یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

مجلس هشتم پیش به سوی دولت کوچک


مجلس هشتم پیش به سوی دولت کوچک

اگر می خواهیم قدرت اول منطقه باشیم و در مسیر توسعه قرار بگیریم نباید سیاست های سینوسی را در پیش بگیریم چراکه این کار هدر دادن سرمایه های کشور است به نظر من با یک دولت کوچک و یک مجلس مقتدر می توان مسیر توسعه را طی کرد

پارلمان قدرتمند یکی دیگر از ویژگی های دولت کوچک است. برای یک پارلمان قدرتمند، نمایندگان واقعی که می توانند نقش موثری داشته باشند باید شجاع بوده و قادر به نظارت و پرسشگری باشند. همچنین قدرت تعامل و نظارت داشته باشند، نه آنکه در تقابل با دولت قرار بگیرند، به گونه یی که حتی برای تعیین ساعت کار بانک ها قانون نوشته شود یا آنکه رئیس جمهور بگوید من فلان قانون را اجرا نمی کنم و رئیس مجلس متوسل به مقام رهبری شود.

اگر می خواهیم قدرت اول منطقه باشیم و در مسیر توسعه قرار بگیریم نباید سیاست های سینوسی را در پیش بگیریم چراکه این کار هدر دادن سرمایه های کشور است. به نظر من با یک دولت کوچک و یک مجلس مقتدر می توان مسیر توسعه را طی کرد. ستاد ائتلاف اصلاح طلبان مجموعه یی است که برای حضور افراد در لیست رای گیری می کند. ممکن است عده یی انتخاب شوند و برخی افراد انتخاب نشوند ولی رویکرد اصلی آن است که ستاد و حزب اعتماد ملی درصد اشتراکات شان بالا است و در این راستا تلاش می کنند.

یکی از مشکلات توسعه ایران عدم حضور احزاب قدرتمند در کشور است. شاید در مقطعی حزبی با محدودیت های داخلی و خارجی شکل گرفته باشد ولی پس از مدتی حضور آن کمرنگ شده ولی اگر به دنبال توسعه واقعی هستیم، باید احزاب شکل بگیرد. شاید در شهر های کوچک احزاب برای ایجاد فضای انتخاباتی چندان نقش نداشته باشند ولی در شهرهای بزرگ احزاب فضای انتخاباتی را گرم می کنند، به همین جهت ما برای حضور حداکثری مردم نیازمند احزاب در کشور هستیم. اصلاحات مانع از این می شود که گروهی تحت عنوان اسلام، تحجرگرایی را اشاعه بدهند زیرا اسلام این را نمی گوید. این درست نیست که بالا ترین مقام اجرایی یک کشور ادعا کند در سازمان ملل هاله نور دیده است. اصلاح طلبان آن مسائل را قبول ندارند.

اصلاحات یک اندیشه است و یک انقلاب نیست و قرار نیست ساختار های نظام را به هم بزند و در واقع اصلاحات اندیشه یی است که در داخل از امام (ره) برای اصلاح سیستم گرفته شده است و سیستمی گیرا است که بتواند بازخورد داشته باشد.

دولت نهم استثنایی ترین شرایط را در تاریخ اقتصادی این کشور داشته، به طوری که حمایت همه ارکان نظام از صدر تا ذیل با این دولت همراه بوده است.

اصلاح طلبان برای اداره کردن کشور با درآمد نفت بشکه یی ۱۰۰ دلار برنامه دارند، در حالی که به نظر می رسد برخی ها برنامه ندارند و به دنبال ایجاد انحراف در مسیر توسعه کشور هستند. اما متاسفانه در این انتخابات برخی احزاب تعدادی از کاندیدا های خود را که از وزرا، استانداران و نمایندگان مجلس بودند به دلیل ردصلاحیت ها از دست دادند و انگیزه حضور احزاب در انتخابات کمرنگ تر شده ولی به رغم این مساله تلاش این احزاب آن است که برای جلوگیری از مجلسی طراحی شده در این انتخابات حضور پیدا کنند. با این حال فرض ما این است که با حضور پرنشاط جوانان در کشور به ویژه دانشگاهیان و به کمک نیرو های مستقل بتوانیم اکثریت مجلس را به دست آوریم. در حال حاضر در حوزه هایی که اصلاح طلبان حضور دارند شانس اول برای انتخاب شدن را دارند و در برخی حوزه ها که آنها حضور ندارند ممکن است مستقل ها بتوانند رای بیاورند. دغدغه اصلی اصلاح طلبان در این انتخابات برگزاری انتخاباتی سالم است و مسوولان نیز باید این دغدغه را داشته باشند تا در رای مردم اتفاقی نیفتد و رای مردم را مانند یک امانت بدانند.

● نصب قطب نما برای کشتی اقتصاد

زمانی در مجلس هفتم گفته شد که کشتی اقتصاد این دولت قطب نما ندارد. مهم ترین اقدام ما برگرداندن آنها به مسیر اصلی است. اما معتقدیم با شعار نمی توان کشور را اداره کرد. در حال حاضر یکی از مقدم ترین چالش های اقتصادی ایران، تکیه زیاد اقتصاد ایران بر درآمد نفت است. کشوری با این منابع می تواند به سرعت پیش برود و وقتی نقش نفت را در طول ۵۰-۴۰ سال ایران بررسی می کنیم، می بینیم نفت تنها نقش مخرب داشته است که البته در اقتصاد بیشتر نمود پیدا کرده است. در عین حال نفت در مسائل سیاسی نیز تاثیر داشته است و باعث شده دولت هیچ گاه در برابر مردم احساس پاسخگویی نکند؛ چرا که وقتی مردم ریال به ریال هزینه دولت را تامین کنند، نظارت شان بیشتر است اما با وجود نفت، همواره دولت ها در ایران احساس می کنند که اگر امکاناتی را در اختیار مردم می گذارند به آنها محبت می کنند که دلیلی برای پاسخگویی وجود ندارد، در حالی که باید پول نفت در تمام ابعاد توسعه نقش واقعی داشته باشد و از نقش مخرب خود دور شود. متاسفانه نقش مخرب نفت در اغلب کشورهایی که به منابع طبیعی وابسته هستند، وجود دارد و به همین دلیل این کشورها رشد سرانه شان کمتر از کشورهایی است که به منابع طبیعی از جمله نفت وابسته نیستند. البته این چالش، چالش دیگری را به نام حجیم بودن دولت به همراه داشته است و متاسفانه دولت حجیم، روز به روز به حوزه هایی که مردم باید بیشتر در آنها اثرگذار باشند، وارد شده و دخالت و دست درازی می کند. واقعیتی که در فرآیند راهبرد توسعه کشور مطرح می شود این است که نقطه آرمانی که دولت ها تعیین می کنند چگونه محقق می شود؟ شرایط سیاست خارجی، سیاست داخلی، اقتصادی و ابزارهایی که می تواند ما را به نقطه مطلوب هدایت کند چگونه باید ایجاد شود؟ به هر حال مسلم است که این گونه اتفاقات خود به خود ایجاد نمی شود و مهم ترین لازمه آن این است که یک دولت بتواند نقش موثری داشته باشد. به نظر من استفاده از سیاست های اجرایی کوتاه مدت یا میان مدت است که می تواند ما را به نقطه آرمانی برساند. ما پس از جنگ سه برنامه را اجرا کردیم؛ یکی رفع خرابی ناشی از جنگ، دیگری تثبیت اوضاع اقتصادی و سوم که شکل دهی به نقطه تکامل یافته سیستم برنامه ریزی ایران بود این هدف را داشت که فضای بهاری برای کل کشور ایجاد کند که آزادسازی اقتصادی در دستور کار قرار گرفت. با این آزادسازی، دولت کوچک می شد و می توانست به عنوان مجموعه یی به هم پیوسته با دنیا تعامل مثبت برقرار کند. در عین حال رانت هایی که موجب هدر رفتن منابع می شد از بین می رفت و اتکای دولت به نفت کاهش پیدا می کرد و در واقع پیام روشن این سیاست های اتخاذ شده، رسیدن به نقطه مطلوب اقتصادی بود و با پایان یافتن برنامه پنج ساله سوم، دستاورد آن این علامت را به مسوولان اقتصادی کشور داد که کشور آماده است به سمت جهش اقتصادی پیش برود و بر اساس آن بود که مقام رهبری به همراه دولت و مجمع تشخیص مصلحت نظام در کاری سه الی چهارساله چشم انداز ۲۰ساله را طراحی کردند.

● نقش مهم مجلس در قانونگذاری برای اقتصاد

قانونگذاری درست یکی از ارکان رسیدن به اهداف توسعه یی است اما متاسفانه شأن قانونگذاری به اندازه یی پایین آمده که دولت اقدام به صدور مصوبه برای تغییر ساعت کار بانک ها می کند و در مقابل در برخی موارد قانون به اجرا گذاشته نمی شود. مجموعه این مسائل نشان می دهد تعامل مجلس با دولت در دوره گذشته کافی نبوده است. از جمله توجه به مبانی علم اقتصاد و شناخت دقیق از موضوعاتی که برای آن سیاستگذاری می شوند، ابزارهای مهم دیگری هستند که باید به آن توجه شود. حال آیا الگوبرداری از کشورهای موفق راهگشا است؟ یقیناً نه، چرا که کشورهایی که در یک مسیر توسعه پیش رفته اند، سیاست شان ممکن است در آن شرایط به گونه یی دیگر بوده باشد و اگر ما بخواهیم همان مسیر را برویم باید سیاست جدیدی را اتخاذ کنیم. اما به هر حال نتیجه استفاده از تجارب دیگر کشورها نشان داده که در این صورت می توان مسیر رسیدن به توسعه را کوتاه کرد. در سال های اخیر بسیاری از کشورها به سمتی رفتند که اقتصادشان را از حالت معیشتی به حالت مدرن تبدیل کنند که اولین کشوری که توانست این مسیر را طی کند بریتانیا بود که ۵۸ سال طول کشید. سپس امریکا با ۴۹ سال، ژاپن ۳۸ سال و کره که تقریباً همزمان با توسعه صنعتی ما در این مسیر گام نهاد در عرض ۱۱ سال توانست این مسیر را طی کند و در نهایت موفق ترین کشور چین است که با سیاستگذاری هایش توانست در کمتر از ۱۰ سال درآمد سرانه خود را افزایش دهد. بنابراین اگر سیاستگذاری ها صحیح صورت گیرد می توان در کوتاه مدت مسیر توسعه را طی کرد.

اصلی ترین وظیفه دولت تدوین سیاست برای رسیدن به نقطه آرمانی سند چشم انداز ۲۰ ساله است، زیرا امروز به حدی سرعت توسعه در دنیا بالا رفته که هر خطا در سیاستگذاری ممکن است آثار جبران ناپذیری داشته باشد، بنابراین سیاستگذاری های صحیح باید برای پیشرفت کشور اتخاذ شود که در این راه کسب تجربه کشورهایی که تا این مرحله توانسته اند به نقطه مطلوب برسند ابزار خوبی است که می تواند مورد توجه سیاستگذاران قرار بگیرد.

کشورهایی که به توسعه رسیده اند روی نیروی انسانی خود سرمایه گذاری کردند. هیچ کشوری بدون توسعه منابع انسانی خود به توسعه نرسیده، این در حالی است که وقتی در این دولت از توسعه سخن گفته می شود در عمل این اتفاق نمی افتد. افزایش درآمد نفت به جای آنکه به سوی تولید سرازیر شود به سوی واردات سوق داده شده و تنها ابزار کنترل تورم واردات می شود.

برای اداره کشور باید یک اراده سیاسی قوی وجود داشته باشد. دولتی که تنها شعار بدهد نمی تواند صنعتی شود. سند چشم انداز بر اساس یک نقطه آرمانی تدوین شد و برنامه چهارم بر اساس آن شکل گرفت. اما امروز شاخص رشد اقتصادی، تولید و سرمایه در اثر سیاست های غیرعلمی نسبت داده ها با ستانده ها هماهنگ نیست. اگر گروهی امروز شعار می دهند که می خواهند تورم را کاهش دهند، چرا امروز که دولت را در اختیار دارند یا زمانی که مجلس را در اختیار داشتند اجازه دادند تورم ۱۲ درصدی به ۲۰ درصد تبدیل شود. پس از روی کار آمدن دولت نهم و مجلس هفتم، دولت با درآمدهای افسانه یی نفت مواجه شد؛ یعنی اتفاقی که تصورش غیرممکن بود.انتظار می رفت دولتی که نتیجه انتخابات است نه انقلاب و باید که مقید باشد به حرکت در چارچوب قوانین کشور، با این درآمد ۱۶۰-۱۵۰ میلیارد دلار نفت بهتر رفتار کند.اما دولت برخلاف انتظار مردم که توقع داشتند زندگی شان از رفاه بهتری برخوردار باشد، عمل کرد و نتیجه اینکه ایران کشوری ثروتمند با مردمی فقیر شد و تورمی که نتیجه این سیاست هاست از ۱۳ درصد در سال ۸۴ به ۲۰ درصد در سال ۸۶ رسید و گفته می شود در سال آینده افزایش پیدا خواهد کرد که دلیل اصلی آن نفی سیاست های گذشته است، در حالی که در هیچ یک از کشورها که در مسیر توسعه حرکت کردند منابع انسانی دور از نظر نبوده است.

اسحاق جهانگیری