چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

امنیت فرهنگی, چرا و چگونه


امنیت فرهنگی, چرا و چگونه

بدون شک بشر برای پیشرفت و تعالی خویش, در هر مقیاسی نیازمند مسائل گوناگونی از جمله امنیت است امنیت که در واقع سنگ بنای تمام فعالیت های جمعی و فردی است در زمینه های مختلف سیاسی, اقتصادی, اجتماعی, فرهنگی و

بدون شک بشر برای پیشرفت و تعالی خویش، در هر مقیاسی نیازمند مسائل گوناگونی از جمله امنیت است امنیت که درو اقع سنگ بنای تمام فعالیت های جمعی و فردی است در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... از جایگاه و اهمیت خاصی در تمام فرهنگ ها و تمدن ها برخوردار است به طوری که اصولاً نمی توان مردمانی یافت نمود که درپی تحقق این مهم نبوده و ا زآن بی نیاز باشند.

از جمله موضوعاتی که در باب امنیت مطرح می گردد موضوع امنیت فرهنگی است.

مسئله امنیت فرهنگی که همیشه دوران و در جوامع مختلف، از سوی معاندین و مخالفین با فرهنگ حاکم بر آن جوامع، مورد تهدید بوده است امروزه نیز در قالب های مختلف و با ابزارهای تازه (modern tools) در میان ملت های مختلف دنیا وجود دارد. بی تردید باید گفت همان گونه که مثلاً برای برقراری امنیت اقتصادی، حاکمان هر جامعه به وضع قانون اقدام می کنند در حوزه فرهنگ نیز باید چنین کنند. یکی از مشکلات و مصائبی که ما در عرصه فرهنگ خودی شاهد آن هستیم (که از دیر زمان هم این گونه بوده است) فقدان امنیت فرهنگی است که طبعاً علل و عوامل مختلفی داشته و دارد که در اینجا و بر حسب نیاز، به برخی از این علل اشاره می کنیم.

۱) عدم قوانین الزام آور

در دنیای کنونی، ما نمی توانیم برای تحقق امنیت فرهنگی به یک سلسله قواعد و قوانین توصیه ای و نصیحت گونه (که حالت آمریت نداشته و ضمانت اجرای آن بشدت در ضعف و به تعبیری در موضع انفعالی می باشد) اکتفا کنیم. ما اگر در بسیاری از کشورها دقت کنیم بخوبی می بینیم که قوانین آنان در زمینه تأمین امنیت فرهنگی جنبه دستوری دارد بویژه نسبت به دستگاه های فرهنگی، لذا فرهنگ این کشورها از امنیت خاصی بهره برده به طوری که به راحتی نمی توان به آن تجاوز و نمادها و باورهای فرهنگی آنان را دگرگون نمود.

هرچند باید اذعان نمود که حوزه فرهنگ از حساسیت و ظرافت خاصی برخوردار است که طبعاً می باید در این باب به انجام عملیات های فرهنگی که از آن به فرهنگ سازی یاد می شود اقدام نمود تا این که بخواهیم قوانین الزام آور وضع نماییم ولی ناگفته پیدا است که برای تحقق این فرهنگ سازی، ما سخت نیازمند یک سلسله قواعد و قوانین آمرانه و الزام آوری هستیم که هیچ کس نتواند با سلیقه و نظر خویش آن را دگرگون ساخته و براساس خواست عده ای محدود و معدود عمل نماید و بر فرهنگ ما آن برود که سزاوار نیست. در حقیقت باید گفت ما برای ایجاد ثبات و امنیت فرهنگی نیازمند قوانینی همچون قوانین دیگر عرصه ها از قبیل اقتصاد، اجتماع و... هستیم که تحت هر شرایطی لازم الاجرا باشند.

۲) موازی کاری دستگاه های فرهنگی

ما اگر بخواهیم در باب مسائل فرهنگی توفیقی کسب نماییم می باید نسبت به مراکزی که تولیت و به تعبیری عهده دار مسائل فرهنگی جامعه هستند، کما و کیفا توجه و تجدیدنظری جدی صورت دهیم. این گونه که اولاً ضرورت برخی از این مراکز را بررسی نموده و در مرحله بعد، عملکرد و بازدهی (و به عبارتی بازخورد) آنان را مورد ارزیابی و ارزشیابی قرار دهیم. طبعاً پس از این دو مرحله خواهیم دید که نه تنها امروزه ما نیازی به بسیاری از این مراکز نداریم بلکه حتی می باید برخی از این مراکز از میان بروند (و یا حداقل در یکدیگر ادغام شوند) چرا که اولاً در میان این دستگاه ها، موازی کاری های فراوانی وجود دارد. به گونه ای که ممکن است همه این مراکز بر یک موضوع تمرکز و از دیگر موضوعات غافل شوند. اتفاقی که چه بسا موجبات ناامنی فرهنگی را نیز فراهم آورد. از طرف دیگر وجود مراکز متعدد فرهنگی باعث این می شود که نتوان یک سیاست واحد فرهنگی که همه به آن ملتزم باشند ایجاد نمود در نتیجه این مراکز، خود یکی از عوامل ایجاد ناامنی در حوزه مسائل فرهنگی خواهند بود.

بنابراین به نظر می رسد پس از گذشت بیش از سه دهه از انقلاب فرهنگی مردم ایران، بازنگری در کم و کیف مراکز فرهنگی جهت به روزسازی آنان با نیازها و ضرورت های فرهنگی امروز ما، امری اجتناب ناپذیر و حتمی باشد که جدا همتی جهادگونه از مسئولین امر فرهنگ می طلبد.

۳) فقدان نقشه جامع فرهنگی

یکی دیگر از علل تولید ناامنی در عرصه فرهنگ را می توان نبود نقشه جامع فرهنگی دانست. هرچند بحمدالله سند چشم انداز بیست ساله کشور از سوی مقام معظم رهبری به قوای کشور ابلاغ گردیده و در آن به مقوله فرهنگ، خوب توجه شده است ولی باید اعتراف نمود که همواره و از ابتدای انقلاب تاکنون در این مقوله، کوتاهی های فراوانی رخ نموده که برخی از آنها قابل قبول و برخی دیگر را نمی توان به آسانی توجیه کرده و پذیرفت. لذا است که در این میان برای هم افزایی توانمندی های فرهنگی از یک سو و ضرورت پاسخ گویی به نیازهای جدید فرهنگی از سوی دیگر، ما در این حوزه، نیازمند نقشه جامع فرهنگی می باشیم.

در این جا باید با شور و شعف یادآور شد که یکی از مباحث مهمی که در باب فرهنگ عمومی در سال های اخیر به خوبی مطرح گردیده است موضوع مهندسی فرهنگی می باشد که در تعریف آن گفته شده است: «تلاش در جهت تقویت اجزای اصلی فرهنگ اسلامی و ملی کشور و پاسداشت آن در برابر نفوذ و تأثیر فرهنگ مخرب غربی در پرتو چینش مناسب و تعیین جایگاه صحیح تمامی ابعاد و ویژگی های فرهنگی جامعه ما که به منظور ارتقای فرهنگ اسلامی- ملی در کشور، جلوگیری از ایجاد بحران های فرهنگی و هویتی، ممانعت از نفوذ فرهنگ غربی به ایران، تحقق آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی، رشد کیفی شاخص های فرهنگی در کشور و نوسازی فرهنگی کشور می باشد.» به نظر می رسد که اگر این موضوع، با دقت و قدرت هرچه تمام تر، تداوم یابد بی تردید نویدبخش امنیت فرهنگی ای خواهد بود که درخور شأن یک جامعه اسلامی پیشرو می باشد.

در هر صورت موضوع امنیت فرهنگی در دنیای امروز برای فرهنگ ما امری بسیار ضروری است. بدانیم که اگر این مهم تأمین نگردد دیری نخواهد پایید که ما در این عرصه از تمام داشته های خویش تهی و بسان دیگر عرصه ها به دیگران محتاج شویم. از این رو است که در این راستا مسئولان و متولیان امر فرهنگ (تا فرصت هست) می باید کاملاً حساس و به هوش باشند و اقدامات لازم را انجام دهند تا امنیت پایدار در این عرصه نیز حاکم گردد.

حاجی حسن پور

پی‌نوشت:

سایت شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران