چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

دورخیز چینی ها برای رشد مسالمت جویانه


دورخیز چینی ها برای رشد مسالمت جویانه

رشد سریع چین, توجه جهانیان را در سالهای اخیر به سوی خود جلب كرده است

رشد چین در زمینه های مختلف از نفوذ و توان نظامی در حال گسترش این كشور گرفته تا تقاضای فزاینده آن برای ذخایر انرژی، هم اكنون با حرارت و مجدانه در جامعه بین الملل و محافل سیاسی چین در حال بحث و بررسی است. بدین ترتیب، درك شایسته دستاوردهای چین ومسیر این كشور به سوی توسعه عظیم تر حیاتی است. چین از هنگام آغاز روند گشایش و اصلاح اقتصاد خود در سال ،۱۹۷۸ سالانه

۹‎/۴ درصد رشد را به طور میانگین در تولید ناخالص ملی داشته است، كه این بالاترین نرخ رشد در جهان به حساب می آید. در سال ،۱۹۷۸ این كشور كمتر از یك درصد از اقتصاد جهان را به خود اختصاص می داد و مجموع تجارت خارجی آن به ارزش ۲۰‎/۶ میلیارددلار آمریكا بود. امروز، این كشور در ۴ درصد از اقتصاد جهانی سهیم است و ارزش تجارت خارجی آن به رقم ۸۵۱ میلیارددلاررسیده است. چین همچنین موفق به جذب صدها میلیارددلار سرمایه گذاری خارجی و بیش از یك تریلیون دلار از سرمایه گذاری های غیردولتی خصوصی شده است. این كشور ۱۲ سال پیش به ندرت از خدمات ارتباط تلفن همراه بهره مند بود، درحالی كه اكنون دارای بیش از ۳۰۰ میلیون مشترك تلفن همراه بیشتر از هر كشوری در دنیا است. تا ماه ژوئن ۲۰۰۴ نیز حدود ۱۰۰میلیون چینی به اینترنت دسترسی داشته اند. در حقیقت، چین به هدفی كه در سال ۱۹۷۸ برای خود تعیین كرده بود دست یافته است: این كشور به طور قابل ملاحظه ای، رفاه چینی ها را بهبود بخشیده هر چند كه توسعه آن اغلب ناموزون و محدود بوده است. همچنین رشد و اصلاحات طی ۲۷ سال گذشته، توان و ظرفیت نیروی كار چین، خلاقیت، قدرت خرید، تعهد به توسعه و میزان انسجام ملی این كشور را به جهان نمایانده است. هنگامی كه روزی تمامی نیروهای بالقوه چین بسیج شوند، سهم این كشور در جهان به عنوان یك موتور رشد، بی سابقه خواهد بود. با همه اینها، هرگز نباید از توجه به روی دیگر این سكه غافل بود. رشد اقتصادی صرف نمی تواند تصویری تمام نما از توسعه یك كشور باشد. چین ۱‎/۳میلیاردنفر جمعیت دارد. هر نوع مشكل كوچكی در توسعه اقتصادی یا اجتماعی این كشور كه همه اعضای این گروه عظیم را از خود متأثر می كند، می تواند به معضلی بزرگ تبدیل شود. جمعیت چین هنوز به نقطه اوج خود نرسیده است و این كشور تا زمانی كه جمعیت تا سال ۲۰۳۰ به ۱‎/۵ میلیاردنفر نرسد، هیچ برنامه ای برای كاهش آن در دست ندارد. افزون بر این، اقتصاد چین هنوز یك هفتم اقتصاد آمریكا و یك سوم اقتصاد ژاپن است. از نظر شرایط سرانه نیز چین همچنان كشور در حال توسعه كم درآمد باقی مانده و به سختی جایگاه صدمین كشور جهان را به خود اختصاص داده است. تأثیر این كشور بر اقتصاد جهانی هنوز محدود است. چالش های كمرشكن توسعه ای كه چین همچنان با آنها دست و پنجه نرم می كند، از محدودیت هایی كه این كشور برای خارج كردن مردم از فقر دارد، سرچشمه می گیرند. كمبود منابع طبیعی موجود به منظور حمایت از چنین جمعیت عظیمی - به ویژه انرژی، مواد خام و آب - خصوصاً تا زمانی كه مصرف بهینه و نرخ بازیافت این مواد در حد پایین خود قرار دارد، یك مانع جدی به حساب می آید. منابع سرانه آب در چین یك چهارم میزان معدل جهانی آن است. زمین های زراعی سرانه این كشور نیز ۴۰ درصد معدل جهانی را به خود اختصاص داده است. منابع نفت، گاز طبیعی، مس و آلومینیوم چین در شرایط سرانه به ترتیب ۸‎/۳ ، ۴۱ ، ۲۵‎/۵ و ۹‎/۷ درصد از میانگین های نسبی جهانی است.

تعیین اولویت ها

دولت چین طی یكی دو دهه آینده با موضوع ایجاد یك زندگی آسوده تر و معقول تر برای مردم دست به گریبان خواهد بود. از هنگام برگزاری سومین جلسه عمومی یازدهمین كمیته مركزی حزب كمونیست چین در سال ،۱۹۷۸ تشكیلات رهبری چین بر روی توسعه اقتصادی متمركز بوده است. با وجود دستاوردهای این رویكرد، چین مسیر راهبردی جدیدی را كه علاوه بر پیروی از گرایش های تاریخی با شرایط ملی نیز سازگار باشد معرفی و اعلان كرده است. این مسیر به سوی مدرنیزه سازی را می توان «راه توسعه به سوی رشد مسالمت جویانه» نامید. برخی از قدرت های در حال ظهور در تاریخ مدرن منابع سایر كشورها را از طریق تهاجم، استعمار، سلطه جویی یا حتی جنگ های تجاوزگرانه عظیم مورد چپاول قرار می دهند. اما ظهور چین تاكنون از طریق سرمایه، فناوری و منابعی كه با ابزارهای مسالمت جویان حاصل شده اند، صورت گرفته است. گزینه راهبردی حائز اهمیتی كه چینی ها انتخاب كرده اند، استقبال از جهانی سازی اقتصادی به جای بی تفاوتی نسبت به آن بود. در سالهای واپسین دهه ،۱۹۷۰ هنگامی كه انقلاب فناوری جدید و موج تازه جهانی سازی اقتصادی با نیرویی فزاینده خود را بروز دادند، پكن این روند را پذیرفت و رویه نادرست انقلاب فرهنگی را معكوس كرد. «دنگ شیائوپنگ» و سایر رهبران چین براساس این درك از توسعه چین كه به جایگاه این كشور در جهانی آزاد بستگی خواهد داشت، تصمیم گرفتند كه چنین فرصت تاریخی را غنیمت بشمارند و تلاش هایشان را بر توسعه اقتصادی متمركز كنند. آنها اصلاحاتی را به اجرا درآوردند كه در برگیرنده گشایش و ارتقای بازارهای داخلی و نفوذ به بازارهای بین الملی بود. آنها نظام كوچك سازی خانوارها را در مناطق روستایی به اجرا گذاشتند و زمینه ارتباط گرفتن بیشتر ۱۴ شهر ساحلی چین با جهان بیرون را فراهم آوردند. بدین ترتیب، چین به دوران صعود اقتصادی گام نهاد. چین در دهه ،۱۹۹۰ بار دیگر، در برابر یك گزینه راهبردی كه منبعث از بحران مالی آسیا و نزاع میان نیروهای موافق و مخالف جهانی سازی بود قرار گرفت. تصمیم چین برای مشاركت در روند جهانی سازی اقتصادی در حال مواجهه با چالشی جدی بود اما پكن با بررسی دقیق مزایا و مضرات گشایش اقتصادی و همچنین عبرت گیری از تاریخ اخیر، تصمیم به گشایش بیشتر چین از طریق پیوستن به سازمان تجارت جهانی و تعمیق اصلاحات اقتصادی در داخل گرفت.چین روند مدرنیزه سازی خود را به طور عمده بر منابع داخلی اش استوار كرده است. این كشور به ابتكارات سازمانی و ایدئولوژیكی و همچنین تجدید ساختار صنعتی تكیه داشته است. چین با مطالعه بازار در حال رشد داخلی و تبدیل اندوخته های عظیم شخصی شهروندانش به سرمایه گذاری، اقتصاد خود را با نیرویی جدید به بیرون تزریق كرد. توانایی های شهروندان چینی ارتقا یافت و پیشرفت فناوری این كشور نیز سرعت گرفت. چین درحالی كه تلاش می كند مهارت های به كار گرفته شده در تولیدات سایر جوامع به ویژه تولیداتی كه مربوط به كشورهای سرمایه دار پیشرفته هستند، بیاموزد، استقلال و اتكا به نفس خود را نیز حفظ كرده است. تشكیلات رهبری چین در راستای هدف پیشرفت در سایه صلح برای بهبود روابط كشورشان با تمام كشورهای جهان از خود اشتیاق وافری نشان داده اند. با وجود فراز و نشیب در روابط چین - آمریكا طی سالیان و بروز سایر تحولات غیرمنتظره در سیاست بین الملل نظیر فروپاشی اتحاد شوروی، پكن این اعتقاد خود را كه در فضای بین المللی امروز فرصت ها برای چینی ها بیش از چالش ها است، رها نكرده است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.