جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اهداف پنهان


اهداف پنهان

تاریخ پیدایش دانش هسته ای نشان می دهد كه آمریكا تنها استفاده كننده غیر بشری از تكنولوژی مذكور بوده است اكنون این سؤال مطرح می شود كه با این همه غرب به مدد چه ابزاری هم اكنون افكار عمومی در سطح بین المللی را طبق اهداف پنهانش در زمینه پرونده هسته ای ایران كنترل می كند

بسیاری از افراد در اولین مواجهه با اصطلاحاتی از قبیل انرژی هسته ای، فیزیك هسته ای یا هر چیزی كه مرتبط با تكنولوژی هسته ای باشد بمب، انفجار، جنگ، فاجعه، زباله های هسته ای، آلودگی و خطر و مرگ را به یاد می آورند، در حالی كه این فقط یك روی سكه است. فیزیك هسته ای بیشتر از آنچه تصور شود می تواند در خدمت بشر قرار گیرد و به جرأت می توان گفت زیان های انرژی هسته ای در مقابل فواید آن به راحتی قابل چشم پوشی است.

استفاده از انرژی هسته ای در نیروگاه های مولد انرژی، فیزیك هسته ای در تشخیص و معالجه بیماری ها، كمك به علم و صنعت در ساختن ماشین ها، هواپیماها و محصولات مصرفی بهتر و مطمئن تر، تولید گیاهان جدید و ثمربخش و حل مشكل تغذیه و توسعه استفاده از سموم گیاهی جدید و بی خطر تنها نمونه های كوچكی از كاربرد این تكنولوژی نوین است.

دامنه فعالیت دانش هسته ای به حدی است كه حتی به كمك فیزیك هسته ای می توان گذشته اسرارآمیز انسان و زمین را آشكار ساخت و عمر زمین و ساكنان آن را تعیین كرد. اهمیت این دانش بشری زمانی آشكارتر می شود كه دوره ای نه چندان دور تصور شود كه در آن با كاهش جدی تر منابع سوختی و بحران انرژی مواجه خواهیم بود.

از سوی دیگر مطالعه تاریخ پیدایش دانش هسته ای نشان می دهد كه آمریكا تنها استفاده كننده غیر بشری از تكنولوژی مذكور بوده است. اكنون این سؤال مطرح می شود كه با این همه غرب به مدد چه ابزاری هم اكنون افكار عمومی در سطح بین المللی را طبق اهداف پنهانش در زمینه پرونده هسته ای ایران كنترل می كند؟ جواب این سؤال هنگامی تأمل برانگیزتر خواهد بود كه بدانیم فعالیت های گسترده ای در رسانه های بین المللی در حال شكل گیری است تا تكنولوژی صلح آمیز هسته ای ایران در افكار عمومی غرب را مترادف با معانی غیر بشری استفاده از دانش هسته ای القا كند.

به طور كلی توجه به نقش و جایگاه افكار عمومی در تعاملات بین المللی و عنایت به اینكه سیاست های خارجی قدرت های بزرگ تنها در سایه كنترل افكار بین المللی امكان اجرای برنامه های خود را پیدا می كنند، توصیف كننده اهمیت خاص مقوله افكار عمومی در دستگاه سیاست خارجی هر كشور برای رسیدن به منافع ملی اش است، به ویژه آنكه موضوع افكار عمومی در سطح جهانی و كلان و بحث تبلیغات گسترده و جنگ روانی از سوی قدرت های بیگانه موردنظر باشد.

با یك نگاه اجمالی به روند پرونده هسته ای ایران باید گفت كه نزدیك به سه سال است كه موضوع برنامه های هسته ای ایران مورد توجه رسانه های دنیا قرار گرفته است ،به نحوی كه پرونده هسته ای ایران كه تا مدتی پیش به عنوان یك موضوع متعارف در گفت وگوها و مذاكرات تلقی می شد، به تدریج به صورت یك بحران بین المللی مطرح می شود و چنین وانمود می شود كه فقط شورای امنیت سازمان ملل، صلاحیت بررسی قضیه مذكور را دارد. آنچه كه اغلب در رسانه های پرتیراژ تعقیب می شود، طرح مباحث جنجالی و همراه با عطش بیشتر در راستای زمینه چینی برای منازعه ای رودررو و ماجراجویانه بین ایران و غرب است.

لذا دستگاه سیاست خارجی كشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند دقت بیشتر در اقدامات و برنامه ریزی ها در این زمینه خواهد بود تا بتواند از همه ابزار و توانایی های خود بیشترین استفاده را نمایان سازد. اگرچه تعاریف مختلفی برای دیپلماسی ارائه شده است، اما معمولاً دیپلماسی در نقطه مقابل استفاده نظامی قرار می گیرد و در حقیقت دیپلماسی به راه های به كارگیری ابزارهای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و تكنولوژیكی در سیاست خارجی برای تامین منافع ملی و نیز شیوه حل و فصل اختلافات بین المللی اطلاق می شود.

در این زمینه یكی از ابزارهایی كه می تواند در ایفای نقش فعال تر دیپلماسی بسیار مؤثر جلوه كند، مسئله تبلیغات و رسانه های جمعی و بین المللی است (منظور از رسانه، هرگونه رسانه مكتوب، دیداری و شنیداری و الكترونیكی از قبیل مطبوعات، رادیو و تلویزیون، رسانه های اینترنتی و ماهواره ای است).

تأثیر رسانه ها در پیشبرد سیاست خارجی به قدری است كه كارشناسان علوم سیاسی از اصطلاح دیپلماسی رسانه ای استفاده می كنند كه دیپلماسی رسانه ای از دو منظر می تواند مورد بررسی قرار گیرد:

۱- كاركرد دیپلماتیك رسانه ها كه منظور آن دسته از كاركردهای رسانه ای است كه ابعاد بین المللی پیدا كرده و بر عملكرد دولت ها و بازیگران جهانی تأثیر می گذارند.

۲- عملكرد و استراتژی رسانه ای دولت ها كه منظور سیاست هایی است كه دولت ها در بخش رسانه ای اتخاذ می كنند و از طریق آن بر افكار عمومی كشور خود یا سایر كشورها تأثیر می گذارند.

حال باید بررسی شود كه عملكرد دیپلماسی رسانه ای ایران در قضیه بحران هسته ای ایران چگونه بوده است؟ و نقش رسانه ها در برون رفت از این بحران در سطح بین المللی چیست؟

همان طور كه قبلاً نیز اشاره شد، غرب با آگاهی كامل از این مطلب و بهره گیری بسیار وسیع از رسانه ها در مسیر اهداف خود گام برمی دارد. استفاده از رسانه ها به حدی است كه می توان به نمایشگاهی كه در حاشیه اجلاس شورای حكام برگزار شد اشاره كرد. در این همایش كه هیچ سنخیتی با موضوع آژانس یا مسئولیت و مأموریت ویژه این نهاد بین المللی نداشت و تنها در راستای مخالفت با اظهارات رئیس جمهوری ایران در رابطه با تحقیق و تفحص در هولوكاست طراحی شده بود، نمایندگان غربی به كمك تبلیغات عظیم در كنار فعالیت های دیپلماتیك خود سعی می كردند به توجیه سیاست های موردنظر بپردازند. سیاستمداران غربی با استفاده از رسانه ها سعی می كنند تا ایران را جنگ طلب و ستیزه جو در عرصه معادلات بین المللی و افكار عمومی قلمداد كنند. مثلاً «مركل» صدراعظم آلمان با مقایسه ایران كنونی با آلمان نازی قبل از جنگ جهانی دوم به كمك رسانه ها به دنبال جلب افكار عمومی كشورش، در اجرای سیاست های خود گام برمی دارد.

اقدام دیگری كه سیاستمداران غربی به كمك رسانه های مختلف در پی تحقق آن هستند، تلاش برای معرفی ایران به عنوان بر هم زننده امنیت و ثبات مطلوب منطقه است، به گونه ای كه سیاستمداران غربی مثل دیك چنی، معاون رئیس جمهوری آمریكا و كاندولیزا رایس با سفرهای پی درپی به كشورهای مختلف منطقه ضمن فعالیت های دیپلماتیك در بین سیاستمداران منطقه و گفت وگو با زمامداران منطقه برای جلب حمایت آنها در پیشبرد اهداف شوم بین المللی، تلاش می كنند تا به كمك امواج گسترده تبلیغاتی و رسانه ای، افكار عمومی را با خود همسو كنند.

به بیان ساده تر اگرچه جای كوچكترین تأملی نسبت به حقانیت خواسته منطقی ملت شریف ایران در دستیابی به تكنولوژی هسته ای وجود ندارد، اما با یك نگاه اجمالی به رسانه ها در سطح بین المللی می توان شاهد هجوم عظیم تبلیغاتی علیه ایران بود، به گونه ای كه افكار عمومی با تبلیغ «نگرانی از مقاصد غیرصلح آمیز برنامه های ایران» در حال هدایت به سمت و سوی مورد هدف غرب هستند. این درحالی است كه حتی وقتی غربیان به صراحت تهدید به استفاده از سلاح هسته ای می كنند به راحتی رسانه ها و سیاستمداران با كمترین عكس العمل ها از كنار آن می گذرند. نمونه بارز آن مربوط به اظهارت تهدیدآمیز اخیر شیراك (رئیس جمهور فرانسه) یا وزرای دفاع و خارجه برخی از كشورهای غربی است.

از سوی دیگر و در سطح تعاملات بازیگران بین المللی با یكدیگر، یك اصل مهم در سیاست خارجی توجه به این نكته است كه هر دولتی با هر رتبه ای از نظر قدرتمندی سعی می كند از سایر بازیگران بین المللی مانند كشورها، سازمان ها و حتی نهادهای اقتصادی و اجتماعی و حتی جنبش های آزادی بخش در راستای منافع خود بهره ببرد. به عبارت دیگر سعی می كند تا جایی كه مقدورات اجازه می دهد بازیگر فعالی در عرصه بین المللی باشد.

در این راستا باید سیاست خارجی به گونه ای طراحی شود كه ضمن افزایش توان و آمادگی برخورد با انواع بحران ها، امكان بهره گیری از قدرت رسانه ای را نادیده نگیرد تا بتواند به سمت تحقق منافع ملی نزدیك شود، زیرا بسیج رسانه ها می تواند در جذب افكار بازیگران بین المللی از قبیل دولت ها، سازمان ها، نهادها و جنبش ها در سطح بین المللی مؤثر باشد.

به این ترتیب باید به كمك دیپلماسی فعال و رسانه های جمعی، علاوه بر تقویت تفاهمات فرهنگی و مشتركات موجود، عامل اصلی بی ثباتی و ناامنی در منطقه یعنی حضور نظامی بیگانگان كه هم اكنون در سایه تبلیغات و جنگ روانی نادیده گرفته می شود، بیش از پیش مشخص شود. لذا تنویر افكار عمومی در سطح منطقه ای و بین المللی به این مطلب كه مهمترین عامل بر هم زننده ثبات و امنیت منطقه ای و بین المللی حضور نظامی بیگانگان در منطقه بوده است، می تواند نقش بسزایی در كاهش اثرات منفی تبلیغات غرب ایفا كند.

مطلب دیگری كه در بحث فعالیت های رسانه ای باید مدنظر قرار گیرد، تلاش برای جلب توجه افكار عمومی برای ایجاد یك اجماع در سطح كلان برای مبارزه با توسعه آشكار سلاح هسته ای توسط رژیم غاصب اسرائیل است تا ضمن مقابله با افزایش خطر تسلیحاتی صهیونیزم در منطقه، اهداف غرب در پرده پوشی نسبت به سیاست توسعه تسلیحات كشتار جمعی اسرائیل و سیاست های دوگانه غرب آشكارتر شود.

بهنام سرخیل