سه شنبه, ۲ مرداد, ۱۴۰۳ / 23 July, 2024
مجله ویستا

قرآن در عصر اصلاح طلبی و نواندیشی


كتاب قرآن در عصر اصلاح طلبی و نواندیشی, نوشته هارتموت بوبتسین, قصه ورود و حضور قرآن در عصر اصلاحات اروپا را بازگو می كند, اما در پی جویی ماجرا از قرن شانزدهم و هفدهم فراتر نمی رود

هارتموت بوبتسین، قرآن در عصر اصلاح‏طلبی و نواندیشی: تاریخچه اولیه مطالعات عربی واسلامی در اروپا، بیروت و اشتوتگارت: فرانتس اشتاینر، ۱۹۹۵، ۵۹۸ص، شابك: ۴- ۰۵۳۶۵ - ۵۱۵- ۰۳ . (۱)

در سال ۱۵۴۳ میلادی دو كتاب مهم در تاریخ علم جدید منتشر شد كه دیدگاه غربیان از جهان و انسان را به گونه‏ای بنیادی تغییر داد: نخست كتاب نیكولاس كوپرنیك (۲) درباره هیئت و منظومه شمسی با عنوان گردش افلاك آسمان (۳) بود كه هیئت‏بطلیموسی حاكم بر ذهنیت غربیان را به كلی درهم ریخت . دومین كتاب اثر اندریاس وسالیوس (۴) راجع به آناتومی و تشریح انسان با عنوان ساختمان بدن انسان (۵) بود كه سبب تاسیس دانش تشریح عملی گردید . در همین سال كه اروپاییان خود را برای تحولات فكری و علمی در شناخت انسان و جهان آماده می‏كردند، كتب مهم دیگری در زمینه پژوهش‏های دینی اروپایی در راه شناخت اسلام منتشر شد كه از آن جمله می‏توان به ترجمه كامل لاتینی قرآن (چاپ‏شده در شهر بازل) و تلخیصی از متن قرآن (چاپ نورنبرگ) اشاره كرد . هرچند نخستین تلاش‏های مسیحیان اروپا در ترجمه لاتینی قرآن كریم در قرون دوازدهم و سیزدهم میلادی به نتیجه رسید و مجموعه‏هایی در شناخت پیامبر، قرآن و اسلام همراه با ردیه‏هایی لاتینی از سوی كشیش‏های مسیحی فراهم آمد، اما این آثار تا پایان قرون وسطا انتشار عمومی نیافت . بنابراین می‏توان نیمه قرن شانزدهم میلادی را زمان عرضه و معرفی عمومی قرآن و اسلام در اروپا دانست و این درست زمانی است كه اروپاییان با ورود به دوره رنسانس، تجربه اصلاحات فكری و دینی را آغاز كرده بودند .

كتاب حاضر یعنی قرآن در عصر اصلاح‏طلبی و نواندیشی، نوشته هارتموت بوبتسین، قصه ورود و حضور قرآن در عصر اصلاحات اروپا را بازگو می‏كند، اما در پی‏جویی ماجرا از قرن شانزدهم و هفدهم فراتر نمی‏رود . هارتموت بوبتسین، استاد مطالعات عربی و اسلامی در دانشگاه ارلانگن (۶) (آلمان) است كه سردبیری مجله مطالعات عربی (۷) را در همین دانشگاه بر عهده دارد .

كتاب در اصل به بررسی تلاش‏های چهار تن از مشاهیر غرب برای شناخت، ترجمه و انتشار قرآن كریم در قرن شانزدهم میلادی اختصاص دارد . این چهار تن عبارتند از: مارتین لوتر (۱۴۸۳- ۱۵۴۶)، تئودور بیبلیاندر (۱۵۰۴- ۱۵۶۴)، یوهان آلبرشت ویدمانشتتر (۱۵۰۶- ۱۵۵۷) و گیوم پوستل (۱۵۱۰- ۱۵۸۱ .) علاقه و روابط این چهار تن با كتاب آسمانی مسلمانان، درست همزمان بود با توسعه نفوذ و قدرت عثمانی در اروپای شرقی و نیز مجادلات مذهبی میان كاتولیك‏ها و پروتستان‏ها . كتاب قرآن در عصر اصلاح‏طلبی و نواندیشی در مقدمه و چهار فصل خود می‏كوشد تلاش هر یك از این چهار تن، و نیز حوادث پشت صحنه فعالیت قرآنی هر یك از آنان را با دقت در تمام اسناد و مدارك موجود ارائه كند . كتاب حاوی یكصد صفحه ضمایم و فهرست‏بلندی از منابع چاپی و مخطوط است . همچنین چكیده‏ای كوتاه از محتوای كتاب به عربی و انگلیسی در پایان آمده است .

مقدمه كوتاه كتاب (ص ۱- ۱۲) تصویری اجمالی از روابط میان مباحث كوپرنیك و وسالیوس از یك سو و فعالیت‏های قرآنی اروپاییان در قرن شانزدهم را از سوی دیگر به‏دست می‏دهد . در این مرور كوتاه، افراد مختلفی كه در این عرصه نقش‏های مهم ایفا كرده‏اند معرفی می‏شوند . یكی از این شخصیت‏ها یوهانس اپورینوس، (۸) صاحب معروف‏ترین انتشاراتی در شهر بازل است كه هم كتاب وسالیوس درباره علم تشریح را منتشر كرد و هم ترجمه لاتینی قرآن را همراه با چند رساله دینی و تاریخی درباره اسلام و ترك‏ها به چاپ رسانید . چاپ ترجمه لاتینی قرآن از سوی اپورینوس مشكلات فراوانی برای او به همراه داشت، اما این مشكلات به سرپنجه مارتین لوتر، مصلح معروف دینی، سرانجام گشوده شد; چراكه او به شورای شهر بازل نامه‏ای نوشت و رفع ممنوعیت از است كه مصاحب و جانشین اولریش تسوینگلی (۱۰) از مصلحان دینی در شهر زوریخ (سوئیس) بود . وی پس از آن‏كه مقدمات علمی چاپ لاتینی قرآن در شهر بازل را خود فراهم آورد، به دلیل دوستی‏اش با اپورینوس، كار انتشار را به دست این ناشر معروف سپرد . فرد چهارم، همان یوهان آلبرشت ویدمانشتتر (۱۱) است . وی حقوقدان، دیپلمات و مستشرقی بود كه وسایل چاپ كتاب كوپرنیك در شهر رم را فراهم آورد و از سوی دیگر كتاب مختصری درباره قرآن را در نورنبرگ (آلمان) منتشر كرد . آخرین فرد هم گیوم پوستل (۱۲) فرانسوی، از جذاب‏ترین عالمان و صوفیان قرن شانزدهم میلادی است . وی دوست نزدیك ویدمانشتتر بود و او را در چاپ و انتشار نخستین نسخه انجیل به زبان سریانی یاری كرد . همچنین با اپورینوس رابطه نزدیكی داشت و توسط او بسیاری از كتاب‏های خود درباره تصوف، یهودیت و مسیحیت را به چاپ رسانید; و از سوی دیگر با بیبلیاندر دوستی محكمی داشت و این دو درباره "صلح و آشتی میان ادیان" اعتقادات مشتركی را ابراز می‏كردند .

فصل نخست كتاب (ص ۱۳- ۱۵۷) «مارتین لوتر و قرآن‏» نام دارد و مؤلف در آن، كارهای مارتین لوتر راجع به قرآن را معرفی می‏كند . لوتر خود ابتدا در سال ۱۵۳۰ قصد داشت قرآن را نه از متن عربی، بلكه بر پایه ترجمه‏ای لاتینی به زبان آلمانی برگرداند، اما در این كار موفق نشد . معلومات قرآنی لوتر تماما برگرفته از متون درجه دوم و نوشته‏های جدلی مسیحیان قرون وسطا به زبان لاتینی بود . برخی از این متون عبارتند از: علیه مذهب ساراسن‏ها (۱۳) نوشته دومینیك ریكالدو دمونته كروچه (درگذشته ۱۳۲۰ میلادی) ; نقد قرآن (۱۴) نوشته نیكولاس كوزائی (۱۵) (۱۴۰۱؟ - ۱۴۶۴) ; و مكتوبی از یك اسیر گمنام كه مدت‏ها در اسارت تركان عثمانی بوده است‏با عنوان رساله‏ای در آداب و رسوم ترك‏ها (مسلمانان) (۱۶) (نوشته‏شده در ۱۴۰۸ میلادی .) سرانجام در سال ۱۵۴۲، لوتر به ترجمه‏ای لاتینی از قرآن دست‏یافت كه به دستور پیتر محترم (۱۷) (یا پی‏یر ونرابلس)، رئیس دیر كلونی در فرانسه (متوفای ۱۱۵۶ میلادی) و به قلم روبرت كتونی (۱۸) فراهم آمده بود . این متن لاتینی قرآن همراه با چند رساله كوتاه درباره زندگی پیامبر و ردیه‏هایی علیه اسلام در مجموعه‏ای به نام مجموعه طلیطله (۱۹) گردآوری و در سراسر قرون وسطا به همین نام شناخته می‏شد، اما همچنان به صورت دستنویس و چاپ‏نشده باقی مانده بود . به جهت اهمیت و تاثیر فراوان مجموعه طلیطله بر افكار و اطلاعات مسیحیان اروپا در چند سده پایانی قرون وسطا، مؤلف در صفحات ۳۷- ۹۰ همین فصل از كتاب خود، به معرفی و بررسی كوشش‏های مسیحیان اروپا برای ترجمه قرآن در سده‏های ۱۲ تا ۱۵ میلادی می‏پردازد . این بخش از كتاب كامل‏ترین و مستندترین گزارش‏ها در این زمینه را ارائه می‏دهد . مؤلف در مقاله‏ای جداگانه به زبان انگلیسی، بخشی كوتاه از این مطالب خود را (تنها راجع به ترجمه‏های لاتینی) منتشر كرده است كه این مقاله با حذف پاورقی‏ها و اندكی تلخیص به فارسی ترجمه شده است . (۲۰)

لوتر همچنین در سال ۱۵۴۲ كتابی دیگر از ریكالدو دمونته كروچه با عنوان رد بر قرآن (۲۱) را از لاتینی به آلمانی ترجمه كرد و خود نیز درباره آیات قرآن در این كتاب، توضیحاتی افزود . آخرین كار لوتر آن بود كه بر ترجمه لاتینی قرآنی كه در سال ۱۵۴۳ به همت تئودور بیبلیاندر در شهر بازل منتشر شد، مقدمه‏ای نوشت و كوشید موانع انتشار عمومی این قرآن را از میان بردارد . این خود موضوع فصل دوم كتاب است .

فصل دوم كتاب (ص ۱۵۸- ۲۷۵) «تئودور بیبلیاندر و چاپ قرآن بازل در ۴۳/۱۵۴۲» نام دارد . بیبلیاندر (۱۵۰۴- ۱۵۶۴) اهل سوئیس و از دانشمندان پروتستان، ترجمه لاتینی قرآن اثر روبرت كتونی را از درون مجموعه خطی طلیطله بیرون آورد و كوشید آن را با اصلاحاتی به چاپ برساند . بوبتسین با مروری بر حیات و تحصیلات علمی او، دانش عربی او را بسیار خوب توصیف می‏كند و معتقد است‏باید كار بیبلیاندر در فضای تاریخی آن زمان را بخشی از نزاع و درگیری سیاسی میان اركدوك فردیناند (۲۲) و سلیمان خان اعظم (۲۳) (۱۴۹۴- ۱۵۶۶) بر سر مالكیت مجارستان تلقی كرد . قرآن بیبلیاندر را دوست صمیمی‏اش، یوهانس اپورینوس، در شهر بازل آلمان منتشر كرد و از آن‏جا كه وی بدون كسب اجازه از اداره ممیزی این كار را انجام داده بود، اختلاف شدیدی میان او و شورای شهر بازل درگرفت . سرانجام با توصیه مارتین لوتر، شورای شهر بازل اجازه پخش ترجمه لاتینی قرآن را - به شرط عدم توزیع در بازل - صادر كرد و این آغاز انتشار عمومی ترجمه لاتینی قرآن در اروپا بود . اختلاف بر سر انتشار یا عدم انتشار ترجمه قرآن كه امری فراتر از دروازه‏های شهر بازل بود، نكات بسیار جالبی از برخورد كلیسای مسیحی با اسلام و قرآن در آغاز دوره رنسانس را نشان می‏دهد . نسخه بیبلیاندر نیز تنها ترجمه لاتینی روبرت كتونی از قرآن نبود، بلكه علاوه بر بخش‏هایی از مجموعه طلیطله، متون احتجاجی برخی از كشیشان مسیحی علیه اسلام را هم دربر داشت . این كتاب كه از این پس "قرآن بیبلیاندر" نامیده می‏شود، در محافل مسیحی و كتابخانه‏های اروپا رواج فراوانی یافت و چاپ دوم آن با تیراژی وسیع‏تر در ۱۵۵۰ میلادی منتشر شد . "قرآن بیبلیاندر" كه همان ترجمه لاتینی روبرت كتونی از قرآنی كریم بود، مبنای انتشار بسیاری از ترجمه‏های قرآن به دیگر زبان‏های اروپایی شد . در ۱۵۴۷، این نسخه توسط آندره اریوابنه (۲۴) در شهر ونیز به زبان ایتالیایی بازگردانده شده اما مترجم آن وانمود می‏كند كه آن را مستقیما از زبان عربی ترجمه كرده است . همین ترجمه ایتالیایی قرآن را سالمون شوایگر در سال ۱۶۱۶ (چاپ دوم: ۱۶۲۳) در نورنبرگ به آلمانی ترجمه و منتشر كرد . این نخستین ترجمه آلمانی قرآن بود كه بعدها با تیراژی بسیار وسیع‏تر در سال‏های ۱۶۵۹ و ۱۶۶۴، بدون ذكر نام شوایگر در نورنبرگ (آلمان) به چاپ رسید .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.