جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
جایگاه خیر و شر در مولکول های آب
آناهیتا نمونهای سینمایی است که به جریانهای متافیزیکی و فلسفی به شکلی علمی نگاه میکند، بنابراین میتوانست لااقل در سینمای ایران جریانساز باشد چرا که امروزه سینمای ایران بیش از پیش به چنین آثاری نیاز دارد. آثاری که مذهب، دین و دیگر مسائل روز جهان در آن واکاوی شود
آناهیتا به واسطهی داستانی که در دل دارد دو نگاه مجزا از هم را به خود معطوف می کند.
فیلمنامه آناهیتا به دنبال منتقل کردن مفاهیمی است که بیشتر حول محور متافیزیک میگردد در نتیجه برای اینکه بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند چنین مفاهیمی را در دل داستانی قرار داده است که امروزه در جوامع سینمایی به خصوص سینمای غرب در مورد آن بحث و جدل است و آن مبحث خیر وشر بر روی کره زمین است. داستان بر اساس کشفیات یکی از دانشمندان بر روی قابلیتهای مولکولهای آب در دنیای درونی انسان است. خورشید به عنوان شخصیت اول زن، محققی است که بر روی این پروژه کار میکند و میخواهد به این نتیجه برسد که به وسیله مولکولهای آب بدن انسان میتوان پلیدی و یا خوبی انسانها را تشخیص داد. موضوعی که آناهیتا حول آن ساخته شده است یکی از مباحثی که در سینمای غرب بسیار مورد مطالعه قرار گرفته است.
تقابل شر و خیر نه تنها در فیلمها و کتابها، بلکه در افسانهها و اسطورهها نیز مورد تحلیل قرار گرفته است. عزیزالله حمید نژاد با آناهیتا جریان فکری تازه ای را وارد سینمای کشور کرده است، جریانی که در سینمای جهان به وفور دیده میشود ولی در سینمای ما کمتر به آن بها دادهاند. در اولین نماهای فیلم نمایی از چشم خورشید و تلسکوپ دیده میشود. معمولا بسیاری از سینماگران از نمای نزدیک چشم به عنوان نشانه از روح و روان شخصیت استفاده کردهاند تمرکز بر روی چشم در نمای کلوزآپ در سینمای «استنلی کوبریک» به وضوح دید میشود به عبارتی مخاطب را با تمرکز بر روی چشم آگاه میکند که به چیزی ورای دیدگان بیندیشد. نمای چشم در آناهیتا همراه با حضور تلسکوپ نیز، چنین نشانهای است تماشاگر با رویدادهایی روبهرو میشود که از چشم فیزیکی او پنهان هستند.
در چنین داستانی که درونمایهی علمی دارد یک درام جنایی و تا حدودی روانکاوانه نیز حضور پیدا کرده است.
مبحث خیر و شر از این منظر در سینمای جهان به ویژه سینمای غرب و هالیوود مطرح است که میخواهند نگرهی نسبیتگرایی را ترویج دهند. اینکه خوب و بد یا خیر و شر مطلقی وجود ندارد و همه اینها نسبی هستند، به عبارتی حقیقت مطلق در جهان وجود ندارد و خیر و شر بودن در میان انسانها نسبی است و هرگز نمیتوان به طور کامل تشخیص داد و نیز از سویی دیگر دنیای مادی انسان به عبارت جسم انسان رابطه آنچنانی با دنیای متافیزیکی بشر و به عبارتی با روح او ندارد. ولی کشفی که توسط پروفسور ایموتو انجام گرفته و در «آناهیتا» به آن اشاره شده است ثابت می کند که درون انسان بسته به خوراکی که در آن قرار می گیرد متفاوت عمل می کند حال این خوراک، معنوی باشد یا خوراکی مادی.
آب بیشترین فضای بدن انسان را اشغال می کند بنابراین نسبت به مواد دیگر بیشتر میتواند تاثیرگذار باشد. زمانیکه در فیلم، مولکولهای آب تغییر میکنند اتفاقات ناگواری برای مهرناز میافتد و حتی خورشید از طریق عکسهای بهنام می تواند به جهان باطنی او پی ببرد. حمیدنژاد چنین داستانی را در بستر یک درام جنایی روایت میکند تا بهتر بتواند ذهن مخاطب را با مفاهیم خیر و شر درگیر کند. آناهیتا از آن دسته فیلمهایی است که نه تنها حرفی که میزند امروزی است بلکه یکی از مباحث کلیدی و راز سعادت بشر است.
خیر و شر در نگره دینی و اسلامی از هم متمایز هستند و هر کدام برای خود تعریفی مجزا دارد در حالیکه جهان غرب با نگاهی اومانیستی و در عین حال مدرن، از انسان معاصر سخن میگوید و او را ملغمهای از خوب و بد می پندارد و به این نتیجه رسیدهاست که خیر و شر مطلقی در جهان وجود ندارد یعنی قطعیت در جهان معنی ندارد در حالیکه اسلام حقیقت و خیر محض را خدا میداند. به عبارتی از سینما به عنوان ابزاری استفاده می کنند تا زاویه دید انسان را روز به روز بیشتر به سمت تفکر خود بکشانند. فیلمهای متعددی هستند که در این راستا قرار میگیرند سریال «لاست» از نمونههای بارزی است که طرفداران بسیاری هم در ایران پیدا کرده است.
آناهیتا فیلمی است که میتواند در برابر چنین نگره ای قرار بگیرد. جایگاه آناهیتا به عنوان فیلمی که یک داستان واقعی را درون مایه خود قرار داده تا از طریق آن مفاهیم مورد نظرش را پیرامون مفاهیم متافیزیکی در دنیای انسان معاصر مطرح کند قابل تامل است ولی فیلم نتوانسته است مضمون اصلی را به مخاطب منتقل کند. این ناتوانی در عدم انتقال به چند مورد خاص بستگی دارد که یکی از آنها تاکید اندک فیلمساز بر روی مضمون اصلی فیلم است. داستان فرعی در جهت تقویت داستان اصلی است نه اینکه مخاطب را دچار سردرگمی کند. فیلمساز در این اثر لازم بود که چنین جریان فکری را در سراسر فیلم بگستراند و داستان را بهانهای برای اندیشهاش بکند در حالی که بر عکس عمل کرده است.
زمانیکه جایزه خورشید در استخر میافتد متوجه یک نمادپردازی می شویم که مادیات و مفاهیم ماتریالیستی در وجود انسان که بخش بیشترش را آب فراگرفته است حضور دارد و از طرفی این جایزه مربوط به پژوهشهایی است که در راستای تشخیص تاثیر بافت و ساختار آب بر روی روح و روان انسان میباشد. فیلمساز لازم بود که به جای پرداختن به حاشیه ها و به عبارتی جذب مخاطب به وسیله عناصر کلیشهای، بر روی این مفاهیم متمرکز میشد تا هم مخاطب را با فیلمی متفاوت روبهرو کند و هم مضمون اصلیاش را بهتر منتقل سازد.
سینمای ایران در این دوره همواره درگیر چالشهای بزرگی بوده است که یکی از اینها نداشتن داستان و قصههای بدیع و به قولی صاحب اندیشه است اکنون که آناهیتا برخوردار از مضمونی متفاوت و در عین حال دغدغه ساز در حوزههایی همچون الهیات و مسائل معنوی میباشد به وسیله پرداخت نادرست از منظر فیلمنامه و دیگر عوامل تکنیکی سینمایی، به بیراهه میرود و در نهایت اثری در سطح پایین باقی میماند. آب در مفاهیم روانکاوی به ناخودآگاه بشری ارجاع میدهد و از طرفی دیگر الهه آب و باروری را یادآور میشود که هردوی اینها در فیلم کنار گذاشته شدهاند. بشر امروزی هنوز نتوانسته است تعریف دقیقی از مفاهیمی همچون نیکی و بدی ارائه بدهد و همچنین نتوانسته است به روشنی تشخیص بدهد که نیکی و بدی در درون انسان قرار دارد و یا شرایط پیرامون او تعین کننده آن هستند.
پژوهشی که در این راستا انجام شده است نشان می دهد که بشر هم توان این را دارد که به موجودی والا و خیر بدل شود و هم برعکس. همچنانکه در قرآن نیز سخن بر سر جایگاه انسان در بالاتر از فرشتگان و یا پایینتر از چهارپایان هست. انسان با فطرت پاک زاده میشود ولی این انعطاف را دارد که تحت تاثیر شرایط اطرافش قرار بگیرد. در متون اسلامی و حتی در قران نیز خواندهایم که گوشت برخی حیوانات حرام میباشد. شاید در ظاهر امر علم اثبات کرده باشد که هیچ گونه زیانی از طرف این حیوانات به بدن انسان وارد نمیشود ولی بیگمان منع آنها توسط اسلام صرفا به خاطر جنبه جسمی آن نبوده است.
همچنین دیده و یا شنیدهایم که برخی از عرفا از خوردن گوشت و یا غذای زیاد پرهیز میکنند تا بتوانند به به حنبه های روحی خود بپردازند.
فیلم آناهیتا نتوانسته است مضمونی را که از داستان اصلی الهام گرفته، موشکافانه تحلیل کند و حتی به اندازه ای ضعیف عمل کرده است که مخاطب نه تنها درگیر نمیشود بلکه اصلا متوجه مضمون نمیشود. سینمای ما به این حرکات و چنین مباحثی نیاز دارد. چنین طرحی به تنهایی میتوانست سینماها را لبریز از تماشاگر بکند و حتی نیازی به بازیگران معروف هم (به خاطر فروش بیشتر در گیشه) نداشت ولی متاسفانه تماشاگر در سینما فقط نظارهگر هدر رفتن سوژه است.
فیلمهای متعددی اجازه اکران میگیرند که نه تنها محتوایی در بر ندارند بلکه مخاطب را نیز نمیتوانند سرگرم کنند آناهیتا در این میان میتوانست جایگاه خاصی در سینمای ایران پیدا کند همچنانکه در سینمای هالیوود میبینیم که فیلمهایی با اینگونه داستانها و حتی مفاهیم دینی و مذهبی ساخته میشوند و مخاطبان استقبال میکنند چرا که مضمون اصلی را با هر شیوه که بتوانند به مخاطب منتقل میکنند و او را تحت تاثیر قرار میدهند. آناهیتا نمونهای سینمایی است که به جریانهای متافیزیکی و فلسفی به شکلی علمی نگاه میکند، بنابراین میتوانست لااقل در سینمای ایران جریانساز باشد چرا که امروزه سینمای ایران بیش از پیش به چنین آثاری نیاز دارد. آثاری که مذهب، دین و دیگر مسائل روز جهان در آن واکاوی شود.
اسدالله غلامعلی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران تهران انتخابات عراق دانشگاه تهران رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی دولت دولت سیزدهم روز معلم نیکا شاکرمی مجلس
سیل آتش سوزی هواشناسی شهرداری تهران آموزش و پرورش یسنا پلیس قوه قضاییه فضای مجازی معلم زلزله سلامت
قیمت خودرو تورم سهام عدالت قیمت طلا سازمان هواشناسی خودرو بازار خودرو قیمت دلار قیمت سکه ایران خودرو بانک مرکزی حقوق بازنشستگان
مهران غفوریان ساواک موسیقی تلویزیون سریال عمو پورنگ سینمای ایران تبلیغات نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی عفاف و حجاب سینما
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه حماس انگلیس نوار غزه اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس سپاهان آتیلا حجازی باشگاه استقلال علی خطیر لیگ برتر بازی لیگ برتر ایران تراکتور رئال مادرید
اپل هوش مصنوعی فناوری آیفون گوگل ناسا مدیران خودرو تلفن همراه
خواب طب سنتی کبد چرب فشار خون بیماری قلبی