دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا

مربی ناسازگار و پرطرفدار


مربی ناسازگار و پرطرفدار

رافا بنیتس چگونه به اینتر آمد و چگونه رفت

این‌که رافا بنیتس اخیرا از مربیگری تیم فوتبال اینترمیلان خلع شد، آنقدرها هم واقعه‌ای غیرقابل پیش‌بینی نبود. به واقع خیلی‌ها معتقد و مطمئن بودند که پرکردن جای خوزه مورینیو پرتغالی در این تیم و تکرار فتوحات او غیرممکن است. هر کس که قبول می کرد رهبری تیمی را در دست گیرد که فصل پیش ۳ جام بزرگ را برد و برای اولین بار در تاریخ فوتبال ایتالیا دست به این کار بزرگ می زد، اشتباهی بزرگ را صورت می‌داد و این اشتباه از بنیتس ۵۱ ساله و اسپانیایی سر زد. مشکل دوم سرمربی سابق لیورپول در دوران حضورش در اینتر ناسازگاری او با مدیران باشگاه و بویژه شخص ماسیمو موراتی بود.

او آشکارا به انتقاد از مالک اینتر پرداخته و او را به خاطر عدم جذب نفراتی جوان‌تر در بازار نقل و انتقال‌های زمستانی سرزنش کرده بود. با این اوصاف اقامت بنیتس در جوزپه مه‌‌آتزا فقط ۶ ماه طول کشید و هرچند او می‌تواند به این دل‌خوش دارد که در همین مدت‌کوتاه عنوان قهرمانی جام باشگاه‌های جهان را برای اینتر فتح و آن را هم ضمیمه افتخاراتش کرد اما حقیقت آن است که آسان‌ترین راه را در این زمینه پیمود و با توجه به حذف زودهنگام نماینده آمریکای جنوبی ـ اینترناسیونال برزیل ـ فقط با قهرمانان متوسط باشگاه‌های آسیا و آفریقا در آوردگاه امارات مصاف داد و چاره‌ای جز پیروزی برآنان نداشت.

● سیستم‌های غیرموثر

بنیتس برای این که متهم به دنباله‌روی صرف از روش‌های آقای خاص پرتغالی نشود و با اجرای فوتبالی تهاجمی دوستداران فوتبال را که «اینتر مورینیو» را به دفاعی‌بودن متهم می‌کردند به تحسین وادارد، روش‌های او را تا حدی عوض و سیستم تهاجمی را به سیستم غالب و اصلی بازی اینتر بدل کرد. در این راه از همان آغاز فصل نه‌تنها «جاناتان بیابیانی» فرانسوی را که هنوز کلاس بازی در اینتر را ندارد و کوتینیو برزیلی را که در ۱۸ سالگی بسیار کم تجربه است، به عنوان بازیکنان ثابت اینتر به کار گرفت (و همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، هیچ‌یک جواب ندادند) بلکه بندهای احتیاط و بازی مستحکم در میانه میدان تیم را نیز از هم گسست و یکی از دلایل اوجگیری اینتر در فصول گذشته را محو کرد.

سرمربی ۶ فصل گذشته لیورپول به واقع یک سیستم امتحان پس داده و موفق را در اینتر بدون دلایلی راسخ و قوی عوض کرد و این تیم به دلیل خو نگرفتن با آن و عدم تلاش در این راه در ۱۶ هفته آغازین لیگ ایتالیا ۴ باخت داد و تا قبل از سفر به امارات ۱۳ امتیاز از آث.میلان(صدرنشین) عقب افتاد، در گروه خود در جام قهرمانان باشگاه‌های اروپا نیز فقط با عنوان دومی به مرحله بعدی راه یافت که دردسر رویارویی با بایرن مونیخ آلمان را در مرحله نخست حذفی پیکارها برایش خرید.

بنیتس با احتساب سوپرجام ایتالیا که آن را در ابتدای فصل فتح کرد با تصاحب ۲ جام تازه در فصل جاری ظاهرا کارنامه خود را غنی‌تر کرده، اما حقیقت آن است که سوپرجام ایتالیا، جامی تک مسابقه‌ای و کم اهمیت‌ترین جام در میان فتوحات اینترمیلان به حساب می‌آید.

اما بنیتس دقایقی بعد از فتح جام باشگاه‌های جهان در گفت‌وگو با مطبوعات حمله‌ای وسیع‌تر از همیشه به موراتی کرد و اگر هم رئیس اینتر قصد قبلی برای برکناری بنیتس نداشت (که البته داشت) همین مصاحبه هم برای مقصود فوق کفایت می‌کرد.

با این حال انتخاب «لئوناردو» برزیلی برای هدایت اینتر به عنوان جانشین بنیتس، رویدادی که فقط ۲۴ ساعت بعد از برکناری وی صورت پذیرفت، نمی‌تواند اقدامی عقلایی باشد زیرا لئوناردو در تک فصل سرمربیگری‌اش در آث.میلان، آنقدر نتایج بدی گرفت که در پایان فصل کنار گذاشته شد ولی بنیتس هم دلایل کاملا کافی را برای برکناری خود به موراتی و دستیاران وی داده بود.

● یک عادت

شاید هم ستیز با سران باشگاهی که در آنها کار می‌کند، خصلت و عادت بنیتس باشد. او به همین سبب در آخرین فصل کارش در والنسیا و ۲ فصل واپسین حضورش در لیورپول فاقد آرامش لازم بود و آن درگیری‌ها از کارایی خود او بویژه در انفیلد کاست. بنیتس هر چند برخلاف خوزه مورینیو ظاهری مودب و آرام دارد، اما معمولا در جنگ‌های قدرت در باشگاه‌هایی که کار می‌کند، کوتاه نمی‌آید و حاضر نیست حکومتش بر مسائل فنی تیم سست و کمرنگ شود. او مایل نیست در پشت پرده با افرادی که می‌توانند جایگاه او را در یک تیم محکم کنند، مصالحه نماید یا مسائلی را از روسای باشگاه‌ها بپذیرد که ناقض حیطه کاری و سلطه او در مقام سرمربی تیم باشد.

بنیتس در مستایا نیز همین مشکلات را داشت اما والنسیا را به اولین قهرمانی‌اش در لیگ اسپانیا بعد از ۳۰ سال رساند و در سال ۲۰۰۴ به دوگانه لیگ اسپانیا و جام یوفا نایل ساخت. با این حال او با «خسوس گارسیا پیتارچ» مدیرفنی والنسیا برسر سیاست‌های خرید و فروش بازیکنان در باشگاه درگیری داشت.

بنیتس قبل از ترک مستایا به حالت تمسخر گفت: «گفتم یک لوستر می‌خواهم و آنها یک چراغ خواب مردنی را تحویلم دادند!»

● کاری معجزه‌وار

با این حال سیستم کار بنیتس در ۳ سال آخر حضورش در لیورپول و حاصل و عایدی آن هم، چیزی چندان فراتر از یک چراغ خواب کم‌سو نبود. او با فتح جام قهرمانان باشگاه‌های اروپا در همان فصل نخست حضورش در لیورپول و آن هم توسط تیمی که اکثر قریب به اتفاق نفراتش به لحاظ کیفی واقعا متوسط بودند، دست به کاری ارزشمند و معجزه‌وار زد و در فصل دوم سرخ‌های انفیلد را فاتح جام حذفی انگلیس کرد و در فصل سوم نیز دوباره آنان را به فینال جام باشگاه‌های اروپا رساند و این بار به مقام دومی قناعت کرد. ولی فصل آخر حضور او در لیورپول با دست‌هایی کاملا عاری از افتخار و گلایه دائمی از مدیران باشگاه سپری شد. آن هم ۲ مدیر آمریکایی که چون با یکدیگر اختلاف داشتند، نمی‌‌توانستند بر سربرکناری بنیتس تفاهم کنند.

مربی اسپانیایی از وضعیت مورد بحث به بهترین شکل برای طولانی‌ترکردن اقامت خود در انفیلد سود جست ‌و صرف‌نظر از فصل آخر که محرومیت‌های مالی قدری دست‌های او را بست با پول «هیکس و جیلت» (مدیران آمریکایی) هر بازیکنی را که خواست، خرید اما مساله این بود که خریدهای بدی داشت و اکثر نفرات مورد نظر وی اگر نظایر فرناندو تورس، استیون جرارد و خاوی‌یر ماسکرانو را قلم بگیریم، بازیکنان متوسطی بیش نبودند که نمی‌توانستند سرنوشت لیورپول را تغییر بدهند. او حتی مدعی شد که کنترل لازم را برخریدو?فروش‌ها در انفیلد ندارد، اما آنچه تیم وی را از افتخارات دور نگه می‌داشت، حاصل چند سال کار فراوان اما کم‌ثمر وی و خریدهای اغلب نابجای خود او بود. فراتر از آن ناکامی‌های لیورپول را می‌شد به سیستم بازی‌های انتخابی بنیتس ارتباط داد که لااقل در صحنه‌های داخلی فوتبال انگلیس به هیچ روی جوابگو نبود و کاملا معیوب نشان می‌داد. او ۶ سال وقت را صرف وعده‌دادن به هواداران لیورپول در زمینه فتح لیگ انگلیس کرد، اما بجز یک سال هرگز به این هدف نزدیک هم نشد و در آن فصل هم جنگ قهرمانی را با ۴ امتیاز فاصله به منچستریونایتد واگذار کرد.

● دریای مشکلات

با این مقدمات هیچ‌کس از این که بنیتس در پایان فصل گذشته طی توافقی دوجانبه با سران لیورپول از این تیم جدا شد، تعجب نکرد و ناراحت هم نشد اما حیرت‌آورتر از آن قبول پیشنهاد ماسیمو موراتی برای پرکردن جای مورینیوی بسیار موفق در اینتر بود. او بسیار زود با دریای مشکلات که بعضی از کنترل وی خارج و برخی نیز خلق شده توسط خود او بودند، در این باشگاه مواجه شد. به اعتقاد وی ترکیب اینتر پیر و بعد از فتح سه‌گانه بزرگ فصل پیش‌اش بدون انگیزه شده بود و راه احیای آن خریداری چند بازیکن جوان و تازه بود. از طرف دیگر در اوایل فصل تعداد قابل توجهی از نفرات ثابت اینتر با آسیب‌دیدگی‌های مزمن و شدید مواجه شدند و نراتزوری از این طریق مدتی بدون جولیو سزار، مایکون، ساموئل، میلیتو، کامبیاسو، مونتاری و حتی زانه‌تی (مظهر ثبات و دوام و کاپیتان باشگاه) بازی می‌کرد و این مساله بهانه ظاهرا خوبی برای بنیتس برای توجیه نتایج ضعیفی بود که تیمش در «سری‌A» و جام قهرمانان اروپا گرفت. اما موراتی و کارشناسان متوجه شده بودند که مشکل اصلی اینتر نه مساله فوق بلکه توصیه‌ها و برنامه‌های تاکتیکی سرمربی تیم است که با نفرات تیم همخوانی ندارد.

● محبوب نبودن نزد بازیکنان

این هم یک حقیقت تلخ و اضافی بود که اکثر اینتری‌ها به دلایلی موجه و غیرموجه از بنیتس دل خوشی نداشتند و به‌هیچ وجه همان بازی‌ها و نمایش‌هایی را که برای مورینیو ارائه می‌دادند، شامل حال بنیتس نمی‌کردند. آنها حتی در مصاحبه‌هایشان به وضوح از مورینیو تعریف و برای وی ابراز دلتنگی می‌کردند و چون از اجرای روش‌های بازی بنیتس اکراه داشتند، هیچ‌گاه با جان و دل به آن نمی‌پرداختند. استدلال‌های غیرمنطقی بنیتس به حدی رسید که چند بار گلایه کرد تنها میراث مورینیو برای وی در جوزپه مه‌آتزا یک تیم پیر و مصدوم بوده است و گفت وقتی شکست‌های این فصل به سبب همین نتیجه از راه رسید مدیران اینتر از وی حمایت نکرده‌اند. حال آن که او بعد از شکست خانگی تیمش برابر رم و سپس ناکامی در دربی حساس میلان و ایجاد فاصله‌ای عمیق بین این تیم و آث.میلان در صدر جدول کالچو، فقط با حمایت شخص موراتی ماندنی شده بود. در غیراین صورت اصلا گذارش به جام باشگاه‌های جهان و آوردگاه امارات نمی‌کشید تا یک جام بزرگ و پرطمطراق را مفت و آسان به دست بیاورد و بابت آن پز بدهد.

● راه آینده

این که آینده بنیتس چیست بزودی مشخص می‌شود ولی تعداد خواستاران وی کم نیست و ناکامی‌اش در ۳ سال آخر حضور او در لیورپول چندان برای وی مضر نبوده و کوتاه شدن اقامت او در اینتر تا حد ۶ ماه نیز به لطف فتح ۲ جام به نفع او کار می‌کند. پیشینه‌ای که از وی در سطور قبلی از دوران حضورش در والنسیا و ۳ سال نخست کارش در لیورپول آوردیم او را یک مربی پرافتخار جلوه داده و در جمع ۱۰ مربی اول دنیا نگه می‌دارد. هر تیمی که بخواهد با او کار کند، باید از آغاز بداند مردی که پیشینه فتح سوپرجام اروپا با لیورپول را هم دارد و در ۳ کشور بزرگ و اصلی فوتبال اروپا (اسپانیا، انگلیس و ایتالیا) به جام‌هایی بزرگ رسیده، از مجادله برای رسیدن به اهداف خود حتی با مدیران باشگاه‌ها ابایی ندارد.

Channel ۴

مترجم: وصال روحانی