دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مهارت ارتباطی مهم ترین گام عملی تربیت
بدون شک بخش مهمی از زندگی هر انسانی را ارتباطات او با خانواده و اجتماع پیرامونش تشکیل می دهد؛ زندگی جمعی انسان ها بدون وجود ارتباط تقریبا بی معناست. نمی توان درباره موفقیت در زندگی اجتماعی، زندگی زناشویی و فرزندپروری صحبت کرد اما از مهارت های ارتباطی و اهمیت آن سخن نگفت. در واقع وقتی انسان از مهارت های ارتباطی آگاه و به آن مجهز باشد، می تواند بهره ای را که می خواهد از زندگی ببرد و به آنچه می خواهد برسد.
از این رو آشنایی با مهارت های زندگی، مهارت های فرزندپروری و مهارت های ارتباطی و مشکلات ارتباطی که بین والدین و فرزندان وجود دارد، یکی از مهم ترین دغدغه های کارشناسان تربیتی و مشاوران خانواده است.اما یکی از مهم ترین گام های عملی برای پیمودن مسیر تربیت صحیح یک فرزند، برقراری ارتباط موثر با وی است که معمولا خانواده ها در برقراری ارتباط با فرزندشان دچار مشکلات متعددی هستند. به عبارت دیگر مهارت های ارتباطی بخش مهمی از عملکرد یک خانواده موفق است. حتی اگر والدین به وظایف خود آگاه باشند و اصول تربیت صحیح را بدانند، اما از اهمیت مهارت های ارتباطی غافل باشند، نمی توانند در پیاده کردن اصول تربیتی موردنظر خود موفق عمل کنند. به این ترتیب طبیعی است که کسب این مهارت ها و داشتن اطلاعات و آگاهی در این باره بسیار ضروری است.
● مهارت های ارتباطی
به همین علت به سراغ دکتر نسرین امیری فوق تخصص روان پزشکی کودک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی تهران رفتیم. وی با اشاره به اهمیت مهارت های ارتباطی والدین و فرزندان می گوید: اگر بخواهیم در تربیت فرزندمان موفق باشیم، باید راه برقراری ارتباط موثر و صحیح را یاد داشته باشیم تا از این طریق بتوانیم دانسته های خود را عملی کنیم. برای باز کردن این موضوع چندین سرفصل داریم که هر یک به نوبه خود بسیار اهمیت دارد. ما در این جا به مهم ترین آن ها اشاره می کنیم.
● توجه به فرزندان
بی توجهی والدین صدمه جدی به ارتباط والدین و فرزندان می زند. این بی توجهی می تواند ناشی از عوامل خارجی یا داخلی باشد. والدینی که می خواهند فرزند خود را به شیوه صحیحی تربیت کنند، باید به او توجه بیشتری کنند و تربیت صحیح را اولویت خود قرار دهند زیرا نمی توان انتظار داشت والدینی که هرگز توجه کافی به کودک خود ندارند، شیوه های صحیح تربیتی را برای او به کار ببرند. به عنوان مثال در منزلی که تلویزیون دائم روشن است یا به علت سبک زندگی رفت و آمد بسیاری صورت می گیرد، از نظر شرایط داخلی محیط مناسبی برای تربیت صحیح فرزند به حساب نمی آید.
در چنین خانواده هایی نسبت به بچه ها بی توجهی می شود، زیرا بزرگ ترها به زعم خودشان مسائل مهم تری دارند که باید به آن ها بپردازند. یا زمانی که مادر یا پدر دچار بیماری خاص یا مشکل جدی هستند، تا زمان رفع بیماری و حل آن مشکل نسبت به نیازهای کودک بی توجه می شوند و آن را نادیده می گیرند، بنابراین حل سریع مشکلات و برطرف کردن بیماری یا معضلات می تواند راه را برای برقراری ارتباط موثر والدین و کودکان باز کند.
در مرحله بعد والدین باید یاد بگیرند شنونده خوبی باشند، باید کودک متوجه شود که ما به حرف او گوش می کنیم. در واقع یک شنونده منفعل نباشیم بلکه با حرکت سر، واکنش به گفته های او یا تکرار صحبت هایش به او بفهمانیم که با دقت به حرف های او گوش می کنیم. گاهی هم می توانیم با طرح سوال اشتیاق او را برای ادامه مکالمه بیشتر کنیم، اگر شنونده خوبی نباشیم و او متوجه شود گفته هایش اهمیتی ندارد، دیگر حرف هایش را نمی زند و به راه های دیگری متوسل می شود. هم چنین چهره و نگاه والدین باید طوری باشد که کودک متوجه آن شود. شنیده ایم که بعضی والدین از بچه ها شکایت می کنند که آن ها به حرف ما گوش نمی دهند، این مشکل در واقع به این دلیل پیش آمده است که والدین به آنها آموزش نداده اند که به حرف دیگران گوش کنند. بیشتر ایراداتی که والدین به بچه ها می گیرند و تصور می کنند ذات بچه این طور است، در واقع نکات آموزشی است که خودشان از آن غفلت کرده اند. والدین خودشان باید شنونده خوبی باشند و این مهارت را به صورت عملی به بچه یاد دهند.
● تشویق به برقراری ارتباط
وی با اشاره به عادت برخی والدین درباره انحصاری کردن مکالمه می گوید: برخی والدین عادت دارند همیشه یک طرفه حرف بزنند یعنی آن ها حرف بزنند و کودک گوش کند. کودک در چنین شرایطی از برقراری ارتباط باز می ماند چون والدین در واقع اجازه برقراری ارتباط را به او نداده اند، از طرفی بعضی کودکان بسیار منفعل هستند و حرف نمی زنند، والدین در چنین شرایطی باید کودک را تشویق کنند تا وارد ارتباط موثر با والدین و اطرافیان خود شود.
در بعضی موارد هم مشاهده می شود که بچه ها اجازه حرف زدن به دیگران را نمی دهند. والدین نیز در این جا باید به او توضیح دهند که او وقتی می تواند با دیگران ارتباط موثری داشته باشد که شنونده خوبی باشد، سکوت بین والدین و فرزندان خوشایند نیست و باید شکسته شود. بعضی کودکان عادت دارند سکوت کنند و کاری هم انجام نمی دهند. والدین نباید اجازه دهند این سکوت ادامه دار شود زیرا به خشم منتهی می شود. به عبارتی والدین هوشیار باشند که گاهی سکوت نشانه خشم فرو خورده است و او در واقع خشمگین است.پدر و مادرها هم چنین نباید درباره رفتارهای کودک پیش فرض داشته باشند و زود قضاوت کنند. به عنوان مثال پس از این که چند دقیقه کودک از مدرسه دیرتر می آید، مادر می گوید: می دانم که در خیابان با بچه ها بازی می کردی. این پیش فرض نادرست است و به ارتباط موثر بین والدین و بچه ها لطمه می زند. بهترین کار این است که سوال کنیم و پس از شنیدن ماجرا به او کمک کنیم تا مشکلش را حل کند.
● مشکلات گذشته را بازگو نکنید
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی تهران درباره یکی از اشتباهات رایج تربیتی والدین که به ارتباط والدین با آن ها لطمه می زند، می گوید: اشاره به مشکلات قبلی کودک، کمکی به حل مشکل امروز نمی کند. مثلا اگر همیشه به دلیل بازیگوشی دیر به منزل می آید به او بگوییم باز هم بازیگوشی کردی و مثل همیشه دیر آمدی. در صورتی که ممکن است او در آن روز خاص به علت دیگری دیر آمده باشد یا بهانه ای پیدا کنیم و مثلا بگوییم چرا این قدر اتاقت کثیف است تو همیشه نامرتبی، همیشه دیر می آیی و به این ترتیب مشکلات قبلی را روی هم می گذاریم و یک جا به او تحویل می دهیم. در چنین شرایطی نمی توان ارتباط موثری با کودک برقرار کرد. کودک باید از نظر روانی آرامش داشته باشد تا بتواند با والدین ارتباط خوبی برقرار کند. لازم نیست پرونده های قبلی او را باز کنیم بلکه کافی است مشکلی را که در همان لحظه به وجود آمده است مطرح و برطرف کنیم.
● به دنبال مقصر نباشید
گاهی هم والدین به محض به وجود آمدن مشکل مقصر می یابند و تصور می کنند با پیدا شدن مقصر، مشکل حل می شود، در صورتی که مقصر اصلا وجود ندارد زیرا در بیشتر موارد، مشکلات فردی و خانوادگی چند عاملی است. یافتن مقصر نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه بدآموزی بزرگی هم دارد؛ این که کودک ممکن است همیشه دنبال مقصر بگردد یا همیشه خودش را مقصر بداند که در هر دو صورت این شیوه نادرست است.نباید در مقابل کودک جبهه گیری کرد بلکه به هنگام بروز مشکل باید او را حمایت کنیم؛ به طوری که متقاعد شود ما می خواهیم به حل مشکل کمک کنیم و نه چیز دیگر. در چنین مواردی شکایت متقابل والدین و فرزندان از همدیگر نیز فایده ای ندارد.
گاهی مشاهده می شود فرزندان به محض انتقاد کردن از والدین، مورد انتقاد قرار می گیرند. این کار بی گمان به ارتباط موثر والدین و فرزندان صدمه می زند. والدین باید بدانند که ممکن است خطا کنند و این خطا را در مقابل فرزندان خود بپذیرند نه این که آن را رد کنند. به عنوان مثال اگر مادری صبحانه را دیر آماده می کند و مورد انتقاد بچه ها قرار می گیرد، نباید بگوید که مگر تو کارهایت را انجام داده ای بلکه باید بگوید تا تو فلان کار را انجام می دهی، من صبحانه را آماده می کنم.دکتر امیری با اشاره به یک عادت مخرب دیگر والدین که ذهن خوانی است، ادامه می دهد: بسیاری از والدین تصور می کنند که ذهن خوانی کار بسیار خوبی است و آن ها والدین بسیار آگاه و زرنگی هستند که می توانند ذهن خوانی کنند. در صورتی که چنین نیست، گاهی شنیده ایم پدر یا مادری به هنگام درس خواندن فرزندشان گفته اند ذهنش جای دیگر است، او درس نمی خواند. در صورتی که بهتر این است که اگر این طور تصور می کنند از او بپرسند آیا حواسش معطوف به درس است یا نه و اگر این طور نیست چرا و برای رفع مشکل بکوشند. بنابراین این نکته بسیار مهم است.
● بی احترامی و تحقیر نکنید
از سوی دیگر بی احترامی و تحقیر در مواجهه با کودکان به طور کلی باید حذف شود. این که ما وظیفه تربیت کودک را داریم، دلیل نمی شود او را تحقیر کنیم و یا به او توهین کنیم. برخی والدین تصور می کنند بدون گفتن کلمات تحقیرآمیز نمی توان کار تربیتی کرد و متاسفانه این امر بسیار رایج است، در صورتی که کودک هرگز نباید به دلیل رفتارش، هر چند نادرست، تحقیر شود. حتی به هنگام تنبیه والدین باید رفتار ناپسند او را مورد اشاره قرار دهند و بگویند که به دلیل رفتار زشتی که داشتی تنبیه می شوی و گرنه تو بچه خوبی هستی و ما دوستت داریم.
همواره باید در برخورد با بچه ها مودب باشیم زیرا در غیر این صورت نمی توانیم از آن ها انتظار ادب داشته باشیم، اما برخی والدین به ظاهر به کودک توهین نمی کنند اما با رفتار و حرکت خود او را تحقیر می کنند. پدر یا مادری را در نظر بگیرید که در مواجهه با اتاق نامرتب و کثیف کودک خود به جای این که با یک جمله از او بخواهد اتاقش را مرتب کند به طعنه می گوید به به چه اتاق تمیزی! و به این ترتیب شخصیت کودک را خرد می کند. چنین برخوردی به رابطه مثبت او با والدین لطمه می زند و راه مکالمه را می بندد. باید بدانیم که مشکلات ارتباطی باعث می شود نه دستورات والدین اجرا شود و نه روش های تربیتی موردنظر، بنابراین در فرزندپروری باید ضمن رفع مشکلات ارتباطی، مهارت های آن را یاد بگیریم تا بتوانیم ارتباط سالم، واضح و روشن با بچه ها همراه با علاقه مندی برقرار کنیم.
عظیمی مروی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست