جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

عملیات نوین سانسور در شبکه های غربی


عملیات نوین سانسور در شبکه های غربی

نگاهی به پوشش خبری جنبش وال استریت در رسانه های خبری

همزمان با آغاز جنبش سقوط وال استریت شبکه های خبری غرب تدابیر خاصی را برای پوشش خبری این واقعه اتخاذ کردند. به گونه ای که آنها در راستای اهداف سیاسیون غربی به این ماجرا نگاهی خاص داشتند. این نگاه ویژه به گونه ای بود که در آن بیش از آنکه حقیقت دیده شود نگاه غربی به این ماجرا به چشم می خورد.

از همان آغاز کار رسانه های خبری به ویژه سی ان ان و صدای آمریکا سعی کردند با استفاده از تاکتیک رسانه ای «SILENCE NEWS» (سکوت خبری) پوشش خبری این واقعه را مسکوت بگذارند تا به نوعی بیننده در خلأ خبری قرار بگیرد. اما از آنجایی که خبر این جنبش ۹۹درصدی خیلی زود توسط رسانه های دیگر منتشر شد بنگاه های خبری غرب برای اینکه از اصل ماجرا عقب نمانند و بتوانند تحلیلی متناسب با سلیقه خود به بیننده ارائه دهند خیلی سریع تغییر تاکتیک دادند و روی به پوشش خبری محدود و هدایت شده آوردند. در این بین باید دقت کرد که اتخاذ این تاکتیک به این دلیل بود که این شبکه ها به این موضوع پی بردند که باید از این پس وارد عرصه شوند و تحلیل های ویژه خود را به خورد مخاطب دهند. عملکرد این شبکه های خبری در قبال انعکاس جنبش ضد سرمایه داری، نمود بارز سانسور به شیوه نوین و نامرئی است.

برای همین از آن پس این رسانه ها در کنار شبکه های انگلیسی مانند بی بی سی تلاش کردند تا جنبش اعتراضی ضدسرمایه داری را نوعی حرکت غیرمنطقی به نمایش بگذارند که از سوی برخی اوباش صورت پذیرفته است. در همین راستا بی بی سی فارسی در اولین پوشش خبری خود از این موضوع دائماً این جمله را تکرار می کرد «خواسته های اعتراض کنندگان غیرشفاف و مبهم است.» این گونه پوشش خبری بی بی سی از این موضوع درحالی بود که شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی دائماً هنگام بیان چنین جملاتی تصاویری از دلقکی را نشان می داد که در میان جمعیت معترض مشغول به رقص و پایکوبی بود! از طرف دیگر در کنار آن جوانانی را نمایش می داد که درحالت مستی بر طبل می کوبیدند و به این ترتیب سعی می کرد تا این جنبش را به عنوان یک کارناوال خیابانی جلوه دهد.

● اصول حرفه ای، فدای منافع سیاسی

از این موضوع هم نمی توان چشم پوشی کرد که شبکه صدای آمریکا در راستای هدف خود یعنی پوشش خبری از نگاه سیاسی مغرضانه و به نفع کاخ سفید، تمام توان خود را به کار گرفت تا اقتصادی بودن ماهیت این جنبش را از چشم بیننده دور نگه دارد. چراکه در صورت مطرح شدن چنین مسئله ای بدون شک اذهان عمومی جهان به این موضوع واقف می شد که هدف معترضین برخورداری از ابتدایی ترین حقوق اولیه انسانی یعنی شغل و مسکن است، هرچند که خیلی زود این مسئله برای همگان آشکار شد و روسیاه این موضوع شبکه های خبری غربی بودند که ادعای حرفه ای بودن و استقلال دارند.

هرچند که این شبکه ها تا به امروز هم در همان راستای منافع سیاسی غرب خبرهای مربوط به حرکت وال استریت را منتشر نموده اند. نمونه بارز این موضوع را می توان در پوشش دیر هنگام خبر تجاوز به یک زن در روز ۱۹اکتبر در بطن جریان اصلی وال استریت مشاهده کرد. کار به جایی رسید که این شبکه ها حتی این مسئله را به گونه ای کاملاً مبهم منتشر کردند. بی بی سی فارسی دقیقاً مانند شبکه یورو نیوز درباره این خبر این گونه گفت: «زنی مدعی شده که در جریان برخورد با معترضین به او تجاوز شده! هنوز مدرکی دال بر صحت این ادعا مطرح نشده است.»

این شبکه ها حتی در زیر پا گذاشتن اصول حرفه ای خود از این موضوع هم فراتر رفتند و به عنوان مثال درباره کشته شدن فردی در اوکلند این گونه بیان کردند: «شنیده ها حاکی از آن است که فردی در درگیری میان معترضان و در بین درگیری کشته شده است.»

این نوع از خبررسانی در مرحله اول کاملاً گنگ است. به گونه ای که اگر دقت کنیم بیننده نمی تواند متوجه شود که آیا این فرد به دست پلیس کشته شده است یا به دست دیگر معترضین! یعنی در واقع این رسانه ها تلاش دارند با این نوع از اطلاع رسانی به طور کلی اذهان عمومی را از کشته شدن این فرد منحرف کنند و آن را در هاله ای از ابهام باقی بگذارند.

● این ها همه اوباش هستند!

در کنار این مسئله نکته قابل توجه تلاش هایی است که این شبکه ها برای خنثی کردن نظریات انتقادی اندیشمندانی همچون نوام چامسکی انجام می دهند. در این راستا آنها با پخش برنامه های تحلیلی هدایت شده سعی می کنند که این جنبش را بحرانی زودگذر معرفی کنند که تئوری لیبرالیسم توان حل آن را دارد. این درحالی است که چامسکی در این باره انتقادات اساسی به سرمایه داری دارد و بر این باور است که این بحران ها ریشه ای است و به این راحتی قابل حل نخواهد بود و حتی به نابودی سرمایه داری منجر خواهدشد. در همین راستا شبکه بی بی سی فارسی در برنامه پرگار خود در هفته های گذشته تلاش کرده است تا به انحاء مختلف با بحث های هدایت شده ، نظریات اندیشمندان مخالف سرمایه داری را رد کند. از سوی دیگر تمام شبکه های غربی با استفاده از تاکتیک رسانه ای «پازل تصویری دلخواه» تاکنون تلاش داشته اند تا تصاویر گزینش شده ای را در پیش چشم مخاطب به نمایش بگذارند تا بیننده به نوعی احساس کند که این ها اوباش هستند و به طور کلی این یک اعتراض نیست، بلکه یک شورش است. چراکه در صحنه هایی که از این شبکه پخش می شود به جای نشان دادن شعارهای معترضین صحنه هایی نشان داده می شد که در آن معترضین درحال تخریب و یا پایکوبی هستند تا به این صورت تصویری را به بیننده ارائه دهند که مدنظرشان است.

● تلاش برای دیده نشدن حقیقت

همچنین نباید از کنار این موضوع به آسانی عبور کرد که ماجرای وال استریت یک آزمون بزرگ برای رسانه های غربی است. چراکه تاکنون آنچه از کارنامه این رسانه ها برمی آید این است که این رسانه ها به ابزاری برای سرکوب مجازی جریان ضدسرمایه داری تبدیل شده اند. این موضوع در تعارض مستقیم با دموکراسی و اصول آن در عرف رسانه است.

به واقع جریان وال استریت یک نماد اعتراضی به سرمایه داری است و سرمایه داری که تاکنون داعیه آزادی بیان و به نوعی انتقادپذیری داشته تا حالا نتوانسته این موضوع را درمورد این جریان به اثبات برساند و شواهد حاکی از سرکوب سنگین معترضین است. این سرکوب رسانه ای تا جایی است که این شبکه ها تاکنون حتی معروف ترین تصاویر مربوط به وال استریت را که دیگر شبکه های مستقل دنیا به نمایش گذاشته اند را پخش نکرده اند.

نمونه بارز این موضوع را می توان دو تصویری دانست که در یکی از آنها مأمور پلیس آمریکا به صورت معترضان دستگیر شده اسپری فلفل می پاشد و تصویر دوم تصویر کودکی است که بر دوش پدر خودسوار شده تابلویی با عنوان «پدرم کار می خواهد» را در دست دارد. در واقع هیچ کدام از رسانه های غربی این تصاویر را در روزهای اول نشان ندادند و برخی از آنها تنها این تصاویر را پس از انتشار آن از رسانه های بی طرف دیگر منتشر کردند که این موضوع دقیقاً مصداق بارز زیر پا گذاشتن عرف های رسانه ای بود.

نکته مهم تر و قابل توجه این است که جنبش وال استریت اعتراضی به سیستم سرمایه داری است. به همین دلیل تمام رسانه های کشورهای غربی در هر جایی که بودند اجازه انعکاس آن را نداشتند، چراکه اکثر این کشورها بر پایه سیستم سرمایه داری بنیان گذاری شده اند. در واقع سرکوب خبری در راستای عدم تحمل انتقاد از نظام سرمایه داری بود و به همین دلیل تمام نظام های سرمایه داری از پوشش خبری این ماجرا جلوگیری کرده اند، چراکه زیر سؤال رفتن نظام سرمایه داری یعنی زیر سؤال رفتن تمام ارکان دولت های غربی!

در این میان از این موضوع نباید چشم پوشی کرد که این رسانه ها تاکتیک های خبری ای را که برای انعکاس تحولات دیگر نقاط جهان به کار می گرفتند این بار هم درباره پوشش تحولات و اعتراضات به دنیای سرمایه داری به گونه ای دیگر به کار گرفتند.

از سوی دیگر نکته بسیار بارز در پوشش خبری جریان وال استریت تأثیر حرف های سیاسیون غربی در رفتارهای این رسانه ها بود. این تأثیر تا آنجا بود که وقتی یکی از سیاستمداران آمریکا اعلام کرد که معترضان هدف روشنی ندارند، بی بی سی بلافاصله پس از این گفته در مستند خود عیناً همین موضوع را به کار برد. این اتفاق جای شکی را باقی نگذاشت که بی بی سی نماد سرمایه داری رسانه ای است. همچنین نباید از این مسئله چشم پوشی کرد که این رسانه ها دقیقاً به مانند شبکه ای از ابزار تهدید و سرکوب عمل می کردند. به نوعی که اخبار مبتنی بر ارعاب معترضین از سوی پلیس، دائماً از سوی این شبکه ها پخش می شود که این مسئله دقیقاً در تناقض با عرف رسانه ها در چهارچوب دموکراسی است. چراکه در این چارچوب یک رسانه نمی تواند به بلندگوی یک نهاد امنیتی مانند پلیس تبدیل شود. درحالی که رسانه های غربی در حوادث اخیر چنین مسئله ای را به شدت پی گیری کردند و تمامی اصول ادعایی خود را زیر پا نهادند.

سیاوش رسولی