شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
گاهی به خواسته های دیگران اعتراض کنید
برخی از جوانانی که به دلایلی دچار وسواس های فکری هستند، از ناتوانی خود در نجات خودشان از بسیاری از مشکلات برای نه گفتن به خواسته های نابجا و اعتراض نداشتن در گرفتار شدن در موقعیتهای ناخواسته گله مندند.
به همین دلیل بسیاری از افکار ناخوشایند خود از جمله سرزنش درونی شان را به این موضوع ربط می دهند.
در بسیاری از مواقعی که این جوانان در حالت رودربایستی قرار گرفته اند و نمی توانند به تقاضاهای تحمیلی دوستان و خانواده «نه» بگویند، فشار زیادی را تحمل می کنند و از آن جا که این نوع تقاضاهای غیرمنطقی و تحمیلی، بار کاری و گرفتاری زیادی را برای آنها به وجود می آورد، فشار ناشی از انجام آن این افراد را به شدت عصبی می کند و آن وقت سرزنش از خود در قالب وسواس های فکری چرا، چطور و چگونه آغاز می شود.
چرا پذیرفتم؟ من که خودم این همه کار داشتم. چطور به آنها بفهمانم که «این» وظیفه من نیست؟ مگر من توقع نابجا از آنها دارم که آنها در قبالش توقع دارند؟ آخر چرا من؟ با وجود این همه آدم چرا یقه مرا گرفته؟
و بالاخره تسلیم شده و تن به انجام کاری می دهند که وظیفه آنها نیست.
الیس و مسون متخصص رفتارشناسی از دانشگاه بیرمنگام می گوید: نگرانی داشتن و خجالت کشیدن، یکی از مهم ترین موانع روحی برای اعلام اعتراض و ابراز احساسات و خواسته های جوانان در مقابل خواسته ها و نظرات تحمیلی دیگران است.
شاید بعضی از شما نیز از آن گروه جوانانی هستید که در مقابل نظرات و خواسته های دیگران خیلی زود تسلیم می شوید و زمینه را برای سلطه جویی آنها فراهم می سازید! فقط به این خاطر که نمی توانید اعتراض کنید. حتی وقتی اطرافیان و دوستان مسئله را عنوان می کنند، در پاسخ می گویید:
- من دوست ندارم کسی را از خود برنجانم
- نگرانم که اگر جواب منفی بدهم، مشکلی پیش بیاید
- شما دوست من را نمی شناسید! به محض مخالفت، رفتاری از او سرمی زند که به هیچ وجه نمی توان جلوی او را گرفت!؟
بعضی ها طوری رفتار می کنند که انگار ما موظف به انجام کارها و یا خواسته های آنها هستیم! رفتار آنها نشان می دهد که قصد سلطه جویی دارند. اما در عین حال خودشان حاضر نیستند برای دیگران قدمی بردارند و زیرکانه از انجام چنین خواسته هایی طفره می روند.
● با قاطعیت صحبت کنید
تفکر ساده لوحانه ای که زمینه سازی این نوع سلطه جویی ها است چیزی شبیه به این است که به خاطر دوستی و معاشرت با دیگران باید نیازهای آنها را پیش بینی کرد، نسبت به آن حساس بود و در همه حال آمادگی انجام خواسته های دیگران را داشت. اگر آن را درک نکردیم، لایق دوستی و معاشرت نیستیم.
این نمونه از رفتار قلدرانه از جانب دیگران را اغلب در مناسباتی که همه روزه با دیگران دارید، مشاهده می کنید. برخی اعضای خانواده، همکاران، همکلاسی ها، هم اتاقی ها و دیگران این باور را در ذهن خود دارند و چه بسا سعی کنند با یک نگاه دلخور، غضب آلود و حتی با سکوت خود، درصدد تسلط بر شما برآیند تا رفتارتان را مطابق میل آنها تغییر دهید تا از دست شما عصبانی و دلخور نشوند! در چنین وضعی، اگر به این نوع رفتارها که هرگونه حق اعتراض و تصمیم گیری را از شما سلب می کند، تن دهید، نه تنها از انجام کارهایی که دوست دارید محروم می شوید، بلکه مجبور می شوید برخلاف میل خود کار کنید.
هر یک از ما به عنوان دانشجو، کارمند، پدر و مادر و یا هر عضو اجتماعی و خانوادگی لازم است توانایی اعتراض، داشتن قاطعیت و تصمیم گیری نزدیکان و اطرافیان خود احترام بگذاریم و از فرهنگ قاطعیت و اعتراض جانبداری کنیم.
بی توجهی دیگران به این حق اساسی مان ما را گرفتار، بیماری های روحی و حتی جسمی و روابطی ناسالم می کند. از این رو به خاطر حفظ بهداشت و سلامت روانی جامعه، دفاع از فرهنگ قاطعیت، وظیفه تک تک افراد آن جامعه است.
تصورش را بکنید که برای خودتان برنامه مهمی دارید که نیازمند صرف وقت و انرژی خاصی است و باید در محدوده زمانی معینی، انجام پذیرد که ناگهان یکی از دوستان و یا اقوامی به سراغتان می آید که اغلب بدون هماهنگی و در نظر گرفتن شرایط و وضع افراد، در زندگی دیگران پیدایشان می شود و انتظارات نامعقولی دارند که به دور از توان و تحمل و موقعیت شماست.
-او از شما می خواهد، فردا به جای من به فلان جا برو من کاری دارم که خودم نمی توانم بروم
- این را آوردم که برام درستش کنی همین امروز لازمش دارم.
- لطفا بیا با هم برویم خرید.
- می خواهم ماشینت رو بگیرم می خوام باهاش چند روزی برم سفر.
بدون شک افرادی هستند که در جواب این خواسته ها بگویند چه اشکالی دارد هر کاری که از دستم بربیاد برای دیگران انجام می دهم.
شاید در نگاه نخست این مسئله بدون مشکل به نظر برسد اما اگر این تقاضاها زود به زود و مرتب تکرار شود به دردسر تبدیل خواهد شد.
برخی از جوانان در این باره می گویند بستگی دارد که چه چیز و چه کاری را از ما بخواهند؟ اگر بتوانم انجام می دهم و اگر نتوانستم به راحتی جواب منفی می دهم و مشکلی هم پیش نمی آید.
این یک جواب منطقی است و جای هیچ گونه بحثی ندارد. اما گروهی دیگر از جوانان می گویند من زیر هیچ شرایطی نمی توانم به دیگران نه بگویم.
و برخی دیگر از جوانان هم دچار ترس از فروپاشی رفاقتشان، تردید و عذاب وجدان هستند و نمی دانند که در چنین شرایطی چه باید بکنند.
در واقع یاری رساندن و کمک کردن به دیگران، نه تنها اشکالی ندارد، بلکه رفتاری خوب و اجتماعی است. اما این مسئله باید به گونه ای باشد که مشکلات جانبی و دردسرهایی خارج از حد توانایی آنها، برایشان ایجاد نکند.
کسانی هستند که از نه گفتن و اعتراض کردن واهمه دارند و دچار احساس گناه و هراس می شوند. این افراد باید در رفتارشان تجدیدنظر جدی داشته باشند.
● افکاری که شما را پریشان می کند
بعضی از جوانان هر بار که در چنین شرایطی قرار می گیرند بر سر دوراهی انتخاب واقع می شوند. از طرفی گاهی خواسته های اطرافیان به گونه ای است که انجام آن از حد توان، تحمل، شرایط و وقت و زمانی که باید به آن اختصاص دهند، خارج است. گاهی نیز خودشان از صمیم قلب مایل به انجام کارهای دیگران که وظیفه شان هم نیست، نیستند.
در مواقعی نیز افرادی به این مسئله عادت می کنند و مرتبا از شما می خواهند که کارهایشان را به عهده بگیرید در چنین شرایطی، وقتی نه می گویید، دچار عذاب وجدان می شوید و زمانی هم که بله می گویید، از این که قاطع نیستید و کاری به شما تحمیل می شود، از خودتان عصبانی می شوید که چرا نمی توانم از حق خودم دفاع کنم.
عصبانیت از خود، عذاب وجدان را نیز به دنبال دارد در اینجاست که جوان با خودش تضاد پیدا می کند و گفت وگوها و پرسش های یک طرفه درونی شروع می شود. فرد سعی می کند خودش به آنها پاسخ دهد و این افکار وسواسی، به طور مرتب مشغله فکری او را تشکیل می دهد.
برخی از جوانان آن قدر فکرهای تکراری مختلف در مغزشان نمایان می شود که گاه بر اثر تراکم و فشار بیش از حد افکار، احساس می کنند در انجام ادامه هدفشان به بن بست جدی رسیده اند.
اگر افکارتان مدام شما را درگیر و پریشان می کند، خلاصی از دست آنها بسیار مشکل است. در این حالت ممکن است به خودتان بگویید:
اگر جواب منفی بدهم، آیا دوستم دلخور نمی شود؟
چرا شاید هم دلخور بشود. آن وقت چه اتفاقی می افتد؟
حتما دوستی مان از بین می رود.
اگر به او جواب ندهم، آیا نخواهد گفت که آدم خودخواهی هستم؟
اگر قبول کنم و کارش را انجام دهم و آنچه می خواهد در اختیارش بگذارم هم که ناچار می شوم همیشه جور دیگران را بکشم و این جریمه و تاوانی است که باید برای راضی نگه داشتن و زندگی کردن در کنار دیگران بپردازم.
● راه حلی برای مناسبات اجتماعی
به طور کلی در این وضعیت جوان، چیزی را می خواهد و بعضی ها انتظار دیگری دارند و احساس گناه نیز سد راه تصمیم گیری برای انجام دادن یا ندادن کاری که وظیفه او نیست می شود و مرتب او را زیرسؤال می برد و ایجاد نگرانی می کند.
اما اگر از همان نخست با قاطعیت موضع خودتان را روشن کنید که این کار وظیفه ما نیست و درخواست دوستمان فراتر از توان من است دچار چنین وضعی نمی شویم. ایرادی هم ندارد زیرا ما از حق خود دفاع کرده ایم.
جواب منفی به دعوت ها و میهمانی هایی که تمایل به صرف وقت و انرژی برای آن ندارید و عملا برای شما مقدور نیست و نیز فعالیت های اجتماعی و برنامه های اضافی و کارهایی که در حد توان شما نبوده و یا به هر علتی برایتان مقدور نیست و مشکلاتی را برای شما به بار می آورد، مستلزم قاطعیت و احترام به خود و احساس حقانیت است.
قاطعیت داشتن و دفاع از حق خود، راه حلی است که مشارکت درست را در مناسبات اجتماعی ما تضمین می کند. رعایت حقوق قاطعیت اشخاص یعنی این که کسی حق داشته باشد درمقابل انتظارات نابجای دیگران نه بگوید و دیگران نیز او را درک کنند و به نه گفتن او ایرادی نباشد.
بدون وجود یک چنین راه حلی که به هریک از ما امکان ابراز وجود و تصمیم گیری در مقابل دیگران می دهد، اعتماد و اطمینان جای خود را به سوءظن می دهد و دلسوزی به بدبینی مبدل می شود. نبود اعتراض و قاطعیت درمقابل حرف زور و ظلم، یکی از عوامل بسیار مهم بزهکاری ها، انحرافات، تبعیض ها و بیماری های روانی و اثرات آن مانند خودکشی و آدم کشی است و چه بسا طلاق ها، جدایی ها، فرارها، توطئه ها و از هم پاشیدگی های خانوادگی به دلیل نبود قاطعیت از روز اول زندگی مشترک است.
● قاطعیت گستاخی نیست
باید بدانید جواب منفی دادن توهین نیست بلکه استفاده از حق قاطعیت نوعی هنر است و نیاز به اندیشه، حوصله و آگاهی دارد.
هرجوانی باید بداند که قاطعیت و اعتراض، خودخواهی و توهین نیست. پس وقتی که قاطعانه عمل می کنید، احساس گناه نکنید. اعتراض درست موجب اعتماد به نفس می شود. پیداکردن مهارت های کلامی مستدل و منطقی از اصول اولیه سلامت ذهنی است و کسانی می توانند قاطعانه جواب بگویند که دارای مهارت کلامی بوده و دیگران را در نپذیرفتن تقاضای آنها مجاب و قانع کنند.
به این نکته توجه داشته باشید که قاطعیت داشتن، مقاومت شما را در برابر خواسته های نامعقول دیگران بالا می برد. راضی نگه داشتن دیگران حدودی دارد که باید سمت و سوی آن روشن باشد تا بهداشت روانی ما را به مخاطره نیندازد.
علیرضا سزاوار
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست