جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بسوزانیم تا دیگر نسوزیم


بسوزانیم تا دیگر نسوزیم

قهرمانی های هر از گاهی مان در بازیهای آسیایی هم به خاطر این است كه تیم های مدعی و اصولگرایی مثل ژاپن وكره جنوبی بیشتر از آن كه به قهرمانی در این مسابقات بیندیشند, آینده نگری می كنند

تیم ملی كشورمان با پذیرش شكست مقابل كره جنوبی در مرحله یك چهارم نهایی جام ملت های چهاردهم، باز هم از رسیدن به فینال این مسابقات باز ماند و حذف شد. این، رویدادی است كه ما ایرانی ها هر ۴ سال یك بار تجربه اش می كنیم و می توان گفت برایمان عادت شده است؛ عادتی ناخوشایند مشابه آنچه در مورد المپیكی شدن فوتبالمان تجربه كرده ایم و می كنیم.حقیقت مطلب این است كه فوتبال ما در عرصه های بین المللی بیشتر از آن كه موفق باشد، ناموفق بوده و می بینیم كه هنوز هم هست.

از صعود یك در میانمان به مسابقات جام جهانی گرفته تا انتظار برای رسیدن به فینال جام ملت ها و المپیكی شدن، همه نمونه های این مسأله است. قهرمانی های هر از گاهی مان در بازیهای آسیایی هم به خاطر این است كه تیم های مدعی و اصولگرایی مثل ژاپن وكره جنوبی بیشتر از آن كه به قهرمانی در این مسابقات بیندیشند، آینده نگری می كنند. آنها در مسابقات المپیك حضور پیدا می كنند و ماقهرمان بازیهای آسیایی می شویم.

از فوتبالی كه روی هیچ قاعده اصولی بنا نشده چه انتظاری می توان داشت؟ فوتبالی كه ماهها است فدراسیون موقت اداره اش می كند و كمیته انتقالی خود را صاحب آن می داند، كدام جام را می تواند فتح كند؟ باید بپذیریم كه دوره موفقیت های شانسی گذشته است و فوتبال ما به دلیل عدم اصولگرایی در ساختارش پتانسیل دستیابی به موفقیت های برنامه ریزی شده و مدون را ندارد.

در موقعیت های این چنینی همواره موجی از انتقادات علیه مدیران، مربیان و حتی بازیكنان به راه می افتد و حتی جزیی ترین مسائل هم از دید منتقدان دور نمی ماند. كدام یك از ما دوره ای را به خاطر می آوریم كه اعضای تیم ملی از رئیس فدراسیون گرفته تا بازیكنان بعد از شكست های اینچنینی مورد انتقاد قرار نگرفته اند؟ كدام مربی در تیم ملی روزهای تلخی را كه قلعه نویی تجربه اش می كند پشت سر نگذاشته است؟ به راستی فوتبال ما چرا این گونه است؟

چرا همیشه باید ضعف عملكردی افراد وجود داشته باشد و در كنارش انتقادات آتشین هم رواج داشته باشد؟ ایراد كار كجاست؟ فرق ما با استرالیایی ها چیست كه آنها بعد از حذف مشابه، بیشتر به دنبال پیدا كردن ایراد كار هستند و ما به دنبال انتقاد از همدیگر و بهانه آوردن؟همه آنها كه با نگاهی منصفانه وقایع فوتبال ایران را دنبال می كنند، با كمی تفكر به این نتیجه خواهند رسید كه مشكلات فوتبال ما ریشه ای تر از نقص های مدیریتی، ضعف عملكرد مربیان و یا كم كاری بازیكنان است.

حقیقت مطلب این است كه كلیت فوتبال ما «سلیقه ای» است. در این فوتبال رئیس سازمان تربیت بدنی سلیقه ای حكم صادر می كند، رئیس فدراسیون سلیقه ای برنامه ریزی می نماید، سرمربی سلیقه ای «ارنج» می كند، بازیكنان سلیقه ای و دلبخواهی دنبال توپ می دوند و در این بین كاملاً طبیعی است كه رسانه ها، صاحبنظران و كارشناسان فوتبال هم سلیقه ای موضع بگیرند و سلیقه ای انتقاد كنند.

بله، مشكل اصلی فوتبال ما سلیقه ای بودن آن است. همه اركان این فوتبال سلیقه ای عمل می كنند و طبیعی است كه شانس تاكتیك های سلیقه ای مقابل تاكتیك های اصولی و برنامه ریزی شده برای كسب موفقیت خیلی كمتر است. اگر ما نمی توانیم در مسابقات جهانی جوانان و نوجوانان شركت كنیم، به خاطر دوری از اصول و سلیقه ای رفتار كردنمان است. اگر نمی توانیم فوتبالمان را المپیكی ببینیم، به خاطر ارجحیت تفكرات سلیقه ای در نبود تفكرات اصولی و حرفه ای است.

اگر نمی توانیم در بیش از ربع قرن حتی فینال جام ملت ها را تجربه كنیم، به خاطر این است كه كشورهای آسیایی زیادی هستند كه از سی و چند سال پیش به این نتیجه رسیده اند كه باید برای فوتبالشان پایه ریزی اصولی بكنند. اگر نمی توانیم به عنوان یكی از تیم های مطرح آسیا مثل كره جنوبی حضور ثابتی در جام جهانی داشته باشیم به خاطر این است كه بی خیال اصول حرفه ای همچنان فوتبالمان را سلیقه ای اداره می كنیم، حالا تا كی؟ كسی نمی داند! این روزهای پرهیجان هم می گذرد و كسی برای از نو ساختن این فوتبال ویران، همتی نمی كند كه همت ها هم سلیقه ای شده اند!

جمشید محبی