چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
ملاك حقّانیّت هر دین
با فرض این كه برای تشخیص حقّانیّت و/ یا عدم حقّانیّت هر دین/ دیننُما ملاكی وجود دارد (و این فرضی است كه با آن بعضی از فیلسوفان دین موافقند، و بعضی دیگر مخالف)، جای این پرسش هست كه آن ملاك چیست. با توسل به چه ملاكی می توان ادیان/ دیننُماهای حق را از ادیان/ دیننُماهای باطل تمیز و تشخیص داد؟
فیلسوفانی كه به وجود چنین ملاكی قائلند، در تعیین آن به راه های گونه گون رفته اند. در این نوشته كوتاه به پاره ای از این راه ها و برخی از چنین ملاك هایی اشاره خواهد شد.
۱) بنیانگذار دین
كسانی كه بنیانگذار دین را ملاك می دانند، در این باره كه چه جنبه از جنبه های شخصیت و منش بینانگذار دین باید معیار داوری قرار گیرد، آراء مختلف آورده اند كه مهم ترین آنها عبارتند از:
۱.۱) نوع تجربه دینی بنیانگذار دین
آیا تجربه دینی بنیانگذار دین تجربه ای وَحْیانی (یا: نبوی، یا: پیامبرانه) بوده است یا تجربه ای مینُوی یا تجربه ای عرفانی یا تجربه ای تفسیری یا تجربه ای حسیوار یا تجربه ای احیاگرانه؟ بعضی از فیلسوفان دین، و بهویژه كسانی كه به ادیان ابراهیمی گرایش دارند، عقیده دارند كه دینی كه بنیانگذارش تجربه دینی از نوع وحیانی داشته است، دین بر حق است یا دین بر حق می تواند بود. به گمان اینان، این كه خدا به نحوی از انحاء با واجد تجربه وحیانی سخن گفته است، و اموری را به او القاء و تعلیم كرده است، ضامن صدق و حقانیت آن تجربه و واجد آن تجربه و دینی كه آن شخص بنیان نهاده است می تواند بود، و این ضامن صدق و حقانیت در انواع پنجگانه دیگر تجربه دینی مفقود است، هر چند، البته، این سخن بدین معنا نیست كه پنج نوع دیگر تجربه دینی لزوماً و قطعاً از صدق و حقانیت بی بهره اند. جان كلام این است كه تجربه وحیانی ضامن صدق و حقانیت دارد و پنج تجربه دینی دیگر این ضامن را فاقدند، نه این كه ضامن كذب و بطلان دارند.
این كه خدا به نحوی از انحاء با واجد تجربه وحیانی سخن گفته است مطلبی است كه فقط از طریق رجوع به وصفی كه خود واجد تجربه عرضه می كند گفتنی است. به تعبیر دیگر، كسی، جز خود شخص واجد تجربه، قدرت و حق این ادعا را ندارد كه خدا با آن شخص واجد تجربه دینی سخن گفته است و فقط از رهگذر توسل به وصفِ خودِ آن شخص (auto-description)می توان چنین ادعایی كرد. از این رو، قائلان به این قول باید راستگویی اخلاقی شخص واجد تجربه را مفروض و مسلم بگیرند، چون اگر فقط یك شخص از وقوع رویدادی با خبر می تواند شد و جز او هیچ كس امكان باخبرشدن از وقوع آن رویداد را (در صورت وقوع) نمی تواند داشت، همه كسانی كه به وقوع آن رویداد، از طریق استناد به سخن آن شخص، عقیده می یابند باید راستگویی اخلاقی او را مفروض و مسلم گرفته باشند، یعنی باید فرض گرفته باشند كه سخن آن شخص با باور او دقیقاً مطابقت دارد. نكته ای كه در این جا باید بدان توجه كرد، این است كه نمی توان برای گریز از صِرْفِ مفروض و مسلم انگاشتنِ صدقِ اخلاقیِ شخصِ واجدِ تجربه، به خود او رجوع كرد و از خود او پرسید كه: «آیا در این ادعا كه خدا با تو سخن گفته است صادقی یا نه؟»، چرا كه به این پرسش، او هر پاسخی بدهد، باز درباره پاسخش، می توان پرسید كه: «آیا در پاسخگویی به این پرسش به صدق سخن گفتی یا نه؟» و هَلُمَّ جَرّاً.
آنچه گفته شد، البته، اشكالی به این قول نبود; بلكه جلب توجه به یكی از مفروضات نهفته در آن بود. تفصیل سخن، در این باب، مجال و فرصت دیگری می طلبد.
نكته دیگری كه، در خصوص این قول، گفتنی است پرسش از طرز نقب زدن از صدق اخلاقی گوینده یك سخن به صدق منطقی خود آن سخن است. چگونه می توان از این كه سخن یك گوینده مطابق با عقیده او است (صدق اخلاقی گوینده)، نتیجه گرفت كه عقیده او مطابق با واقع است(صدق منطقی سخن)؟
نكته سوم، كه جدی و خطیربودن پرسشی را كه در قالب نكته دوم طرح شد تقویت می كند، میزان تأثیرپذیری تفسیر تجربه دینی از جهان نگری واجد تجربه است. شك نیست كه كسی كه واجد تجربه ای دینی است، پیش از حصول آن تجربه، تحت تأثیر محیط فرهنگی و اجتماعی ای كه در آن می زیسته است، دارای جهان نگری خاصی بوده است; و نیز شك نیست كه تجربه دینی تا در قالب ذهن و زبان، یعنی در قالب مفهوم و تعابیر زبانی، در نیاید قابل بیان و ابلاغ نیست. حال، سؤال اینست كه تفسیر تجربه دینی، یعنی به قالب ذهن و زبان در آوردن آن، تا چه حدّ از جهان نگری قبلی واجد تجربه متأثر می شود و تا چه حد می تواند از آن استقلال داشته باشد. سخنی كه از واجد تجربه می شنویم، تا چه حد حاكی از حاقّ خود تجربه است و تا چه حد صیغه جهان نگری واجد تجربه را دارد.
نكته سوم در باب میزان تأثیرپذیری تفسیر تجربه دینی از جهان نگریواجد تجربه بود; و نكته چهارم می تواند در باب میزان تأثیرپذیری خود تجربه دینی از آن جهان نگری باشد.
و نكته پنجم این كه تا چه حد می توان میان تجربه وحیانی و پنج نوع تجربه دینی دیگر مرز روشنی رسم كرد و خط فاصل قاطعی نهاد. طبقه بندی و سنخ شناسی تجارب دینی نیز مسائل نظری و مشكلات عملی خاص خود را دارد كه حل و رفع آنها كاریست نه چندان خُرد و آسان.
۲.۱) كرامت و/یا جاذبه بنیانگذار دین
در نزد بعضی از صاحب نظران، این كه بنیانگذار دینْ صاحب موهبت، فیض، یا استعدادی خداداده باشد كه دیگران نداشته باشند، مثلا بتواند پیشگویی كند یا شفا ببخشد، (كرامت) و/یا جذبه و هیبت و ابهّت داشته باشد، یعنی بتواند ذهن و ضمیر انسان ها را در قبضه گیرد و وفاداری و فداكاری بی قید و شرط و پایدار آنان را برانگیزد (جاذبه)، نشانه موثقی از حقانیت دین او است.
در این كه كرامت علم و/یا قدرت خاصی و جاذبه نیز قدرت خاصی است كه عموم انسان ها فاقد آن اند، شكی نیست; اما این كه اموری از این قبیل بتوانند نشانه حقانیت و صدق احكام و تعالیم یك دین باشند،محل مناقشه و بلكه انكار است. همان طور كه از لحاظ وجودشناختی، یعنی در عالم واقع و ثبوت، هر چیزی نمی تواند علت هر چیز دیگری باشد، از لحاظ معرفت شناختی، یعنی در عالم معرفت و اثبات، نیز هر چیزی نمی تواند دلیل هر چیز دیگری باشد. نوعی مسانخت میان علت و معلول، و نوعی تناسب میان دلیل و مدّعا ضرورت دارد. كسی كه مدعیست كه مجموع زوایای یك مثلث برابر با ْ۱۸۰ است، اگر برای اثبات این مدّعا كوه دماوند را از شمال تهران بردارد و در جنوب قم بر زمین بگذارد، كاری از پیش نبرده است و فقط نشان داده است كه از قدرت و/یا علم خاصی برخوردار است كه دیگران فاقد آن اند. در جهت اثبات آن مدّعای هندسی، جابه جاكردن یك كوه جای یك برهان ساده ریاضی را نمی تواند گرفت. آن جابه جاكردن دلیل این مدّعا است كه «من از قدرت و/یا علم خاصی بهره مندم كه دیگران از آن بی نصیب اند»، نه دلیل این مدّعا كه «مجموع زوایای یك مثلث برابر با ْ۱۸۰ است».
۳.۱) طرز عمل و شیوه زندگی بنیانگذار دین
به نظر بعضی، اگر طرز عمل و شیوه زندگی بنیانگذار دین مطابق با معیارها و قواعد اخلاقی مسلم باشد، می توان این درستكاری و اخلاقی زیستن را ملاك حقانیت و صدق دین او دانست. اگر معلوم شود كه بنیانگذار دین زندگی ای سراسر توأم با تواضع، احسان، صداقت، عدالت و عفت را سپری كرده است، می توان پذیرفت كه دین او بر حق است.
به گمان راقم این سطور، وجه سلبی این ملاك قابل دفاع است، اما وجه ایجابی آن به هیچ روی پذیرفتنی نیست; یعنی اگر معلوم شود كه بنیانگذار دین از تواضع، احسان، صداقت، عدالت، و عفت بویی نبرده بوده است و اهل عُجْب و كِبْر، نامهرورزی، تزویر و ریا و مكر و فریب، ظلم و ناپاكدامنی بوده است، می توان پذیرفت كه دین او بر باطل است; اما اگر معلوم شود كه اهل تواضع، احسان، صداقت، عدالت، و عفت بوده است، نمی توان به صِرفِ همین درستكاری و اخلاقی زیستن او، پذیرفت كه دینش بر حق است; زیرا اخلاقی زیستن مفهومیست وسیع تر از مفهوم دارای دین حق بودن.
در مقام بیان وجوه سلبی و ایجابی این ملاك، از تعبیر «اگر معلوم شود كه بنیانگذار دین...» سود جُستم، و اینك جای این پرسش است كه چگونه می توان معلوم كرد كه بنیانگذار دین مطابق با معیارها و قواعد اخلاقی مسلم زیسته است یا نزیسته است. با درد و دریغ فراوان، باید قبول كرد كه اكثریت قریب به اتفاق تاریخنگارانی كه شرح احوال و سوانح ایام بنیانگذار هر دینی را نگاشته اند، یا از مؤمنان و متدینان همان دین بوده اند و طبعاً كوچك ترین عیب و نقص اخلاقی در او ندیده اند یا گزارش نكرده اند، یا از مؤمنان و متدیّنان ادیان دیگر بوده اند و قهراً كوچكترین حُسْن و كمال اخلاقی در او ندیده اند یا گزارش نكرده اند. در خصوص بنیانگذار هر دینی، بندرت به تاریخنگاری بر می خوریم كه، خواه به دینی دلبستگی و پایبندی داشته باشد و خواه نداشته باشد، حقیقت را برتر از هر دینی بنشاند و، مانند حضرت علی بن ابی طالب معتقد باشد كه هیچ راه و رسمی بهتر از حقجویی نیست (لا سُنَّهَٔ أَفْضَلُ مِنَ التَّحقیق) و مانند حضرت عیسی، باور داشته باشد كه حقیقت آزادش خواهد ساخت (انجیل یوحنا، باب هشتم، آیه ۳۲). فقط از طریق رجوع به آثار چنین تاریخنگاران كمیابی، می توانیم به میزان درستكاری/نادرستكاری و اخلاقی زیستن/نزیستن بنیانگذار هر دیننُمایی پی ببریم.
مصطفی ملكیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست