چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
اخلاق فمینیستی
چتر اخلاق فمینیستی رویكردهای بسیاری را نسبت به اخلاق كه از انگیزهها[ ۱ ] وسرگذشتهای[ ۲ ] متداخل، نشأت میگیرند، در برمیگیرد. این انگیزهها فمینیستی هستند (با اقسام بسیار)؛ سرگذشتها، سرگذشت ستم دیدگی[ ۳ ] زنان دراموری است كه آیریش یانگ، پنج صورت آن را چنین نام گذاری میكند: سوء استفاده مجاز شمرده شده اجتماعی، منزوی كردن، نداشتن اختیارات لازم، امپریالیسم فرهنگی و خشونت نسبت به زنان و دختران. با وجود مقبولیت همگانی بعضی از موضوعات [مثلاً: مخالفت با سلسله مراتب و دوگانگیها، حمایت از محافل و مراكز، بدگمانی شدید رقبا] اخلاق فمینیستی مجموعهای است از اصول و مواضع، نه یك نظریه یگانه یا دیدگاهی جهانی، بلكه مجموعهای از نظریات است كه ارتباطات فمینیستی را در زندگی زنان آشكار میسازد و انگیزه آن تعهد نسبت به جلوگیری از ستم بیشتر، خنثی كردن خسارات ناشی از ظلمهای گذشته و ابداع راه حلهای بهتری برای آینده است.
توجه اخلاق فمینیستی از رویكرد پیشین كه به موضوعاتی از قبیل سقط جنین[ ۴ ] و تبعیض مثبت[ ۵ ] تأكید داشت، به نظریهپردازی وسیع، كثرت گرایانه و چند سطحی معطوف گردیده است. اگر چه اخلاق فمینیستی از زندگی زنان الهام گرفته شدهاما صرفاً به زندگی زنان مربوط نیست و به خوب زندگی كردن در این جهان میپردازد و حیطه موضوعات مورد توجه آن از مسائل خانوادگی تا مسائل مربوط به محیط زیست را دربر میگیرد.
در سال ۱۹۷۵، لورین هانس بری (۶۵ ـ ۱۹۳۰) نمایش نامه نویس سیاهپوست آمریكائی، نامهای به یك مجله مربوط به زنان هم جنسگرا، به نام نردبان[ ۶ ] نوشت و از زنان درخواست كرد كه سؤالات اخلاقی راكه توسط فرهنگ مرد محور[ ۷ ] مطرح شده است، تحلیل نمایند (كارد، ۱۹۹۱). سیمون دوبوار، (۸۶ ـ ۱۹۰۸) فیلسوف فرانسوی، قبلاً و خیلی پیش از آنكه این عمل عنوانی یافته باشد به چنین كاری مبادرت نموده بود. موج دوّم تفكر سیاسی فمینیستی در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰، تأثیر شدیدی بر اخلاق فمینیستی پس از خود گذاشت. در سال ۱۹۷۸، سارا هوگلند، اصطلاح «اخلاق همجنس گرایی زنانه»[ ۸ ] را در كارگاهی در مؤسسه كارآموزی زنان در ناحیه میدن راك در ویسكانسین به كار برد و در بوستون، مری دیلی عنوان فرعی رساله پزشكی زنان خود را «فرا اخلاق فمینیسم رادیكال»[ ۹ ] نهاد. اصطلاح «اخلاق فمینیستی» به زودی در واكنشهای فمینیستی نسبت به تحقیق كارول گیلیان درباره الگوهای رشد اخلاقی زنان به گوش رسید.
اخلاق فمینیستی از همان اوایل با تنشهای میان عصیان بر علیه زنانگی مخرّبی كه به نحو مرد سالارانه[ ۱۰ ] طراحی یافته و تأكید بر احترام به نظرات زنان در هر كجا كه به گوش میرسد و همینطور میان تأكید بر آنچه زنان به آن تن در دادهاند و تأكید بر آنچه زنان انجام دادهاند، درگیر شد. تلاش اخلاق فمینیستی برانگیختن حس احترام نسبت به زنانی است كه قرنها در آثار فلسفی، هیچ ذكری از آنها به میان نیامده و علاوه بر این، سعی دارد كه در این تلاش از مهم جلوه دادن تجربه زنان و یا از اینكه زنان را صرفاً به عنوان قربانی معرفی نماید، اجتناب نماید.
در اخلاق فمینیستی، میزان انتزاعی بودن نظریهپردازیها، متفاوت است و بر این اساس، در این اخلاق سنتهای بسیاری به وجود آمدهاند. بسیاری از این سنتها به شرح و نقد موضوعات حوزههای خاصی مثل تولید مثل، تعلیم و تربیت، اشتغال حكومت، جنسیت، دفاع شخصی، دوستی، معنویت یا غذا میپردازند. بعضی درخواستهای خود را در سنت اخلاق كاربردی[ ۱۱ ] كه از متون و اصول قدیمی برداشت شده است، عرضه میكنند؛ دیگرانی مثل جانیس ریموند یافتهای خود را مبنایی برای نظریهپردازی جدید میدانند. سنتهای تاریخ محور، متون قدیمی را به نحوی نقادّانه مورد بازنگری قرار میدهند، همان كاری كه الیزابت وی. اسپلمان (۱۹۸۸) با افلاطون و ارسطو، انجام داد. او علاه بر آشكار ساختن زن ستیزی و تصورات قالبی (موجود در آثار این فیلسوفان)، پیش فرضهای بررسی نشده یا حتی آرمانهای آشكارا حمایت شدهای را یافت كه ساختارهای اجتماعی غیرعادلانه را تأیید میكنند؛ یا همان كاری كه آنت بایر (۱۹۸۵) در مورد دنه دكارت انجام داد و استدلال كرد كه ما پیش از هر چیز «دوم شخصهایی»[ ۱۲ ] هستیم كه توسط مراقبانی[ ۱۳ ] كه ما را با جامعه سازگار میكنند، با «تو»[ ۱۴ ] مورد خطاب قرار میگیریم. برخی به احیاء مجدد دفاعیاتی كه در گذشته در برابر رویكردها و اعمال جنسیتی از زنان به عمل آمدهاند، مثلاً دفاعیات مری ولستون كرانت و جان استوارت میل پرداختهاند، یا در جستجوی مواضع یا ارزشهایی هستند كه حامی آرمانهای فمینیستی باشند. همان كاری كه آنت بایر با اخلاق دیوید هیوم انجام داد (كیتی و میرز، ۱۹۸۷).
با این حال نظریه پردازان دیگری آرزو میكنند كه دوباره از نو آغاز نمایند، نظریات جدیدی بیان كرده، اصول جدیدی بیابند، مفاهیم اخلاقی روزمره را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند و مفاهیمی از قبیل ناخشنودی[ ۱۵ ] و عشق دلسوزانه[ ۱۶ ] را كه در نظریات نافذ قبلی محوریت نداشتهاند، مورد تحلیل قرار دهند. یك سنت مهم در این شیوه، اخلاق مراقبت فمینیستی[ ۱۷ ] است، سنتی كه به ارزیابی مجدد، تحلیل و گسترش مراقبت[ ۱۸ ] به عنوان یك ارزش اخلاقی مبنایی پرداخته، آن را رابطهای برجسته میداند كه در زندگی بسیاری از زنان دوستیهای زنانه، روابط مادر و فرزندی، پرستاری، پیوند هم جنس گرایانه محوریّت دارد. اخلاق مراقبت به روابطی كه با افراد خاص دیگر (برقرار میگردد) توجه كرده بااشخاص واقعی مواجه میشود. این اخلاق به واكنشهای عاطفی ارزش داده به نیازهای جسمانی توجه میكند. اخلاق مراقبت به خاطر توجهی كه به [مفهوم] یاری دارد، بر خلاف نظریات وظیفه گرای عمل محور و نظریات نتیجه گرای عصر جدید (نگاه كنید به مقاله نتیجه گرایی)، با اخلاق منش پیوند مییابد. در اخلاق مراقبت، مسئوولیت، حاكی از حساسیت متقابل نسبت به نیازهاست و نه وظیفه یا الزامی كه به حقوق دیگران مربوط میشود.
با این حال اخلاق مراقبت همیشه فمینیستی نیست. آن نوع از زنانگی كه به نحو مرد سالارانه طراحی شده، در بردارنده نوعی از اخلاق مراقبت است كه خدمت و پیوند عاطفی همسران را نسبت به شوهران و فرزندان الزامی میداند، همانطور كه جمعیت خیریه در هر كجا كه مناسب بوده است. زنان ازدواج نكرده را ملزم نموده كه خود را وقف خدای مردانه[ ۱۹ ] یا نزدیكترین خویشاوند زمینی خود نمایند. نظرات زنانی كه در چنین شرایطی و بدون دید فمینیستی سخن میگویند، این الزامات را به سادگی تأیید میكند. از آنجا كهامكان دارد اخلاق مراقبت به جای آنكه یك اخلاق نقادانه فمینیستی[ ۲۰ ] باشد به نحو سنتی زنانه[ ۲۱ ] باشد، این پرسشهای اساسی در مورد هر اخلاق فمینیستی مفروضی مطرح میگردد: اینكه آیا انقیاد زنان را به عنوان پیش خدمت تأیید میكند و آیا از زجر زنان تجلیل میكند (یا اینكه به سهولت میتواند در انجام هر دو مورد كارآیی داشته باشد.) آن نوع از اخلاق مراقبت كه بر تجربیان گذشته زنان به عنوان مادران یا پرستاران مبتنی است، در معرض ایناشكالات قرار دارد.
در هر حال مادری[ ۲۲ ] مهمترین بخش سرگذشت بسیاری از زنان است و بنابراین فمینیستها آن تجربه را به خاطر افكار خردمندانهای كه میتواند به بار آورد، مورد بهرهبرداری قرار میدهند. سارا رادیك به واسطه آگاهی از خطرهای تأیید بردگی یا تجلیل از زجر، نظریه «تفكر مادرانه»[ ۲۳ ] را مطرح میسازد و در مورد الحاق آن به حوزه روابط بینالمللی به بحث میپردازد. ویرجینیا هلد، اصول اخلاقی فمینیستی[ ۲۴ ] را مطرح میسازد كه در آن پیوندی كه مشخصه خانوادههای پساپدر سالارانه[ ۲۵ ] است، ممتاز شناخته میشود. تفكر مادرانه سارا رادیك، تجسم بخش آرمانهایی چون «عشق دلسوزانه» است (به تبعیت از سیمون ویل و آیریش ماردوچ) كه از نظر او در سه وظیفهای كه در مجموع مادری زن به عنوان یك عمل[ ۲۶ ] تعیین میكنند، آشكارند. این وظایف حفظ زندگی كودكان، بزرگ كردن آنها و مقبول ساختن آنها برای جامعهای است كه بزرگتر از خانواده اصلی آنهاست.
آرمان او جهانی صلحآمیز است كه در آن صلح، نتیجه دائمی فضائل حاصل از تفكر مادرانه است نه نتیجه ناپایدار حل تعارضی خصمانه به وسیله توافق دوجانبه.
نویسنده: كلودیا كارد
پینوشتها:
۱. Motivations
۲. histories
۳. oppression
۴. ABORTION
۵. AFFIRMATIVE ACTLON.: سیاستی برای جبران بیعدالتیهای گذشته نسبت به اقلیتها، مثلاً ایجادامكانات خاصی برایاشتغال آنان
۶. The Liadder
۷. mail ـ dominated
۸. lesbian ethics"
۹. The metae thics of Radical Feminism"
۱۰. patriavchally
۱۱. APPLIED ETHICS
۱۲. second persons
۱۳. care takevs
۱۴. you"
۱۵. bitterness
۱۶. attentive love
۱۷. feminist cave ethics
۱۸. care: مفهوم مراقبت از لحاظ ریشه شناسی با مفهوم محبت هم معناست. این واژه عموماً به معنای دلمشغولی و توجه به حوائج دیگران است. توجهی كه به فردیت دیگران كاملاً احترام میگذارند نه اینكه با آنها صرفاً مطابق قوانین انتزاعی عدالت رفتار كند.
۱۹. masculine God
۲۰. crtitically feminist
۲۱. traditionally feminie
۲۲. mothering
۲۳. maternal thinking"
۲۴. feminist morality
۲۵. post patriarehal
۲۶. activity
۲۷. non contractual
۲۸. lesbians
۲۹. nonreciprocal caring
۳۰. sixist societies
۳۱. attinding"
۳۲. midwifery
۳۳. social ـ control orientation
۳۴. Justice
۳۵. RIGHTS
۳۶. IMPARTIALITY
۳۷.
۳۸. concrete ather"
۳۹. generalized"
۴۰. supportive institution
۴۱. unmediated
۴۲. VIOLENCE
۴۳. hostility
۴۴. neglect
۴۵. antivacist
۴۶. privilege
۴۷. deliciously empowering"
۴۸. distributive issves
۴۹. cultural Pluralism
۵۰. world۰۳۹; traveling"
۵۱. members of aminority
۵۲. perceptual
۵۳. emotionall
۵۴. arrogance
۵۵. feminist bioethics
۵۶. BIOMEDICAL ETHICS
۵۷. ecofeminism
۵۸. ecological feminism
۵۹. prefemist bioethics
۶۰. reproductive liberalism
۶۱. surrogacy
۶۲. contractual pregnancy
۶۳. NRT
۶۴. vitro fertilization
۶۵. IVF
۶۶. test tube babies"
۶۷. holistic ENVIRONMENTAL ETHICS
۶۸. vegetaranism
۶۹. morally considerable"
۷۰. traditional philosophical dualisms
۷۱. logic of domination"
۷۲. RATLONALITY
مترجم: زهرا جلالی
منبع:نشریه حورا، شماره ۶
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست