جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اخلاق سیاسی و جامعه معاصر


اخلاق سیاسی و جامعه معاصر

امام محمد غزالی بی تردید تاثیرگذارترین متفكر جهان اسلام بوده است به نظر پاره ای از مفسران این تاثیرگذاری هم اكنون و با گذشت ۱۰۰۰ سال از زندگی فكری غزالی ادامه دارد

● رویه‌های گوناگون اخلاق سیاسی از دیدگاه غزالی

امام محمد غزالی بی‌تردید تاثیرگذارترین متفكر جهان اسلام بوده است. به نظر پاره‌ای از مفسران این تاثیرگذاری هم اكنون و با گذشت ۱۰۰۰ سال از زندگی فكری غزالی ادامه دارد.قرون چهارم و پنجم هجری قمری دو قرنی هستند كه نویسندگان و محققان آنها را «قرون طلایی تمدن اسلامی» نامیده‌ا‌ند. پس از پایان نسبی فتوحات و گسترش مرزها، مناطق پهناوری از مناطق شمالی آفریقا و جنوب اروپا تا نواحی غربی هندوستان صحنه فعالیت‌های فقهی، كلامی، فلسفی و هنری بودند. البته منازعات سیاسی و خطرهای فرقه گرایی و همچنین آغاز تهدیدات جنگ‌های صلیبی، دیگر شوون جوامع اسلامی‌را رقم می‌زد.

در چنین احوالی غزالی به سال ۴۵۰ ق در قریه طابران توس، به دنیا آمد و پس از ۵۵ سال عمر پرفراز و نشیب، در سال ۵۰۵ ق در همین شهر چشم از جهان فرو بست. از غزالی آثار متعددی در فقه، فلسفه و اخلاق به جا مانده است. اما سرآمد این آثار كتاب احیاء علوم‌الدین است كه بخشی از آن به نام كیمیای سعادت نیز نگاشته شده است.

وی معتقد است كه دنیا جز به اعمال آدمیان قوام نمی‌یابد و اعمال مورد نظر آدمیان را به اقسام گوناگون تقسیم می‌كند. او در قسم اول مهمترین اصل را «سیاست» قرار می‌دهد كه اصلاح آدمیان را بر عهده دارد و نقطه پیوند فعالیت‌های اجتماعی انسان و همیاری در تنظیم دنیا در جهت فراهم كردن بهره‌گیری از آخرت است. «سیاست» كه به گونه خاصی از منظر اسلام مدنظر است شامل سه پایه می‌شود. پایه اول توجیه به منزله قوام جامعه اسلامی، پایه دوم اجتناب و دوری از معاصی و گناهان و پایه سوم عمل به اوامر و دستورهای شرع است.

● سیاست به معنای «استصلاحی» آن دارای چهار مرتبه است.

▪ در مرتبه اول انبیا و سپس به ترتیب سیاست حكام و فقها، علما و وعاظ قرار دارد. این تقسیم بندی چهارگانه از یك سو ناظر بر توان یا شایستگی عاملان سیاست و از دیگر سو ناظر بر مخاطبان و حیطه نفوذ آنان است.سیاست انبیا تمام آدمیان، اعم از خواص و عوام و همچنین «ظاهر» و «بواطن» آنان را در بر می‌گیرد. سیاست انبیا سیاستی كامل است. هم از نظر عامل آن و هم از نظر دربرگیرندگی ابعاد ظاهری و باطنی انسان.

▪ مرتبه دوم سیاست، سیاست فقها و حكام است. فقها به ظاهر در اختیار داشتن امتیاز صدور احكام فقهی و حكام نیز به دلیل اینكه از قدرت عینی برخوردارند. هر دو بر ظواهر اشخاص حكومت می‌كنند.

▪ غزالی سیاست علما را در مرتبه سوم قرار می‌دهد. علما در نظر غزالی نقش مهمی ‌را در اصلاح یا افساد جامعه دارند و حوزه نفوذ آنها نیز عمدتا در بواطن خواص است.

▪ در نهایت نیز در مرتبه چهارم سیاست وعاظقرار دارند. وعاظ براساس پذیرش‌های عمومی‌ و بدون آنكه به عمق و كنه قضایا و معارف دینی دست یافته باشند با بواطن عوام نوعی همترازی برقرار می‌كنند.

با توجه به تقسیم بندی چهارگانه سیاست می‌توان گفت: در غیاب سیاست انبیا سیاست به سه بخش مذكور تقسیم شده و هر كدام متناسب با نوع سیاست و حوزه نفوذ وظایف خاصی را دنبال می‌كنند.با این وصف مشخص می‌شود كه هدف اصلی سیاست از نظر غزالی اصلاح جامعه و افراد است. انبیا البته به نحوی كامل تمام جنبه‌های جامعه و افراد مختلف را نظارت می‌كنند. سایرین هم به عنوان جانشین سیاست انبیا وظایف خاصی را بر عهده می‌گیرند. عاملان سیاست برای دستیابی به اهداف خود (كه نهایتا چیزی جز خیر و مصلحت افراد و جامعه نیست) و متناسب با امكاناتشان از تمهیدات حربه‌های مختلفی استفاده می‌كنند. اما یك اصل در بین آنها عمومیت دارد و آن هم اصل امر به معروف و نهی از منكر است.

استفاده از این اصل با مراتب سیاست ارتباط مستقیم دارد، چرا كه در جایی از زور هم می‌توان استفاده كرد و در جای دیگر جز بیان و گاهی بیزاری قلبی چاره‌ای برای آمر به معروف و ناهی از منكر نمی‌ماند. نكته مهم این است كه امر به معروف و نهی از منكر فقط از سوی حكام نسبت به زیردستان جاری نمی‌شود، بلكه رعایت آن وظیفه‌ای عمومی ‌است و هر كس متناسب با توان علمی‌ و عملی خود مجاز به استفاده از آن است، لذا علمای آخرت برای تنبیه و هشدار بزرگان قدرت و ثروت موظفند با حفظ شرایط و آگاهی از نكات ظریف و رعایت نحوه اثر دهی آن به انزار آنان بپردازند.