شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

گفت وگوی تلفنی


گفت وگوی تلفنی

آیا درك و شناخت نظم و سامان زندگی فارغ از نظریه پردازی های كلان و اصطلاحات پیچیده و انتزاعی چون ساختار و نهاد و امكان پذیر است آیا می توان تداوم جریان زندگی را در شیوه ها و راه و روش هایی كه مردم هر روز در زندگی روزمره آن ها را به كار می برند شناخت چگونه جریان زندگی از به هم ریختگی و انقطاع در امان می ماند ما معمولاً چگونه با دیگران صحبت می كنیم

آیا درك و شناخت نظم و سامان زندگی فارغ از نظریه پردازی های كلان و اصطلاحات پیچیده و انتزاعی چون ساختار و نهاد و... امكان پذیر است؟ آیا می توان تداوم جریان زندگی را در شیوه ها و راه و روش هایی كه مردم هر روز در زندگی روزمره آن ها را به كار می برند شناخت؟ چگونه جریان زندگی از به هم ریختگی و انقطاع در امان می ماند؟ ما معمولاً چگونه با دیگران صحبت می كنیم؟ بر چه مبنایی لباس های خود را می خریم و به چه دلیلی هر كدام از آن ها را در موقعیت خاصی می پوشیم؟ چگونه راه می رویم و چه موقعی تشخیص می دهیم كه بخندیم و یا دیگران را بخندانیم؟ وقتی عصبانی می شویم دست به چه كاری می زنیم؟ تفاوت رفتارهای ما هنگام عصبانی شدن در محیط خصوصی با محیط عمومی چیست؟ چرا به دیگران كمك می كنیم؟ چه طور به دیگران احترام می گذاریم و چرا بعضی ها را خارج از دایره زندگی خود نگه می داریم؟و ...

در این بخش تلاش خواهد شد سؤالاتی از این دست با كمك و استفاده از تئوری های فرد جامعه شناس و مطالعات فرهنگی پاسخی در خور و مناسب بیابد شما نیز چنانچه پرسش هایی مشابه یا توضیح و تحلیل در مورد سؤالاتی از این قبیل دارید می توانید برای گروه اجتماعی همشهری «صفحه زندگی» ارسال كنید تا به نام خودتان منتشر شود. تفكر و تأمل در عادت ها و امور ضروری زندگی جذابیت های خاص خود را دارد. امور عادی زندگی روزمره نظم و قاعده ای دارد كه از طریق تأمل در آن، می توان پاره ای از این اصول را دریافت. این امور كه برای اكثر اعضای جامعه به صورت عادت درآمده است، از دید عده ای از اندیشمندان اجتماعی بنیاد نظم اجتماعی را شكل می دهند. از این روی می توان گفت كه «جامعه چیزی نیست جز دستاورد عملی و پیوسته جاری افراد معقول» .(۱) نظم اجتماعی در جریان همین امور عادی زندگی باز تولید شده و به این صورت پابرجا می ماند.

گفت وگوهای تلفنی از جمله پدیده های جامعه جدید است كه بسیاری از اعضای اجتماع بنابه ضرورت در آن درگیر می شوند. آن ها برای امور ضروری یا غیرضروری خود از تلفن استفاده می كنند و از این كه چرا از تلفن استفاده می كنند، به چه كسی تلفن می كنند و تلفن به چه منظوری است آگاهند. اما فراسوی این ظواهر آشكار گفت وگوی تلفنی، اصول و قواعد نامریی وجود دارد كه به جریان گفت وگوی تلفنی شكل می دهد و در طول صحبت های طرفین مانع از انحراف آن می شود.این كه مكالمات تلفنی به چه شیوه ای انجام می شود؟ و تفاوت آن با گفت وگوی رو در رو چیست؟ موضوعی است كه ایمانویل شگلوف به بررسی آن پرداخته است. او سعی كرده است تا سامانمندی مكالمات تلفنی را دریابد. از این رو به همراه همكارانش «به بررسی ساختار كلی گفت وگو، از جمله آغازها، پایان ها و ترتیب های توالی تكراری و منظم گفت وگوها» (۲) پرداخته است.او ابتدا به مسأله چگونگی آغاز یك مكالمه تلفنی توجه می كند. آغاز گفت وگوی تلفنی از این نظر حایز اهمیت است كه در آن «نوع گفت وگویی را كه باید آغاز شود، می توان پیشنهاد كرد، نشان داد، پذیرفت و یا تغییر داد- خلاصه آن كه دو طرف گفت وگو در آغاز نوع گفت وگویشان را مشخص می كنند» (۳)علاوه بر مشخص كردن نوع گفت وگو و حتی قبل از آن طرفین همدیگر را شناسایی می كنند. این شناسایی طرف مقابل ویژگی خاص گفت وگوی تلفنی است كه آن را از گفت وگوهای روزمره متمایز می كند. در گفت وگوهای رودررو نه تنها طرفین همدیگر را می شناسند بلكه نوع گفت وگو یا از قبل مشخص شده و یا این كه طرفین در ابتدای گفت وگو انتظار مطرح كردن موضوع خاصی برای گفت وگو را ندارند.محرك هایی كه باعث ملاقات و گفت وگوی رودروی شخص می شود، می تواند نوع گفت وگوی طرفین را نیز مشخص سازد. در واقع آن ها می دانند به چه منظوری می خواهند همدیگر را بینند. در حالی كه در گفت وگوی تلفنی افراد باید توضیح دهند كه به چه منظوری تماس گرفته اند و چه نوع گفت وگویی را انتظار دارند. آن ها همچنین هنگام شناسایی همدیگر به نوعی انتظارات خود را بروز می دهند. معمولاً در آغاز گفت وگوهای تلفنی، پاسخ دهنده در شناسایی طرف مقابل یا صدای او را می شناسد و یا سعی می كند با حدس زدن خود، او را بشناسد. در این میان اگر حدس او درست باشد، آن را تایید می كند و اگر اشتباه باشد تماس گیرنده توضیح می دهد كه او كس دیگری است. در غالب موارد همان طور كه شگلوف می گوید: «این پاسخ دهنده است كه ابتدا صحبت می كند» (۴) با این حال او در بررسی های خود با موردی مواجه شد كه در آن ابتدا تماس گیرنده، صحبت كرده بود. این عمل باعث مكث كوتاه پاسخ دهنده شده بود. به عبارتی از آن جایی كه طبق معمول، افراد جامعه می دانند كه هنگام جواب دادن به تلفن، آن ها باید ابتدا صحبت كنند، هنگامی كه با موردی مواجه می شوند كه در آن تماس گیرنده ابتدا صحبت می كند، جریان گفت وگوی تلفنی برای آن ها مختل می شود. به نظر شگلوف «زنگ تلفن همچون یك درخواست عمل می كند در شنونده تعهدی برای پاسخ دادن ایجاد می كند. در این حالت تأخیر در پاسخ دادن باعث تكرار درخواست می شود. درست همان سان كه عجز در پاسخ دادن به سوال می تواند باعث تكرار سوال شود.» (۵)تنظیم نوبت گفت وگو موردی است كه مورد توجه شگلوف و همكارانش بوده است. به نظر آن ها گفت وگو كنندگان در هنگام گفت وگو با یكدیگر نوبت می گیرند و همین نوبت گرفتن است كه از اختلال گفت وگوی آن ها جلوگیری می كند. آن ها می دانند كه چه موقع هنگام سخن گفتن آن هاست و كی می توانند در میان حرف دیگران بدوند. در بسیاری از اوقات دویدن در حرف دیگران باعث اختلال گفت وگو می شود. از همین رو طرفین معمولاً زمان نوبت خود را طوری تنظیم می كنند، كه به دیگری نیز نوبت برسد. این نوبت گرفتن از دید شگلوف و همكارانش به این دلیل رخ می دهد كه «ما به طور مداوم، آنچه افراد دیگر می گویند را كنترل می كنیم و مجموعه مشتركی از قواعد را به عنوان منبع فرهنگی كه به ما اجازه می دهد در گفت وگو شركت كنیم را به كار می بریم.» (۶) به نظر آن ها «لحظات مشخصی وجود دارد كه یك شخص می تواند شروع به صحبت كند، مثل وقتی كه یك گوینده جمله اش را به پایان می رساند و یك فضایی را برای شركت دیگری در گفت وگو باقی می گذارد. اگر آن ها در میان حرف یكدیگر بدوند، گروهشان از هم می پاشد.» (۷) از این رو «مردم برای صحبت كردن نوبت می گیرند و در نوبت خود، به آنچه در نوبت قبلی گفته شده است، پاسخ می دهند. این مساله این امكان را فراهم می آورد كه توالی كنش های گفتاری را بتوان تعیین كرد. مثل این واقعیت كه جواب ها به دنبال سؤال ها می آیند.» (۸)


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.