یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
الگوی پرورش مدیران کارآفرین
● مقدمه
تحولات و دگرگونی نظامهای اجتماعی و اقتصادی عصر حاضر ریشه در پیشرفت و تغییرات به وجودآمده در علم و تکنولوژی دارد که این به نوبه خود منجر به تغییر در علائق و ذائقهها شده است. بدون تردید سازمانهای عصر حاضر با تحولات و تهدیدات گسترده بینالمللی روبهرو هستند، از این رو تضمین و تدوام حیات و بقا سازمانها نیازمند یافتن راهحلها و روشهای جدید مقابله با مشکلات است که به نوآوری، ابداع، خلق محصولات، فرآیندها و روشهای جدید بستگی زیادی دارد .
به طور کلی مدیران به عنوان مهمترین عامل سازمانهای صنعتی، چهار نقش عمده ایفا میکنند که عبارتند از :
۱) نقش تولیدی
۲) نقش اداری
۳) نقش یکپارچهکننده
۴) نقش کارآفرینی،
که از نقش کارآفرینی به عنوان موتور حرکت توسعه اقتصادی یاد میشود. در واقع کارآفرینی عامل اصلی ایجاد و خلاقیت و نوآوری میباشد. اکثر کشورهای توسعهیافته در حال انتقال از حالت اداری یا بوروکراتیک به وضعیت کارآفرینی هستند. تحقیقات نشان میدهد که کارآفرینان به ویژه در ایجاد واحدهای اقتصادی کوچک و متوسط که منجر به اشتغالزایی بالایی میشود نقش کلیدی دارند .
از اینرو طراحی و تبیین الگوی پرورش مدیران کارآفرین میتواند در این راستا نقش بسیار مهمی داشته باشد .
در این مقاله سعی شده است تا ویژگیهای شخصی، تحصیلات، آموزش ها، گرایشها، و موفقیت مدیران کارآفرین مورد مطالعه قرارگرفته و راهکارهای مناسب ارائه شود .
● تعریف واژه کارآفرین :
برای کارآفرین یا کارآفرینی تعاریف مختلفی در منابع فارسی و خارجی بیان شده که به ذکر بعضی از آنها میپردازیم :
▪ کارآفرین : عامل سازماندهی کننده در فرآیند تولید بوده و مسوؤل تصمیمهای تولیدی است و ریسک ناشی از نوسانات تقاضا را به عهده میگیرد .
▪ کارآفرین: کسی است که توانایی درک فرصتهای استثنایی را دارد .
کارآفرین : کسی است که توانایی آن را دارد تا فرصتهای کسبوکار را ببیند و آنها را ارزیابی کرده منابع لازم را جمعآوری و از آنها بهرهبرداری کند و عملیات مناسبی را برای رسیدن به موفقیت پیریزی نماید .
▪ کارآفرین: کسی است که بتواند با استفاده از عوامل تولید متعلق به دیگران و مدیریت خویش اقدام به فعالیتهای مولد اقتصادی کند .
▪ کارآفرین سازمانی Intrapreneur: کسی است که تحت حمایت یک شرکت محصولات، فعالیتهای و تکنولوژی جدید را کشف و به بهرهبرداری میرساند .
کارآفرین مستقل Entrepreneur: فردی که مسوؤلیت اولیه وی جمعآوری منابع لازم برای شروع کسبوکار است وی یا کسی که منابع لازم برای شروع و رشد کسبوکاری را بسیج میکند و تمرکز آن بر نوآوری و توسعه فرآیند، محصولات یا خدمات جدید است .
مشخصه اصلی کارآفرین نوآوری است .
● توسعه :
در معنای اخلاقی یا زیستی به معنای گسترش، شکوفایی، بسط و رشد است .
ا ز دیدگاه اجتماعی، توسعه رشدی هماهنگ، همبسته و موزون در همه ابعاد مادی، روانی و معنوی است .
توسعه بر خلاف رشد، امری پیچیده و چند بعدی است و به سادگی نمیتوان آن را با شاخصهای کمی نظیر درآمد سرانه، ازدیاد پسانداز و سرمایهگذاری و انتقال تکنولوژی پیشرفته از جوامع صنعتی مدرن به کشورهای عقبمانده جهان سوم اندازهگیری کرد .
▪ توسعهاقتصادی
عبارت است از رشد مداوم اقتصادی یک جامعه و بهبود وضعیت رفاهی افراد که ناشی از دگرگونی و تحول در بنیادهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه است و دستیابی به غایات مطلوب نوسازی اقتصادی فراهم میآید .
● اشتغال
در معنای جمعی، مجموع فعالیتهای اقتصادی یک ملت را در ارتباط با افرادی که حائز شرایط کارند در بر میگیرد. اشتغال کامل به معنای احراز اشتغال اقتصادی توسط تمامی افراد فعال است و زمانی تحقق میپذیرد که تمامی افراد واجد شرایط کار مفروض به داشتن فعالیتی باشند .
سیاست اشتغال کامل شامل توسعه و هدایت بخشهای گوناگون اقتصادی است که به وسیله کارآفرینان تحقق میپذیرد .
▪ کارآفرینی از دیدگاه اقتصاددانان :
کارآفرین و کارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و تمامی مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تا کنون به نحوی کارآفرینی را در نظریههای اقتصادی خود تشریح کرده اند که به برخی تعاریف از دیدگاه اقتصاددانان میپردازیم :
جان باتیست سی (Jean Baptiste Say) اشرافزاده و صنعتگر فرانسوی در سال ۱۸۰۳ درباره کارآفرین مینویسد :
کارآفرین عاملی است که تمامی ابزار تولید را ترکیب میکند و مسوؤلیت ارزش تولیدات، بازیافت کل سرمایهای را که به کار میگیرد، ارزش دستمزدها، بهره واجارهای که میپردازد و همچنین سود حاصل را به عهده میگیرد .
ژوزف شومپیتر (Joseph Schumperer) در باره کارآفرین میگوید: کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است و نقش وی عبارت است از نوآوری یا ایجاد ترکیبهای تازه از مواد .
ویلکن (Wilken) کارآفرین را یک متغیر میانجی میداند و از روش تسریعکنندگی، برای تشریح کارآفرینی در توسعهاقتصادی استفاده میکند. وی معتقد است که، کارآفرین به عنوان یک تسریعکننده، جرقه رشد و توسعه اقتصادی را فراهم میکند .
▪ کارآفرینی از دیدگاه دانشمندان مدیریت :
پیتر دراکر معتقد است که کارآفرین کسی است که فعالیتهای اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع میکند .
رافائل امیت (Rafael Amit) معتقد است کارآفرینان افرادی هستند که نوآوری میکنند، فرصتهای تجاری را شناسایی و خلق و ترکیبات جدیدی از منابع را ارائه میکنند تا در محیط عدم قطعیت از این نوآوریها سود کسب کنند .
مفهوم واژه کارآفرینی ( Entrepreneurship )
واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entreprendre به معنای متعهد شدن نشأت گرفته است. بنابر تعریف واژهنامه دانشگاهی وبستر، کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطرههای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند .
از نظر اسلام کارآفرین فرد تلاشگری است که با اتکا به نفس و توکل به خداوند بتواند از حداکثر تواناییهای جسمی، مادی و تخصصی خود از راه حلال برای منافع خود در جامعهای که در آن زندگی میکند استفاده نماید .
واژه کارآفرینی دیرزمانی پیش از آنکه مفهوم کلی کارآفرینی به زبان امروزی پدید آید در فرانسه ابداع شد. در اوایل سده شانزدهم کسانی که در امر هدایت مأموریتهای نظامی بودند را کارآفرین میخواندند. از آن پس درباره دیگر انواع مخاطرات نیز همین واژه با محدودیتهایی مورد استفاده قرار میگرفت .
● کارآفرین کیست
یک کارآفرین کسی است که دائماً در حال تغیییر و رشد است و با تلاش مستمر میکوشد با اتکا به نفس فراوان از حداکثر تواناییها برای منافع مادی و معنوی خود و جامعهای که در آن زندگی میکند بهرهبرداری کند. یک کارآفرین میکوشد تا قدرت خلاقیت، ابتکار، تصمیمگیری با تکیه بر وجدان کاری و انضباط، اطلاعات شغلی خود را همواره تعمیق و توسعه دهد و محیط کاری خود را به محیط کاری بهرهور، پویاو شاداب خداپسندانه تبدیل کند .
● کارآفرینی و توسعه
این واقعیت عینی، بسیاری از اندیشمندان جامعه را بر آن داشته است تا بر اساس یک رشته دیدگاههای نظری و با استفاده از تجارب کشورهای موفق، نقش کارآفرینان را در فرآیند واقعی توسعه مطرح کنند. یعنی عناصری که در شرایط مناسب میتوانند با تکیه بر توانذهنی ونیز ریسکپذیری ذاتی خود به عنوان موتور حرکت جامعه مسؤولیت بپذیرند و سازوکاری را به جریان اندازند که با تکیه بر نیروی مادی و ذهنی مردم موجب اعتلای جامعه شود. در این میان از کارآفرینان به عنوان موتور حرکت توسعه اقتصادی یاد میشود .
اما کارآفرینی چیست و کارآفرینان از چه ویژگیهایی باید برخوردار باشند و تجربه دیگران چه درسهایی برای ما دارد، در زیر به شرح آنها پرداختهایم :
شماری از اندیشمندان کارآفرینی را نوعی رفتار و شیوه زندگی میدانند، پیتر دراکر کارآفرینی را به معنای جستجوی دائمی برای تغییر واکنش دربرابر آن و بهرهبرداری از آن به عنوان یک فرصت بیان میکند .
کارآفرینی را عمدتاً شتابدهنده تغییر در فعالیتهای اقتصادی میانگارند، زیرا وی شجاعت انجام واکنش متفاوت از دیگران را در برابر رویدادها دارد. کارآفرین در حقیقت عنصری اقتصادی است که با به کارگیری عوامل تولید و بهرهگیری از فرصتهای به وجود آمده در بازار بنگاه خود دست به کارهای تولیدی وتجاری میزند. وی پیشتاز است چون ریسکپذیری بالایی دارد .
صفات و خصوصیات یک کارآفرین موفق :
در متون مدیریتی و اقتصادی ویژگی های زیر را برای کارآفرین بر میشمارند :
۱) انگیزه قوی از نظر فلسفی و اعتقادی برای شروع یک فعالیت اقتصادی داشته باشد .
۲) اعتماد به نفس داشته و خودباور باشد .
۳) اعتقاد به اینکه خوش شانسی و بدشانسی خرافه است .
۴) اعتقاد به اینکه پیروزی و شکست علت دارد و عمده آن به خود انسان وابسته است .
۵) دارای استقلال رأی باشد .
۶) اعتقاد به مشورت با صاحبنظران و متخصصان و عمل به آن داشته باشد .
۷) توان تصمیمگیری با توجه به شرایط مکانی وزمانی را دارا باشد .
۸) خوشبین و امیدوار باشد .
۹) صبر و استقامت لازم برای مقاومت در برابر مشکلات را دارا باشد .
۱۰) روحیه سختکوشی و تلاش مداوم برای تحقق اهداف داشته باشد .
۱۱) در اثر شکست ناامید نشود .
۱۲) از هر شکست برای اصلاح امور و دیدگاههای خود درس بگیرد .
۱۳) دارای تفکر و توان برنامه ریزی باشد .
۱۴) اطلاعات عمومی لازم برای انجام فعالیتهای اقتصادی مانند خرید و فروش، تولید، بازار، امورمالی و حسابداری را دارا باشد .
۱۵) خطرپذیری توأم با استدلال و محاسبات علمی و ریسکپذیری را پذیرا باشد .
۱۶) شوق به کار و تلاش داشته باشد .
۱۷) دارای طبع بلند و اشتیاق به انجام کارهای بزرگ بر اساس عقل و منطق باشد .
۱۸) داشتن اراده و آمادگی لازم برای ایثار وفداکاری تا رسیدن به هدف .
۱۹) قدرت پیشبینی وضع اقتصاد و بازار را دارا باشد .
۲۰) قدرت ظرفیت، نوآوری و ایجاد روشهای نوین را داشته باشد .
۲۱) توان مشکلیابی و تشخیص تنگناها و قدرت حل مسئله را داشته باشد .
۲۲) حسن تدبیر و مدیریت خلاق داشته باشد .
۲۳) روحیه انتقاد پذیری داشته باشد .
۲۴) توجه به سلامت جسمی، فکری، روحی و بهداشت روانی در محیط کار را مدنظر قرار دهد .
۲۵) انعطاف پذیر باشد .
۲۶- توان و قدرت لازم ارزشیابی کارها را داشته باشد .
۲۷) اعتقاد و علاقه به مطالعه و تحقیق لازم قبل از شروع هر کار جدید را داشته باشد .
۲۸) روحیه پیروی از استانداردها در او وجود داشته باشد .
۲۹) مسؤولیتپذیر باشد .
۳۰) داشتن روحیه تقسیم کار و تفویض اختیار .
۳۱) داشتن توان ایجاد انگیزه در افراد برای انجام کار و پذیرش مسؤولیت .
۳۲) توان قضاوت با رعایت بیطرفی و عدالت را دارا باشد .
۳۳) نگرش سیستمی داشته باشد .
۳۴) وفای به عهد تلاش در انجام تعهدات داشته باشد .
۳۵) روحیه ا حترام به رسوم و عقاید دیگران در او وجود داشته باشد .
۳۶) روحیه انجام کار گروهی داشته باشد .
۳۷) توان برقراری سیستم اطلاعاتی برای دستیابی به اطلاعات منابع مالی و دانش فنی قابل استفاده را داشته باشد .
۳۸) تفکر بهرهور داشته باشد .
۳۹) با روش های تبلیغاتی و بازاریابی آشنا باشد .
۴۰) داشتن روحیه شجاعت و تهور لازم برای شروع کارها و مواجهه با مشکلات .
۴۱) داشتن توان استفاده از تجارب و تواناییهای خود و دیگران .
۴۲) روحیه توجه به رفاه کارکنان داشته باشد .
۴۳) داشتن روحیه احترام به قانون و مقررات .
۴۴) داشتن توان مدیریت زمان و وقتشناسی .
۴۵) داشتن روحیه رعایت نظم و انضباط .
۴۶) با افراد، متناسب با شخصیت و شأن علمی و اجتماعی آنان رفتار متناسب داشته باشد .
۴۷) داشتن برنامه مشخص برای فردا .
۴۸) داشتن برنامه برای بالابردن توان افراد از طریق آموزش و سپردن مسؤولیت بر اساس استعداد آنها .
۴۹) اعمال شیوه صحیح تشویق و تنبیه در سیستم مدیریت .
۵۰) خداترس و باوجدان باشد .
۵۱) دقت در زیباسازی محیط کار و زیبای ی محصولات .
۵۲) توان ایجاد روحیه و حس همکاری و فداکاری در افراد را دارا باشد .
۵۳) توان اداره جلسات و نتیجهگیری داشته باشد .
۵۴) نوگرا با رعایت اصول بهرهوری اعم از اطلاعات، تجهیزات و روشها باشد .
۵۵) منافع جمعی را بر منابع شخصی ترجیح دهد .
۵۶) داشتن روحیه و توان دفاع از کارکنان زیردست .
۵۷) سیستم عادلانه پرداخت و ارتقای حقوق و دستمزد براساس شایستگی را برقرار نماید .
۵۸) قدرت تجسم دوراندیشی و آینده نگری .
۵۹) افراد را در تصمیمگیری مشارکت دهد .
۶۰) با دیگران بتواند روابط انسانی برقرار کند .
کارآفرین با ویژگیهای فوق هشت وظیفه کلی زیر را به عهده میگیرد :
۱) از موقعیت های محیطی آگاه میشود .
۲) برای استفاده از این موقعیتها پذیرای ریسک میشود .
۳) سرمایهگذاری میکند .
۴) نوآوری میکند .
۵) کار و تولید را نظم میبخشد .
۶) تصمیم می گیرد .
۷) برای آینده برنامهریزی میکند .
۸) سود خود را با سود میفروشد
سیاست کارآفرینی در چند کشور :
برای بررسی سیاست کارآفرینی ۹ کشور خارجی مورد مطالعه قرار گرفته است. این مجموعه کشورها را میتوان به دو گروه تقسیم کرد، نخست کشورهای استرالیا، کانادا، آمریکا، انگلیس و ژاپن که در تاریخ اقتصادی به عنوان کشورهای پیشرفته معروف هستند .
این کشورها از آغاز دوره کلاسیک به منظور پیشرفت، فضای مناسب را برای رشد و توسعه صنایع فراهم آوردند و از این رو در زمان حاضر ابعاد خردتری همچون مسائل فرهنگی در آن اهمیت پیدا میکند .
و گروه دوم به کشورهای در حال توسعه یا نوصنعتی مطرح شدهاند که آنها نیز دو استراتژی متفاوت (یعنی استراتژی توسعه صادرات و استراتژی جایگزینی واردات ) را برای توسعه خود برگزیده اند. کرهجنوبی، فیلیپین، سنگاپور، مالزی که در هر دو گروه از این کشورها، سیاست کارآفرینی از مشابهتهای زیادی برخوردارند .
نقطه آغاز حرکت تمام این کشورها در روند توسعه و ترویج کارآفرینی، پیریزی یک سازمان یا مرکز مسؤول و متولی سیاستگذاری توسعه کارآفرینی است زیرا در تمام آنها دست کم یک مرکز یا سازمان چنین مسؤولیت مهمی را به عهده دارد .
عمدهترین اقداماتی که در کشورهای مورد مطالعه مشاهده شده است در حوزههای زیر بوده است :
خدمات مشاورهای: در کشورهای مورد مطالعه مراکز کارآفرینی خدمات مشاورهای در زمینههایی مانند: مدیریت، امور مالی، فعالیتهای تجاری، بازاریابی و گاه تهیه طرحهای توجیهی ارائه میکنند و هزینه ارائه خدمات از سوی دولت پرداخت میشود .
تکنولوژی: در کشورهای مورد مطالعه مراکز مسؤول کارآفرینی بر کاربرد تکنولوژی و کاربری آن تأکید دارند و به شیوههای گوناگون مانند دادن وام برای ماشینآلات نو میکوشند این هدف تحقق پذیرد .
حمایتهای اطلاعاتی: علاوه بر خدمات مشاورهای حمایتهای اطلاعرسانی برای فعالیتهای خرد نیز متداول است. این اطلاعرسانی شامل مواردی همچون وضعیتتجاری، مدیریتی وفنی میشود .
پیوندهای درونبخشی: ایجاد و تقویت پیوند درمیان تولیدکنندگان یک جامعه را میتوان از اساسیترین پایههای توسعه به شمار آورد، از این رو در سیاست کارآفرینی این اصل مدنظر قرار میگیرد و در برخی موارد ایجاد پیوند بین بنگاههای خرد و بزرگ در شمار وظایف مراکز کارآفرینی قرار گرفته است .
ظرفیتسازی علمی: در راستای تقویت تکنولوژیک و حمایتهای اطلاعرسانی، تلاش شده است تا میان بنگاههای خرد از یک سو و مراکز علمی و فنی از سوی دیگر پیوند برقرار شود . این ارتباط از طریق مراکز توسعه کارآفرینی و درحوزههایی مانند تحقیق، آموزش و توسعه صنعتی برقرار میشود .
وام و اعتبارات: یکی از بارزترین اقدامات کمک به بنگاههای خرد برای دستیابی به سرمایه مالی است. این اقدام متکی بر این بینش است که بنگاههای خرد به طور نسبی از سوی کسانی هدایت و مدیریت میشود که توان مالی محدودی دارند و به همین لحاظ میل به کاربرد تکنولوژیهای کاربر دارند. به همین خاطر سهولت در دادن وام از ویژگیهای ظرفیتسازی سرمایه مالی تلقی میشود .
آموزش: آموزش کارآفرینی سیاستی است که به طور مستقیم بر کمیت و کیفیت عرضه کارآفرین در یک جامعه اثر میگذارد، به همین دلیل است که در بسیاری از کشورها به ویژه در کشورهای پیشرفته که تا حد امکان موانع و مشکلات برطرف شدهاند و دولتها به شکوفا کردن توان بالقوه مردم پرداخته اند. در چارچوب این مجموعه اقدامات است که در بسیاری از کشورها هدفهای گوناگون اقتصادی اجتماعی دولت مانند افزایش صادرات و توسعه مناطق محروم تحقق میپذیرد .
دلایل عدم ر شد و موفقیت کارآفرینان :
۱- مقررات دست و پاگیر اداری
وجود بوروکراسی اداری و مقررات بعضاً زائد و وجود فشارهای درونی و خارجی تحمیلی بر برنامهریزان اقتصادی موجب به وجودآمدن محدودیتهای فراوانی در جهت نیل به سادهترین اهداف اقتصادی میشود. چنین محیطی باعث سرخوردگی و حتی فرار کارآفرینان میشود که جایی برای بیان و ابراز ایدههای خود نمییابند و خود را درکمند بوروکراسی و روابط ناسالم سازمانهای تصمیمگیرنده میبینند. به همین دلیل جزو جامعه بیتحرک و ساکن میشوند که شرایط و محدودیتها چنین خواستهاند .
۲- توقف به خاطر حفظ استانداردها
بسیار اتفاق میافتد که عدم توجه به یک نوآوری تنها به دلیل مغایرت با استانداردهای تعریفشده یک سازمان منجر به شکست یک ایده و سکون آن میشود و چه بسیار ایدههای خلاقانه که اکنون در آرشیوها و بایگانیهای سازمانهای دولتی و غیر دولتی مسکوت ماندهاند .
۳- خانواده و نگرش جامعه به کار
خانواده، فردفعال به جامعه تحویل میدهد و خانواده با توجه به فرهنگ حاکم بر جامعه و ارزشی که برای فعالیت و تولید قائل است، افراد را پرورش میدهد. خانواده و یا جامعهای که بنیان آن استفاده از تلاش دیگران و تنبلی و کاهلی باشد، باعث میشود که افراد حتی کارآفرینان از همان ابتدا مسیر را به عکس پیموده و خواهان کسب درآمدهای هنگفت از طریق عرف جامعه باشند. به طور مثال فرهنگ حاکم بر کشور ژاپن در مورد کار و فعالیت این است: اول کار، دوم کار ، سوم زندگی ، چهارم قناعت در حالی که در بسیاری از کشورهای جهانسوم فرهنگ کار و کوشش در اولویت نیست و یا از اهمیت کمی برخوردار است .
۴- عدم توجه لازم به کارآفرینی و تولید
در بسیاری از کشورهای جهانسوم، حمایتهای لازم از جهات مختلف از کارآفرینان نمیشود و به عکس مشاغل دلالی و واسطه گر ی و رانتخواری از رونق بیشتری برخوردار است و برای افرادی که در این بخشهای که برای توسعه اقتصادی نافع نیستند بلکه عمدتاً مضر هم هستند، سودآوری بسیار بالایی دارد، بنابراین انیگزههای حرکت و تلاش کارآفرینان را که قصد خدمت به توسعه اقتصادی کشور را دارند کمرنگ و یا کند میکند .
تمامی کشورهای در حال توسعه به علت پایینبودن تولید وفعالیت ناکافی درگیر مسائل عمدهای چون بیکاری، تورم، با نرخهای دورقمی، بیسوادی، بهرهوریپایین، کیفیت نامطلوب تولیدات، پایین بودن رشد اقتصادی، فساد اداری، تکمحصولیبودن اقتصاد، وابستگیاقتصادی، کسری تراز پرداختها و تراز بازرگانی، بالابودن نرخ تورم، پایین بودن ارزش پول، فزونی واردات نسبت به صادرات، کمکاری بازدهی کم و... هستند که یکی از علل عمده بروز مشکلات ذکرشده، توجه نداشتن به کارآفرینی و کارآفرینان شایسته است .
بنابراین برای نیل به اهداف اقتصادی و توسعهاقتصادی میتوان همچون کشورهای پیشرفته با اعمال مدیریت صحیح و توجه لازم و حمایتهای کافی از کارآفرینان و کارآفرینی موجبات رشد و توسعه اقتصادی را فراهم نمود و این مهم محقق نخواهد شد جز با پرورش و آموزش کارآفرینان شایسته و ایجاد بستر وزمینهای مناسب با حمایتهای عملی در تمام ابعاد از کارآفرینی وکارآفرینان .
نتیجهگیری :
توسعه کشور از ضرورتهای جدی و اجتناب ناپذیری است که جهان امروز به عنوان یک سرنوشت محتوم آن را پذیرفته است و از مهمترین و اساسیترین اهداف فرد، گروه، سازمان و جامعه میتواند توسعه همهجانبه کشور باشد. برای تحقق توسعه عوامل زیادی از جمله نیروی انسانی ، مدیریت، نظام اداری، بودجه و امکانات نقش ایفا میکند. یکی از این عوامل، وجود کارآفرینان به عنوان موتور حرکت توسعه کشور است و براساس آنچه بیان شد، کارآفرینان موفق با مشخصههای یادشده میتوانند با توجه به وظایف کلی که به عهده کارآفرینان گذاشته شده است در توسعه و شکوفایی و اشتغالزایی جامعه نقش مهمی ایفا کنند که این امر مستلزم حمایت و استفاده از تجربهها و عملکرد کشورهای پیشرفته است تا این دیدگاه حاکم شود که دولت به جای دخالت در اقتصاد باید فعالیت خود را صرفاً به سیاستگذاری و نقش هدایتی محدود کند و سازوکارهای لازم را در جهت تقویت بازار آزاد مهیا و شرایط لازم را برای فعالیت پیشتازان اقتصادی فراهم نماید
منبع: نشریه مدیریت
مرجع: به نقل از شبکه زنان کارآفرین
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست