پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

هنر و فن آوری


هنر و فن آوری

نسبت هنر و فن آوری با یكدیگر, علی رغم ساده بودنش , گنگ و پیچیده است آیا می توانیم بگوییم فن آوری همان اقتصاد در هنر است و یا این كه هنر اصالت خود را در مقابل فن آوری از دست می دهد آیا هنر امروز در برابر فن آوری عقب نشینی كرده و ماحصل تولیدات هنری در واقع یك نوع فن آوری است و نه هنر

مرتضی‌ گودرزی‌ دیباج‌: از این‌كه‌ محبت‌ كرده‌اید و برای‌ پاسخ‌دادن‌ به‌ سؤالاتی‌ كه‌ خصوصاً برای‌ دانشجویان‌ و نسل‌ جوان‌ مطرح‌ است‌ حضور یافته‌اید، سپاسگزارم‌. نسبت‌ هنر و فن‌آوری‌ با یكدیگر، علی‌رغم‌ ساده‌ بودنش‌، گنگ‌ و پیچیده‌ است‌. آیا می‌توانیم‌ بگوییم‌ فن‌آوری‌ همان‌ اقتصاد در هنر است‌ و یا این‌كه‌ هنر اصالت‌ خود را در مقابل‌ فن‌آوری‌ از دست‌ می‌دهد؟ آیا هنر امروز در برابر فن‌آوری‌ عقب‌نشینی‌ كرده‌ و ماحصل‌ تولیدات‌ هنری‌ در واقع‌ یك‌ نوع‌ فن‌آوری‌ است‌ و نه‌ هنر؟

علی‌اصغر قره‌باغی‌: فكر نمی‌كنم‌ در هیچ‌ دورانی‌، هنر از تكنولوژی‌ زمان‌ خود جدا بوده‌ است‌. اگرچه‌ تكنولوژی‌ به‌ پیشرفت‌ امروز نبوده‌ و امروزه‌ تكنولوژی‌ پیشرفت‌ زیادی‌ كرده‌ ولی‌ هنر در بسیاری‌ از موارد پیشرفت‌ چندانی‌ نداشته‌ و حتی‌ تا حدی‌ سیر نزولی‌ نیز داشته‌ است‌. به‌ هرحال‌، هر هنرمندی‌ در هر زمانی‌ از تكنولوژی‌ زمان‌ خود برای‌ انجام‌ كار هنری‌ بهره‌ گرفته‌ است‌. به‌ نظرم‌ اگر داوینچی‌ و میكلانژ امروز می‌خواستند كار هنری‌ كنند و مثلاً دستگاه‌ اسلاید و اُپك‌ داشتند، حتماً از آن‌ استفاده‌ می‌كردند. دلیلش‌ این‌ است‌ كه‌ آن‌ها در روزگار خودشان‌ از پیشرفته‌ترین‌ ابزاری‌ كه‌ داشتند استفاده‌ می‌كردند. بنابراین‌، فكر می‌كنم‌ امروز كه‌ استفاده‌ از تكنولوژی‌ در هر موردی‌ لازم‌ و مباح‌ است‌، چرا در هنر این‌ بهره‌برداری‌ صورت‌ نگیرد. مثل‌ این‌كه‌ چرا استفاده‌ از كامپیوتر در بسیاری‌ موارد درست‌ است‌، ولی‌ در مورد هنر نه‌.

مسعود اوحدی‌: تقریباً می‌شود گفت‌ از آغاز مدرنیسم‌ مسئله‌ی‌ رابطه‌ی‌ فن‌آوری‌ و هنر به‌ شكلی‌ جدّی‌ مطرح‌ بوده‌ است‌ و تحولاتی‌ كه‌ در هنر امروز نیز شاهدیم‌ به‌ دور از این‌ رابطه‌ نیست‌. برای‌ نمونه‌، می‌بینیم‌ كه‌ نقش‌ فن‌آوری‌ در اكثر آثار سبك‌ فوتوریسم‌ ] آینده‌گرایی‌ [ عملاً ستایش‌ شده‌ است‌. اما این‌كه‌ آیا كاربرد وسیع‌ فن‌آوری‌ در تولیدات‌ هنری‌ در عصر ما چیزی‌ به‌ اسم‌ هنر باقی‌ گذاشته‌ است‌ یا آن‌كه‌ هنر با وجود فشارهای‌ فن‌آوری‌ می‌تواند اصلاً وجود داشته‌ باشد یا نه‌، جنبه‌ی‌ اخلاقی‌ مسئله‌ است‌ كه‌ از آغاز وجود داشته‌ است‌. فوتوریست‌ها در ابتدا آمدند و از رابطه‌ی‌ یادشده‌ تمجید و ستایش‌ كردند. آن‌ها با توجه‌ به‌ مسائل‌ جنگ‌ اول‌ جهانی‌ و این‌كه‌ عملاً امیدی‌ به‌ اومانیسم‌ و غیره‌ نمی‌شد داشت‌ معتقد بودند پس‌ هر چه‌ هست‌ در آینده‌ است‌. در شرایط‌ فكری‌ آن‌ زمان‌ كه‌ روحیه‌ی‌ یأس‌ حاكم‌ بود، برای‌ فوتوریست‌ها امید به‌ آینده‌ در مسیر استقبال‌ از فن‌آوری‌ قرار داشت‌. این‌ است‌ كه‌ شما در آثار آن‌ها ستایش‌ و تمجید بسیار آشكاری‌ از صنعت‌ و فن‌آوری‌ می‌بینید.

من‌ با ذكر این‌ مثال‌ نمی‌خواستم‌ تاریخ‌ فوتوریسم‌ را بیان‌ كنم‌، بلكه‌ می‌خواستم‌ بگویم‌ كه‌ الان‌ جهت‌ رابطه‌ی‌ فن‌آوری‌ و هنر برای‌ ما مهم‌ است‌؛ یعنی‌ این‌كه‌ درباره‌ی‌ تأثیر فن‌آوری‌ بر هنر صحبت‌ می‌كنیم‌ یا تأثیر هنر بر فناوری‌. اگر از تأثیر فن‌آوری‌ بر هنر صحبت‌ كنیم‌، از یك‌ سو نوآوری‌ در آن‌ است‌ و از سوی‌ دیگر، آن‌ جنبه‌ی‌ اخلاقی‌اش‌ هم‌ پیدا می‌شود كه‌ فن‌آوری‌ با هنر چه‌كار كرده‌ است‌: واقعاً دیگر می‌شود گفت‌ كه‌ هنری‌ وجود دارد یا صرفاً جلوه‌های‌ تكنولوژیك‌ است‌ كه‌ ما می‌خواهیم‌ به‌ زحمت‌ از آن‌ها ارزش‌های‌ زیبایی‌شناختی‌ استخراج‌ كنیم‌؟ از آن‌ سو نیز تأثیر هنر بر فن‌آوری‌ است‌. اكنون‌ در دانشگاه‌ها در رشته‌ی‌ طراحی‌ صنعتی‌ محصولاتی‌ را طراحی‌ می‌كنند كه‌ در آن‌ اصول‌ زیبایی‌شناسی‌ به‌ همراه‌ كارایی‌ و نیز صرفه‌ی‌ مالی‌ لحاظ‌ شده‌ است‌. این‌ همان‌ است‌ كه‌ گفتید "آیا فن‌آوری‌ یعنی‌ اقتصاد در هنر؟" امروزه‌ در خریدن‌ یك‌ تلفن‌ ساده‌ به‌ شكل‌ و طراحی‌اش‌ بسیار توجه‌ می‌شود؛ قبلاً فقط‌ به‌ كارایی‌ آن‌ اهمیت‌ داده‌ می‌شد. هیچ‌ وقت‌ طراحی‌ و شكل‌ و شمایل‌ تلفن‌ تا این‌ حد مهم‌ نبوده‌ است‌. اگر تلفن‌های‌ قدیمی‌ را خیلی‌ دوست‌ دارند، نه‌ به‌ خاطر كارایی‌ آن‌ها است‌ بلكه‌ احساس‌ می‌كنند ارزش‌های‌ زیبایی‌شناختی‌ را در آن‌ها می‌توانند پیدا كنند. از این‌ رو، همیشه‌ مسئله‌ی‌ صنعتی‌كردن‌ هنر و یا هنری‌كردن‌ صنعت‌ مطرح‌ بوده‌ است‌. اگر انسان‌ امروز با تكنولوژی‌ زندگی‌ می‌كند و تكنولوژی‌ تا این‌ حد در زندگی‌اش‌ نفوذ كرده‌ است‌، پس‌ حتماً هنر از این‌ تأثیر نمی‌تواند بركنار باشد. پس‌ بحث‌ از جهت‌ رابطه‌ی‌ تكنولوژی‌ و هنر باعث‌ حذف‌ و ابقای‌ پاره‌ای‌ از پرسش‌های‌ مطرح‌شده‌ خواهد شد. مسئله‌ی‌ دوم‌ جنبه‌ی‌ اخلاقی‌ تأثیر فن‌آوری‌ بر هنر است‌ كه‌ نگرانی‌هایی‌ را دامن‌ زده‌ است‌. هنرمندی‌ كه‌ برای‌ طراحی‌ كارهایش‌ بسیار زحمت‌ می‌كشد، به‌یك‌باره‌ احساس‌ می‌كند یك‌ فرد معمولی‌، كه‌ هیچ‌ تبحری‌ در طراحی‌ ندارد، با كامپیوتر به‌ تولید هنری‌ مشغول‌ شده‌ است‌؛ به‌ این‌ ترتیب‌، تصور می‌كند انگار دیگر مسئله‌ی‌ طراحی‌ كه‌ وجود ندارد و برای‌ مهارت‌های‌ تكنیكی‌ یا مهارت‌های‌ طراحی‌ اصلاً ارزشی‌ قائل‌ نیستند. البته‌ این‌ مسئله‌ به‌ موقعیت‌ هنرمند بستگی‌ دارد و این‌كه‌ او چقدر آمادگی‌ پذیرش‌ فن‌آوری‌ را دارد. اما اگر احساس‌ كند كه‌ این‌ فن‌آوری‌ برای‌ او آفریده‌ شده‌ است‌، آن‌وقت‌ قضیه‌ خیلی‌ فرق‌ می‌كند. مثلاً در مورد یك‌ دوربین‌ عكاسی‌، هر قدر ورزیده‌تر باشید و دانش‌ شما از عكاسی‌ بیش‌تر باشد، دوربین‌ پیچیده‌تری‌ را می‌خواهید. در صورتی‌ كه‌ پیچیده‌گی‌ برای‌ یك‌ فرد غیرحرفه‌ای‌ اصلاً چیز مزاحمی‌ است‌. اگر آن‌ هنرمند احساس‌ نیاز كند، می‌بیند كه‌ سازندگان‌ دوربین‌ برای‌ او دوربین‌هایی‌ مجهز می‌سازند. در واقع‌، اكنون‌ دوربین‌های‌ پیشرفته‌ را برای‌ نیاز حرفه‌ای‌ها می‌سازند و یك‌ آماتور هر قدر هم‌ كاتالوگ‌ها را بخواند متوجه‌ نمی‌شود. بدین‌ منوال‌، تأثیر فن‌آوری‌ بر هنر را باید كاملاً مثبت‌ دید. به‌ این‌ ترتیب‌ فن‌آوری‌ نه‌ تنها هنر را از میان‌ نبرده‌ بلكه‌ آن‌ را به‌ مراتبی‌ بالاتر ارتقا داده‌ است‌. امروزه‌ ما دیگر پیكاسو را یك‌ هنرمند كلاسیك‌ می‌دانیم‌، در حالی‌كه‌ زمانی‌ او یك‌ هنرمند بسیار متفاوت‌ و مدرن‌ بود. این‌ هنرمند با توجه‌ به‌ نگاهی‌ كه‌ به‌ تكنولوژی‌ دارد به‌ این‌ نتیجه‌ می‌رسد كه‌ دیگر فرم‌های‌ موجود به‌ دردش‌ نمی‌خورد و پاسخ‌ نیازهای‌ او با توجه‌ به‌ زمانه‌ دگرگون‌ شده‌ است‌. یا تغییر فرم‌ سورئالیسم‌ ] فراواقع‌گرایی‌ [ به‌ خاطر حضور فن‌آوری‌ و به‌ دلیل‌ نیاز یك‌ فضای‌ جدید است‌ كه‌ حتماً تكنولوژی‌ در آن‌ دخیل‌ بوده‌ است‌. اكنون‌ عكس‌هایی‌ از پیكاسو وجود دارد كه‌ او یك‌ تیتر را گرفته‌ و قلمی‌ را كه‌ نوكش‌ روشن‌ می‌شود حذف‌ در فضا حركت‌ داده‌ است‌ و با، دوربینی‌ كه‌ با شاتِر معمولی‌ كار می‌كرده‌ توانسته‌ تمام‌ مسیر حركت‌ دستش‌ را ثبت‌ كند. شما در یك‌ لحظه‌ آن‌ كار را می‌توانید ببینید. تنها فن‌آوری‌ عكاسی‌ باعث‌ شده‌ است‌ كه‌ وقتی‌ پیكاسو به‌ جای‌ بوم‌ نقاشی‌ سنتی‌، تنها روی‌ هوا طرحی‌ را می‌كشد، حتماً بتواند آن‌ را ثبت‌ كند. از این‌ لحاظ‌، این‌ تابلو واقعاً نمونه‌ی‌ بسیار خوبی‌ برای‌ تأثیر فن‌آوری‌ بر هنر است‌.

مرتضی‌ گودرزی‌ دیباج‌: به‌ هرحال‌ از فن‌آوری‌ روز و زمان‌ باید استفاده‌ كرد. هنرمندان‌ گذشته‌ هم‌ استفاده‌ می‌كردند. پیكاسو نیز از فن‌آوری‌ در خدمت‌ خلاقیتش‌ استفاده‌ كرد. اما قصه‌ای‌ كه‌ اكنون‌ اتفاق‌ می‌افتد و كم‌كم‌ بازتاب‌های‌ جدیدی‌ را در پی‌ می‌آورد نیاز به‌ تحلیل‌ جدّی‌تری‌ دارد. قضیه‌ی‌ تأثیر و حضور فن‌آوری‌ كاملاً با گذشته‌ متفاوت‌ است‌. بالاخره‌ هنر وقتی‌ كه‌ می‌خواهد در غالب‌ یك‌ چیزی‌ ظهور كند، نیاز به‌ ابزارهای‌ متعددی‌ دارد. یك‌ بخشی‌ از آن‌ خود فیزیك‌ ماجرا است‌ كه‌ اكنون‌ تبدیل‌ شده‌ به‌ فضای‌ دیجیتالی‌ و فضای‌ مجازی‌. به‌ این‌ ترتیب‌، این‌ فیزیك‌ كه‌ عبارت‌ است‌ از جسمیت‌ آن‌ ماده‌ی‌ هنری‌ كاملاً با گذشته‌ متفاوت‌ است‌. مثلاً در نقاشی‌های‌ پیشین‌، هر چیزی‌ رنگ‌ است‌ و رنگ‌ جسم‌ دارد و یا ماده‌ی‌ تبدیل‌شونده‌ است‌، اما فن‌آوری‌ هنر دیجیتال‌ چیز دیگری‌ است‌. در آن‌جا رنگ‌ها فاقد جسمیت‌اند. اصل‌ ماجرای‌ هنر مثلاً توانایی‌ طراحی‌ هنرمند در زمینه‌های‌ فرم‌، فضا، ریتم‌، حركت‌ و غیره‌ كاملاً فراموش‌ شده‌ است‌. واقعاً می‌خواهیم‌ بدانیم‌ كه‌ چه‌ اتفاقی‌ پیش‌ می‌آید و چگونه‌ هنر به‌ یك‌ فضای‌ مجازی‌، كه‌ اصولاً خروجی‌ ندارد، تبدیل‌ می‌شود. احساس‌ می‌كنیم‌ شرایط‌ برای‌ نوعی‌ از شارلاتانیسم‌ خیلی‌ مدرن‌ فراهم‌ می‌شود. بنابراین‌، می‌مانیم‌ كه‌ واقعاً حقیقت‌ هنر را كجا می‌شود حفظ‌ كرد. این‌كه‌ ما به‌ عنوان‌ هنرمند با استفاده‌ از فن‌آوری‌ بخواهیم‌ بیانگری‌ هنری‌ خودمان‌ را داشته‌ باشیم‌، یك‌ چیز بدیهی‌، عقلانی‌ و غیرقابل‌انكار است‌ و شكّی‌ در آن‌ نیست‌. ولی‌ تمام‌ مسئله‌ این‌ نیست‌. قضیه‌ این‌ است‌ كه‌ چطور می‌شود بیانگری‌های‌ هنری‌ را، در این‌ دوره‌ كه‌ فن‌آوری‌ به‌شدت‌ با هنر آمیخته‌ شده‌ است‌، شفاف‌تر كرد.

مسعود اوحدی‌: شما به‌ طور ضمنی‌ اتفاقاً همان‌ جنبه‌ی‌ اخلاقی‌ را مطرح‌ كردید كه‌ من‌ درباره‌اش‌ صحبت‌ كردم‌. بحث‌ حقیقت‌ هنر اصولاً یك‌ بحث‌ اخلاقی‌ است‌ و این‌كه‌ آیا با ابزارهای‌ تكنولوژیك‌ فعلی‌ ما حقیقت‌ هنر را از دست‌ می‌دهیم‌ یا نه‌ خود یك‌ بحث‌ اخلاقی‌ است‌ كه‌ بد یا خوب‌ بودن‌ تأثیر فن‌آوری‌ را بر هنر مطرح‌ می‌كند.

علی‌اصغر قره‌باغی‌: من‌ می‌خواستم‌ بگویم‌ به‌ این‌ شكلی‌ كه‌ موضوع‌ را بررسی‌ می‌كنیم‌، اگر تا قیام‌ قیامت‌ هم‌ بنشینیم‌، به‌ جایی‌ نمی‌رسیم‌. ببینید من‌ دقیقاً الان‌ نمی‌دانم‌ منظور از این‌ بحث‌ آیا پرداختن‌ به‌ تكنولوژی‌ است‌ یا هنر. دوست‌ عزیز ما آقای‌ اوحدی‌ صحبت‌ از فوتوریسم‌ كرد. فوتوریسم‌ پرداختن‌ به‌ تكنولوژی‌ است‌؛ مثل‌ پرداختن‌ به‌ هر چیز دیگری‌: مثل‌ پرداختن‌ به‌ سیب‌ و خیار و منظره‌ و پرتره‌ یا هر چیز دیگری‌. پس‌ اگر پرداختن‌ به‌ تكنولوژی‌ است‌، هر هنرمندی‌ می‌تواند به‌ موضوع‌ تكنولوژی‌ بپردازد. باید ببینیم‌ آیا منظورمان‌ بهره‌بردن‌ هنرمند از تكنولوژی‌ است‌. در این‌ صورت‌، لازم‌ است‌ برخی‌ از بحث‌ها را كنار بگذاریم‌؛ یعنی‌ توافق‌ كنیم‌ كه‌ یك‌ نقاش‌ می‌تواند به‌ جای‌ این‌كه‌ مثلاً خیار، اتوبوس‌، هواپیما و كامپیوتر بكشد. ولی‌ آن‌چه‌ سرانجام‌ حساب‌ می‌شود این‌ است‌ كه‌ اثر هنری‌ چه‌ ماحصلی‌ دارد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.