یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

نزدیکتر


استودیوی فیلمسازی کلمبیا پیکچرز با هدف موفقیت در مراسم اسکار ۲۰۰۵ فیلم نزدیکتر را در اوایل دسامبر امسال ۲۰۰۴ روانهٔ اکران سینماهای اکران سینماهای آمریکا کرده است

این فیلم ساخته و پرداختهٔ مایک نیکولز، کارگردان هفتادوسه‌ سالهٔ سینمای آمریکا است؛ فیلمسازی که در ساختن فیلم از روی نمایش‌های تئاتری یک استادکار به تمام معنا است. نزدیکتر از بسیاری جهات، یاد و خاطرهٔ فیلم ۳۸ سال پیش نیکولز، چه کسی از ویرجینیا و ولف می‌ترسد؟ را در اذهان سینمادوستان زنده کرد.بد نیست به برخی از این شباهت‌ها اشاره کنیم: هر دو فیلم براساس نمایشنامه‌های تئاتری ساخته شده‌اند، هر دو فیلم مبتنی بر یک گروه چهار نفره از بازیگران شاخص سینما هستند و هر دو فیلم به موضوع روابط انسانی می‌پردازند. به اعتقاد بسیاری از منتقدان سه فیلم نیکولز، شامل چه کسی از ویرجینیا و ولف می‌ترسد؟ (۱۹۶۶)، معرفت جسم (۱۹۷۱)، و نزدیکتر (۲۰۰۴) در کنار هم یک تریلوژی تلخ اما فوق‌العاده ارزشمند را تشکیل می‌دهند. با وجودی که نزدیکتر در ژانر فیلم‌های به‌اصطلاح ”کمدی رمانتیک“ جای می‌گیرد، اما تفاوت فاحشی با اکثریت فیلم‌های این ژانر دارد. به قول یکی از منتقدان آمریکائی ”اگر به کمدی رمانتیک‌های هالیوودی توجه کنید، رابطهٔ میان زن و مرد عمدتاً دربارهٔ عشق و همراهی است. اما فلسفهٔ اصلی روابط زن و مرد در نزدیکتر، تماماً دربارهٔ مقولهٔ قدرت است.“ نزدیکتر همچون یک کمدی رمانتیک زیبا و کلیشه‌ای شروع می‌شود. اما به زودی ۱۸۰ درجه تغییر جهت می‌دهد و از این مرحله به بعد شاهد فسادی هستیم که از دل روابط کاراکترهای فیلم، از درون به بیرون سرریز می‌شود. راجر ایبرت که به فیلم نزدیکتر ۴ ستاره داده، این فیلم را ”جنگ جنسیت‌ها در یک مدار تازه“ لقب داده است و منتقد دیگری به اسم مایک لاسال این فیلم را قصه‌ای دربارهٔ ”چهار نفر که در نفسانیات، شهوت و خیات مشترک هستند“ عنوان کردند.

نزدیکتر داستان دو زوج است که خیانت در زناشوئی، باعث جدائی آنها از یکدیگر می‌شود. دن (جود لاو) و آلیس (ناتالی پورتمن) در یکی از خیابان‌های لندن باهم آشنا می‌شوند. آلیس که یک رقاص کاباره است و از آمریکا به لندن آمده و با نحوهٔ رانندگی در خیابان‌های این شهر (حرکت اتومبیل‌ها از سمت چپ خیابان) آشنا نیست، با یک اتومبیل عبوری تصادف می‌کند. دن برای نجات او اقدام می‌کند و همین امر باعث آشنائی این دو با یکدیگر می‌شود. دن ابتدا آلیس را به بیمارستان می‌برد. سپس این مرد و زن تصمیم می‌گیرند در کنار هم زندگی کنند. دن، در یک روزنامه کار می‌کند و وظیفهٔ نوشتن متن آگهی‌های تسلیت را برعهده دارد. دن اخیراً یک نول نوشته و درصدد چاپ و انتشار آن است. وی با هدف آماده کردن روی جلد کتاب خود به دیدار زن عکاسی به اسم آنا (جولیا رابرتز) می‌رود. دن قصد دارد از یک از عکس‌هائی که آنا گرفته، برای روی جلد کتاب خود استفاده کند. دن با وجودی که با آلیس زندگی می‌کند، اما بلافاصله پس از دیدن آنا، به وی علاقه‌مند می‌شود. دن تمایل خود را به آنا آشکار می‌کند اما آنا هنگامی که می‌فهمد دن با دوست دختر خود (آلیس) در یک آپارتمان زندگی می‌کند، جواب منفی به پیشنهاد دوستی دن می‌دهد. در ادامهٔ ماجرا، دن به‌طور ناخواسته‌ای باعث آشنائی دوست خود، لری (کلایو اوون)، و آنا می‌شود. لری و آنا بلافاصله عاشق هم می‌شوند و نهایتاً نیز با یکدیگر ازدواج می‌کنند. اما به زودی پی می‌بریم که دن و آنا از یک طرف و لری و الیس از طرف دیگر، تمایلات نفسانی به هم دارند. صحنه‌های بعدی که ظرف چهار سال آینده روی می‌دهد، روابط میان این دو زوج را بیشتر آشکار می‌کند. دیالوگ‌های جذاب و غیرکلیشه‌ای که احتمالاً نمونه‌ٔ آن را در کمتر فیلمی از سینمای آمریکا شنیده‌اید، یکی از مهمترین ویژگی‌های نزدیکتر است. هر چهار کاراکتر اصلی فیلم، به شدت خوش‌زبان هستند و دیالوگ‌ها فقط برای پر کردن کادر بیان نمی‌شود، بلکه نقش مهمی در پرداخت کاراکترها و طرح مضامین اصلی فیلم دارند. بازی‌های فیلم - به جز بازی جولیا رابرتز - فوق‌العاده عالی است. مایک نیکولز متخصص گرفتن بازی‌های خوب است. در این میان، ناتالی پورتمن با ایفاء اولین نقش بزرگسالانهٔ خود، کاراکتر آلیس را به یک کاراکتر از یاد نرفتنی در عرصهٔ سینما تبدیل کرده است. از حالا می‌توان پورتمن، جود لاو و کلایو اوون را در زمرهٔ امیدداران کسب جوایز اسکار قلمداد کرد.



همچنین مشاهده کنید