پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا

اختلالات الکلی


اختلالات الکلی

به علت شیوع زیاد سوء مصرف و وابستگی به الکل, ارزیابی مصرف الکل بخش مهمی از هرگونه بررسی طبی یا روانپزشکی را تشکیل می دهد تقریباً تابلوی بالینی هرگونه مشکلی را می توان به اثرات ناشی از سوء مصرف, ارتباط دارد

به علت شیوع زیاد سوء مصرف و وابستگی به الکل، ارزیابی مصرف الکل بخش مهمی از هرگونه بررسی طبی یا روانپزشکی را تشکیل می‌دهد. تقریباً تابلوی بالینی هرگونه مشکلی را می‌توان به اثرات ناشی از سوء مصرف، ارتباط دارد با اینکه الکلیسم توصیف کننده یک اختلال روانی اختصاصی نیست ولی اختلالات وابسته به الکلیسم را عموماً می‌توان به سه گروه تقسیم کرد: (۱) اختلالات مربوط به اثرات مستقیم الکل بر مغز (شامل مسمومیت با الکل، ترک، دلیریوم ناشی از ترک، و توهم زدگی)؛ (۲) اختلالات مربوط به رفتارهای وابسته به الکل (سوء مصرف و وابستگی به الکل)؛ (۳) اختلالات دارای تأثیر پایدار (شامل اختلال نسیانی پایدار ناشی از الکل، دمانس، آنسفالوپاتی ورنیکه، و سندم کورساکف).

اختلالات مربوط به الکل

وابستگی و سوء مصرف الکل

تعاریف .

وابستگی به الکل یک الگوی اجباری مصرف الکل است که طبق تعریف DSM-IV-TR عبارتست از وجود آشفتگی درحداقل سه زمینه‌ی عمده‌ی مرتبط با الکل که طی مدت ۱۲ ماه رخ می‌دهند این زمینه‌ها ممکن است شامل تحمیل یا ترک الکل، صرف مقدار زیادی وقت برای مصرف الکل، ادامه مصرف الکل علی رغم پی آمده‌ای سوء جسمی یا روانی، وتلاشهای ناموفق مکرر برای کنترل مصرف الکل باشند تشخیص سوء مصرف الکل نیز هنگامی مطرح می‌شود که الکل در وضعیت‌های فیزیکی خطرناک (مثلاً درحین رانندگی) مصرف شده باشد سوء مصرف الکل با وابستگی به آن متفاوت است، چون شامل تحمل و ترک یا الگوی مصرف اجباری نمی‌شود؛ در مقابل، تعریف سوء مصرف عبارتست از بروز عواقب منفی ناشی از مصرف مکرر الکل سوء مصرف الکل ممکن است به وابستگی به آن منجر شود، و یا سبب ایجاد الگوهای غیرانطباقی مصرف الکل گردد، نظیر مصرف مداوم و سنگین الکل، مستی آخر هفته، و یا دوره‌های می‌گساری که در فواصل آن‌ها فرد با جدیت ازمصرف الکل خودداری می‌کند. .

همه گیر شناسی.

حدود ۱۰% زنان و ۲۰% مردان واجد ملاک‌های سوء مصرف الکل درطول عمر خود هستند، و ۳ تا ۵ درصد زنان و ۱۰% مردان واجد ملاک‌های وابستگی به الکل که تشخیصی وخیم‌تر است می‌باشند (رجوع کنید به جدول ۸-۷) خطر وابستگی به الکل در طول عمر حدود ۱۵-۱۰ درصد برای مردان و ۳ تا ۵% برای زنان است سفیدپوستان بالاترین میزان مصرف الکل (۵۶%) را نسبت به گروه‌های دیگر دارند. ۶۰ درصد سوء مصرف کنندگان الکل، مردان هستند هر چه سطح تحصیلات بالاتر باشد احتمال مصرف فعلی الکل بالاتراست،‌ این الگو برخلاف الگوی مواد مخدر است در گروهای مذهبی، وابستگی به الکل بین پروتستان‌های لیبرال و کاتولیک‌ها شایع‌تر است اثر محافظتی در برابر وابستگی به الکل دارند هر ساله حدود ۰۰۰،۲۰۰ مرگ ارتباط مستقیم با سوء مصرف الکل دارند و حدود ۵۰% مرگ‌های ناشی از تصادف با مستی رانندگان در ارتباطند. در مقایسه با سایر گروه‌ها، سفید پوستان بالاترین میزان سوء مصرف الکل را دارند (۶۰%).

سبب شناسی.

اطلاعاتی که مؤید تأثیرات ژنتیکی در الکلیسم هستند عبارتند از: (۱) اعضای نزدیک خانواده ۴ برابر بیشتر درمعرض خطر ابتلاء به الکلیسم هستند؛ (۲) دو قلوی تک تخمکی افراد الکلی بیشتر از دو قلوی دو تخمکی آن‌ها در معرض خطر قرار دارند؛ و (۳) فرزندان افراد الکلی که درجای دیگری به فرزند خواندگی قبول شده‌اند نیز ۴ برابر بیشتر از سایر افراد درمعرض خطر ابتلاء به الکلیسم قرار دارند. قوی‌ترین و بیشترین ارتباط خانوادگی در مورد پسرانی دیده می‌شود که پدرآنها وابسته به الکل است تفاوت‌های قومی و فرهنگی در آسیب پذیری نسبت به الکل و اثرات آن مؤثر هستند. به عنوان مثال بسیاری از آسیایی‌ها به دنبال مصرف مقادیر جزئی الکل، دچار اثرات سمی حاد ناشی از آن می‌شوند (نظیرمستی، گرگرفتگی، گیجی، سردرد). میزان وابستگی به الکل درمیان بعضی از گروه‌های قومی نظیر یهودیان و آسیایی‌ها کمتر است، درحالیکه این میزان در میان بومیان آمریکا، اسکیموها، و برخی گروه‌های مردان اسپانیولی بالاتر است. این یافته‌ها سبب شده‌اند که یک نظریه ژنتیکی درباره علت الکلیسم مطرح گردد، با این حال قطعی آن هنوز معلوم نشده است.

بیماریزایی همزمان (هم ابتلایی).

اثر تسکینی و سهولت دسترسی به الکل، آن را به تدریج رایج‌ترین ماده برای برطرف کردن اضطراب، افسردگی و بی خوابی تبدیل کرده است با این حال مصرف طولانی مدت الکل می‌تواند سبب افسردگی شده و ترک آن در یک فرد وابسته به الکل موجب بروز اضطراب می‌گردد. برای ارزیابی صحیح بیماران افسرده یا مضطربی که شدیداً الکل مصرف می‌کنند، ممکن است لازم باشد که آن‌ها را تحت نظر گرفته و پس از حداقل چند هفته خودداری کامل از مصرف الکل، مجدداً ارزیابی نمود. بسیاری از بیماران روان پریش هنگامی که داروهای تجویز شده به شکل مطلوبی علائم روان پریشی آن‌ها را کاهش نمی‌دهد و یا هنگامی که قادر به تهیه داروهای تجویز شده نیستند، اقدام به خود درمانی با مصرف الکل می‌نمایند در بیماران دوقطبی، مصرف سنگین الکل غالباً منجر به بروز دوره شیدایی می‌شود. از میان مبتلایان به اختلالات شخصیت، افراد دارای شخصیت ضد اجتماعی به احتمال بیشتری دچار الگوهای طولانی مدت وابستگی به الکل می‌شوند سوء مصرف الکل در میان افراد مبتلا به اختلال مصرف سایر مواد شایع تراست، ارتباط میان وابستگی به الکل و وابستگی به نیکوتین نیز به شکل چشمگیری زیاد است.

علائم

a. وابستگی به الکل. پدیده تحمل در افرادی رخ می‌دهد که به طور مرتب الکل مصرف می‌کنند، و به این معنا است که با گذشت زمان و به تدریج مصرف مقدار بیشتری از الکل برای ایجاد اثرات قبلی لازم خواهد بود بروز تحمل، به ویژه تحمل شدید، معمولاً حاکی از وابستگی است تحمل خفیف نسبت به الکل پدیده شایعی است، ولی تحمل شدید، چنانچه ممکن است در مورد اپیوئیدها و باربیتوراتها رخ دهد، شایع نیست میزان تحمل در میان افراد بسیار متنوع است وابستگی بیمارانی که نسبت به الکل تحمل پیدا کرده‌اند ممکن است تنها هنگامی آشکار شود که اجباراً از نوشیدن الکل منع شوند و درنتیجه علائم ترک در ایشان ایجاد گردد.

b. سوء مصرف الکل. مصرف مزمن الکل که منجر به وابستگی، تحمل یا سندرم ترک شود

انواع وابستگی به الکل

a شروع دیررس، وابستگی خفیف، مشکلات اندک به دلیل الکل، مشکلات اندک روانی (گاهی نوع I خوانده می‌شود).

وابستگی شدید،‌ شروع زودرس مشکلات مربوط به الکل، سابقه زیاد مصرف الکل در خانواده، تعداد زیاد عوامل استرس زا در زندگی، سایکوپاتولوژی شدید، مصرف چندین ماده مخدر، (گگاهی نوع II خوانده می‌شود).

C. مشروبخواران اجتماعی: مشروب را هنگام روز، به مقدارکم درمحیطهای اجتماعی مصرف می‌کنند.

d. مشروبخواران منزوی: مشروب را به تنهایی و به مقدار زیاد مصرف می‌کنند.

e. وابستگی به الکل نوع شدید: افرادی که به محض شروع مشروبخواری قادر به توقف آن نیستند.

۸. درمان. هدف از درمان، نگهداری طولانی مدت حالت پرهیز کامل از مصرف الکل است. عود شایع است درمان اولیه شامل سم زدایی است که درصورت لزوم به صورت بستری انجام می‌شود و در برگیرنده درمان تمام علائم ترک الکل است. پس از برطرف شدن حالت مستی، می‌بایست اختلالات روانی هزمان را نیز تحت درمان قرار داد.

نکته‌ی بالینی:

برای شروع درمان بینش فرد مهم است.و با اینکه ضرورت زیادی دارد ولی اغلب دستیابی به آن مشکل است. بیمار باید بداند که دچار یک مشکل مربوط به نوشیدن الکل شده است قبل از اینکه بیمار بتواند برای تحقق درمان همکاری کند، ابتدا می‌بایست برانکار شدید وی غلبه کرد این امر غالباً به همکاری ومشارکت خانواده، دوستان، همکاران، و سایر افراد نیاز دارد. بیمار را با احتمال ازدست دادن شغل خانواده، و سلامتی‌اش در صورت ادامه دادن به مصرف الکل مواجه ساخت به این منظور از روان درمانی فردی استفاده شده است، ولی درمان گروهی ممکن است مؤثّرتر باشد درمان گروهی همچنین برای بیمارانی که وابستگی به الکل را یک مشکل اجتماعی می‌دانند و نه یک مشکل شخصی روانپزشکی، قابل قبول‌تر است.

مداخلات روانی- اجتماعی. اغلب ضروری بوده و بسیار مؤثرند. درمان خانوادگی باید بر توصیف اثرات مصرف الکل بر سایر اعضای خانواده متمرکز شود. باید بیماران را مجبور کرد که از حق خود برای نوشیدن الکل صرف نظر کرده و همچنین اثرات مخدب مصرف الکل برخانواده را به آن‌ها تفهیم کرد.

عوارض طبی.

الکل دارای اثرات سمی بر بسیاری از دستگاه‌های عضوی بدن است عوارض ناشی از سوء مصرف مزمن و وابستگی به الکل (یا کمبودهای تغذیه‌ای وابسته به آن) مصرف الکل در طی حاملگی بر جنین در حال تکامل اثرات سمی داشته و می‌تواند موجب بروز نقایص مادرزادی و نیز سندرم الکل جنینی شود.

مسمومیت با الکل

.تعریف. مسمومیت با الکل،‌ که هستی ساده نیز خوانده می‌شود، عبارتست از مصرف اخیر مقادیر کافی الکل که سبب بروز تغییرات غیر انطباقی و حاد در رفتار می‌شود.

نشانه‌ها، و علائم. اگر چه مستی خفیف می‌تواند سبب ایجاد حالت آرامش، پرحرفی، سرخوشی، یا مهار گسیختگی شود، ولی مسمومیت شدید با الکل غالباً منجر به تغییر غیر انطباقی بیشتری نظیر پرخاشگری، تحریک پذیری، بی ثباتی خلق، اختلال قضاوت، اختلال عملکرد شغلی یا اجتماعی، و بسیاری تغییرات دیگر می‌شود. افراد مست حداقل یکی از حالات زیر را نشان می‌دهند: گفتار نامعلوم، عدم هماهنگی، عدم ثبات در راه رفتن، نیستاگموس، اختلال حافظه، بهت، و برافروختگی صورت، مسمومیت شدید با الکل می‌تواند موجب بروز رفتار کناره گیری، کندی روانی- حرکتی، دوره‌های فراموشی، ودرنهایت کاهش سطح هوشیاری، اغماء، ومرگ شود. عوارض شایع مسمومیت با الکل عبارتند از حوادث رانندگی، ضربه به سر، شکستگی دنده ها، اعمال مجرمانه، دیگرکشی، و خود کشی.

اختلال فراموشی پایدار ناشی از الکل.

عبارتست از اختلال کوتاه مدت که در نتیجه مصرف طولانی مدت و سنگین الکل رخ می‌دهد؛ این اختلال در افراد زیر ۳۵ سال بندرت مشاهده می‌شود اسامی کلاسیک این اختلال عبارتند از آنسفالوپاتی ورنیکه (که شامل مجموعه حادی از علائم نورولوژیک است) و سندرم کورساکف (که شکل مزمن اختلال است).

.سندرم کورساکف (روان پریشی کورساکف نیز خوانده می‌شود)

اختلال مزمنی است که معمولاً با وابستگی به الکل ارتباط دارد و درآن، الکل، به مدت چند سال عمده‌ترین منبع تأمین کالری بدن بوده است علت آن کمبود تیامین است این اختلال بندرت مشاهده می‌شود مشخصات آن عبارتند از فراموشی پیش گستر و پس گستر همچنین بیماراغلب دچار افسانه سرایی، اختلال موقعیت سنجی، و پلی نوریت می‌شود علاوه بر جایگزینی تیامین، تجویز کلونیدین (catapres) و پروپرانولول (Inderal) نیز ممکن است فواید محدودی داشته باشد. این اختلال غالباً توأم با دمانس مرتبط با الکل رخ می‌دهد از میان این بیماران، ۲۵% آنها به طور کامل بهبود می‌یابند، و ۵۰% آن‌ها با تجویز طولانی مدت پروانه mg ۱۰۰-۵۰ تیامین خوراکی، بهبود نسبی پیدا می‌کنند.

دمانس پایدار ناشی از مواد.

این تشخیص هنگامی مطرح می‌شود که سایر علل دمانس رد شده باشند و درضمن سابقه سوء مصرف مزمن و سنگین الکل وجود داشته باشد علائم این اختلال پس از گذشتن حالت‌های مسمومیت یا ترک نیز باقی می‌مانند. دمانس ناشی از این اختلال معمولاً خفیف است. درمان و کنترل این اختلال مشابه دمانس ناشی از سایر علل است.