شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

ورزش چین در آئینه المپیک قوی تر, سریعتر, بالاتر


ورزش چین در آئینه المپیک قوی تر, سریعتر, بالاتر

دو حریف چینی در مرحله نیمه نهایی تنیس روی میز المپیک ۲۰۰۴ گرچه چینی ها در آتن یکی از چهار مدال طلای این رشته را به رقیبی از کره جنوبی واگذار کردند اما همچنان یکه تاز تنیس روز میز شناخته می شوند

تصور اینکه ورزشکاران چین در بین سه کشور مدال‌آور المپیک سیدنی ۲۰۰۰ قرار بگیرند، کمی دشوار بود؛ درست مثل کسب عنوان دوم در جدول مدال‌های المپیک ۲۰۰۴ در آتن. با این حال به نظر می‌رسد سهم چین در المپیک ۲۰۰۸ پکن چیزی جز رتبه اول نهایی نیست.

این پیش‌بینی در شرایطی صورت گرفته است که ورزشکاران پرجمعیت‌ترین کشور جهان با چهره‌های مصمم و خندان انگیزه‌ای جز درخشش در مسابقاتی که سه سال بعد برگزار می‌شود، ندارند.

برای ردیابی توفیق عجیب چین به روزی برمی‌گردیم که نهضت المپیک نضج می‌گرفت. بارون پیر دو کوبرتن، بنیانگذار المپیک نوین از طریق سفارت فرانسه در چین، از این کشور برای حضور در المپیک دعوت به عمل آورد، اما چین سنتی اساسا با رویدادهای ورزشی و خارجی، بیگانه بود و به این دعوت پاسخی نداد.

در تاریخ نگاری ورزش چین که ساکنان کشور باستانی بنا به اسناد تاریخی مخترع ورزش نوینی مثل فوتبال هستند، نشانه‌های کمرنگ المپیک را می‌توان در سال ۱۹۰۴ یافت که برخی روزنامه‌ها درباره المپیک سوم، برگزار شده در سن لوئیس ایالات متحده مطالبی کوتاه نوشتند؛ رویدادی که دو سال بعد در یک پاورقی مفصل به اطلاع مردم چین رسید.

۲۴ اکتبر۱۹۰۷ نیز از آنجا روز مهمی است که ژانگ پولنگ، یک مقام بلندپایه چینی در یک سخنرانی تاریخی در تیان‌جین اعلام کرد: چین باید بدون توجه به نتایج ضعیف احتمالی، ورزشکاران را به المپیک بفرستد.

اما بعد از عضویت چین در کمیته بین‌المللی المپیک در سال ۱۹۲۲، چین سه ورزشکار را به المپیک هشتم فرستاد که آنها در رشته غیر رقابتی تنیس به میدان رفتند. اما اولین حضور جدی این کشور در المپیک به سال ۱۹۴۸ برمی‌گردد که یک هیات ۵۲ نفره برای شرکت در مسابقات به لندن اعزام شدند و نتایج خوشایندی را کسب نکردند و علاوه بر پذیرفت شکست‌های پی در پی، ورزشکاران حتی پول بازگشت به وطن را هم نداشتند.

پس از قدرت گرفتن حکومت خلق چین در سال ۱۹۴۹، حضور چین در المپیک‌ها به دلیل مناقشه بین المللی بر سر حاکمیت تایوان با مشکلاتی مواجه شد تا جایی که در سال ۱۹۵۸ دولت چین روابط خود را با کمیته بین المللی المپیک قطع کرد.

● دیپلماسی پینگ پنگ

اما همانگونه که تیرگی روابط چین با جهان غرب، نخستین نشانه های خود را در انزوای ورزشی پرجمعیت ترین کشور جهان آشکار کرد، بهبود این روابط هم، با گذشت بیش از یک دهه بار دیگر در یک رویداد ورزشی جلوه گر شد و به یاد ماند؛ هنگامی که در ششم آوریل ۱۹۷۱ در خلال سی و یکمین دوره مسابقات تنیس روی میز قهرمانی جهان در ژاپن، تیم آمریکا رسما برای بازدید از جمهوری خلق چین دعوت شد.

این تیم نه نفره به اتفاق شش همراه (از جمله همسر دو تن از ورزشکاران) چهار روز بعد، از طریق هنگ کنگ وارد خاک اصلی چین شدند تا نخستین آمریکایی هایی باشند که پس از انقلاب کمونیستی به این کشور راه می یابند.

امروز، شاید کمتر کسی نتیجه این بازیهای دوستانه (و شکست آمریکایی ها در دیدار با میزبانانشان) را به یاد بیاورد، اما عبارت "دیپلماسی پینگ پنگ" جای خود را در فرهنگ رسانه ها به عنوان یک تمثیل باز کرد؛ تمثیلی از تلاش برای بهبود روابط سیاسی با تکیه بر ورزش.

ده روزنامه نگار، از جمله پنج خبرنگار آمریکایی سفر این گروه را پوشش دادند که آغازگر دوره تازه ای در رویارویی چین با جهان غرب و ترمیم تدریجی روابط این دو قطب تلقی شد. چند ماه پس از این سفر، هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی آمریکا در آن زمان، دیداری مخفی از پکن داشت و سال بعد، ریچارد نیکسون، رئیس جمهور وقت آمریکا در سفری رسمی به چین، با مائو تسه تونگ دیدار کرد.

● آغاز درخشش

سرانجام پس از بهبود روابط چین با جامعه جهانی، از جمله کمیته المپیک، چینی ها نخستین حضور قدرتمند خود در المپیک را تجربه کردند؛ در المپیک ۱۹۸۴ لس آنجلس، جایی که چین تنها عضو اردوگاه کمونیسم بود که ۲۲۴ ورزشکار به مهد کاپیتالیست‌ها فرستاد و البته در نبود کشورهای قدرتمند بلوک شرق درخشید.

از این به بعد المپیک‌ها محلی برای حضور درخشان و طلایی چینی‌ها‌ست. آنها با توفیق در رشته‌های انفرادی مثل دو و میدانی، شنا، تیراندازی، ژیمناستیک، تنیس روی میز و بدمینتون در پی رفع ضعف در رشته‌های تیمی مهمی مثل بسکتبال، والیبال و فوتبال هستند.

نتایجی که آنها در آخرین المپیک کسب کرده‌اند و ۳۲ طلای به دست آمده، گرچه برای مقامات سختگیر چینی که پس از مسابقات نارضایتی ضمنی خود را اعلام کردند، راضی کننده نبود اما پیامی بود خطاب به ورزشکاران دنیا، اینکه از این به بعد در هر رشته‌ای حداقل یک رقیب سرسخت دارند. یک رقیب سرسخت که همیشه می‌خندد.

پژمان راهبر