پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

عاشورا در آیینه كلام معصومان


عاشورا در آیینه كلام معصومان

آثار و عظمت عاشورا آنچنان زمین و زمان و قلب ها را فتح كرده كه هر روز بیش از پیش زنده تر, پررونق تر می درخشد و همچنان به پیش می رود

تا خون شهید كربلا می‏جوشد با یاد محرّم دل ما می‏جوشد

داغ غم او، همیشه عالم سوز است تا هست خدا خون خدا می‏جوشد

عاشورا طبق نقل كلینی و ابن شهر آشوب در مناقب، و شیخ مفید و ارشاد در روز شنبه دهم محرّم، و طبق نقل شیخ طوسی و علّامه مجلسی و سید بن طاووس و طبری روز دوشنبه دهم محرّم، و بر اساس گفته مرحوم سپهر در ناسخ و فرهاد میرزا در قمقام در روز جمعه دهم محرّم سال ۶۱ هجری بوده است.(۱)

و طبق محاسبه دانشمندان در زمان فتحعلی شاه محرّم سال ۶۱ هجری برابر بوده با شهریور سال ۵۹ هجری شمسی و بلندی روز در آن زمان سیزده ساعت و سی هشت دقیقه بوده است.(۲)

امّا آن روز آن ساعات به ظاهر گذشت و تمام شد ولی آثار و عظمت عاشورا آنچنان زمین و زمان و قلب‏ها را فتح كرده كه هر روز بیش از پیش زنده‏تر، پررونق‏تر می‏درخشد و همچنان به پیش می‏رود. خالی از لطف نیست كه گوشه‏ای از اعترافات برخی دانشمندان را درباره عظمت عاشورا مورد اشاره قرار دهیم.

۱) پروفسور ادوارد براون درباره عاشورا می‏گوید:

آیا قلبی پیدا می‏شود كه با شنیدن حادثه غمبار كربلا دچار غم و اندوه نگردد، حتی غیر مسلمانان؟ آری كسی نمی‏تواند پاكی روحی این جنگ اسلامی را كه تحت لوای اسلام انجام گرفت انكار كند.(۳)

۲) عاشورا از دیدگاه دكتر ژوزف فرانسوی:

او در كتاب «اسلام و اسلامیان» می‏نویسد: پس از واقعه كربلا پیروان علی(ع) بر آشفته و وقت را غنیمت شمرده مشغول پیكار شدند... و عزاداری برپا كردند و كار به جایی رسید كه شیعیان عزاداری حسین بن علی(ع) را جزء مذهب خود قرار دادند و از آن زمان تاكنون به پیروی از نیّتهای بزرگان دین كه آنها دوازده نفر از اولاد رسول(ص) می‏باشند و گفتار و رفتار و كردار هر یك از آنها در ردیف گفتار و كردار خدا و رسول (ص) و هم سنگ قرآن می‏باشد در عزاداری امام حسین(ع) شركت كرده و رفته رفته یكی از اركان مذهب شیعه قرار گرفته است ترقیات سریع السیری كه شیعیان در اندك مدتی كردند می‏توان گفت در دو قرن دیگر عدد آنها بر سایر فرقه‏های مسلمانان بیشتر خواهد شد و علّت این امر به واسطه عزاداری امام حسین است.

امروز در هیچ نقطه از جهان نیست كه برای نمونه حداقل دو یا سه نفر شیعه نباشند كه برای امام حسین(ع) عزاداری نمایند... باید اعتراف كرد كه شیعیان از بذل جان و مال خود در راه مذهب و سوگواری امام حسین دریغ نداشته‏اند.»(۴)

۳) نظر ناپلئون بناپارت در مورد عاشورا

او می‏گوید: «ما اگر وقتی كاری اجتماعی یا سیاسی داشته باشیم، باید دهها هزار كارت چاپ كرده و با چه زحماتی توسط نفراتی آن كارتها را به اشخاص داده، تازه از ده هزار، هزار نفر حاضر می‏شوند و كار هم ناتمام می‏ماند. لكن این مسلمانان و شیعیان با نصب یك پرچم سیاه بر درب یك خانه كه می‏گویند می‏خواهیم برای امام حسین(ع) مجلس عزا برپا كنیم، دهها هزار نفر در ظرف دو ساعت در مجلس عزای امام حسین(ع) بدون كارت حاضر می‏شوند و تمام مسائل اجتماعی و سیاسی و مذهبی خود را در آن مجلس حلّ و فصل می‏نمایند.»(۵)

● با توجّه به این اعتراف و آثار گرانسنگ عاشورا خوب است مروری به روایات داشته باشیم و عظمت عاشورا را از دیدگاه معصومان باز خوانی نماییم.

۱) عاشورا رمز برتری امّت پیامبر اكرم(ص)

همچنان كه پیامبر خاتم بر ادیان دیگر برتری و فضیلت دارد، امّت پیامبر خاتم نیز «امت وسط» و «خیرالامم» است و در این برتری اموری نقش دارند از جمله مسئله عاشورا است كه در روایت ذیل بدان اشاره شده است.

در حدیث مناجات حضرت موسی(ع) با خداوند آمده است كه حضرت موسی به درگاه خداوند متعال عرضه داشت: پروردگارا چرا امّت محمّد(ص) را بر سایر امتها برتری دادی؟! خداوند فرمود: به خاطر ده خصلت. موسی(ع) عرض كرد: آن ده خصلت چیست تا به بنی اسرائیل دستور دهم انجام دهند؟

خطاب رسید ان ده خصلت عبارتند از: نماز، زكات، روزه، حج، جهاد، جمعه، جماعت، قرآن، علم و عاشورا. «قال موسی یا ربّ و ما عاشوراء؟ قال: البكاء و التباكی علی سبط محمّدٍ(ص) و المرثیهٔ و العزاء علی مصیبهٔ ولدالمصطفی؛موسی عرض كرد پروردگارا عاشورا چیست؟ فرمود: گریه كردن یا تباكی كردن و روضه خوانی و عزاداری بر مصیبت فرزند مصطفی(ع) است.

ای موسی! در آن زمان هیچ بنده‏ای نیست كه گریه یا تباكی كند در عزای فرزند پیامبر(یعنی حسین بن علی) مگر این بهشت برای او حتمی است و هیچ بنده‏ای نیست كه مقداری از مالش را در راه محبّت فرزند پیامبر(ص) انفاق كند از طریق طعام دادن یا غیر آن مگر این كه خداوند متعال در دنیا به هر درهمی هفتاد درهم به او بركت عنایت می‏كند و سرانجام به فضل خدا وارد بهشت می‏شود و گناهانش آمرزیده می‏گردد.

به عزت و جلالم قسم «ما من رجلٍ او امرأهٍٔ سال و دمع عینیه فی یوم عاشوراء، قطرهًٔ واحدهًٔ الّا و كتب له اجر مائهٔ شهیدٍ؛(۶) كه هیچ مرد و زنی نیست كه در روز عاشورا و غیر عاشورا (برای امام حسین(ع)) قطره اشكی بریزد مگر این كه برای او ثواب صد شهید نوشته می‏شود.»

۲) عاشورا و كربلا در كلام پیامبر اكرم(ص)

روایات متعددی در منابع شیعه و اهل سنّت از پیامبر اكرم(ص) درباره شهادت امام حسین(ع) و عاشورای او نقل شده است كه فقط به یك روایت از طریق اهل سنّت اكتفا می‏كنیم عایشه می‏گوید: «روزی جبرئیل بر رسول خدا(ص) نازل شد و به آن حضرت وحی نمود حسین نزد پیامبر(ص) وارد شد و از شانه و پشت آن جناب بالا می‏رفت و بازی می‏كرد. جبرئیل گفت: «یا محمّد! انّ امّتك ستفتّن بعدك و یقتل ابنك هذا من بعدك؛ ای محمد! به زودی امّت تو فتنه می‏كنند و این فرزند كوچك تو را پس از تو خواهند كشت آنگاه جبرییل دست برد و خاك سفید رنگی آورد و گفت فرزندت در این سرزمین كه نام آن «طف» است كشته می‏شود پس از آنكه جبرئیل از نزد رسول خدا(ص) رفت، آن حضرت در حالی كه خاك را در دست داشت و گریه می‏كرد بر گروهی از یارانش كه ابوبكر، عمر، علی(ع)(۷)، حذیفه، و عمار و ابوذر در بین آنها حضور داشتند وارد شدند و فرمود: «اخبرنی جبرئیل ان ابنی الحسین یقتل بعدی بارض الطف و جائنی بهذه التّربهٔ فاخبرنی انّ فیها مضجعه؛ جبرئیل به من خبر داده است كه فرزندم حسین پس از من در سرزمینی به نام طف كشته می‏شود و این خاك را به من نشان داده كه محل شهادت و قبر او در این خاك خواهد بود.»(۸)

۳) گریه علی(ع) بر كربلا و عاشورا

روایات متعددی از امیرمؤمنان نقل شده است در مورد كربلا و عاشورا، تنها در منابع اهل سنّت از عبداللّه بن نجی، اصبغ بن نباته شعبی و... روایاتی در این زمینه نقل شده است. از جمله ابن عباس می‏گوید: «همراه علی(ع) در جنگ صفین از سرزمین نینوا گذشتیم به من فرمود: ای ابن عباس آیا این سرزمین را می‏شناسی؟ عرض كردم خیر ای امیرمؤمنان حضرت فرمود: اگر مانند من آن را می‏شناختی از اینجا عبور نمی‏كردی مگر آن كه مانند من می‏گریستی آنگاه شروع به گریه كرد تا آنجا كه اشك محاسن (مبارك) حضرت را فرا گرفت و بر سینه مباركشان جاری شد. ما نیز با آن حضرت گریستیم. حضرت علی(ع) فرمود: شگفتا ما را با آل ابوسفیان و آل حرب و حزب شیطان و اولیای كفر، چه كار! در همین حال فرمود: «صبراً یا اباعبداللّه...» ای اباعبداللّه (الحسین) صبر و مقاومت كن. آنگاه بسیار گریست و ما نیز با او گریستیم تا آنجا كه حضرت به صورت به زمین افتاد و از هوش رفت».(۹)

۴) عاشورا از نگاه امام حسن(ع)

بعد از شهادت حمزه سیدالشهدا رسم بر این بود كه در مدینه در هر عزاداری اوّل برای حمزه سیدالشهداء گریه می‏كردند، این رسم ادامه داشت تا امام حسین(ع) به شهادت رسید، از آن به بعد مردم برای آن حضرت گریه می‏كردند، امّا امام حسن مجتبی(ع) در سخت‏ترین لحظه مصیبت خویش هنوز امام حسین(ع) به شهادت نرسیده به یاد عاشورای آن حضرت گریست.

ابن نما می‏گوید: امام حسن مجتبی(ع) در بستر بیماری قرار گرفته بود. حسین بن علی(ع) برای عیادت برادر آمد، وقتی وارد اطاق شد و برادرش را در تب و تاب دید بنا كرد گریه كردن امام مجتبی(ع) فرمود: برای چه گریه می‏كنی؟! اظهار داشت برادرم! چرا گریه نكنم و حال آن كه شما را مسموم و مرا بی برادر كرده‏اند.

امام مجتبی(ع) فرمود: برادرم مرا به زهر می‏كشند در حالی كه تمام وسائل حاضر است (آب بخواهم آماده است، شیربخواهم آماده است و... برادران و خواهران همگی اطراف من جمعند) اما «لایوم كیومك یا اباعبداللّه» هیچ روزی مانند روز (عاشورای) تو نیست روزی كه سی هزار نفر از كسانی كه خود را امّت جدّمان می‏دانند تو را محاصره می‏كنند و بر كشتن تو همّت می‏گمارند تا تو را بكشند و خونت را بریزند و زن و فرزندانت را اسیر نمایند، و مال و اموالت را به غارت برند، در این هنگام لعنت خدا بر بنی امیّه روا گردد و آسمان و زمین و حیوانات دریایی و صحرایی بر تو خواهند گریست.

۵ ) عاشورا از نظر امام سجاد(ع)

حضرت سجاد(ع) كه خود از نزدیك شاهد حوادث عاشوراء بود هرگز آن را فراموش نكرد و تا آخر عمر برای حوادث آن اشك ریخت و دیگران را نیز تشویق می‏كرد، هرگاه چشمش به غذا و آب می‏افتاد گریه می‏كرد. روزی یكی از خدمتگذاران آن حضرت عرض كرد: آیا هنوز زمان پایان حزن و اندوه شما فرا نرسیده است. فرمود: وای بر تو! یعقوب دارای دوازده فرزند بود خداوند یكی از آنان را از جلوی چشمش دور و پنهان كرد. چشمان یعقوب از اندوه سفید شد در حالی كه یوسف زنده بود. امّا من در جلو چشمانم شاهد بودم كه پدرم،برادرم، عمویم هفده تن از اهلبیتم و گروهی از یاران پدرم را به قتل رساندند، و سرهایشان را از تن جدا كردند آنوقت چگونه اندوه من به پایان برسد.(۱۰) علاوه بر آن در كربلا ناموس اهلبیت به اسارت رفت كه این داغ را هرگز نمی‏شود فراموش كرد.

و همچنین نقل شده است كه امام سجّاد(ع) به عبیداللّه بن عباس بن علی نگاه كرد و اشكش جاری شد سپس فرمود: «هیچ روزی سخت‏تر از روز احد برای رسول (ص) نبود كه در آن روز عمویش حضرت حمزه، شیر خدا و شیر رسول خدا(ص) كشته شد و بعد از آن روزی سخت‏تر از روز موته نبود كه پسرعمویش جعفر بن ابی طالب كشته شد.

سپس فرمود: هیچ روزی مثل (روز عاشورا) روز امام حسین(ع) نیست (چرا كه) سی هزار نفر كه به گمان خود امّت پیغمبر(ص) بودند، جمع شدند و هر یك قربهًٔ الی اللّه برای كشتن پسر پیغمبر(ص) خود را آماده كرده بودند، در حالی كه آن حضرت آنها را نصیحت و موعظه كرد، امّا نصیحت‏پذیر نشدند تا این كه او را از راه دشمنی، مظلومانه كشتند.»(۱۱)

حجهٔ‏الاسلام سید جواد حسینی

۱. آشنایی با حسین (ع) میرزا باقر زمره‏ای، قم، نامدار، ۱۳۸۲، ص ۲۲۱ و نهضت حسینی، ج ۱، ص ۲۳.

۲. همان، ص ۲۲۱ و الوقایع و الحوادث، ج ۲، ص ۲۶۰.

۳. همان، ص ۶۴.

۴. همان، ص ۶۶، و شهید كربلا، ج دوم، ص ۲۲۴ ـ ۲۲۷.

۵. دفاع از حسین شهید، ص ۴۷۶ و آشنایی با حسین(ع)، همان، ص ۶۷.

۶. میرزا حسین نوری، مستدرك الوسائل بیروت، مؤسسهٔ آل البیت، سوم ۱۴۱۱، ص ۳۱۸ ـ ۳۱۹ روایت ۱۴ و رـ ك معالی السبطین، ص ۱۴۳.

۷. توجه كنید ترتیب افراد توسط عائشه بیان شده است.

۸. مجمع الزواید، ابوبكر هیثمی، ج ۹، ص ۱۸۸ باب مناقب حسین بن علی(ع)، كنزالعمال، ج ۶، ص ۲۲۳ ؛ اعلام النبوه مامروی، ص ۸۳، الصواعق المحرقه، ابن حجر، ص ۱۹۲، مقتل خوارزمی، ج ۱، ص ۱۵۹.

۹. همان، (مقتل) ص ۱۶۲ تذكرهٔ الخواص ابن جوزی، ص ۲۲۵ و كتاب صفین، نصربن مزاحم، ص ۵۸.

۱۰. مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۱۸۰ فصل فی كرعه و حبره و بكائه .

۱۱. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۹۸.

۱۲. مناقب شهر آشوب، ج ۴، ص ۱۸۰.

۱۳. كامل الزیارات، ص ۱۷۴، باب ۷۱، ثواب من زار الحسین فی یوم العاشورا، و مصباح المتهجد، ص ۷۳۱.

۱۴. مصباح المتهجد، ص ۷۱۳.

۱۵. همان، ص ۷۳۱.

۱۶. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۳.

۱۷. مصباح شیخ طوسی، ص ۷۲۴.

۱۸. بحارالانوار، همان، ج ۴۴، ص ۲۶۹.

۱۹. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۴ و تاریخ النیاحهٔ علی الحسین(ع)، ص ۱۶۰.

۲۰. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۴ ـ ۲۸۳ و امالی صدوق، مجلس ۲۷

۲۱. عیون اخبار الرضا به نقل از آشنایی با قبله هفتم، امام هشتم، ص ۶۹ و آشنایی با حسین، ص ۲۲۰.

۲۲. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۵۷، تاریخ النیاحهٔ علی الحسین(ع)، ص ۱۶۴

۲۳. كامل ابن اثیر، ج ۵، ص ۲۸۷، و زندگی تحلیلی پیشوایان ما، ص ۲۵۶.

۲۴. مقاتل الطالبین، ابوالفرج اصفهانی، ص ۴۷۸.

۲۵. بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۲۰.

۲۶. سید محمد سراج زاده، گلبرگ عشق ۷ ص ۲۷۵.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.