یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

عالمان شهر اخلاق


عالمان شهر اخلاق

۸ مرداد سال ۱۳۸۶ یادآور خاطره ای تلخ برای مردم مومن ایران است و آن رحلت استاد بزرگ اخلاق و عرفان مرحوم آیت الله مشکینی رحمه الله می باشد

۸‌ مرداد سال ۱۳۸۶ یادآور خاطره‌ای تلخ برای مردم مومن ایران است و آن رحلت استاد بزرگ اخلاق و عرفان مرحوم آیت‌الله مشکینی (رحمه الله) می‌باشد. شخصیتی که از آغاز جوانی به جهاد اکبر پرداخت و در دوران انقلاب و دفاع مقدس یار همیشگی حضرت امام خمینی(ره) و بعد از امام پشتوانه ولایت فقیه بود. در این مقال با نظر به فرا رسیدن اولین سالگرد رحلت آن مرحوم به بررسی اجمالی زندگانی با برکت ایشان و اندیشه‌های آن بزرگوار می‌پردازیم.

مرحوم آیت‌الله مشکینی در سال ۱۳۰۰ هـ. ش در روستایی از توابع مشکین شهر در خانواده‌ای متدین و اهل علم به دنیا آمد. مرحوم مشکینی طی سفری که با خانواده به نجف اشرف داشت، در آنجا به همراه پدر به مکتب‌خانه می‌رفت و از همین جا جرقه اولین حضور وی در محیط درسی زده شد.

بیش از ۲ سال از اقامت وی در نجف نگذشته بود که مادرش را از دست داد، تا او به همراه پدرش به وطن بازگشت و در حالی که مشغول فراگیری مقدمات علوم دینی نزد پدر بود، پس از مدتی اندک وی را نیز از دست داد. ایشان با وجود مرارت و فقر، عزم سفر کرد و راهی حوزه علمیه اردبیل شد. مرحوم مشکینی، پس از اتمام دوره سطح در درس خارج فقه و اصول استادان مشهور حوزه‌ علمیه قم من جمله آیات عظام بروجردی و محقق داماد سال‌ها کسب فیض نمود. وی نزدیک به ۷ ماه نیز در نجف اشرف حضور پیدا کرد و در درس‌های خارج اساتید آن دیار بویژه امام خمینی(ره) شرکت کرد اما به دلیل هوای گرم نجف و ضعف مزاجی ناچار به وطن مراجعت کرد. او از نخستین کسانی بود که به نهضت حضرت امام (ره) پیوست و در جلسات مخفی مبارزان شرکت کرد. ایشان در طول عمر با برکت خود، استادان بسیاری تربیت نمود و علاوه بر تدریس مکرر دوره مقدمات سطح و تفسیر قرآن، سال‌ها به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت. با پیروزی انقلاب اسلامی آیت‌الله مشکینی در مسئولیت‌های گوناگون جامعه نقش برجسته‌ای ایفا نمودند که مهمترین آنها ریاست مجلس خبرگان رهبری در سه دوره می‌باشد.

مرحوم آیت‌الله مشکینی در دروس اخلاق خود به گسترش اندیشه‌های اسلام ناب محمدی (ص) در امور مختلف می‌پرداختند، که در این مقاله به چند مورد اشاره‌ای می‌گردد:

۱) صبر: “صبر ملکه قوت و صلابت نفس است که در نتیجه آن، نفس، در برابر ناملایمات، متاثر نمی‌شود و در برابر هوس‌ها تسلیم نمی‌گردد و اقدام به مقتضای عقل و مطلوب شرع، برایش آسان می‌شود و نیز نگاه داشتن نفس از اضطراب قلب و شکایت زبان و حرکات ناشایسته‌ اعضا هنگام مصائب و ممانعت آن از وقوع در گناه و همچنین واداشتنش بر اطاعت و انقیاد، برای شخص صابر آسان می‌گردد”.‌

۲) تقوا: “تقوا در لغت به معنای حفظ و حراست است. و در اینجا یعنی: حفظ نفس از مخالفت خداوند تعالی، به کمک‌ انجام دادن آنچه او واجب کرده و ترک آنچه حرام نموده است. بدون تردید، مواظبت انسان بر انجام واجبات و ترک محرمات، موجب می‌شود که ملکه‌ای برای نفس حاصل شود، که فعل و ترک بر او آسان شود. هر چند مخالف میل و خواسته او باشد”. ‌

۳) اخلاق: “تکامل و تعالی انسان و تمامیت‌ فضیلت‌های اخلاقی و رساندن او به درجاتی که خداوند متعال وی را به منظور رسیدن به آنها آفریده است و متخلق نمودن انسان به اخلاق الهی و تادیب او به آداب پیامبران و جانشین آنها، تا اینکه به خدایش نزدیک شود و به واسطه‌ای این نزدیکی در دنیا و آخرت سعادتمند گردد تا پروردگارش او را به مقامی که خود می‌پسندد، نائل کند و وی را به نیکان و پرهیزکاران ملحق نماید و در آخرت در جمع انبیاء و صدیقین و شهدا و صالحین باشد و چه نیکو رفیقانی! و چه هدف بزرگ و بلند مرتبه و گرانبهایی! اما این نهایت آرزو و هدفی بسیار دور است و برای انسان هدفی بالاتر از این نیست؛ به هوش باشیم تا در این وادی، توان خود را آشکار کنیم و رغبت خود را دستمایه قرار دهیم”. ‌

۴) نیکی در برابر خطا: “اینکه انسان پس از هر گناهی، برای پوشاندن و پاک کردن نفس، از پلیدی حاصل از آن، عمل نیکی انجام دهد، نشان دهنده یک حالت بیداری و صلاح در نفس است. این حالت، مانع گرفتار شدن نفس به غفلت و قساوت می‌شود. مواظبت بر این نظافت و پاکی، ملکه‌ مراقبت و تزکیه نفس را در انسان پدید می‌آورد، که از برترین ملکات است”. ‌

-۵ یاد مرگ: “از جمله چیزهایی که فقط آفریدگار انسان از آن آگاه است، تمام شدن زندگی و رسیدن مرگ است. عدم اعطای این آگاهی به انسان، مصالح فراوانی دارد، از جمله: آمادگی انسان در تمام لحظات زندگی برای اجابت دعوت خداوند و مراقبت از حالات نفس و گفتار و کردار آن، فراهم نمودن زاد و توشه‌ای که برای این سفر عظیم و طولانی، ضروری است، این کار لازمه‌ آ‌مادگی فوق است.- بر طرف نمودن موانعی که می‌توانند مانع گذر از گردنه‌های متعدد و ایستگاه‌های مختلف، در طول سفر بشوند مانند: به جا آوردن واجباتی که فوت شد، ادای دیون الهی، ادای حقوق و اموال متعلق به مردم و تعیین حقوقی که به گردن دارد و ثبت آنها در دفاتر. در نتیجه انسان در تمامی لحظات عمر خود، آماده خواهد بود، تا اگر مرگش رسید، گناهکار نباشد و به خاطر انجام دادن یا ترک کاری، مجازات نشود. این گونه آمادگی، از برترین خصلت‌های انسان است و بهترین حالات اوست. خوشا به حال کسی چنین باشد! ‌

و به امید اینکه ما نیز در زندگی کوتاه دنیایی خود با پیروزی از عالمان عامل، حیات ابدی خود را تامین کنیم.‌

‌ منبع:‌

عالمان شهر اخلاق- ویرایش دوم- سیدمحمدمهدی طباطبایی- نشر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران- اسفند -۸۶ چاپ دوم. ‌