پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ارتباط هنر و معنویت


ارتباط هنر و معنویت

هنرهای خاص ّی وجود دارند كه می توان گفت از مسجد, به مثابه مركز فعالیتهای مذهبی, نشئت گرفته اند از جمله هنر تلاوت قرآن, معماری قدسی و خوشنویسی, به ویژه به سبك كوفی, كه كهن ترین, رسمی ترین و از نظر مذهبی مهم ترین سبك در خوشنویسی است

... نقش بر آب كند و سرانجام در بحث از ارتباط میان هنر و معنویت اسلامی، باید به نقش حامیان این هنر نیز اشاره‌ای بشود، چون در اغلب موارد، خوانندگان غربی امر معنوی را در چهارچوب تناقض میان امر قدسی و دنیوی (عرفی)، كه مشخصهٔ اصلی تمدن غربی است، درك می‌كنند. برخی از این خوانندگان احتمالا‌ً خواهند پرسید كه اگر بین هنر و معنویت اسلامی چنین رابطه‌ای هست، چرا برخی از قالبهای هنر اسلامی هرگز از حمایت مقامات مذهبی یا «مسجد» بهره‌مند نبوده و فقط به حمایت دربار، طبقات حاكم، یا تجار و بازرگانان، كه معمولا‌ً در تاریخ اروپا با امور دنیوی سر و كار دارند، پشتگرم بوده‌اند. در پاسخ به این پرسش ابتدا باید به این نكته اشاره شود كه در اسلام چنین دوگانگی و تعارضی میان دین و دنیا، به‌گونه‌ای كه در غرب به آن قائل هستند، وجود ندارد. قدرتها یا عناصر به اصطلاح دنیوی در جامعهٔ سنتی اسلامی، همواره در چهارچوب فراگیر شریعت الهی همان‌قدر اهمیت مذهبی داشته‌اند كه عناصر مذهبی به معنی اخص‌ّ كلمه. درثانی، در مسئلهٔ حمایت، كاربرد و وظیفهٔ این هنرها، رابطهٔ ظریف‌تری نهفته است، رابطه‌ای مبتنی بر نقش تكمیلی متقابل میان آنچه اجمالا‌ً می‌تواند «مسجد» و «دربار» خوانده شود.

هنرهای خاص‍ّی وجود دارند كه می‌توان گفت از مسجد، به مثابهٔ مركز فعالیتهای مذهبی، نشئت گرفته‌اند؛ از جمله هنر تلاوت قرآن، معماری قدسی و خوشنویسی، به‌ویژه به سبك كوفی، كه كهن‌ترین، رسمی‌ترین و از نظر مذهبی مهم‌ترین سبك در خوشنویسی است. هنرهایی همچون موسیقی، شعر و نقاشی مینیاتور نیز وجود دارند كه همواره بیش از همه از جانب دربار مورد حمایت بوده‌اند، هر چند كل‌ّ جامعه نیز از وجود آنها بهره‌مند بوده است. افزون بر آن، و به نحوی متناقض‌نما، دستهٔ اول هنرهایی كه برشمردیم بیشتر جنبهٔ «مردانه» و گروه دو‌ّم بیشتر جنبهٔ «زنانه» داشته است. در مورد هنر خوشنویسی كه از حمایت دربار و اشراف حاكم نیز برخوردار بود باز سبكهایی كه لطیف‌تر و زنانه‌ترند به هنرهای درباری نزدیك‌ترند و سبكهای مردانه‌تر و اشارتی‌تر به مسجد، مگر در مواردی كه خود دربار عهده‌دار بنای مساجد و سایر نهادهای مذهبی بوده است.۱

اما عامل سومی هم باید در نظر گرفته شود كه به تنهایی می‌تواند توصیف‌گر كیفیت معنوی هنرهای درباری باشد و ‌آن تصو‌ّف است. اگرچه صوفیان، كه بسیاری از ایشان در زمرهٔ «علماء» بوده و در دفاع از شریعت طبعا‌ً با مسجد مرتبط بوده‌اند، اما در ضمن عمیقا‌ً با مرجع قدرت سیاسی پیوند داشتند؛ نه از سر تسلیم در برابر قدرت و تجملات دنیوی یا مدیحه‌سرایی برای ارباب قدرت، بلكه به منظور ارشاد معنوی آنان و ارائه الگو و اسوهٔ عملی برای كسانی كه مراكز قدرت را در دست داشته و اداره می‌كردند. درحالی‌كه برخی از فرقه‌های صوفیان خود را از سیاست دور نگه می‌داشتند، اما فرقه‌هایی هم بودند كه به اعضای خود اجازه می‌دادند حتی والامقام‌ترین مشاغل را بپذیرند.۲ به هر حال، صوفیه در عرصهٔ هنرهایی كه دربار حامی آن بود، نفوذ فراوانی داشت. فقط كافی است پس‌زمینهٔ مذهبی بسیاری از نقاشان مینیاتور و استادان موسیقی سلسله‌های صفویه، عثمانی و مغولی را مطالعه كنیم تا بر این امر واقف شویم.

هنرهای «زنانه» مورد حمایت دربار، بنا به ماهیت خاص‌ خود به درون یا باطن دعوت می‌كنند و در ضمن از كیفیت روحانی والایی نیز بهره‌مندند. آنها خصایص معنوی تردید‌ناپذیری دارند كه جز از طریق تأثیر و نفوذ آیین باطنی اسلام امكان‌ ظهور نمی‌یافت. مسجد و دربار به واسطهٔ ارتباط تكمیلی متقابل و درونی‌شان به خلق قالبهای هنر اسلامی كه ماهیتا‌ً مكمل یكدیگرند مدد رساندند و در مواردی مشتركا‌ً آثار منفردی نظیر مساجد شاهانه به وجود آوردند كه برخی از آنها در زمرهٔ شاهكارهای هنر اسلامی محسوب می‌شوند.

هر چه در باب اهمیت هنر اسلامی بیشتر غور كنیم، به رابطهٔ بسیار عمیق میان این هنر و معنویت اسلامی، بیشتر پی می‌بریم. هنر سنتی اسلامی چه با حمایت مسجد پدید آمده باشد، چه دربار، چه توسط محققان مذهبی، شاهزادگان، بازرگانان بزرگ یا كشاورزان خرده‌پا به كار گرفته شده باشد، مخلوق الهامی بوده است كه در نهایت از «بركت» محمدی سرچشمه گرفته و به مدد حكمتی پدید آمده كه در بواطن قرآن كریم نهفته است. برای آنكه بتوانیم اهمیت هنر اسلامی را به تمامی درك كنیم، باید آگاه باشیم كه این هنر جنبه‌ای از دین اسلام و تمث‍ّل حقایق الهی در ساحت مادی است، تا انسان را بر بالهای زیبایی و شكوه رهایی‌بخش خود بنشاند و به جایگاه اصلی او، كه همانا قرب الهی است، برساند.

پی‌نوشت‌ها:

۱. البته نمی‌خواهیم نوعی دوگانگی تمام‌عیار قائل شویم، بلكه منظور ما بیشتر تمایلی در جهت تكمیل است، كما اینكه در هر دو مورد استثناهای زیادی وجود دارد.

۲. گفتن ندارد كه صوفیگری هنر خاص خود را مستقل از دربار و مسجد پدید آورد، چنانكه در شعر، موسیقی و رقص مقد‌ّس صوفیان می‌توان دید. اما در عین حال، تصوف، معمولا‌ً از طریق اصناف صنعتگر وابسته به فرقه‌ها، حكمت و بركت محمدی را كه هنر دربار و مسجد، هر دو را می‍ّسر ساخت، مطرح می‌كرد.

درواقع تصوف از طریق اصناف بر خلق صنایع دستی كه مورد استفاده تمام طبقات جامعه اسلامی قرار می‌گرفت، اثر نهاد.

سید حسین نصر