سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
تلویزیون, ابزاری ایدئولوژیك
بدون توجه به نوع برنامهای كه از تلویزیون پخش میشود، مثلاً بولتنهای خبری، موسیقی، مسابقهی تلویزیونی، نمایش یك مجموعه (سریال) و غیره، این وسیلهی ارتباطی در هر حال ملزم به ارائه یك پیام ایدئولوژیك است. تعدد و گوناگونی اَشكال، روشها و فنونی كه به وسیلهی برنامهسازان به كار گرفته میشود، در واقع، بیانگر مجموعهای از اصول و گرایشهای ایدئولوژیك تلویزیون و یا به سخن دیگر، مبین آن وظایف اصلی است كه در زمینهی ایدئولوژی تلویزیون از سوی طبقهی حاكم برای این رسانه ارتباط جمعی تعیین میشود. «بدیهی است كه هر سازمان تلویزیونی، صرفنظر از اینكه در كدام كشور سرمایهداری عمل میكند و بدون توجه به اینكه آیا تلویزیونی است تجارتی، غیرتجارتی یا دولتی، ایدئولوژی خاص خود را كه مُهر آن سازمان را برخود دارد، دارا میباشد. این ایدئولوژی منعكس كننده وضع ملی، فرهنگی و سیاسی خاص آن كشور و همچنین بیانگر وضع خود سازمان (تلویزیون) است. مشخصات اساسی در تمام سازمانهای تلویزیونی یكی است. به عنوان مثال، برنامههای شبكههای تجارتی ایالات متحده آمریكا برنامههای تلویزیونهای دولتی فرانسه، برنامههای بیبیسی (غیرتجارتی) و برنامههای تلویزیون آموزشی ژاپن، همه و همه به صورت ابزار ایدئولوژیك كه معرف تمام رسانههای خبری بورژوازی است عمل میكنند.
در سال ۱۹۷۶ تلویزیونهای ایالات متحده آمریكا و چند كشور دیگر سرمایهداری ترتیبی دادند تا آن سال را به مناسبت دویستمین سال استقلال آمریكا به عنوان «سال آمریكا» ارج بنهند. سالها پیش از آن تاریخ، شبكههای تلویزیونی ایالات متحده برنامههایی را تهیه و پخش كردند كه در آنها آمریكا به عنوان یك «سرزمین موعود» تصور میشد. این برنامهها، تاریخ آمریكا را به صورتی آرمانی و رمانتیكشده عرضه میكردند و روش زندگی آمریكایی را میستودند.
نخستین برنامه از این نوع ـ كه تا آن زمان یكی از شورانگیزترین برنامههایی بود كه توسط تلویزیون غرب تولید شد ـ در تاریخ ۲۸ دسامبر ۱۹۷۰ از تلویزیون بیبیسی پخش شد. این برنامه كه «علائق آمریكاییها»۱ نام گرفت، به مدت یك ساعت بدون آنكه در خلال آن آگهیهای تجارتی نشان داده شود، ادامه یافت. مسئولان ایدئولوژیك این برنامه بر محتوای آن به چشم یك تبلیغ سیاسی نگریستند. سازندگان این برنامه، شهر كلمبوس واقع در ایالت اوهایو را كه نام كاشف آمریكا را بر خود داشت برای ساختن علائق آمریكاییان انتخاب كرده بودند. آنها این كار را كردند تا به عنوان مشت نمونه خروار را نشان دهند كه اقدام متهورانهی آنان چه منافعی را نصیب آمریكاییها میكند. ترفند ظریفتری به وسیلهی ان بی سی به كار گرفته شد و آن تهیهی یك مجموعهی فیلم با عنوان «آمریكا، یك تاریخ خصوصی از ایالات متحده» بود این برنامه را بیبیسی سفارش داده بود تا در بریتانیا و سپس در تلویزیون سایر كشورهای انگلیسی زبان، به نمایش درآید. آلیستركوك۲ تبلیغاتچی سرشناس بریتانیایی كه سی سال اخیر را در ایالات متحده آمریكا به سر برده بود، همراه گروه تلویزیونیاش كران تا كران آمریكا را پیمودند و در مجموع دهها هزار كیلومتر را در نوردیدند و براساس اطلاعات مندرج در كتابچههای تبلیغاتی در ۸۷ مُتل اقامت گزیدند. در این مجموعه فیلم، رویداهای عمده و برجسته و همچنین حوادث ناگوار تاریخ آمریكا نشان داده میشد. مهاجرت، مستعمره ساختن قاره آمریكا در طی قرن هفدهم و هجدهم میلادی توسط انگلستان، جنگهای استقلال آمریكا، سر و سامان گرفتن غرب، جنگ داخلی، شكوفایی در دههی ۱۹۲۰، ركود اقتصادی در دههی ۱۹۳۰، ورود آمریكا به جنگ جهانی دوم، توسعهی پس از جنگ، اعتراضهای مدنی سیاهپوستان و وقایعی از این قبیل از آن جمله بودند.» (حفاظی، ص ۱۱۴)
تلویزیون بورژوازی، نظام سرمایهداری را به عنوان یك ایدئولوژی و یك «روش زندگی» ارج مینهد. در این زمینه همواره نمونههای بارزی در تلویزیونهای ایالات متحده آمریكا عرضه میشود. برنامههای مربوط «جنگ سرد» در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، با راه یافتن نخستین دستگاههای گیرندهی تلویزیون به خانهی آمریكاییها به منصهی ظهور رسید و در دورهی اقتدار سناتور مككارتی در دههی ۱۹۵۰ بخش اعظم برنامههای تلویزیونی را تبلیغات علیه خطر نفوذ كمونیسم تشكیل میداد. این برنامهها بر اساس مطالبی تهیه میشد كه توسط «كمیتهی مجلس نمایندگان ویژه تحقیق درباره اقدامهای ضد آمریكایی»۳، سیا، اف بی آی، روزنامهها و خبرنگاران شبكهها فراهم میآمد.
بیشتر مجموعههای جاسوسی براساس كتاب «فن جاسوسی» نوشتهی آلن دالس۴ كه در سال ۱۹۶۳ منتشر شد، تهیه میشد. در ضمن سازمان سیا كه كودتاهای نظامی، سرنگونی دولتهای مخالف، ترورها، سوءقصدها و تحریكات را سازماندهی میكرد (و میكند)، یكی از تهیهكنندگان پرو پا قرص متون (سناریو) برای مجموعههای جاسوسی تلویزیونی بود. صحنههای این فیلمها از نظر جغرافیایی ـ سرزمینهای دوری چون كوبا، اندونزی، لائوس، مالزی و سایر كشورهایی بودند كه عوامل سیا در آنها فعالیت داشتند. مجموعههای جاسوسی «نظیر مردی از آنكیل»۵، «به هوش باش»۶، «مردی كه هرگز نبود»۷ و... تنها بدان منظور تهیه و طراحی میشدند تا بینندهی آمریكایی را درباره لزوم اعمال رذیلانهای كه در آن «هدف، وسیله را توجیه میكند» متقاعد كنند.
در مجموعهی «سان ست استریپ ۷۷»۸ به مأمور مخفی ایالات متحده مأموریت داده شده بود تا به منظور آزمون هشیاری، قدرت و دفاع «سازمان ضد اطلاعات آمریكا» اسرار نیروی دریایی آن كشور را بدزدد. دستوراتی كه به او داده شد بدین شرح بود: «تو میتوانی دروغ بگویی، دزدی كنی، تقلب كنی و آنچه را كه دشمن ممكن است انجام بدهد، انجام بدهی.»
«مجموعههای جاسوسی كه در تلویزیونهای ایالات متحده آمریكا نمایش داده میشود در واقع از «گنگستریسم بینالمللی» تحت پوشش جنگ سرد، ستایش و تحلیل میكردند. در یكی از قسمتهای مجموعهی «بالاتر از خطر» به عوامل جنگ آمریكا دستور داده میشود تا یك كامپیوتر را به نحوی دستكاری كنند كه پیروزی یك دیكتاتور را در انتخابات بر حزب آزادیخواه تضمین نماید. در مجموعهی «من جاسوسی میكنم»، از جانب وزارت امور خارجه ایالات متحدهی آمریكا به قهرمان فرمان داده میشود تا به دیدار یك دیكتاتور بركنار شده در آمریكای لاتین برود و دریابد كه او برای بازگشت به قدرت به چه كمكی نیازمند است. اما دیكتاتور كه دیگر نمیتواند از حمایت ایالات متحده بهرهمند شود به وسیلهی عوامل دشمن ربوده میشود. در بعضی از مجموعههای جاسوسی، بازیگران سرشناس هالیوود شركت داشتند. برای مثال، در مجموعهی «به هوش باش» یك داستان عشقی عامهپسند با بازیگری دون آدامس و باربارافیدون عرضه شد. اما نه استفاده از «حقهها و جلوههای ویژه»۹ سینمایی و فنون عجیب و غریب و نه به كارگیری ستارههای برجستهی هالیوود، توانست محتوای مبتذل مجموعههای جاسوسی را جذاب جلوه بدهد و ماهیت ضد بشری و تحریكآمیز آنها را بپوشاند.
تبلیغات مربوط به «وجود یك دشمن خیالی» در ایالات متحده آمریكا، با سرلوحه قرار دادن این شعار نظامیگرایان كه «همیشه باروتت را خشك نگهدار» یا به اصطلاح، «همیشه دست به اسلحه باش» موجب میشود كه انسانها همواره در انتظار یك «كشاكش جهانی» به سر برند. شبكههای تلویزیونی این كشور، بهترین اوقات پخش و سرمایهگذاریهای كلان را به برنامههایی اختصاص میدهند كه قدرت نظامی آمریكا را تبلیغات كند و همهجا جار زند. حتی تدریس زبان خارجی و یا زبان ملی به علاقهمندان از طریق تلویزیونهای بورژوازی، یك گرایش شدید تبلیغی نیز به همراه دارد. به عنوان مثال، تدریس زبان انگلیسی برای دانشجویان خارجی كه توسط «ادارهی اطلاعات ایالات متحده آمریكا» تهیه و در بسیاری از كشورها توزیع میشود، در واقع مجموعهی هیجانانگیزی از جنبههای گوناگون «روش زندگی آمریكایی» است.
اشخاص ثابتی كه در تمام درسها شركت دارند عبارتاند: معلم (یك آمریكایی سفیدپوست) و سه شاگردش (یك آفریقایی، یك آسیایی و دختری از آمریكای لاتین). آنان به مراكز خرید، به سینما و سایر مراكز تفریحی و به هر جا كه فراوانی، كامیابی، آرامش و شادمانی وجود داشته باشد میروند. بدینترتیب تدریس زبان انگلیسی به تبلیغ تلویزیونی درباره «روش زندگی آمریكایی» تبدیل میشود. در كشورهای سرمایهداری، نقش تلویزیون، به عنوان وسیلهای برای دفاع از «نظام سرمایهداری» به هنگام مبارزههای انتخاباتی اعضای قوهی مقننه، مجریه و قضائیه دولت بورژوا به بهترین وجه نمایان است. نقش تلویزیون در سلسله مبارزههای انتخاباتی در ایالات متحده ی آمریكا به تلاش تلویزیون این كشور در انتخابات ۱۹۴۰ باز میگردد، یعنی زمانی كه بیبیسی بر آن شد تا انتخابات ریاست جمهوری را بهطور آزمایشی پخش كند. پخش زنده و مستقیم «مجمع جمهوریخواهان»كه وندل ویلكی۱۰ را برای مقام ریاست جمهوری نامزد كرده بود به وسیلهی كابل از فیلادلفیا به نیویورك عملی شد. تعداد كسانی كه آن مراسم را از تلویزیون تماشا كردند، حدود ۱۰۰ هزار نفر بود.» (همان، ص ۱۲۰)
نخستین انتخابات ریاست جمهوری آمریكا پس از جنگ، به سال ۱۹۴۸ صورت گرفت كه با پخش مستقیم تلویزیونی از مجمع جمهوریخواهان و دموكراتها همراه بود و از طریق ۱۸ ایستگاه تلویزیونی دایر در ۹ شهر، واقع در ساحل شرقی این كشور پخش شد. هر دو حزب عمده، مبلغ ۱/۷ میلیون دلار صرف هزینه مبارزههای انتخاباتی از طریق رادیو و تلویزیون كردند. تعداد بینندگان نیز به ۴ میلیون نفر افزایش یافت.
«پخش تلویزیونی سراسری انتخاباتی ریاست جمهوری تا سال ۱۹۵۲ عملی نبود؛ اما در این سال ۷۵ تا ۸۰ میلیون نفر آمریكایی توانستند كاندیداهای مقام ریاست جمهوری را در تلویزیون خانههایشان تماشا كنند و صدایشان را بشنوند. به دنبال ظهور ژنرال آیزنهاور بر صفحهی تلویزیون، چهرهی ریچارد نیكسون كه آن زمان سناتور جوانی بود و برای كسب مقام معاونت ریاست جمهوری فعالیت میكرد برای نخستین بار نشان داده شد. در سال ۱۹۵۶ آیزنهاور از حزب جمهوریخواه مجدداً انتخاب و در كاخ سفید ماندگار شد. در همان سال بینندگان تلویزیون را ۹۰ درصد از كل جمعیت رأیدهندگان تشكیل میداد و مجمع احزاب جمهوریخواه و دموكرات به وسیلهی ۴۰۰ ایستگاه تلویزیونی واقع در ۲۷۰ شهر در سرتاسر آمریكا پخش شد.
انتخابات سال ۱۹۵۶ كارآیی بالقوه و كامل تلویزیون را به عنوان یك وسیلهی عمدهی خبری آشكار ساخت. دو حزب رقیب و كاندیداهایشان برای كسب مقام ریاست جمهوری علاقهی مفرطی به بهرهگیری از تلویزیون در تمام مراحل مبارزاتشان ابراز داشتند. در یك مورد كه به علت نقص فنی، پخش مراسم مبارزه انتخاباتی دموكراتها (با كاندیداتور آدلای استیونسن)۱۱ از شبكه سیبیاس قطع شد، نمایندگان دموكرات به سوی دوربینها برگشتند و با تحقیر و مشتهای گره كرده بر سر گروه فنی داد زدند.
نویسنده :یارمحمد بای
پاورقی:
۱. Causes of Americans
۲. Alistair Cooke
۳. Hause Commitee on Un-American Activities
۴. Allen Dalles
۵. The Man From U. N. C. L. E
۶. Get Smart
۷. The Man Who Never Was
۸. Sunset Strip ۷۷
۹. یا آنچنانكه در ایران مصطلح است تروكاژ، كه به معنی ترفندهای سینمایی از قبیل ناپدید كردن اشخاص و اشیاء، انفجار ساختمانهایی كه ممكن است ماكت باشند، آتش گرفتن افراد، و غیره ... است.
۱۰. Wendall Wilkie
۱۱. Adlai Stevenson
۱۲. B. Chester
۱۳. مقصود جان آدامز، دومین و جانكوئینسی آدامز، ششمین رئیسجمهور آمریكا میباشد.
۱۴. نقل از مطلبی با عنوان چگونه تلویزیون سیاست ما را قویاً تغییر داده است؟ مندرج در كتاب «تصویر، صدا و جامعه و تلویزیون در آریكا»، انتشارات بیكن، بوستون ۱۹۶۸، صفحههای ۳۰۷ و ۳۰۸.
۱۵. The Nimbas Effeet
۱۶. I T V
۱۷. Alestair Burnet
۱۸. Robin Day
۱۹. W, Morse
۲۰. J. Clark
۲۱. Jay Mcmullen
۲۲. Norman Mailer
۲۳. Gone Deporis
۲۴. P. B. S
۲۵. Felix Green
۲۶. Jerico
۲۷. Variety.
۲۸ ژوئن ۱۹۷۲، صفحه ۱.
این مقاله برگرفته ازكتاب چشم جهانی است.
منبع : www.islamicart-crc.org
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست