شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ذکر


ذکر

حقیقت ذکر عبارتست از توجه قلبی انسان به ساحت قدس پروردگار, و اگر به ذکر لفظی نیز عنوان ذکر اطلاق می شود بخاطر اینست که ذکر لفظی از آثار ذکر قلبی است یعنی گفتگو کردن دربارهٔ چیزی ناشی از یاد کردن آن در دل است, وگرنه ذکر حقیقی همانا ذکر قلبی و توجه دل به سوی پروردگار است

● مفهوم ذکر

ذکر گاهی در برابر ”غفلت“ و گاهی در برابر ”نسیان“ بکار می‌رود. غلفت عبارتست از توجه نداشتن به علم، و نسیان عبارت از زایل شدن معنی از ذهن است.

ذکر عبارتست از حضور معنی در نفس و برای این حضور، مراتبی است. از اینرو، ذکر خدا دارای مراتبی است. خداوند در قرآن می‌فرماید:

یعنی خدا را چون یاد کردنتان از پدرانتان و یا شدیدتر از آن یاد کنید.

(فَاذْکُرُوا اللهَ کَذِکْرِکُمْ آبٰائَکم اَوْ اَشَدَّ ذِکْراً ) (سورهٔ بقره، آیهٔ ۲۰۰)

در این آیه لفظ ”شدت“ (که از صفات معنی است نه لفظ) نشان می‌دهد که ذکر، شدت و ضعف می‌پذیرد و مراتب مختلف دارد.

حقیقت ذکر عبارتست از توجه قلبی انسان به ساحت قدس پروردگار، و اگر به ذکر لفظی نیز عنوان ذکر اطلاق می‌شود بخاطر اینست که ذکر لفظی از آثار ذکر قلبی است یعنی گفتگو کردن دربارهٔ چیزی ناشی از یاد کردن آن در دل است، وگرنه ذکر حقیقی همانا ذکر قلبی و توجه دل به‌‌سوی پروردگار است.

همچنان‌که به ذکر لفظی به جهت اینکه حکایت از ذکر قلبی می‌کند، ذکر گفته می‌شود، به اعمالی که انسان در جهت اطاعات از اوامر الهی انجام می‌دهد، نیز مجازاً ذکر گفته می‌شود، زیرا این اعمال و طاعات حکایت از توجه شخص به‌خدا دارد. بنابراین در مواردی هم که ذکر موجود نیست، به ملاحظهٔ آثار ذکر، عنوان ذکر اطلاق می شود و به همین ترتیب، در مواردی هم که ظاهراً ذکر موجود است اما آثار و خواص ذکر در میان نیست، نیسان و غفلت اطلاق می‌شود. مثلاً کسی‌که ظاهراً به یاد خدا است اما معصیت نیز انجام می‌دهد، در واقع فاقد ذکر حقیقی است زیرا هیچیک از آثار ذکر در آن موجود نیست و همه چیز آن مانند نیسان و غفلت است. از اینجا می‌توان دریافت که ذکر واقعی از ذکر غیرواقعی به آثار آن‌دو از هم باز شناخته می‌شود، یعنی اگر ظاهراً ذکر در کار باشد اما آثار ذکر که در رأس همه پرهیز از معاصی و انواع خطاها و رذایل است، در کار نباشد، آن ذکر، ذکر واقعی نیست.

بنابراین گاهی ذکر در معنای حقیقی آن بکار می‌رود و آن توجه دل است بسوی پروردگار، و گاهی در معنای مجازی بکار می‌‌رود و آن مواردی است که به ملاحظهٔ آثار ذکر، عنوان ذکر به‌آن اطلاق می‌شود. پیامبر اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلم) فرمود:

”کسی‌ که اطاعت خدا کند ذکر خدا کرده (و به‌یاد خدا بوده) اگرچه نماز و روزه و تلاوت قرآنش کم باشد و کسی‌که معصیت خدا کند، خدا را فراموش کرده اگرچه نماز و روزه و تلاوت قرآنش زیاد باشد.“ (ترجمهٔ تفسیر المیزان، ج۲، ص ۱۹۸)

● اهمیت یاد خدا

نگاهی به تعالیم قرآن و آموزش‌های رسیده از پیشوایان عظیم‌الشأن آسمانی این نکته را به وضوح به ثبوت می‌رساند که از نظر اسلام نه تنها هیچ چیز به‌اندازهٔ یاد خدا از ارزش و اهمیّت برخوردار نیست، بلکه تمام امور دیگر برای تسهیل توجه انسان به خداست. از نظر اسلام سرچشمهٔ قدرت روحی و معنوی برای انسان و یگانه عامل سعادت و کمال او توجه به خدا و اشتغال به یاد اوست، همچنانکه همهٔ گرفتاری‌های انسان و حتی همهٔ رذایل اخلاقی و معایب روحی و امراض نفسانی ناشی از غفلت از یاد خداست.

در تعالیم اسلامی موارد مشخصی وجود دارد که هر فرد مسلمانی باید در آنها به یاد خدا باشد تا اشتغالات روزمره او را بکلی از یاد خدا غافل نگرداند. نمازهای یومیّه از مهم‌ترین و مؤثرترین مواردی است که فکر و روح انسان را از لابلای اشتغالات زندگی روزمره خارج و معطوف به درگاه الهی می‌کند. بطوری‌که اگر این فریضه مطابق با اصول و موازینی که در شرع تعیین شده است انجام پذیرد، و همراه با دقت و تمرکز حواس و توجه به معانی الفاظ باشد، در این صورت زمینه را برای استمرار یاد خدا در مراحل دیگر زندگی فراهم می‌آورد به‌طوری‌که شخص بتواند نه تنها در حال نماز و نیایش، بلکه در مراحل دیگر نیز به یاد خدا باشد. تأکید تعالیم اسلامی به ”دعا“ از جمله موارد مهم دیگریست که سبب تقویت توجه انسان به‌درگاه خدا می‌شود.

با توجه به آثار حیات‌بخش یاد خدا، قرآن کریم در موارد فراوانی مؤمنین را به یاد خدا فرا خوانده و به مداومت در آن، امر فرموده است تا مؤمنین با آن آب حیات قلوب، دل‌های خویش را سیراب و از آثار پر خیر و برکت آن برخوردار گردند:

ای اهل ایمان! خدا را بسیار یاد کنید.

(یٰا اَیُّهَاالدَّینَ اٰمَنُوا اذْکُرُوا اللهَ ذِکْراً کَثیراً ) (سورهٔ احزاب، آیهٔ ۴۱)

و در جای دیگر می‌فرماید:

آنگاه که از نماز فراغت یافتید، باز در همه احوال، ایستاده و نشسته و بر پهلو (و در هر حال که توانید) خدا را یاد کنید.

(فَاذٰا قَضَیْتُمُ الصَّلٰاهَٔ فَاذْکُرُوا اللهَ قیٰاماً وَ قُعُوداً و عَلیٰ جُنُوبِکُمْ ) (سورۀ نساء، آیهٔ ۱۰۳)

و در وصایای امام علی (ع) به امام حسن (ع) آمده است:در هر حال خدا را یاد کن

(وَ کُنْ لِلّهِ ذٰاکِراً عَلیٰ کُلِّ حٰالٍ ) (بحارالانوار، ج۴۲، ص ۲۰۳)

حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) خطاب به اصحاب خود فرمودند:

آیا شما را آگاه نکنم به بهترین اعمالتان و پاک‌ترین آنها در پیشگاه پروردگارتان، و پر ارج‌ترین آنها از نظر درجه و منزلت، و چیزی که از درهم و دینار برایتان و از مقابله با دشمنان و کشتن و کشته شدن بهتر باشد؟ گفتند: آری ای رسول خدا. فرمود: آن بسیار به‌یاد خداوند متعال بودن است. (بحارالانوار، ج۹۳، ص ۱۵۷)

و نیز آن حضرت فرموده‌اند:

یادکنندهٔ خداوند در میان غافلان، همچون زنده‌ای در میان مردگان است، و همانند درختی سبز در میان گیاهان خشک، و نیز بسان جنگجوئی است که در بین فراریان به جنگ ایستد. (کیمیای سعادت، ج۱، ص ۲۵۳)

در اهمیت یاد خدا همین بس که پیامبر خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) فرموده‌اند:اهل بهشت برای هیچ چیز به اندازه ساعتی که به غیر یاد خدا بر آنها گذشته است، حسرت نمی‌خورند. (ارشاد القلوب دیلمی)

(اِنَّ اَهْلَ الْجَنَّهِٔ لٰا یَتَحَسَّروُنَ عَلیٰ شَیْءٍ فٰاتَهُمْ مِنْ الدُّنْیٰا کَتَحَسُّرِهِمْ عَلیٰ سٰاعَهٍٔ مَرَّتْ مِنْ غَیْرِ ذکْرِ اللهِ )

باز در جای دیگر از آن حضرت نقل است که:

هر که خواهد باغ‌های بهشت را تماشا کند، باید بسیار به‌یاد خدا باشد. (کیمیای سعادت، ج۱، ص ۲۵۶)

هر که ذکر من او را از دعا باز دارد، عطای او نزد من بزرگ‌تر و عالی‌تر از پاداش سائلان باشد. (کیمیای سعادت، ج۱، ص ۲۵۳)

● مراتب ذکر

اولین مرتبه از مراتب ذکر، ذکر لفظی و لسانی است. مرتبهٔ دوم ذکر معنوی است یعنی در حالی‌که انسان مشغول ذکر لفظی است، به معنای الفاظ هم توجه کند تا آثاری از این توجه در دل سرایت کند و آنرا متأثر سازد. مرتبهٔ سوم، ذکر قلبی است یعنی توجه از دل بجوشد و احیاناً به زبان جاری شود. البته لازم نیست که حتماً به زبان جاری شود بلکه چه بسا در مراحلی، سکوت خود بهترین بیان برای اظهار مکنونات قلبی و معطوف گردانیدن دل به آستان قدس الهی باشد.

گاهی این توجه قلبی از طریق تأمل و توجه در مفاهیم اسماء و صفات الهی است، یعنی اسماء و صفات الهی و تأمل در مفاهیم آنها وسیله‌ای برای توجه دل به سوی حق است. گاهی این توجه به‌‌صورت مستقیم و بلاواسطه است، یعنی شخصی یک نوع حضور معنوی را آشکارا در درون خود می‌‌یابد بی‌آنکه واسطه‌‌ای در این میان وجود داشته باشد. این نوع ادارک قلبی مستقیم و بی‌واسطه مرتبهٔ بالاتری از توجه قلبی است که برای خود آن نیز مراتبی هست. این مرتبه از ذکر قلبی آثار روحی و معنوی عمیقی از خود برجای می‌گذارد و گاهی همراه با عمیق‌ترین هیجانات روحی و جذبات معنوی است.

مرتبهٔ چهارم که مخصوص بندگان خاص خداست، یاد کردن خدا در تمامی احوال است. برای اولیاء خدا حتی یک لحظه غفلت از یاد خدا هم گناه محسوب می‌شود. آنان در پیشگاه الهی دائم الحضورند و اگر لحظه‌ای از این حضور غفلت ورزند، مرتکب گناه شده‌اند، از اینجا می‌توان دریافت که مفهوم گناه برای بندگان خاص خدا غیر از مفهوم آن برای افراد عادی است.

● مقام انقطاع الی الله

این مرتبه از ذکر، در واقع مرحلهٔ انقطاع الی الله است که در آن بنده از همه چیز و همه کس منقطع شده و به‌درگاه پروردگار خویش می‌پیوندد و هیچ نوع علاقه و میلی که معارض با حب الهی و رضا و خشنودی او باشد در وجود او باقی نمی‌ماند. حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) چنین انقطاع کاملی را از درگاه خدا مسئلت می‌کند:

خدایا! کمال انقطاع بسوی خود را برایم عطا کن.

(اِلٰهی هَبْ لی کَمٰالَ اْلاِنْقِطٰاعِ اِلَیْک) (مناجات شعبانیه)

و در قرآن، خداوند متعال خطاب به پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) دستور می‌دهد که:

نام پروردگارت را مدام یاد کن و بکلی از غیرمنقطع شده رو بسوی او کن.

(وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَ تَبَتَّلْ اِلَیْهِ تَبْتیلاً ) (سورهٔ مزّمل، آیهٔ ۸)

همتی ذکر دائم و حضور بی‌غیبت در پیشگاه خدا برای اولیاء حق تا آنجاست که حضرت سجاد (علیه‌السلام) خطاب به پروردگار خویش عرض می‌کند:

از هر لذتی جز لذت یاد تو، طلب آمرزش می‌کنم.

(وَاسْتَغْفِرُکَ مِنْ کُلِّ لَذَّهٍٔ بِغَیْرِ لَذَّهِٔ ذِکْرکَ ) (مناجات الذاکرین)

تأمل در این یک جمله حقایق مهمی را معلوم می‌گرداند از جمله اینکه برای چنان شخصیت‌های والامقام، هر لذتی که به ذائقه دل برسد و به‌دنبال آن میلی به‌سوی آن ایجاد شود، چون روی دل را، اگرچه اندک، از درگاه عظمت الهی منصرف گردانیده و معطوف و مشغول به‌غیر او می‌کند، احتیاج به جبران از راه استغغار و طلب آمرزش دارد. و این یکی از رموز اصلی استغفارهایی است که از جانب شخصیت‌های آسمانی صورت می‌گرفته است.

حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) فرمود:

هر روز هفتاد بار از درگاه خدا طلب آمرزش می‌‌کنم.

(اِنّی لَأسْتَغْفِرُ اللهَ فی کُلِّ یَوْمٍ سَبعینَ مَرَّهٍٔ ) (مستدرک الوسایل، ج۱، ص ۳۸۷)

از اینجا می‌توان دریافت که هر چه میل و گرایش به‌سوی لذات مادی و دنیوی در انسان بیشتر باشد (لذت طلبی) محرومیت از توجه قلبی به‌درگاه خدا بیشتر خواهد بود.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید