انتفاضه جدید در خاورمیانه جدید

رژیم صهیونیستی نگران فروپاشی است

ناظران و کارشناسان سیاسی، وقایع و رویدادهای اخیر در خاورمیانه به ویژه کشور فلسطین را زمینه ساز انتفاضه سوم می دانند. آنها معتقدند که این انتفاضه در صورت وقوع، کاملا با انتفاضه های قبلی تفاوت خواهدداشت. این درحالی است که امکان پیشگویی زمان آغاز، چگونگی وقوع و حتی پیامدهای آن برای هیچ کس میسر نیست، اما با وجود این پس از بررسی دقیق اوضاع حاکم برمنطقه می توان کاملا مدعی شد که در سال ۲۰۱۲ حتما شاهد چنین رویدادی خواهیم بود. درسال گذشته طوفان تغییر و تحول بر منطقه خاورمیانه وزیدن گرفت و انقلاب های گسترده ای در کشورهای متعدد به وقوع پیوست.

انقلاب کشورهای عربی ابتدا از تونس آغاز شد و خودسوزی «محمد بوعزیز» موجب شد که آتش زیرخاکستر شعله ور شود. مردم با این اقدام جرئت پیدا کردند که علیه ظلم به پا خیزند.

این رویدادها در واقع مقدمه ای برای ایجاد یک تحول عظیم تاریخی به شمار می آیند. در فلسطین نیز وضع به همین صورت است. ملت مظلوم فلسطین هم که در معرض وحشیانه ترین سرکوب های رژیم اشغالگر قرار دارد، آماده دست زدن به چنین قیامی است.

رژیم صهیونیستی با اقدامات خصمانه خود از جمله مصادره اراضی و ایجاد موانع در مناطق مختلف، اهانت به مقدسات اسلامی و تعرض به اماکن مذهبی، مردم را ناراضی کرده است.

انقلاب های عربی برای فلسطینی ها و در مجموع محور مقاومت فرصت ساز بود باعث شد رژیم صهیونیستی از بیداری اسلامی و روی کارآمدن جریان های مردمی و اسلامگرا به وحشت بیفتد.

تحولات منطقه الهام بخش مردم فلسطین برای تحقق یک انفجار است و تحلیلگران وقوع این انفجار را لحظه شماری می کنند مردم منطقه به خوبی می دانند که طولی نخواهدکشید که اسراییل نابود و ریشه این رژیم ظالم از بیخ و بن کنده خواهدشد.

ممانعت از انتفاضه سوم یکی از مهم ترین اهداف رژیم صهیونیستی است که با ایجاد بحران های مصنوعی در جهان عرب درصدد است از شروع انتفاضه جدید جلوگیری کند.

بدون شک انتفاضه بعدی فلسطین کابوسی است که خواب اسراییلی ها را آشفته خواهدکرد و آنها را در سراشیبی سقوط خواهد افکند.

همانگونه که تحلیلگران پیش بینی کرده اند منطقه آبستن تحولات شگرفی است که ممکن است باعث انفجار جدید در داخل فلسطین و وقوع انتفاضه جدید شود.

هرچند زمان این انقلاب جدید مشخص نیست اما وقوع آن حتمی است.

شواهد و دلایلی که برای این ادعا وجود دارند عبارتند از:

● افزایش تجاوز شهرک نشینان

درسال گذشته تجاوز و جنایت اشغالگران در سرزمین فلسطین افزایش پیدا کرد و ۹۶ مورد درگیری میان شهرک نشینان صهیونیست و مردم فلسطین به وجود آمد.

درسال ۲۰۱۱ حدود ۲۶۶۱ اصله درخت زیتون قطع و ۵۸ دستگاه خودرو به آتش کشیده شد و صدها فلسطینی مجروح شدند. در پی این اقدامات کشاورزان فلسطینی وادار شدند که در ایام اعیاد یهودیان که اکثر آنها در خارج بودند به چیدن میوه های درختان زیتون بپردازند تا از درگیری با شهرک نشینان جلوگیری به عمل آید.

ازسوی دیگر، دستگاه اطلاعاتی اسراییل طی گزارشی به افزایش تجاوزهای راستگرایان افراطی در سال ۲۰۱۲ در کرانه باختری و قدس شرقی هشدار داد. در این گزارش آمده است که نگرانی های ناشی از حضور یهودیان در قدس شرقی و مصادره اراضی، منازل و دارایی های مردم فلسطین از جانب شهرک نشینان به اوج خواهد رسید.

در این گزارش به نگرانی درون اسرائیل نیز اشاره شده است زیرا در حال حاضر علاوه بر عرب های داخل اراضی اشغالی یهودیان نیز به مخالفت با دولت صهیونیستی برخاسته اند و نسبت به بی عدالتی های اقتصادی و اجتماعی معترض هستند.

● حمله به مسجدالاقصی

نیروهای اشغالگر رژیم صهیونیستی و شهرک نشینان حملات خصمانه و هدفمند خود را علیه مساجد در کرانه باختری ادامه می دهند.

حمله به مسجدالاقصی در راستای اهانت به آرمان ها و ارزش های مقدس مسلمانان و همین یهودی کردن قدس صورت می گیرد.

اهانتی که سال هاست از سوی صهیونیست ها صورت می گیرد و متأسفانه کشورهای عربی و اسلامی و مجامع بین المللی در قبال آن سکوت اختیار کرده اند.

چنین حملات و تجاوزات آشکاری از چشم رسانه های غربی پنهان نیست اما موضوع را کاملا نادیده می گیرند گویی حوادث پیش آمده یک امر طبیعی است.

اگر کوچکترین اتفاقی برای یهودیان یا مسیحیان جهان اتفاق می افتاد به ویژه در جهان عرب و اسلام، گوش فلک را کر می کردند اما تجاوز آشکاری که به نماد تقدس مسلمانان صورت می گیرد با هیچ واکنشی مواجه نیست.

رژیم صهیونیستی هم که تمام موارد تخلف و نقض قوانین و حقوق بین الملل را علیه تمام ادیان مرتکب شده است نگران هیچ گونه مجازاتی یا حتی سرزنشی از سوی متحدان یا دوستان عرب خود نیست به ویژه کسانی که توافقات و معاهدات صلح را امضا کرده اند، توافقاتی که ثابت کرد هیچ گونه صلحی را به ارمغان نیاورده است، بلکه برعکس باعث گستاخی بیشتر صهیونیست ها در به راه انداختن جنگ مذهبی و نژادپرستانه، آتش زدن مساجد، تخریب منازل فلسطینی ها، اهانت به مقدسات اسلامی و بدرفتاری بیشتر صهیونیست ها نسبت به فلسطینی ها شده است.

براساس داده های موجود، اقدامات گوناگونی برای تصاحب بخش قابل توجهی از املاک فلسطینی ها انجام گرفته که تخریب، تصاحب و مصادره از املاک از جمله آنهاست.

تصاحب املاک در قلب شهرقدس و مناطق مجاور آن همزمان با پایان گرفتن ساخت و گسترش دیوارنژادپرستانه حائل پیرامون شهر و حومه اداری آن انجام گرفته است. به طوری که انتظار می رود این دیوار بیش از ۱۶۵ هزار شهروند عرب فلسطین ساکن قدس را در انزوا قراردهد تا اشغالگران راحت تر بتوانند بر املاک شان دست بگذارند و برای فروش این زمین ها به گروه های فعال شهرک نشین از جمله گروه های یهودی آمریکایی چانه زنی کنند. فراتر از این، دولت اسرائیل در طول ماه های گذشته قوانین زیادی را تصویب کرده است از جمله به گروه های شهرک نشین چراغ سبز نشان داده است تا تعدادی از نمادهای میراث فرهنگی و تاریخی شهر قدس را تصاحب کنند که تسلط بر گورستان های مسلمانان، تصاحب صدها هزار هکتار از اراضی فلسطینیان ساکن کرانه باختری برای ساخت دیوار حائل از جمله اقداماتی است که اشغالگران برای تسلط بر قدس اتخاذ کرده اند.

به علاوه جداسازی دشت های فلسطین که ۲۶ درصد از مساحت کرانه باختری را تشکیل می دهد با هدف قطع ارتباط کرانه باختری با جهان عرب و جلوگیری از تشکیل کشور فلسطین از دیگر اهداف اشغالگران است.

زمین محور اصلی پروژه صهیونیستی را تشکیل می دهد که می خواهد فلسطین سرزمین بدون ملت باشد اما ملت فلسطین با تمام مشکلات و دشواری ها با ماندن بر روی اراضی سرزمین تاریخی خود و با پایداری خود به ویژه داخل سرزمین های اشغالی تمامی معیارهای صهیونیستی برای غصب این سرزمین را در هم شکسته است.

نارضایتی مردم فلسطین از تجاوزات و اشغالگری های روزافزون رژیم صهیونیستی فرصت مناسبی برای فلسطینی ها به وجود آورده که از شرایط کنونی منطقه استفاده کنند و در پی فرصت مناسب برای قیام علیه رژیم غاصب اسرائیل باشند.

● اعتراضات روزافزون

یکی از ویژگی های یک سال اخیر در مقایسه با گذشته تفاوت های جدی در نوع اعتراضات علیه رژیم صهیونیستی است. مراسم سالگرد یوم النکبت، یوم النکسه، اشغال قدس در یک سال اخیر خبرساز و حادثه ساز بوده است.

سالگرد اشغال فلسطین که به یوم النکبت معروف است برای اولین بار با کشتار بیش از ۲۰ نفر در مرزهای فلسطین اشغالی با جولان سوریه و جنوب لبنان همراه بود. ۲۰ روز بعد در سالگرد یوم النکسه یا شکست اعراب در جنگ شش روزه ۱۹۶۷، مجدداً در جولان سوریه و به دنبال تیراندازی مستقیم نظامیان اسرائیلی ۲۳ نفر کشته و ۳۰۰ نفر زخمی شدند.

یوم القدس که سالگرد اشغال شهر قدس توسط صهیونیست ها است از دیگر اعتراض های فلسطینیان بوده است. سالروز حمله به نوارغزه، حمله به لبنان، حمله اسرائیلی ها به مصر (جنگ سوئز) و وقایع مشابه می تواند با توجه به فضای جدید ناشی از بیداری اسلامی به کابوسی برای رژیم صهیونیستی تبدیل شود.

همچنین سالروز امضای قرارداد کمپ دیوید و قرارداد وادی عربی (میان اردن و اسرائیل) برای مردم مصر و اردن بهانه های لازم برای اعتراض به رژیم صهیونیستی را فراهم می کند.

● انقلاب های عربی

انقلاب های اخیر در کشورهای عربی نشان داد که هیچ نیرویی نمی تواند در مقابل اراده ملت ها ایستادگی کند، همه به خوبی می دانند که ایستادگی و شجاعت ملت مظلوم فلسطین، الهام بخش مردم در سایر کشورهای عربی بوده است ملتی که از تسلیم شدن در مقابل نیروهای اشغالگر به رغم محاصره، کشتار و آوارگی امتناع می ورزد.

انقلاب های کشورهای عربی باعث شد که مردم در این کشورها بار دیگر به مسئله اساسی و محوری خود یعنی قضیه فلسطین متمرکز شوند زیرا حکومت های فاسد در این کشورها قصد داشتند که اذهان مردم را به نحوی از این قضیه دور کنند.

در حال حاضر در میادین و خیابان های اصلی این کشورها شعارهایی سرداده می شود که سالیان دراز مردم از شنیدن آن محروم بودند، در حال حاضر وقوع این انقلاب ها در ملت فلسطین انگیزه ایجاد کرده است و آنها را به سمت آزادی و مبارزه هدایت می کند.

در مجموع می توان گفت که تحولات جهان عرب تأثیرات مهمی در ساختار قدرت و سیاست در منطقه ایجاد کرده است و بازنده اصلی این تحولات منطقه ای آمریکا و اسرائیل هستند.

رژیم صهیونیستی استراتژی سیاسی و امنیتی خود را براساس صلح کمپ دیوید و کار کردن روی افکار عمومی و مردم جهان عرب با هدف دستیابی به صلح به اصطلاح پایدار گذاشته است که این استراتژی با بروز انقلاب های عربی در حال تضعیف است. این خود تأثیرات عظیم در سطح قدرت و سیاست منطقه ای خواهد داشت، تأثیراتی که باعث انفجار جدید در داخل فلسطین و وقوع انتفاضه جدید شود.

● فروپاشی اسرائیل

رژیم صهیونیستی که تصور می کرد با حمایت آمریکا و کشورهای غربی می تواند بر خاورمیانه مسلط شود اینک با دوران ضعف و زبونی روبه رو شده است و چیزی نمی گذرد که به اعتراف خود صهیونیست ها به فروپاشی و زوال نزدیک شود.

صهیونیست ها هیچ گاه پیش بینی چنین روزهایی را نکرده بودند به ویژه آنکه این رژیم با بحران شدیدی در داخل و خارج روبه رو شده است. رژیم صهیونیستی از تحولات و خیزش های مردمی در منطقه آن چنان غافلگیر شده که پیش بینی می شود در صورت سرایت خیزش های عربی به اسرائیل این رژیم مدت زیادی دوام نیاورد.

مشکلات اقتصادی و اجتماعی صهیونیست ها در اراضی اشغالی به گونه ای است که باعث شده مردم به گروه های کوچک و کینه توز تبدیل شوند و این نارضایتی در تمام اقشار مختلف این رژیم به چشم می خورد. رژیم صهیونیستی از درون در حال پوسیدگی است و به علاوه در منطقه و جهان نیز هر روز منفورتر می شود.

همین مسئله باعث شده که رژیم صهیونیستی در مقابل ملت مقاوم فلسطین نتواند تاب بیاورد و دیری نمی گذرد که این رژیم با نارضایتی های داخلی و خارجی روبه رو خواهد شد.

اعتراضات وسیع جهانی علیه رژیم منفور صهیونیستی نشان دهنده این واقعیت است که حتی نزدیک ترین دوستان و شرکای غربی این رژیم به انتقاد از اسرائیل روی آورده اند و این رژیم را در برابر سیل اعتراضات و انتقادات تنها گذاشته اند.

روی برگرداندن دوستان اسرائیل حتی به صورت ظاهری نیز عمیق ترین زخم ها را به پیکره رژیم صهیونیستی وارد کرده است و تحلیلگران معتقدند تضعیف اسرائیل شرایط را برای انتفاضه سوم مهیا می سازد.

● آشتی ملی فلسطینیان

گروه های فلسطینی از جمله فتح و حماس سرانجام پس از ماه ها مذاکره اختلافات را کنار گذاشته و بر تحقق آشتی ملی تأکید کردند.

این گروه ها طی توافقنامه دوحه با تشکیل دولت وحدت ملی و ریاست محمود عباس بر این دولت موافقت کردند. این توافق در شرایطی حاصل شد که آمریکا و رژیم صهیونیستی که از اختلاف فلسطینیان و تضعیف آنها نهایت استفاده را می بردند بسیار ناخشنود شدند. به نحوی که رژیم صهیونیستی تشکیلات خودگردان فلسطین را تهدید کرد. همزمانی توافق آشتی ملی با خیزش های اسلامی در بسیاری از کشورهای منطقه که با کاهش نفوذ غرب به ویژه آمریکا همراه بوده است نویدبخش تحولات خوبی برای ملت فلسطین است. چرا که ناکامی آمریکا و اسرائیل در تحولات فلسطین را در بر خواهد داشت.

آمریکایی ها دیگر نمی توانند زمان را به نفع اسرائیلی ها بخرند. ۲۰ سال از آغاز مذاکرات به اصطلاح صلح با واسطه گری واشنگتن گذشته و آمریکا در این مدت به دنبال خرید وقت برای اسرائیل بوده است.

سازمان ملل نیز به رغم درخواست های مکرر فلسطینیان و گروه های حامی حقوق بشر در سال های اخیر نسبت به جنایات اسرائیل در سرزمین های فلسطینی سکوت اختیار کرد که از جمله می توان به حمله ارتش رژیم صهیونیستی به نوار غزه اشاره کرد.

اکنون امید می رود که با آشتی و اتحاد مجدد فلسطینیان پس از سال ها صفحه ای تازه در مبارزات ملت فلسطین علیه صهیونیست ها گشوده شود.

● شکست مذاکرات سازش

شکست مذاکرات سازش از دیگر عواملی است که تحقق انتفاضه سوم را نزدیک تر می سازد.

مذاکرات سازش بین تشکیلات خودگردان و اشغالگران از همان ابتدا محکوم به شکست بود و نتیجه ای دربرنداشت.

گروه های مختلف فلسطینی و مردم فلسطین بارها این مذاکرات را محکوم و از تشکیلات خودگردان خواسته اند که زیربار ذلت مذاکرات به اصطلاح صلح خاورمیانه نروند.

محمود عباس اکنون با شرایط ویژه ای روبه رو شده که نشستن مجدد برسر میز مذاکره با رژیم صهیونیستی را برایش دشوار می کند.

محمود عباس از یک سو با گروه های فلسطینی برای ایجاد دولت وحدت ملی به توافق رسیده و نمی خواهد این فرصت تاریخی را از دست بدهد از سوی دیگر تضعیف رژیم صهیونیستی در عرصه های داخلی و خارجی این فرصت را به تشکیلات خودگردان می دهد که بتواند در این مبادله سیاسی امتیاز بگیرد و به راحتی به خواسته های رژیم صهیونیستی توجه نکند به ویژه آنکه مهم ترین شرط طرف فلسطینی در مذاکرات سازش یعنی توقف شهرک سازی از سوی رژیم تل آویو تامین نشده است. به همین دلیل محمود عباس مقامات رژیم صهیونیستی را عامل اصلی به بن بست کشاندن مذاکرات صلح معرفی کرده و اظهار داشته است که موضع اسرائیل درباره مسائل امنیتی و مرزهای فلسطین مشخص نیست. شاید رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با توجه به تحولات فعلی منطقه تلاش می کند که از مذاکرات سازش به عنوان ابزاری برای امتیاز گری از رژیم صهیونیستی استفاده کند به ویژه آنکه کمیته چهارجانبه از محمود عباس خواسته که مجددا به گفت وگوهای مستقیم با اسرائیل ادامه دهد.

کاترین آشتون مسئول سیاست خارجی آمریکا نیز از محمود عباس خواسته تا ماه آوریل (فروردین ماه) گفت و گو های صلح را ادامه دهد تا آنها نیز در مقابل، اسرائیل را متقاعد سازند تا تسهیلات و امتیازات جدیدی برای فلسطینی ها قائل شود.

اما عباس به خوبی از مخالفت گروه های داخلی فلسطینی به ویژه حماس و جنبش جهاد اسلامی با مذاکرات سازش آگاه است. این موضوع به ویژه پس از آنکه دو گروه فتح و حماس در قاهره و در اواخر سال ۲۰۱۱ بر سر آشتی ملی و تشکیل دولت وحدت ملی به توافق رسیدند پررنگ تر شد. از این رو عباس با کوله باری از مخالفت ها در مقابل مذاکرات سازش بر سر دوراهی ایستاده است.

چنانچه فتح بپذیرد که با حماس دولت وحدت ملی تشکیل دهد باید بخشی از قدرت سیاسی و اقتصادی خود را به حماس واگذار کند و از سوی دیگر برای

● واکنش مخالف و جدی رژیم صهیونیستی پاسخی بیابد

نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی بلافاصله پس از توافق مشعل و عباس در دوحه گفت، حال که ابومازن در دوحه با حماس توافقنامه امضا کرده است به نظر می رسد دیگر صلح را کنار گذاشته و به صلح با اسرائیل پشت کرده است.

نتانیاهو به ابومازن تکلیف می کند یکی را باید انتخاب کند: صلح با حماس یا صلح با اسرائیل. دولت خودگردان فلسطین نمی تواند هر دو را در کنار هم داشته باشد.

البته حماسی که در دوحه با عباس توافقنامه امضا کرد، احتمال دارد نتواند روایتگر دیدگاه اصلی حماس باشد هر چند اسماعیل هنیه بارها اعلام کرده که اختلافی بین رهبران حماس نیست لیکن امضای توافقنامه دوحه اختلافاتی کم و بیش بین هنیه و خالد مشعل به وجود آورده است اما در هر حال جناح مقاومت فلسطین همچنان با دیدگاه های سازش گرا مخالفت خواهد کرد.

● بازداشت آزادگان

ادامه سیاست بازداشت مجدد اسیران آزاد شده از دیگر عواملی است که ممکن است باعث تحقق انتفاضه سوم در سرزمین های اشغالی شود.

وزیر اسیران و آزادشدگان فلسطین در این باره هشدار داده و گفته دستگیری مجدد اسیران نقض آشکار توافق تبادل اسیران است و بی شک به ظهور انتفاضه سوم منجر خواهد شد.

به نظر می رسد که رژیم صهیونیستی نه تنها به توافقنامه موجود درباره تبادل اسیران بلکه به هیچ توافقنامه ای پایبند و متعهد نیست و با زیر پا گذاشتن قوانین و مقررات بین المللی اوضاع را پیچیده تر می کند.

رژیم تل آویو چنین تصور می کند که با آزادی گلعاد شالیت تنها اسیر اسرائیلی که با بیش از ۱۰۰۰ اسیر فلسطینی مبادله شد کار تمام شده است و می تواند هر وقت که بخواهد این توافقنامه را نقض کند و اسیران فلسطینی را دوباره بازداشت کند در حالی که رزمندگان فلسطین بارها اعلام کرده اند که هر زمان که اراده کنند قادرند صهیونیست های بیشتری را به اسارت بگیرند و گلعاد شالیت مسلما آخرین اسیر اسرائیلی نبوده و نخواهد بود.

از سوی دیگر تجربه موفق تبادل اسیران این امتیاز را برای جنبش های مقاومت فلسطین به جای گذاشت که از مسئله به اسارت گرفتن صهیونیست ها به عنوان اهرمی برای تحت فشار قرار دادن رژیم صهیونیستی استفاده کنند.

بنابراین در صورتی که رژیم اسرائیل بخواهد از این مسئله سوءاستفاده کند و اسیران فلسطینی آزاد شده را دوباره بازداشت کند موج اعتراض ها و انتقادها علیه خود را افزایش داده و وقوع انتفاضه سوم را حتمی کرده است.

فریده شریفی