنده» گذاشته‌‌اند، یعنی یک بیان زبانی که به بیمار اجازه می‌دهد تمامی نگرانی‌های خود را در ابتدای مصاحبه‌ روشن کند.

در یک مطالعه مشخص شد که پزشکان به طور متوسط ۱۸ ثانیه پس از اینکه بیمار شروع به صحبت کرد، حرف‌های او را قطع می‌کنند، به این ترتیب بیماران به ندرت پس از قطع شدن صحبت‌هایشان، مشکلات اصلی خود را بیان می‌کنند، همچنین مشخص شده که اگر به بیماران اجازه دهیم نگرانی‌های خود را در ابتدای مصاحبه‌ بیان کنند، واقعا بیشتر از ۱۵۰ ثانیه وقت پزشک را نمی‌گیرند. قطع صحبت‌های بیماران با سوالاتی درباره اولین شکایت آنها (نه لزوما شکایت اصلی‌شان) و شرح‌حال اولین شکایت را دنبال کردن، رویکردی است که اغلب پزشکان در مدارس پزشکی می‌آموزند. وقتی پزشکی می‌پرسد که: «دیگر چه؟» یا «چیز دیگری نیست که به من نگفته باشید؟» بیمار اجازه می‌یابد که نگرانی‌هایش را از ابتدای مصاحبه‌ بیان کند. در این صورت پزشک و بیمار می‌توانند موضوع مورد بحث خود را در ویزیت کنونی تنظیم کرده و سپس در ویزیت‌های بعدی موضوعات با اهمیت کمتر را پیگیری کنند.

دکتر نیلوفر شایسته