دوشنبه, ۱۸ تیر, ۱۴۰۳ / 8 July, 2024
مجله ویستا

زندگی سیاسی شهید مطهری


زندگی سیاسی شهید مطهری

نقش ممتاز استاد شهید مرتضی مطهری, در تحولات فكری, سیاسی و اجتماعی نیم قرن اخیر ایران را نمی توان انكار كرد این نادره زمان, كه در اسلام شناسی و فنون مختلف اسلام و قرآن كریم كم نظیر بود, با اتكا به طهارت روح, قوت ایمان و قدرت بیان كم نظیرش, تاریخ تحولات علمی, فكری, سیاسی, اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر را تحت تاثیر عمیق خود قرار داد

اكنون با مروری كوتاه به حركت‏سیاسی روحانیت و تبیین راهبرد مبارزات حضرت امام‏قدس سره بعنوان پرچمدار احیای اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله در عصر كنونی، جایگاه استاد در این نهضت را، از دهه چهل به بعد، بررسی می‏كنیم سپس با بیان سیر حركت مبارزاتی آن شهید والامقام نشان خواهیم داد كه او به واقع حاصل عمر امام و فرزند خلف آن یگانه دوران بود .

نقش ممتاز استاد شهید مرتضی مطهری، در تحولات فكری، سیاسی و اجتماعی نیم قرن اخیر ایران را نمی‏توان انكار كرد . این نادره زمان، كه در اسلام‏شناسی و فنون مختلف اسلام و قرآن كریم كم نظیر بود، با اتكا به طهارت روح، قوت ایمان و قدرت بیان كم نظیرش، تاریخ تحولات علمی، فكری، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر را تحت تاثیر عمیق خود قرار داد و در هر بعدی از ابعاد مسائل علوم انسانی - با مبنای دینی - كه وارد شد، چون خورشید تابان درخشید و ابعاد وجودی خود را بر زندگی سعادتمند بشری گستراند .

مطهری در اعتقاد به «توحید» ، «نبوت‏» و خاتمیت آن و «معاد» و «امامت و رهبری‏» عمیق و راسخ بود و نیز به «عدل الهی‏» باوری از دل و جان داشت . «انسان و سرنوشت‏» او را می «شناخت‏» و آنان را از «گرایش به مادیگری‏» بر حذر می‏داشت و «جهان بینی اسلامی‏» را برای آنان تبیین می‏كرد . بر «آشنایی با قرآن‏» تاكید می‏ورزید و خود با عشق به قرآن در «سیره نبوی و ائمه اطهار» سیری عمیق می‏نمود و با پیروی از مولای خود، علی علیه السلام «جاذبه و دافعه‏» عجیبی داشت . در «اصول فلسفه‏» استادی كم نظیر بود و در «اخلاق‏» و «عرفان‏» با تكیه بر «آزادی معنوی‏» ; «اسفار» اربعه را طی كرد و برای «انسان كامل‏» شدن، از «فطرت‏» پاك خود بهره گرفت . در «تعلیم و تربیت‏» اسلامی كوشا بود . «خدمات متقابل اسلام و ایران‏» را تشریح كرد . به «نبرد حق و باطل‏» باور داشت و در این «جهاد» مقدس «حماسه حسینی‏» را تكرار كرد . معتقد به «نظام حقوق زن در اسلام‏» بود و بر «مساله حجاب‏» تاكید داشت . با «نظری به نظام اقتصادی اسلام‏» «مساله ربا» را حل كرد . «نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر» را مقدمه نهضت اسلامی ایران در بهمن ۵۷ می‏دانست . «پیرامون انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی‏» «گفتارها» داشت و به «امدادهای غیبی‏» باورمند و به «قیام و انقلاب مهدی (عج)» امیدوار بود و در یك كلام «اسلام و مقتضیات زمان‏» را می‏شناخت و «تفكر اسلامی‏» را احیا كرد .

این همه، از استاد شهید، شخصیت جامعی ساخت كه «حاصل عمر» امام شد . در این میان، شخصیت‏سیاسی و حیات اجتماعی این بزرگمرد، حدیثی خواندنی دارد . گروهی ناآگاه، او را به عافیت‏طلبی و به دور از سیاست متهم كردند . ساواك شاه او را «روحانی افراطی‏» می‏شناخت و مبارزان مجاهد، او را مغز متفكر نهضت اسلامی می‏دانستند .

اكنون با مروری كوتاه به حركت‏سیاسی روحانیت و تبیین راهبرد مبارزات حضرت امام‏قدس سره بعنوان پرچمدار احیای اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله در عصر كنونی، جایگاه استاد در این نهضت را، از دهه چهل به بعد، بررسی می‏كنیم سپس با بیان سیر حركت مبارزاتی آن شهید والامقام نشان خواهیم داد كه او به واقع حاصل عمر امام و فرزند خلف آن یگانه دوران بود .

●روحانیت و مبارزه

بررسی تحولات سیاسی، اجتماعی ایران معاصر نشان می‏دهد كه چهار نیروی عمده; مذهب، روشنفكری، دولت و بیگانه در این عرصه فعال بوده‏اند . در این میان، نیروی مذهب از اهمیت‏بسزایی برخوردار بوده است، به طوری كه می‏توان گفت اساسی‏ترین نیروی سازنده تارخ معاصر ایران، همین نیروی مذهب و ظرفیت‏بالای مذهب تشیع بوده است، مهمترین حوادث تاریخی و جنبش‏های آزادی خواهی سده‏های اخیر ایران، همچون جنبش تحریم تنباكو، نهضت مشروطیت و وقایع مربوط به ملی شدن صنعت نفت را قدرت مذهبی مردم ایران رقم زده است . پوشیده نیست كه قدرت مذهبی در ایران، ذیل روحانیت‏شیعه قابل تعریف است . در تمامی حوادث سیاسی اجتماعی ایران، روحانیت نقش محوری داشته و رهبری حركت‏های مردمی را عهده‏دار بوده است . میرزای شیرازی، میرزای نایینی، آخوند خراسانی، شیخ شهید فضل الله نوری، شهید مدرس، آیت الله كاشانی و حضرت امام خمینی‏قدس سرهم از جمله رهبران شاخص دینی هستند كه در این دوره، خواسته‏های دینی مردم را رهبری كردند و حركت‏های سیاسی - اجتماعی آنان را سامان بخشیدند .

نهضت روحانیون ایران، احیای دین اصیل و حیات بخش، مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی را بعنوان اهداف عالی و مشترك پی‏گیری كرده است اما در اهداف، متوسط یا قریب و همچنین در شیوه‏های مبارزه در مقاطع مختلف تاریخ معاصر ایران متفاوت بوده است . در یك سنخ‏شناسی كلی; مبارزات روحانیت در ایران بعد از دهه چهل، اهداف و شیوه‏ای متفاوت از گذشته را پیشه خود كرده است و به لحاظ نتایج مؤثری كه به بار آورده، صفحه جدید و درخشانی را در تاریخ مبارزات روحانیت‏شیعه گشوده و نقش عمده‏ای در فرایند مبارزات دینی ایفا كرده است، لذا حساب ویژه‏ای نیز باید برای آن باز كرد .

●سنخ‏شناسی روحانیت

به دنبال درگذشت مرحوم آیت الله بروجردی، در سال ۱۳۴۰، روحانیت در ایران وضعیت جدیدی یافت و حركت‏های سیاسی آنان، شكل تازه‏ای به خود گرفت . یكی از عوارض از دست رفتن مرجعیت واحد این بود كه نیروی بالقوه روحانیت را حول چند محور، با دیدگاههای متفاوت پراكنده ساخت و اختلافات سلیقه‏ای و گاه مبنایی در میان روحانیون را در معرض دید قرار داد . در این دوره، گونه‏های مختلف و طیف‏های رنگارنگی از روحانیت، از مرتبطین به دربار تا مبارزان مسلح و جسور، در مقابل حكومت قابل مشاهده است . در یك تقسیم بندی كلی می‏توان روحانیت این دوره را به دو گروه عمده تقسیم كرد:

۱ . سیاست گریزان

گروهی از روحانیت در این دوره، یا به اعتقاد جدایی دین از سیاست و مشروع ندانستن مبارزه روآوردند یا به باور تعطیل حكومت در عصر غیبت و یا به علت‏سرخوردگی از حوادث سیاسی گذشته و تجربه ناموفق نهضت مشروطه و ملی شدن صنعت نفت و یا به خاطر ساختار شخصیتی عافیت‏طلبانه از سیاست گریزان بوده‏اند . طیف وسیعی از روحانیت در این مقطع تاریخی، در این گروه بوده‏اند . اگر طیف ساكت، خاموش و بی تفاوت را نیز در این گروه جای دهیم اكثریت روحانیت‏شیعه در دهه چهل، در این گروه جمع بوده‏اند .

۲ . سیاست پذیران

گروه اقلیتی از روحانیت‏شیعه در این دوره، سیاست‏پذیر بودند . در حالی كه شرایط حاكم آن روز، برای آنان قابل تحمل نبود، اراده كرده بودند با مجاهدت خود ضمن معرفی اسلام اصیل و سیاسی و مبارزه با ظلم و فساد بر تشكیل حكومت اسلامی پای بفشارند . این گروه در عین قلت و كمی تعداد، در سایه رهبری شخصیت‏بی نظیر حضرت امام‏قدس سره با قدرت درخشیدند و در اندك زمانی نه تنها حوزه و روحانیت، بلكه اقشار مختلف مردم را نیز تحت تاثیر خود قرار دادند .

حضرت امام، اگر چه قبل از درگذشت مرحوم آیت الله بروجردی، شخصیتی سیاسی و نیز از اساتید مبرز حوزه علمیه بود و محافل گرم علمی داشت اما رحلت آیت الله بروجردی وضعیت جدیدی را به وجود آورد و موجب شد كه او بیش از گذشته و این بار از جایگاه مرجعیت‏بدرخشد .

حضرت امام‏قدس سره به جهت تقیدات روحی و مشی عرفانی‏اش، همواره از مطرح شدن خود در حوزه، به عنوان مرجع، پرهیز داشت و دوری می‏گزید، اما عظمت و برجستگی علمی و فضیلت اخلاقی او به همراه تلاش عده‏ای از شاگردان و مریدانش موجب شد در مدتی كوتاه، در راس امور دینی مردم مسلمان قرار گیرد . حضرت امام از پایگاه قویم مرجعیت‏بهره برد و راهبرد مبارزاتی خود را پی‏ریزی كرد .

●راهبرد مبارزاتی امام

در دوران رژیم شاهنشاهی در ایران، مخالفان حكومت و مبارزان سه شیوه و راهبرد مبارزاتی را برگزیدند: بسیاری از مبارزان، به ویژه دین مداران و متدینان در مقابل اعمال ضد دینی و رفتارها ضد ملی حكومت وقت، استراتژی منفی اتخاذ كرده بودند; این گروه كوشیدند از طریق عدم همكاری با رژیم، تحریم برخی از كالاها و یا عدم اجرای برخی از قوانین و تمرد از مقررات، نارضایتی خود را از نظام شاهنشاهی ابراز نمایند .

گروهی دیگر، كه عمدتا غیر روحانی بودند، تلاش داشتند با پذیرش اصل حكومت و قانون اساسی، مبارزات خود را در سطح جزئیات، برای اصلاح امور از طریق مبارزه پارلمانی پی‏گیری كنند .برخی از گروه‏ها نیز سیاست مبازره مسلحانه را در مقابله با رژیم حاكم، برگزیدند .

اما روش مبارزاتی حضرت امام‏قدس سره با نتایجی كه به بار آورد نشان داد كه از تمام شیوه‏های پیشگفته متمایز بوده است . استراتژی مبارزاتی حضرت امام ضمن رویارویی صریح، شفاف و شجاعانه سیاسی با اصل نظام سلطنتی، به ویژه شخص حاكم و حكومت‏های استعماری حمایت كننده، برای زمینه چینی تشكیل حكومت اسلامی بر راهبرد فرهنگی متمركز شد . امام پیوسته كوشیدند مبارزات خود را بر بستر آگاهی بخشی و تعمیق اندیشه‏های دینی پی‏ریزی نمایند . این استراتژی مبارزاتی بر محورهای زیر متمركز بود:

۱ - تربیت‏شاگردان صالح و نیروهای مناسب برای مبارزه‏ای پی‏گیر و همه جانبه .

۲ - جذب نخبگان جامعه و همراه كردن آنان با مبارزه‏ای دینی از طریق معرفی صحیح اسلام سیاسی اصلاح گر و مبارز .

۳ - آگاهی بخشی به اقشار مختلف مردم از طریق تبلیغ دین، با شیوه‏های رایج‏حوزوی و امكانات مذهبی .

۴ - وسرانجام تشكیل حكومت‏بر مبنای اندیشه سیاسی اسلام .

این شیوه مبارزاتی، از یك سو به جهت اعتقاد به عدم مشروعیت رژیم حاكم و از سوی دیگر پرهیز از هر نوع شتاب و ناپختگی در مبارزه، شیوه مبارزه پارلمانی و مسلحانه را خود به خود طرد كرده، و راهبرد مبارزه منفی را در درون خود جای داد .این روش مبارزاتی، به حضرت امام امكان داد; اولا - اسلام ناب و حركت آفرین را به خوبی تبیین نماید . ثانیا - هرگونه انحراف و التقاط را از فرهنگ مبارزه بزداید . این نوع مبارزه در بستر دو محور فوق، امكانات فراوانی را برای امام فراهم آورد و بدنه اصلی و جوان حوزه‏های علمیه و دانشگاهها را با او همراه ساخت و گروههای مذهبی; چون هیئت‏های عزاداری، مجامع روحانی و انجمن‏های اسلامی دانشگاه‏ها را در مسیر مبارزه قرار داد . مكانهایی چون مدارس علوم دینی، دانشگاهها، مساجد، حسینیه‏ها و ایام مذهبی چون محرم، صفر، ماه رمضان و مناسبت‏های غم و شادی را با اهداف مبارزه هماهنگ كرد .

توجه به اقبال فوق‏العاده اقشار مختلف و طیف‏های گوناگون مردم با گرایش‏های متعدد سیاسی به افكار حضرت امام و هماهنگی و همكاری خیره كننده آنان در بر چیدن بساط استبداد و جایگزین كردن حكومت اسلامی، عظمت وجودی امام را نمایان‏تر می‏كند . افكار حضرت امام، زمانی توجه همگان را به خود جلب كرد و نتیجه بخشید، كه افكار رنگارنگ سوسیالیستی با شعار عدالت و طرفداری از محرومین، افكار لیبرالیستی با شعار آزادی و دست‏یابی به تمدن جدید و گرایش‏های ناسیونالیستی با تحریم عرق ملی به شیوه‏های مختلف، خود نمایی می‏كرد . با این اوضاع، امام توانست‏با تبیین صحیح اسلام و پالایش آن از خرافات، انحرافات و التقاط، توجه افكار بیدار را به خود جلب نماید و انقلاب شگفت آور بهمن ۵۷ را به ثمر برساند . اكنون باید ببینیم مطهری در این روند، چه جایگاهی دارد، در جمع كدام دسته از روحانیان قرار می‏گیرد و چه راهبردی را اتخاذ كرده و چه اقداماتی انجام داده است .

●سیاست پذیری مطهری

اینكه نقطه عزیمت استاد شهید به دنیای سیاست از كجا و چگونه بوده، دقیقا مشخص نیست، اما مسلم است كه او در سال ۱۳۱۶ شمسی برای ادامه تحصیل وارد قم شده و در همان ایام با بی‏نظیرترین شخصیت‏سیاسی - الهی قرن، در قالب ارتباطات حوزوی و استاد و شاگردی آشنا و شیفته او شده است . او خود دلدادگی و تاثیرپذیری‏اش از حضرت امام را این گونه ترسیم می‏كند: «پس از مهاجرت به قم، گمشده خود را در شخصیتی دیگر یافتم ... اگر چه در آغاز مهاجرت به قم، هنوز از «مقدمات‏» فارغ نشده بودم و شایستگی ورود در «معقولات‏» را نداشتم، اما درس اخلاقی كه وسیله شخصیت محبوبم در هر پنج‏شنبه و جمعه گفته می‏شد و در حقیقت درس معارف و سیر و سلوك بود، نه اخلاق به مفهوم خشك علمی، مرا سر مست می‏كرد . بدون هیچ اغراق و مبالغه‏ای، این درس مرا آنچنان به وجد می‏آورد كه تا دوشنبه و سه شنبه هفته بعد خودم را به شدت تحت تاثیر آن می‏یافتم . بخش مهمی از شخصیت فكری و روحی من در آن درس - و سپس در درسهای دیگری كه در طی دوازده سال از آن استاد الهی فرا گرفتم - انعقاد یافت و همواره خود را مدیون او دانسته و می‏دانم . راستی كه او «روح قدس الهی‏» بود .» (۲)

چنانكه خود استاد تصریح كرده است، بخش مهمی از شخصیت فكری و روحی و علمی و اخلاقی او در ارتباط با حضرت امام شكل گرفته است . جالب است كه تاثیر این درس اخلاق امام، منحصر به مطهری نبود . او حوزه را در آستانه تحول قرار داد و مورد حساسیت ویژه ساواك رضاخانی نیز قرار گرفت . (۳)

منبع:فصلنامه حكومت اسلامی، شماره ۳۱

نویسنده:مهدی پورحسین


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 7 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.