سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

تنش و سایش در روابط ایران با مصر و عربستان


تنش و سایش در روابط ایران با مصر و عربستان

اظهارت اخیر احمد ابوالغیظ, وزیر امور خارجه مصر که برنامه هسته ای ایران را منشاء نگرانی دانسته و رویکردهای منطقه ای ایران را در تعامل با کشورهای عربی تشنج زا اعلام کرده بود, اگر چه با پاسخ همتای ایرانی اش مواجه شد, اما بار دیگر پس از قطع برنامه های شبکه العالم در ماه گذشته روابط دو کشور را متشنج کرد

اظهارت اخیر احمد ابوالغیظ، وزیر امور خارجه مصر که برنامه هسته‌ای ایران را منشاء نگرانی دانسته و رویکردهای منطقه‌ای ایران را در تعامل با کشورهای عربی تشنج زا اعلام کرده بود، اگر چه با پاسخ همتای ایرانی اش مواجه شد، اما بار دیگر پس از قطع برنامه‌های شبکه العالم در ماه گذشته روابط دو کشور را متشنج کرد.

منوچهر متکی در پاسخ گفت: بعید می‌دانم این اظهارات غیر مستند به صورت واقعی از جانب مقامات مصری مطرح شده باشد، زیرا به حقوق اعضای متعهد انرژی اتمی آگاهی کافی دارند و در اجلاس اخیر شورای حکام، در احترام به حقوق اعضای متعهد، موضع واقع بینانه تری نسبت به دیگران ثبت کرده‌اند.

البته متکی تنها به این اظهارنظر اکتفا نکرد و به مقامات مصری توصیه‌ای هم داشت. وی افزود: توصیه می‌کنیم دوستان مصری قدری در طرح اظهارات خویش تأمل حقوقی کنند، چرا که این‌گونه مواضع در خدمت منافع کشورهای اسلامی و عربی نیست .

با این همه و مانند جنجال بر سر قطع برنامه‌های شبکه العالم این بار هم تنها مصر طرف حساب این موضعگیری نبود، بلکه عربستان هم پای دیگر این ماجرا بود. سعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان هم با انتقاد از برنامه هسته‌ای ایران گفته بود که نباید به ایرانیان اجازه داد تا از سلاح اتمی برخوردار شوند. اگر چه متکی این بار هم اظهار کرد ما مایل نیستیم به این اظهارات که با اغراض نامشخص مطرح می‌شود، خود را مشغول کنیم، اما این سخن رد و بد کردن‌ها و اظهارنظرهای هماهنگ مصر و عربستان بار دیگر تنش ایرانی عربی را در پهنه ماتریس تحولات منطقه‌ای پس از رویدادهای اخیر فعال کرد، تنشی که قدمتی به درازای روابط ایران با عربستان و مصر دارد و بسترساز انگاره‌های پیدا و پنهان در بطن روابط دوجانبه و چندجانبه شده است.

اما در این میان سفر علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی به مصر و دیدارش با حسنی مبارک، رئیس‌جمهور مصر در حاشیه نشست روسای بین‌المجالس اسلامی شکل گرفت و به عالی‌ترین حضور یک مقام ایرانی در مصر پس از انقلاب اسلامی و ۲۸ سال پس از قطع روابط دیپلماتیک میان تهران و قاهره تبدیل شد تا از غبارهای متراکم این تنش بکاهد.

● روابط با چراغ سبز آمریکا

اگر چه پیش از این عمرو موسی، دبیر کل اتحادیه عرب و وزیر امور خارجه پیشین مصر در اظهاراتی از پیشرفت محسوس در مناسبات کشورهای عربی با ایران و قاهره با تهران از دوره زمانی آینده نزدیک خبر داده بود، اما مصر و عربستان به‌عنوان بازیگران شاخص منطقه سعی دارند با ایران از منظر دیپلماتیک رابطه بیشتری داشته باشند، رابطه‌ای که به اعتقاد بسیاری با چراغ سبز ایالات متحده صورت می‌گیرد. حضور هیات دیپلماتیک مصری در تهران به ریاست معاون وزیر امور خارجه این کشور، دعوت از محمود احمدی‌نژاد برای کنفرانس سران شورای همکاری خلیج فارس و دعوت پادشاه عربستان از رئیس‌جمهور ایران برای شرکت در مناسک حج که همگی در نوع خود برای اولین بار پس از روابط سرد دو طرف پس از انقلاب اسلامی ایران صورت می‌گیرد، در ادامه همان چراغ سبزهای متعددی است که از واشنگتن به ریاض و قاهره نشان داده می‌شود.

اختلاف ایران با مصر و عربستان، عمدتا بر سر موضوع فلسطین و چیدمان قدرت در منطقه خاورمیانه استعربستان بر این باور است که در طول چند سال اخیر هر گونه عادی شدن روابط ایران با مصر و ایالات متحده، منافع و مصالح راهبردی این کشور را در منطقه به خطر خواهد انداخت. ایران در یمن، عراق و سوریه و لبنان و شرق شیعه‌نشین عربستان، نفوذ و جایگاه ویژه‌ای دارد؛ جایگاهی که موجب نگرانی عربستان و کاهش نفوذ سنتی این کشور در منطقه را فراهم کرده است. البته در آن طرف هم مصر مانند عربستان از مربع ایران، ترکیه، سوریه و عراق به دلایل قابل فهمی نگران است. اعراب هراس دارند که ایالات متحده بدون هماهنگی با آنان با ایران وارد مذاکره شود. کشورهای عربی از آن بیم دارند که باراک اوباما در مقابل ایران از خود سرسختی نشان ندهد و به جیمی کارتر دوم در تعامل با ایران بدل شود. کشورهای عربی خواهان تاثیرگذاری بر روند گفت‌گوهای آمریکا با ایران هستند. البته هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا به کشورهای عرب حوزه خلیج فارس اطمینان داد که آمریکا سیاست خود در قبال ایران را با آنان تنظیم خواهد کرد.

● بازی چند سر برد برای طرفین

اگر چه ایران با حمایت از حماس و حزب الله و پرونده هسته‌ای با تهدیدات بین‌المللی مواجه است، ولی باید دانست این تهدیدات قدمتی به درازای ۳ دهه داشته و علاوه بر آن هم، خاستگاه ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی از ایران کشوری ساخته که نقشی مانا و پویا را به عنوان حلقه ارتباطی آب‌های سرد و گرم، آسیای میانه و اقیانوس هند و آسیا و اروپا داشته باشد.

همین محوریت ایران در ماتریس اتصالی جهان حتی به اذعان مراکز و محافل سیاسی و امنیتی غرب قدرت مسلط را نصیب ایران کرده است؛ قدرتی که با تسلط بر آبراهه خلیج فارس دریچه عبور شریان حیاتی دنیا؛ ایران را به قول ساموئل هانتینگتون، مرکز دنیا ساخته است. این عرصه بازیگری را وقتی به عرصه خزری ایران نیز پیوند بزنیم، آن‌گاه جایگاه نقش آفرینی تهران غیرقابل چشم‌پوشی است. امنیت پایدار مردم‌سالار و جاذبه‌های فرهنگی در کنار توانمندی‌های دفاعی و پیشرفت‌های خیره‌کننده نظامی و علمی، دیگر کاتالیزورهایی هستند که به درهم‌تنیدگی این شرایط کمک می‌کند. ترجمه چنین انگاره‌هایی مصر را به این نتیجه می‌رساند که برخلاف عربستان موانع و مزاحمت‌های عادی سازی روابط با ایران چندان سخت و ناگسستنی نیستند.

● موانعی عمیق‌تر از مشکلات دوجانبه

رئیس‌جمهور در کنفرانس خبری اردیبهشت ماه ۲ سال پیش در پاسخ به پرسش خبرنگار الاهرام مصر که درباره عادی سازی روابط ایران و مصر پرسید، گفت: با صراحت اعلام می‌کنم امروز ما به طور قاطع در پی تجدید رابطه با مصر هستیم که اگر دولت مصر اعلام آمادگی کند تا پایان وقت اداری امروز، سفارت ایران را در قاهره برپا خواهیم کرد. این اظهارنظر احمدی‌نژاد چندی بعد با پالس‌های مثبت از سوی مصری‌ها پاسخ داده شد. احمد ابوالغیط، وزیر امور خارجه مصر گفت: مساله‌ای که در این میان وجود دارد درک نادرست از ماهیت مناسبات مصر و ایران است. حال آن که خود من، سال گذشته در قالب نشست کشورهای همسایه عراق به ایران آمدم و چندی پیش نیز معاون من به تهران سفر کرد.

این اظهارنظرها در مورد آمادگی برای راه‌اندازی سفارت ۲ کشور و مبادله سفیر و تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی، این امید به وجود آمد که تیرگی روابط ۳ دهه‌ای دو کشور پایان یابد، اما چند ماه بعد و با حمله اسرائیل به غزه بار دیگر همه چیز به هم ریخت.

حمایت ایران از حماس و مصر از تشکیلات خودگردان که باز فضا را برای اتهام زنی دوجانبه باز گذاشت بار دیگر ابرهای تیره را برای آسمان روابط دو کشور نمایان کرد. در ادامه ساخت فیلم اعدام فرعون در ایران و امام خون در مصر بر حجم تنش‌ها افزود تا همچنان رویای روابط گسسته دو کشور تعبیری خوش نیابد.

روابط ایران و مصر از سال ۱۹۷۹ قطع شد و تاکنون مناسبات سیاسی دو کشور در حالتی از رکود سیاسی به سر می‌بردبا این همه، باید در نظر داشت که مشکلات تراکم یافته دو کشور تنها بر سر یک خیابان خالد اسلامبولی در تهران و یک خیابان محمدرضا پهلوی در قاهره یا حتی ساخت یک فیلم نیست، چراکه اصولاً اگر عزم راسخی در دیپلماسی گشایش دو کشور باشد، برداشتن یک نام از روی یک خیابان کاری سخت و دشوار نیست. چنانچه وزیر امور خارجه مصر هم بر این دیدگاه است که مشکل روابط ریشه‌های جدایی از آن دارد.

احمد ابوالغیظ درباره موانع از سرگیری روابط مصر با ایران بر این باور است که مناسبات سیاسی میان دو طرف وجود دارد: مناسبات دو کشور هم به عهده کسی به نام حافظ منافع نیست، بلکه به ریاست سفیر و فرستاده‌های ما در تهران است. پرچم دو کشور در بالای ساختمان آنها در تهران و قاهره برافراشته است؛ ولی اگر از من بپرسید چرا رسما این روابط از سر گرفته نمی‌شود؟ من پاسخ خواهم داد که کار نیاز به بحث و گفتگو درباره موضوع‌های مشخصی دارد و ما هنوز با برادران ایرانی خود درباره این موضوع‌ها به توافق نرسیده‌ایم. این عدم توافق بر سر موضوعات دوجانبه که ابوالغیظ از آن نام می‌برد تنگناهای تعاملاتی را سبب شده که عمق اختلافات را تشدید کرده است. وقوع دو جنگ ۳۳ روزه در لبنان و ۲۲ روزه در غزه تا حدودی چینش مولفه‌های دیپلماتیک را در منطقه ملتهب خاورمیانه به هم ریخت. شکست همپیمانان مصر و عربستان یعنی اسرائیل و تشکیلات خودگردان در دو نبرد اخیر به نوعی موضع ایران و جبهه مقاومت را در منطقه ارتقا داد.

بر این مبنا، اظهارنظرهای ابوالغیظ اینجا قابل رمز گشایی است، جایی که دو طرف به یک مصالحه بر سر حماس و حزب‌الله و در یک نگاه کلی‌تر جبهه مقاومت دست یابند. مصالحه‌ای که از جانب جبهه سازش عربی به رهبری مصر و عربستان راهبرد حذف یا حداقل به حاشیه راندن مقاومت عربی و اسلامی و حماس و حزب‌الله را جستجو می‌کند در تقابل آشکار با مانیفست راهبردی جمهوری اسلامی ایران قرار داد. از این رو تا وقتی هر یک از رووس این مثلث بر دیدگاه خود استوار باشند این تنش و اصطکاک ادامه خواهد یافت.

● رقابت بر سر هژمونی منطقه‌ای

روابط ۳ جانبه ایران، عربستان و مصر طی سال‌های اخیر همواره تحت تاثیر سیادت منطقه‌ای بوده است، روابطی که به تعبیری دو جانبه هم تفسیر می‌شود، در یک سو ایران و در سوی دیگر مصر و عربستان. انتخابات شوراهای استانی در عراق، درگیری‌های دولت یمن با شیعیان الحوثی، ۳ جزیره ایرانی تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی در خلیج فارس، قطع یکجانبه روابط دیپلماتیک مراکش با ایران، پرونده هسته‌ای ایران و دیگر مسائل تنش‌زای ریز و درشت دیگر محملی را فراهم آورده یا مصر یا عربستان دست به یارگیری زده و مبادرت به تشکیل یک جبهه واحد علیه ایران کنند. این جبهه تلاش داشته و دارد تا فضای اتهام زنی را همسو با دیگر رسانه‌های فرامنطقه‌ای علیه ایران تقویت کند. البته در کشورهای عربستان‌سعودی و مصر فضای بی ‌اعتمادی و ایران ستیزی بسیار گسترده است.

سعود ‌الفیصل، وزیر امورخارجه عربستان سعودی خواهان آن شد که کشورهای غیرعربی در امور عراق، لبنان و فلسطین دخالت نکنند. در ادامه ماجرای بحرین هم حسنی مبارک، رئیس‌جمهور مصر اعلام کرد این کشور آماده حمایت نظامی از بحرین است. مواضع مشترکی که دو کشور در بحران یمن هماهنگ و همسو با یکدیگر بروز دادند. با این همه باید در نظر داشت که با وجود نگرانی‌های گاه و بیگاهی که از سوی کشورهای سنتی عربی درباره ایران بروز داده می‌شود، این کشورها دچار یک دوگانگی یا چندگانگی در مواجهه با ایران هستند. به تعبیری حداقل در واکنش‌های خود نسبت به ایران هماهنگ و همسو به نظر نمی‌رسند. ناهماهنگی که ریشه در نداشتن یک موضع و راهبردی مشخص و واحد در قبال جمهوری اسلامی ایران دارد.

با این همه باید در نظر داشت که روابط ایران و مصر از سال ۱۹۷۹ قطع شد و از آن پس تاکنون مناسبات سیاسی این دو کشور در حالتی از رکود سیاسی و سردی دیپلماتیک به سر می‌برد. با این حال در طول روابط معاصر ایران و مصر روابط دو کشور تاکنون دو بار گسسته شده است که هر دو بار هم بر سر مساله فلسطین بوده است. یک بار پیش از انقلاب اسلامی ایران به ‌دلیل روابط ایران و اسرائیل، روابط دو کشور از سوی عبدالناصر، رهبر مصر قطع شد و بار دیگر پس از انقلاب اسلامی ایران به ‌دلیل امضای معاهده کمپ دیوید (صلح مصر و اسرائیل) توسط انور سادات، روابط دو کشور از سوی امام خمینی، رهبر ایران قطع شد. بازخوانی این دو پرونده هم نشان می‌دهد که چرایی و چیستی اختلافات دوجانبه کمتر بر سر قطع روابط سنگینی کرده است، مساله‌ای که در مورد عربستان هم با اندکی اغماض مصداق دارد.

به واقع می‌توان گفت اصولاً اختلاف ایران با مصر و عربستان روابط دوجانبه و یا چند جانبه نیست، بلکه بر سر موضوع فلسطین و چیدمان قدرت در منطقه خاورمیانه است.

ارسلان مرشدی