جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

انسان مدرن در جستجوی چیست


انسان مدرن در جستجوی چیست

انسان مدرن هر روز که می گذرد در خود بیشتر احساس ناراحتی می کند, آرام و قرار ندارد, پژمرده و افسرده است, اما علت این بی قراری و پژمردگی را نمی داند چرا که همه چیز و همه وسایل زندگی برایش مهیاست اما در عین حال از زندگی خشنود نیست

انسان مدرن هر روز که می گذرد در خود بیشتر احساس ناراحتی می کند، آرام و قرار ندارد، پژمرده و افسرده است، اما علت این بی قراری و پژمردگی را نمی داند! چرا که همه چیز و همه وسایل زندگی برایش مهیاست اما در عین حال از زندگی خشنود نیست.

براستی انسان مدرن در جستجوی چیست؟

در این نوشتار سعی داریم به این سئوال پاسخ دهیم.

● وضعیت انسان مدرن

انسان مدرن، اطمینان خود را نسبت به همنوعانش از دست داده و با تکیه بر دانش و تکنولوژی، تنها امنیت مادی، رفاه همگانی و منفعت طلبی را آرمان خود قرار داده است. وضعیت انسان معاصر به گونه ای است که گویی روی قله ای ایستاده و خود را کاملا جدا از جهان می پندارد. او خود را در نقطه اوج و کمال می بیند و نسبت به گذشته و تاریخ احساس بی نیازی می کند.

از نگاه انسان مدرن، گذشته، متروک و منزوی شده است. همین غرور فریبنده باعث شده که او از دین و باورهای خود فاصله بگیرد و تنها به آرمانهایی چون توسعه تکنولوژی و تضمین منافع مادی بیندیشد. اما وقوع تحولاتی چون احساس پوچی از درون و بروز خشونتها و جنگهای بزرگ در بیرون، موجب شده که این انسان، امنیت خود را از دست بدهد و به دیده تردید به همه چیز بنگرد.

انسان معاصر علیرغم اینکه مسیر تمدن و پیشرفت را به سرعت طی می کند، خصیصه آشکار او، اضطراب و نا امنی است. با آنکه او در شرایط رفاهی و حقوقی بهتری زندگی می کند، احساس بی هویتی و تهی بودن دارد.

در دهه های اخیر، با وارد شدن دین به برخی عرصه های زندگی بشر و توجه به اخلاق و معنویت، خود شیفتگی انسان کاهش یافت و او پی برد که برای بدست آوردن آزادی مطلق، مرزهای اخلاقی را نادیده گرفته و به ارزشهای پایدار زندگی پشت کرده است. اما این خصوصیت کلی انسانها است که پس از تجربه آزمون و خظا، درصدد رفع خطاهای خویش برمی آیند. به این ترتیب در جهان جدید، انسان امنیت و آرامش را توام با استقلال و بها دادن به شخصیت خود می خواهد. به معنای دیگر، انسان جدید دو نیاز قوی و اصیل را فرا روی خویش می بیند: نیاز به آرامش و اطمینان و نیاز به شناخت جایگاه و هویت خویش.

انسانهای کنونی می خواهند درباره همه چیز و همه کس از نو اندیشه کنند. تامل انسان در مقولاتی چون هستی و هدف خلقت، اوضاع کنونی بشر و آینده او، دلایلی بر دغدغه وی برای رهایی از بحران هویتی است.

انسان مدرن تا حدود زیادی توجهش را از امور مادی ظاهری، به تحولات درونی خود معطوف کرده است. این گرایش نشان می دهد که انسان چیزی از زندگی باطنی خود انتظار دارد که نمی تواند آن را از دنیای بیرونی دریافت کند. او در جستجوی معنا و مفهوم زندگی است.

انسان معاصر، برای رهایی از این وضعیت می خواهد راهی بیابد. اما گرایش او به مادیات و انبوه خواسته های نفسانی، از مقاومت او دربرابر مصائب می کاهد.

در هرصورت ، آدمی موجودی آرمان خواه و نیکی طلب است و هنوز هم به گونه ای ناخود آگاه، مجذوب حقایق و واقعیتها می شود. در این میان، او نیازمند مرجع و منبعی است که خواسته های معنوی او را به رسمیت بشناسد و به آن جهت دهد. این وظیفه ای است که ادیان باید به آن بپردازند.

دین مبین اسلام در در رهنمودهای خود، انسان را از بی هویتی می رهانند و ذهن پرسشگر او را درباره اینکه چه هست، برای چه آفریده شده و به کجا می رود، به نقطه ای مطمئن هدایت می کنند؛ این نقطه مطمئن «ایمان» است که در ادامه به آن می پردازیم:

ایمان چیست؟

وقتی از تولستوی، فیلسوف معروف روسی پرسیدند ایمان چیست؟ گفت: « ایمان همان چیزی است که انسان با آن زندگی می کند. سرمایه زندگی است.»

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: « ... ولی خداوند ایمان را برای شما دوست داشتنی گردانید و آن را در دلهای شما بیاراست ... » (آیه ۷ سوره حجرات)

آری، ایمان، نیرویی معنوی و تاثیرگذار است که بشر را با خداوند یکتا و حکیم پیوند می دهد و انسان با خواست قلبی و اختیار خود ، آن را بر می گزیند.

اصل ایمان به خدا، با سرشت آدمی آمیخته است. عشق به آفریننده ، در نهانخانه دل و جان هر انسانی وجود دارد. هنگامی که چشمه محبت خدا در نهاد انسان بجوشد، باب عبادت و راز و نیایش با او گشوده می شود و زندگی معنای بهتری می یابد.

خداوند ایمان و راه خدا را به نور تشبیه می کند؛ « فالذین آمنوا به و عزروه و نصروه و اتبعوا النور الذی انزل معه اولئک هم المفلحون؛ آنها که ایمان به پیامبر آوردند و او را گرامی داشتند و یاری کردند و از نوری که بر او نازل شده است پیروی کردند آنها رستگارانند» (اعراف - ۱۵۷)

در کتاب « لذات فلسفه» آمده است:« ایمان یک امر طبیعی است و مستقیما زاده نیازمندیهای درونی و احساساتی ماست. دین را یک قرن زیر فشار بگذارید و بعد فشار را کم کنید،‌ ببینید چطور دوباره به سرعت سر بر می آورد.»

در حدیثی از پیامبر (ص) نیز می خوانیم:« الایمان نصفان: نصف صبر ، و نصف شکر؛ ایمان دو نیمه است، نیمی از آن صبر و نیمی از آن شکر است.»

● آثار ایمان بر زندگی انسان

ایمان، انسان را نسبت به نظام هستی و قوانین حاکم بر آفرینش خوشبین می سازد. براثر ایمان ، فرد به بصیرت می رسد و مسیر آینده را روشن می بیند . انسان با ایمان ، همچون کوه روحیه ای محکم و استوار دارد. ایمان از انسان ، موجودی مقاوم می سازد که دربرابر سختیها و ناملایمات از پای در نمی آید.

تاثیر ایمان بر فرد بگونه ای است که اندیشه و رفتار و کردار او را متحول می سازد و مفید بودن انسان برای دیگران، از نشانه های این تحول است. ایمان به خدا ،‌ دوستی با بندگان خدا را نیز به همراه دارد. انسان با ایمان، علاوه بر عشق به خداوند، جلوه های آفرینش او را نیز تحسین می کند و دوست می دارد. پس فرد با ایمان برای جلب حشنودی خداوند ،‌ به انسانها که از مظاهر عالی آفرینش خدا هستند، محبت می ورزد و برای آنها سودمند است. این ابراز محبت و سودمندی، جاده ای است که انسان با ایمان را بیشتر به خداوند نزدیک می کند.

حضرت علی (ع) ، یاد خدا را ستون استوار دین در قلبها می نامد و آن را عامل مصونیت از پیروی از افکار شیطانی می داند و از انسانها دعوت می کند که نور ایمان را در دلشان بیفروزند.

آن حضرت در جایی دیگر هم می فرماید: «خداوند ذکر خودش و یاد خودش‏ را مایه جلا و روشنی دلها قرار داده ، به این وسیله گوش، باز و چشم، بینا و دل، مطیع و آرام می‏گردد.»

در ادامه نیز به برخی دیگر از آثار مهم ایمان در زندگی انسان ها اشاره ای کوتاه داریم:

۱) ایمان پشتوانه اخلاق است

زیربنای‌ همه‌ اصول‌اخلاقی‌ و منطقی‌ و در کل‌ مبنای‌ همه‌ معنویات‌،ایمان‌ و اعتقاد به‌ خداست‌. اساسا اخلاق‌ انتخاب‌رفتاری‌ درست‌ یا خوب‌ در رابطه‌ شما با دیگران‌است‌ و شما زمانی‌ از فضیلت‌ بهره‌مند خواهید شدکه‌ از خود محوری‌ فراتر روید و بفهمید و بپذیریدکه‌ جهان‌ همیشه‌ شرایطی‌ را خلق‌ می‌کند که‌ هرشخصی‌ را به‌ راه‌ حقیقی‌ خود هدایت‌ می‌کند واینکه‌ همه‌ چیز معلول‌ اراده‌ خداوند و بخشی‌ از نقشه‌ الهی‌ و کاملا هدفمند می‌باشد.

۲) ایمان موجب سلامتی جسم و روح است

از نگاه دین، کسی که ایمان را اختیار می کند، همسو و هماهنگ با جهان هستی است. لذا ، نخستین اثر ایمان، همبستگی با جهان و احساس امنیت و آرامش در نهاد آدمی است.

مهم‏ترین اثر فردی ایمان در زندگی این جهانی انسان، ایجاد آرامش روحی و روانی است که خود تأثیر عجیبی در دیگر امور زندگی انسانی دارد.

سلامتی‌ جسم‌ و روح‌ ما به‌ ایمان‌ بستگی‌دارد. آدم‌ باایمان‌ روحی‌ مطمئن‌تر و اعصابی‌آرام‌تر و قلبی‌ سالم‌تر دارد، زیرا همیشه‌ به‌ آنچه‌دارد قانع‌ است‌ و در همه‌ حال‌ متشکر و قدردان‌موهبت‌های‌ الهی‌ می‌باشد. قلبش‌ سرشار از عشق‌ ومحبت‌ است‌ و به‌ همین‌ دلیل‌ هرگز کینه‌ به‌ دل‌نمی‌گیرد و رنجش‌ها و کدورت‌ها را به‌دورمی‌ریزد. به‌ کسی‌ حسادت‌ نمی‌کند و از موفقیت‌همه‌ خوشحال‌ می‌شود. او می‌داند که‌ خداوندحاکم‌ و مسلط بر امور است‌، بنابراین‌ براو توکل‌می‌کند و به‌ خوشبختی‌ واقعی‌ دست‌ پیدا می‌کند.

امام علی (ع) در این باره می فرماید:« ایمان دوای بیماری روحی و شفای امراض جسمانی شماست.»(نهج البلاغه ، خطبه، ۱۸۹ ).

۳) ایمان عزت نفس را تقویت می کند

عزت‌ نفس‌ احساسی‌ ارزشمند وروبه‌رو شدن‌ با سختی‌های‌ زندگی‌ است‌. احساسی‌ که‌ به‌ ما همت‌ و اراده‌ می‌دهد که‌ باتوسل‌ برآن‌ برسستی‌ و کاهلی‌ حاکم‌ بر جسم‌خویش‌ چیره‌ شده‌ و بتوانیم‌ اقداماتی‌ را که‌ضرورتش‌ را احساس‌ می‌کنیم‌ با جدیت‌ و قاطعیت‌به‌ مرحله‌ اجرا بگذاریم‌.

ایمان مذهبی، ضرورت زندگی انسان بشمار می رود . انسان بدون داشتن آرمان و ایمان، یا بصورت موجودی خود خواه در می آید که درگیر منافع فردی خویش است و یا موجودی سرگردان است که هدف خویش را در زندگی گم کرده و راه را نمی شناسد.

۴) ایمان، انسان را بر نفس خویش مسلط می کند

به‌ کمک‌ ایمان‌ می‌توانیم‌ برنفس‌ خودتسلط کامل‌ داشته‌ باشیم‌، درآن‌ صورت‌ می‌توانیم‌همه‌ کارها را با درنظرگرفتن‌ معیارهای‌ عقلی‌ وارزش‌های‌ اخلاقی‌ انجام‌ دهیم‌، یعنی‌ قبل‌ ازانجام‌ هر کاری‌ خوب‌ فکر کنیم‌، آثار و نتایج‌ آن‌ رادر نظر بگیریم‌ و سپس‌ اقدام‌ کنیم‌.

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: مرحبا به مردمی که مبارزه و جهاد کوچک را انجام دادند و جهاد بزرگ به عهده آنها باقی است. ( کافی ، ج ۵ ، ص ۱۲). از همین معنی حکایت می‏کند، ولی چیزی که قادر است‏ انسان را بر طبیعت خود مسلط کند و آن را رام کند، دین و ایمان است.

۵) ایمان برابری و برادری ایجاد می کند

ایمان به خالق هستی، در جامعه اسلامی ، برابری و برادری ایجاد می کند. ایمان به خدای یکتا، تمامی امتیازات پوشالی را در هم می ریزد، همه انسان ها را بنده یک خدا و همه را در برابر قانون یکسان می داند.

با یاد خدا و حاکمیّت قانون الهی بر دلها، مصالح جامعه در اولویّت قرار می گیرد.

فدا کردن مصالح فردی به خاطر جامعه، زمانی می تواند منطقی باشد که انسان باور کند این فدا شدن ها به هدر نمی رود و خداوند جبران می کند و این باور در سایه ایمان به خدا به دست می آید.

ایمان به خدا همبستگی ملّت ها را به دنبال دارد. بهترین وسیله همبستگی ملّت ها، ایمان به خداست ، همان گونه که بهترین اهرم فشار بر طاغوت ها ایمان و توحید است.

۶) شخص با ایمان، با عشق و دلگرمی زندگی می کند

احساس عشق ودلگرمی می کند. کسی که می داند تمام کارهای او زیر نظر است وهیچ عملی نابود نمی شود وخریدار تلاش او خداست ، آن هم با قیمت بهشت و رضوان الهی ، و حتّی گاهی بدون تلاش او وتنها به خاطر حسن نیّت ، به او اجر و پاداش مرحمت می کند; چنین شخصی با عشق و دلگرمی زندگی می کند.

همه کارهایش را برای خدا انجام می دهد و در فکر خودنمایی و ریاکاری نیست . از حیله و حقّه بازی دوری می کند. زیرا کسی که خود را در محضر خدا و خدا را شاهد اعمال خود می داند، نمی تواند اهل مکر و حیله باشد.

۷) ایمان بهترین سرمایه زندگی است

ایمان بهترین سرمایه زندگی است ؛ کریم از ایمان به خدا و پیغمبر (ص) به عنوان تجارت و سرمایه یاد کرده است ؛

«یا أیها الذین آمنوا هل أدلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب ألیم* تؤمنون بالله و رسوله؛ آیا شما را به یک تجارت و بازرگانی که شما را از شکنجه‏های دردناک‏ نجات می‏دهد راهنمایی کنم؟ آن این است که به خدا و پیغمبر او ایمان‏ بیاورید.» (آیات ۱۰-۱۱ سوره صف)

۸) ایمان زیر بنای هر اندیشه معنوی است

زیر بنای هر اندیشه معنوی، ایمان به خداست ؛ آدمی باید دلیلی داشته باشد که رضایت به یک‏ محرومیت بدهد، آنگاه رضایت می‏دهد که محرومیت را محرومیت نداند، این‏ جهت آنگاه میسر است که به ارزش معنویت پی برده و لذت آن را چشیده‏ باشد.

علاوه بر موارد بالا ، از دیگر آثار ایمان در زندگی انسان می تواند موارد زیر را هم برشمرد:

جلوگیری از آفات و بلیّات، سلامت جسم و جان، تعدیل غرایز، ایجاد بهجت و انبساط، پرهیز از گناه، پیراستگی اخلاقی، استقامت و پایداری، احساس عشق و امیدواری، کسب حمایت و یاری خداوند و روزی شایسته، ضامن اجرای قوانین اجتماعی، انطباق با محیط، امنیت اجتماعی، نزول برکات آسمانی، تأثیر در امور اقتصادی و نظامی و … اشاره کرد.

● از نشانه های مردان و زنان با ایمان

خداوند متعال در مورد نشانه های مردان و زنان با ایمان می فرماید: «مردان و زنان با ایمان دوست و ولی و یار و یاور یکدیگرند» (والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض )، «آنها مردم را به نیکی ها دعوت می کنند» (یامرون بالمعروف )، «مردم را از زشتیها و بدیها و منکرات باز می دارند» ( و ینهون عن المنکر ).

آنها به عکس منافقان که خدا را فراموش کرده اند نماز را بر پا می دارند و به یاد خدا هستند و با یاد و ذکر او، دل را روشن، وعقل را بیدار و آگاه می دارند (و یقیمون الصلوة )، آنها بر خلاف منافقان که افرادی ممسک و بخیل هستند بخشی ازاموال خویش را در راه خدا، و حمایت خلق خدا، و به بازسازی جامعه، انفاق می نمایند و زکات اموال خویش را می پردازند (و یؤتون الزکوة ). منافقان فاسقند و سرکش، و خارج از تحت فرمان حق، اما مؤمنان اطاعت فرمان خدا و پیامبر او می کنند (و یطیعون الله و رسوله ). سپس می فرماید:« خداوند آنها را به زودی مشمول رحمت خویش می گرداند» ( اولئک سیرحمهم الله ).

● سخن پایانی

از آنچه گفتیم چنین برمی آید اگر انسان به یگانه حقیقتی که با ایمان به او و یاد او دلها آرام می‏گیرد، بپیوندد، به همه کمالات دست می یابد؛ « بدان که‏ تنها با ذکر خدا و یاد خداست که جان آرام می‏گیرد و قلب احساس آسایش‏ می‏کند.»

علیرضا تاجریان