یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
گالیوری در میان لیلی پوتی ها

هرگاه درباره موسیقی فیلم سخن گفته میشود ناخودآگاه به یاد برخی از فیلمهای هیچکاک میافتم البته این موضوع زیاد به علاقه شخصی من نسبت به آثار هیچکاک مرتبط نیست بلکه به آهنگساز برجستهیی چون برنارد هرمن بازمیگردد. از سوی دیگر در نظرسنجی جدید نشریه بریتانیایی «سایتاند ساند» فیلم «سرگیجه» را بهترین فیلم تاریخ سینما خوانده و پس از ۵۰ سال «همشهری کین» را از صدر به زیر آورده است. شاید طرفداران سینما درباره معیارهایشان به بحث و جدل بپردازند، اما در این درگیری موسیقی برنارد هرمن راه خودش را میرود، مردی که آهنگساز دو فیلم اول فهرست است. همه این عوامل باعث شد که این پژوهش درباره موسیقی فیلم سرگیجه باشد.
۱- برنارد هرمن
برنارد هرمن (۱۹۱۱-۱۹۷۵) آهنگساز امریکایی یکی از استثنائات سینما است. او در جوانی به رادیوی سی.بی.اس پیوست و پس از ۹ سال فعالیت در این رادیو رهبر ارکستر اصلی این رادیو شد؛ فعالیت او در رادیو سی.بی.اس زمینهساز آشنایی او با ارسن ولز شد که در همان سالها در سی. بی. اس، به صورت هفتگی نمایشهای رادیویی اجرا میکرد. این دو در طول سالهای ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۱ در برنامه رادیویی «نمایشهای ارسن ولز» در رادیوی سی.بی.اس همکاری کردند، این همکاری در نهایت به نخستین فیلم ارسن ولز و نخستین موسیقی فیلم هرمن، «همشهری کین» (۱۹۴۱) انجامید، فیلمی که هرمن برایش نامزد دریافت جایزه اسکار شد، جایزهیی که تنها یک بار در سال ۱۹۴۱ به خاطر موسیقی فیلم «شیطان و دانیل وبستر» (۱۹۴۱، ویلیام دیترل) به او اهدا شد، فیلمی که بعدتر بیشتر به نام دومش «همه آنچه با پول میتوان خرید» در یادها مانده است. همکاری هرمن و ولز در فیلم دوم ولز، «امبرسونهای باشکوه» (۱۹۴۲) هم ادامه یافت، ولی بعد از آن دیگر هیچگاه هرمن برای فیلمی به کارگردانی ولز موسیقی نساخت.
هرمن که پس از بردن یک جایزه آهنگسازی در سیزده سالگی، به طور جدی به دنبال موسیقی رفته بود، در خانوادهیی یهودی با ریشه روس در شهر نیویورک متولد شد، پدرش به پرورشاش کمک فراوان کرد، او را به اپرا میبرد و تشویقش میکرد تا نواختن ویولن را یاد بگیرد. او به دانشگاه نیویورک رفت و زیرنظر پرسی گرینگر (۱۸۸۲-۱۹۶۱) آهنگساز، پیانیست و تنظیمکننده استرالیایی و فیلیپ جیمز (۱۸۹۰-۱۹۷۵) آهنگساز، رهبر ارکستر و مدرس موسیقی امریکایی، به تحصیل پرداخت. برای تحصیلات تکمیلی به مدرسه جولیارد رفت و در سن بیست سالگی، پیش از رفتن به سی.بی.اس، یک گروه ارکستر تاسیس کرد.
اما اوج دوران کاری هرمن، همکاری با آلفرد هیچکاک بود. نخستینبار این دو در فیلم «دردسر هری» (۱۹۵۵) با هم کار کردند و همکاریشان تا فیلم «مارنی» (۱۹۶۴) ادامه یافت (البته هرمن قطعهیی برای فیلم «پرده پاره» (۱۹۶۶) هم ساخت که در فیلم استفاده نشد)، این دوران یکی از پربارترین دوران کاری هیچکاک بود که او فیلمهای مهمی چون «سرگیجه» (۱۹۵۸)، «شمال از طریق شمالغربی» (۱۹۵۹)، «بیمار روانی» (۱۹۶۰)، «پرندگان» (۱۹۶۲) و بازسازی «مردی که زیاد میدانست» (۱۹۵۶) را ساخت؛ در دو فیلم اخیر ماجرای همکاری هرمن با هیچکاک اندکی با بقیه فیلمهای این دوره تفاوت داشت، موسیقی فیلم «مردی که زیاد میدانست» به تمامی ساخته هرمن نبود، او دو ترانه فیلم را که در نسخه متقدم فیلم (ساخته خود هیچکاک در سال ۱۹۳۴) توسط آرتور بنجامین تصنیف شده بود را مجددا برای ارکستر تنظیم کرد و البته در سکانس ترور این فیلم که در رویال آلبرت هال لندن فیلمبرداری شد، او در نقش رهبر ارکستر ظاهر شد.
«پرندگان» موسیقی متن نداشت و در این فیلم هرمن به عنوان مشاور صدا با هیچکاک همکاری کرد و صداهای پرندگان را با سازهای الکترونیکی که تازه در ابتدای راه بودند، بازسازی کرد. مهمترین قطعات او در این دوره کاری به موسیقی فیلم «بیمار روانی» مربوط میشود که او فقط از سازهای زهی استفاده کرد تا هم فضای سیاه فیلم را بازسازی کند و هم آشفتگی ذهنی نورمن بِیتس (آنتونی پرکینز) را، موسیقی هرمن در عنوانبندی افتتاحیه فیلم با طراحی عنوانبندی سال باس که فقط با خطوط راست کار شده بود، همراهی میشد؛ طراحی باس به بهترین و خلاقانهترین شیوه موسیقی هرمن را و توانایی او برای خلق بیماری روانی بیتس را بازنمایی میکرد (این دو پیشتر در «سرگیجه» هم همکاری کرده بودند) . هر چند این دوره خلاقانهترین دوره کاری هیچکاک و هرمن بود، ولی در فیلم «پرده پاره» این همکاری به پایان رسید، هرمن که همواره بر آزادی عملش تاکید داشت، در این فیلم با درخواست هیچکاک برای تصنیف قطعاتی عامپسندتر، مواجه شد و همین درخواست به قطع همکاری آن دو منجر شد (پس از مرگ هرمن، المر برنستاین، قطعاتی که او برای فیلم «پرده پاره» ساخته بود را اجرا و ضبط کرد). گفته میشود که مذاکرات هیچکاک و هرمن بر سر «پرده پاره» تند بوده است و این دو به حالت قهر از هم جدا میشوند، در چند جا اشاره شده که هرمن بعدتر کوشید این رابطه را از نو احیا کند، ولی هیچکاک درخواستهای او برای ملاقات را نپذیرفت، در سال ۱۹۷۴ هیچکاک تنها نسخهیی از کتاب «گفتوگو با آلفرد هیچکاک» را که شامل گفتوگوی بلندش با فرانسوا تروفو بود با امضای «به بنی، همراه با بهترین آرزوها» را برای هرمن فرستاد.
این دوره کاری موفق بعدتر باعث شد تا بسیاری از ستایشگران هیچکاک ساختن موسیقی فیلمهایشان را به او سفارش دهند: فرانسوا تروفو در فیلمهای «فارنهایت ۴۵۱» (۱۹۶۶) و «عروس سیاهپوش» (۱۹۶۸) و برایان دیپالما در فیلمهای «خواهران» (۱۹۷۳) و «وسوسه» (۱۹۷۶) .
هرمن که از سال ۱۹۷۱ کلا لندن را برای زندگی انتخاب کرده بود، آخرین بار موسیقی فیلمهای «راننده تاکسی» (۱۹۷۶، مارتین اسکورسیزی) و «زنده است» (۱۹۷۶، لری کوهن) را ساخت و اندکی بعد بر اثر بیماری قلبی در لندن درگذشت، هم اسکورسیزی و هم کوهن فیلمهایشان را به او تقدیم کردند. از آنجا که هرمن در فیلم «راننده تاکسی» از موسیقی جاز استفاده کرده بود در بین فیلمهای هرمن از اهمیت فراوانی برخوردار است. میکلوش روژا (۱۹۰۷، ۱۹۹۵) آهنگساز برجسته مجار در توصیف هرمن گفته بود: «او گالیوری بود در میان لیلیپوتیها».
۲- بررسی موسیقی متن فیلم سرگیجه
آلفرد هیچکاک موجود رمانتیک رنجکشیدهیی بود ولی این خصلت را در پسپردهیی از خویشتنداری انگلیسی پنهان میکرد. بیشتر از همه همکاراناش هیچکاک در ساختن فیلمهایش، برنارد هرمن آهنگساز با موسیقیهای کوبنده و مدهوشکنندهاش برای کلاسیکهای متاخرتر هیچکاک، این قضیه را لو داد. سرگیجه، شخصیترین اثر هیچکاک است و موسیقیاش هم احتمالا بهترین موسیقیای است که هرمن ساخت. پروفسور ریچارد آلن، استاد دانشگاه نیویورک که درباره فیلمهای هیچکاک بسیار نوشته است «سرگیجه» را نقطه عطف کارنامه هرمن میداند. «وقتی به آثار قبل از «سرگیجه» او نگاه کنید، حتی به موسیقی که برای «همشهری کین» ساخته گوش دهید متوجه میشوید همه آنها لحنی واگنری دارند. موسیقیهایی که هرمن برای فیلمهای هیچکاک ساخته: مرموز، رعبانگیز، شوم و تهدیدکنندهاند. درست مثل صدایی است که از درون گور برمیخیزد. او آهنگساز خلاقی بود که دنیای هیچکاک را به خوبی میشناخت و با فضای ابهامآمیز و سرشار از ترس، دلهره، سوءظن، اضطراب، هیجان و تعلیق فیلمهای او آشنا بود و براساس همین فضای کابوسگونه و وهمناک فیلمهای او برایش موسیقی میساخت. هرمن قادر بود با موسیقی، صحنههای قتل، خطر، معاشقه یا احساسات مختلف مثل ترس، خشم، ناامیدی و گناه را با مهارت و چیرهدستی ترسیم کند. فیلم «سرگیجه» یکی از مشهورترین فیلمهای هیچکاک و یکی از بهترین آثار برنارد هرمن است.
هرمن تئوریاش برای ساخت موسیقی فیلم را در ۱۹۴۱ در نیویورکتایمز این گونه شرح داد: «درساخت موسیقی فیلم تا آنجا که امکان دارد از صدای واقعی ارکستر سمفونی بزرگ استفاده نمیکنم. موسیقی فیلم مدیومی حساس و ظریف است وگاهی تکنوازی فلوتی یا صدای شیپور میتواند از صدای ۵۰ نفر نوازنده موثرتر باشد.» در موسیقی سرگیجه به ظرافت این موضوع رعایت شده است. نورما هرمن، بیوه برنارد هرمن میگوید که هرمن موسیقیای را که برای «سرگیجه» ساخته بود را بسیار دوست میداشت، چون به او امکان داده بود تا مایههای رمانتیک مورد علاقهاش را در موسیقی اجرا کند.
نورما هرمن میگوید: «برای بنی [هرمن] چندان اهمیت نداشت که چه تصویری بر پرده میافتاد، او باور داشت که موسیقیاش به تماشاگر نشان میداد که در اعماق ذهنش دارد به چه میاندیشد و در فیلم «سرگیجه» دست او کاملا برای این کار باز بود.» هیچکاک دست هرمن را در هنگام ساختن موسیقی فیلم «سرگیجه» باز میگذارد؛ گفته میشود که او تنها یادداشتهایی را در اختیار هرمن میگذارد که شامل پیشنهاداتی درباره موسیقی و بهخصوص نحوه میکس صدا بوده است و به غیر از آن در کار هرمن دخالت نمیکند. این برخورد بر اساس اطمینان هیچکاک به هرمن بود، چون او میدانست که هرمن بهخوبی میتواند در لحظات مناسب حس و حال صحنه را منتقل کند.
آثار موسیقیایی هرمن بیشتر به واسطه ارکستراسیون غنیشان شناخته میشوند، او یک بار در مقابل سوالی که از او درباره کار با تنظیمکننده دیگری به غیر از خودش پرسیده شده بود، پاسخ داد: «مگر میشود که خودم قطعاتم را تنظیم نکنم؟ کار با تنظیمکننده دیگر مثل این است که از نقاشی بخواهید تا اجازه دهد کس دیگری به جایش نقاشیاش را رنگآمیزی کند.» در آثار موسیقی فیلم او همواره میتوان این توانایی را دید، آثار او عمدتا با حجم زیاد صدای سازهای ارکستر، از سازهای زهی گرفته تا سازهای بادی و هارپ همراه است، در «سرگیجه» هم هرمن در پایان هر جمله موسیقیاییاش از هارپ استفاده میکند، هارپ از سازهای مورد علاقه هرمن بوده است، چنانچه در همین فیلم «سرگیجه»، هرمن هنگام نمای معروف زوم این/ترک بکی که هیچکاک برای خلق جلوه ترس از ارتفاع اسکاتی به کار میگیرد، از آکورد ناموزونی استفاده میکند که با هارپ نواخته میشود. او پیشتر در سال ۱۹۵۳ برای موسیقی فیلم «۱۲ مایل زیر جزیره» (رابرت وب) از ۱۰ هارپ استفاده میکند تا در سکانسهای زیر آب، جلوه صوتی زیر آب را به وجود بیاورد.
سرگیجه با تصویر شروع نمیشود بلکه با هنر انتزاعی و معنادار موسیقی آغاز میشود. یک شکل ساده و تکرارشونده، آکوردهایی متزلزل، پرده خالی سینما را همراهی میکنند. موسیقی سرگیجه بهطور کلی پژواکی است از ویژگی تعلیقآمیز شخصیتها و کنش فیلم. ایده تیتراژ نیز براساس موضوع اصلی فیلم یعنی ترس از ارتفاع و سرگیجه ناشی از آن شکل گرفته است.
سائول باس طراح این تیتراژ است که شاخصههای منحصربه فردی در این هنر دارد. باس اگر چه موضوع را محور اصلی کارش قرار میدهد اما فرمالیسم را هم نادیده نمیگیرد. سرگیجه از چشم شروع میشود و با دیدن. باس تیتراژ را با چشم زنی آغاز میکند که محور اصلی داستان است و از درون همین محور اصلی داستان، وارد فرم و گرایشهای فرمی میشود. فرمهای چرخشی که با موسیقی ملودیک خود، هر لحظه، بر دورانی شدن احساس ناشی از آن میافزاید. سرگیجه با تیتراژی نامتعارف و موسیقی دلهرهآور برنارد هرمن شروع میشود. یکی از بهترین ویژگیهای این تیتراژ، اتصال خوب به ابتدای فیلم است، به طوری که تماشاگر آن دو (تیتراژ و فیلم) را از این جنس احساس میکند. موسیقی نقش مهمی در این اتصال بازی میکند. این اتصال خوب باعث میشود تماشاگر، تیتراژ و فیلم را چفت شده میبیند و سکتهیی بین این دو به وجود نمیآید.
نخستین سکانس بعد از عنوانبندی نشاندهنده تقلایی برای برجای ماندن است؛ تلاشی ناموفق برای اجتناب از سقوط. همچنین اشارهای است به وسوسه نامعقول رفتن، خاتمه دادن به خودداری از سقوط و البته رها شدن از اضطرابی که ناشی از این تقلاست. در این سکانس اسکاتی (جیمز استوارت) چنین وسوسهیی دارد؛ و همانگونه که دوربین به شکل سوبژکتیو این وسوسه را نشان میدهد، موسیقی نیز سعی میکند باعث شود که تماشاگر با آن همذاتپنداری میکند، یعنی بشر بهطور کلی چنین وسوسهیی دارد. مارتین اسکورسیزی درباره موسیقی «سرگیجه» گفته است: «موسیقی برنارد هرمن مثل گرداب گسترش مییابد و آدم را در خود غرق میکند». موسیقیای که بیانگر شور و جنون عاشقانه، سرگیجه و کابوسهای شخصیت اصلی فیلم یعنی اسکاتی فرگوسن (با بازی جیمز استوارت) است. هرمن تم اصلی این فیلم را بر مبنای رقص آندلسیفندانگو ساخت که با الهام از علاقه مدلین (با بازی کیم نوواک)، معشوق اسکاتی به یک پرتره اسپانیایی نوشته شده است.
موسیقی همانند فضای فیلم، کیفیتی کابوسگونه و وهمناک دارد و به شکل دراماتیکی، وضعیت روحی روانی اسکاتی و عشق جنونآمیز او را به مدلین توصیف میکند. یکی از ویژگیهای موسیقی «سرگیجه»، موتیفی است که براساس صدای شیپورهای یکه در دو طرف پل گلدنگیت سانفرانسیسکو قرار دارد ساخته شده، زمانی که مدلین خود را به درون رودخانه میاندازد و اسکاتی شاهد خودکشی او است وبه دلیل ترس از ارتفاع نمیتواند جان او را نجات دهدجودی/مادلین را اغلب همراه موسیقیای نسبتا متعادل و ملودیک میبینیم؛ اما چنین موسیقیای باتوجه به آنچه بعدا میفهمیم به استثنا امری است کنایی: یک فوگ راکد و ساکن در میسیون دولورس؛ موسیقی رمانتیک و دلنشینی که اغراقآمیز است و امواج خروشان دریا را همراهی میکند، در صحنهیی که اسکاتی و مادلین نخستین بار همدیگر را میبوسند؛ نوای شاد چنگ و ویولنها که سرخوشانه بگیریم، حتی در نگاه رو به پایین از اسکاتی شنیده میشوند، آن هم درست بلافاصله بعد از اینکه او از آسایشگاه مرخص شده است؛ موسیقی رمانتیکتری را حتی در صحنهیی که اسکاتی و جودی در پارک هستند به گوش میرسد.
تمامی این صحنهها و موسیقی دلگرمکنندهیی که آنها را همراهی میکند، بعدها زایل میشوند چون معلوم میشود که نادرستند. صداهایی هستند که کمتر فریبندهاند آنهایی هستند که به ما اخطار میدهند؛ این صداها را حتی در موسیقی هشداردهنده یا صدای زنگها و بوقهای هشداردهندهیی که از فانوسهای دریایی میشنویم؛ میتوان شنید.
سیدمرتضی مشکات
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست