پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
پرهیز از خطرات افزایش درآمد نفت
دست کم تجربه چند سال اخیر گویای این واقعیت است که گرچه ممکن است برای مدتی شاهد روند افزایشی بهای نفت باشیم، ولی در درازمدت سیر صعودی قیمتها میتواند متوقف شود.در گذشته هم این چنین افزایش رخ داده بود. آن زمان هم پیشبینی کارشناسان بر ادامه شرایط استوار بود، ولی در عمل چنین نشد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و شروع جنگ عراق علیه ایران براساس آمار و اطلاعات موجود در سال ۱۳۸۲ قیمت نفت به بالاترین سطح خود در طول ۳۰ سال اخیر رسید و بهای هر بشکه نفت به ۸۰ دلار هم نزدیک هم شد. مثال دیگر سالهای ۱۹۷۴ - ۱۹۷۳ است که بهدلیل جنگ جنگ رمضان و تحریم کشورهای عربی صادر کننده نفت علیه آمریکا و هلند قیمت نفت یکباره افزایش یافت و به ۵۰ دلار برای هر بشکه رسید. اما این روند ادامه نیافت و در سال ۱۹۸۶ بار دیگر قیمتهای واقعی به حدود ۲۵ دلار برای هر بشکه بازگشت.با شروع بحران آسیا در سال ۱۹۹۸ مجدداض قیمتهای واقعی نفت به رقم ۱۵ یا ۱۶ دلار کاهش یافت، اما بار دیگر در چند سال اخیر قیمتها سیر صعودی در پیش گرفتهاند.از این بحث میتوان نتیجه گرفت که اولاً نباید به بازار نفت این اعتماد و اطمینان را داشت که قیمتها همواره روند افزایشی خواهند داشت. زیرا ممکن است این روند صعودی تأثیری معکوس بر افزایش تقاضا، حتی در کشورهای چین و هند، که موتور اصلی تقاضای مستحکم فعلی دنیا هستند بگذارد. یا کمبودها در بخش پائیندستی، همچون ظرفیت محدود پالایشگاهها، که موجب افزایش قیمت نفت شدهاند به مرور زمان رفع شوند و روند فعلی را دگرگون کنند.تجربهای دیگر در ارتباط با افزایش قیمتها که در سال ۱۹۷۴ شاهد آن بودیم، شروع تولید نفت در مناطق و منابعی بود که تا آن زمان و تولید در آنها صرفه اقتصادی نداشت. قیمتهای بالا امکان استفاده از فناوری گرانتر و جدیدتر تولید نفت را فراهم کرد. آن زمان بهرهبرداری از منابع جدید سبب افزایش تولید و در نتیجه کاهش قیمتها شد.در تجزیه و تحلیل دلایل افزایش قیمت نفت در سال ۱۹۷۴ بسیاری از کارشناسان معتقدند آنچه روی داد، بر اساس یک برنامه پیشبینی شده با هدف چهار برابر کردن قیمت نفت و از رهگذار آن توجیه اقتصادی بهرهبرداری از منابع خارج از اوپک طراحی شده بود. بدین ترتیب ذخایر دریاهای عمیق و نواحی بسیار دشوار از نظر دسترسی و تولید، مانند دریای شمال، وارد چرخه تولید شدند.زمانیکه قیمتها چهاربرابر شد کشورهای عمده مصرف کننده ناچار شدند کارآییشان در زمینه مصرف نفت را بالا ببرند و همزمان به میزان قابل ملاحظهای از شدت انرژی بکاهند. حال آنکه تحقق چنین امری در هنگام پائین بودن قیمت انرژی امکانپذیر نیست.از سوی دیگر در شرایط کنونی باید در انتظار تغییراتی در الگوی مصرف انرژی باشیم. برای مثال برخلاف سابق، هماکنون این نظر در اروپا مطرح است که با افزایش قیمت نفت بار دیگر باید به استفاده از انرژی اتمی توسل جست.با توجه به این موارد شرط عقل آن است که از برنامهریزی براساس قیمتهای بسیار بالای نفت پرهیز کرده و بنا را بر احتمال وقوع بدترین شرایط بگذاریم تا در صورت سقوط قیمتهای نفت، کشور دچار بحران نشود. این مسئلهای است که باید با توجه به سابقه تاریخی همواره آن را مدنظر داشت.در تحلیل وضعیت کنونی گروهی نیز معتقدند که آمریکا از رهگذر قیمتهای بالا موفق شده است رقبای تجاری خود، از جمله ژاپن را تا اندازهای محدود کند. زیرا در هر صورت وابستگی کشورهای رقیب به نفت بیش از آمریکاست که خود از جمله بزرگترین تولیدکنندگان نفت به شمار میرود و دسترسی بیشتری هم به منابع دیگر کشورها دارد.مقصود از این بحث توجه به این نکته است که احتمالاً دلایل دیگری نیز در پس افزایش قیمت نفت وجود دارد. البته ممکن است پائین آمدن بهای نفت دو یا سه سال به طول انجامد، در عین حال نباید فراموش کرد که قیمت واقعی کنونی در مقایسه با قیمتهای سال ۲۰۰۰ حدود ۳۰ یا ۴۰ دلار است و تأکید بر قیمت ۶۰ دلاری هر بشکه نفت دور از واقعیت است. اما به هر روی درآمد ما نسبت به سالهای گذشته بیشتر شده است. به همین دلیل نیز انتظارات بسیار بالاست.تجربه کنونی مسبوق به سابقه است. در سال ۱۳۵۳ درآمد نفت سه برابر سال قبل خو دشد و به اتکای آن ساختار و اهداف برنامه پنجم در قبل از انقلاب به کلی تغییر کرد. آن زمان نیز اقتصاددانان در مورد چگونگی هزینه کردن این افزایش درآمد هشدار داده، خطرات هزینه کردن بیبرنامه آن را یادآور شدند. اما به این هشدارها توجه نشد؛ زیرا شاه موافق گشایش مرزها و آزادی وارات بود. همه به یاد داریم که کشتیها برای تخلیه محموله خود حتی نزدیک به یک سال در نوبت میماندند و البته هزینه این معطلیها بهدلیل آماده نبودن زیرساختهای اقتصادی نیز از کیسه ملت پرداخت میگردید.چگونگی عملکرد دولت وقت در هزینه کردن درآمدهای بالای نفتی یکی از نکاتی است که در بررسی انقلاب اسلامی ایران مورد توجه قرار گرفته است. با این استدلال که پول و روش هزینه کردن آن در سالهای اول دهه ۱۳۵۰ بافت اجتماعی کشور را از اساس دگرگون کرد و بر اثر آن چنان شرایطی حاکم گشت که طی پنج سال منجر به انقلاب شد. برخی پژوهشگران یکی از عوامل در هم شکستن رژیم پهلوی را برنامهریزی غلط در نحوه هزینه کردن درآمدهای بالای کشور در آن سالها میدانند.این مورد یکی از نکات ظریفی است که باید در شرایط فعلی به دقت مورد توجه قرار گیرد. شعارهائی که در انتخابات اخیر ریاستجمهوری از طرف اغلب کاندیداها داده شد، توقعات بالائی را ایجاد کرده است. به همین دلیل باید توجه خاصی به برنامهریزیها داشت.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست