سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به مدیریت فناوری اطلاعات در ایران و مشکلات و موانع پیش رو


طی یک سال گذشته اگر به موضوع فناوری ارتباطات و اطلاعات نگاهی انداخته باشیم بدون شک با اخبار و گزارشهایی پیرامون تکفا مواجه خواهیم شد

تکفا یا به اصطلاح طرح توسعه کاربرد فناوری اطلاعات که این روزها دچار آشفتگی های بسیاری شده، هدفش توسعه همه جانبه کشور در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات است که در نهایت زمینه ساز توسعه پایدار خواهد بود.

حال این سوال پیش می آید که آیا به راستی کشور ما ظرفیتها و قابلیت های پذیرش تکفا را دارد؟ آیا ساختار فرهنگی کشور منطبق بر تفکرات طراحان تکفا است؟ و آیا مدیریت که قسمت اعظم ساختار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی آن دولتی است توانایی هضم و تعامل با تکفا را دارد؟

شاید آنچه ما از تکفا انتظار داریم بسیار بیشتر از ظرفیتهای آن است اما آنگاه که با توانمندی ها و استعدادهای نهان و آشکار جوانان با انگیزه ایران مواجه می شویم این انتظار بدور از عقل نخواهد بود.

ساختار کشور در عرصه های مختلف وابستگی بسیاری به دولت دارد و این بزرگترین معضل برای توسعه و بستر سازی پیشرفت و گسترش خلاقیت در زمینه پدیده به روز و در حال فناوری اطلاعات و ارتباطات است.

به طور حتم ظهور ICT در ایران و یا هر کشور دیگر بدون توجه به مباحث و دیدگاههای اقتصادی نبوده اما کشور ما با توجه به اقتصاد تک محصولی خود در هر دوره ای با توجه به شرایط و اوضاع احوال موجود به سمتی خاص گرایش داشته (فروش ارز ، سکه ، موبایل ، اتومبیل ، آپارتمان سازی و ...) که به صورت موجی و دوره ای جامعه را فرا گرفته و پس از مدتی موج آن فروکش کرده و دچار رکود شدیدی شده است و دلیل آن چیزی نیست به جز عدم مدیریت صحیح در بعد فرهنگی، علمی و اقتصادی کشور . در کشورهایی که اتکا به ساختار دولتی وجود دارد معمولا فرهنگ سازی و بستر سازی فرهنگی در یک جریان از بالا به پایان صورت می گیرد اما در کشور ما چنین نبوده و مدیریت دولتی نتوانسته دیدگاه فرهنگی خود را به جامعه تزریق کند. آنچه اکنون جامعه ما را در استفاده همه جانبه از ابزارهای پدیده فناوری ارتباطات و اطلاعات رنج می دهد عدم توسعه یافتگی مدیریتی در ابعاد فرهنگی ، علمی و اقتصادی است. اکنون آیا صرف متصل کردن حرف E به ابتدای هر کلمه ای می تواند ما را در توسعه ict در ایران یاری ببخشد.

صاحب نظران در امر توسعه می گویند: بسیاری از فعالیتها و طرح های دولت که تاکنون موفق نبوده اند یا نیمه کاره رها شده اند به این دلیل است که دیدگاه مدیران برای طراحی و اجرای طرحها، آینده نگرانه نبوده و صرفا با حضور همان مدیر تعریف پذیر بوده و با تغییر مدیریت ها طرحها نیز دستخوش تحول و یا عدم پیگیری شده اند.

این صاحب نظران می افزایند: مشکلی که از دیر باز متوجه بدنه مدیریتی کشور ما بوده حضور سنتی یک عده در ساختارهای مدیریتی کشور است که هر از چند گاه به صورت چرخشی جای آنها تعویض می شود . بازخوانی محورهای اصلی طرح تکفا نشان می دهد که ضامن توسعه و اجرای همه جانبه این طرح توجه جدی مدیران ارشد و رده بالای کشور به مساله تکفاست که با توجه به ظواهر امر این موضوع تا حدودی غیر ممکن جلوه می کند. آنچه نشان می دهد این است که توسعه ict در بین مردم بسیار سریعتر و علاقه مندانه تر صورت گرفته و خواهد گرفت اما با توجه به ظرفیتهای موجود در اختیار بخش خصوصی و مقایسه آنها با بخش دولتی انتظار می رود .که برای ایجاد شتاب بیشتر در روند توسعه ict در ایران بخش دولتی تلاش خود را برای یاری رساندن به بخش خصوصی صرف کند .

برخی کارشناسان مدعی اند بسیاری از مدیران کشور که برنامه ریزی و تصمیم گیری در زمینه توسعه ICT را بر عهده دارند، از دانش لازم در زمینه ICT بی بهره اند .

همچنین بسیاری از مدیران در چند ماهه اخیر تنها با شنیدن نامی از تکفا تلاش وسیع خود را برای جذب اعتبار و انجام یکی دو پروژه در زمینه ICT کرده اند تا از قافله عقب نمانند و از این طریق سرپوشی برنارسایی های مدیریتی خود بگذارند.

لذا عدم توجه جدی به آموزش علمی و عملی مدیران باعث شده است که مدیران نتوانند زمینه کاربری مناسب بودجه ها را فراهم کنند .

پس باید پذیرفت که نظام اداری کشور ما دچار بوروکراسی است و این موضوع نارسایی عمده در انتقال خدمات رسانی به مردم مبتنی بر فناریهای ارتباطی و اطلاعاتی است .

آموزش های علمی در زمینه IT در کشور وجود ندارد و بیشتر دانش عمومی نسبت به IT از طریق آموزش های غیر اصولی و یا به صورت تجربی حاصل می شود .

به علت عدم توسعه فرهنگی و علمی در نظام بخشی به مدیریت فناوری اطلاعات بسیاری از سرمایه های ملی به هدر می رود تا جایی که بسیاری از مدیران ارشد و مدیران میانی نمی دانند چه ابزاری و برای چه منظوری مناسب است .

پیاده سازی بسیاری از طرحهای IT در سازمان ها بدون دید کارشناسی دقیق و اصولی برای سازمان ها صورت می گیرد .

هنوز در جامعه ما دانش و ابراز مناسب برای توسعه و مدیریت برنامه ها و پروژه های IT وجود ندارد و این قضیه به علت عدم حضور متخصصین و کارشناسان مدیریت تکنولوژی اطلاعات است کشور ما همیشه از عدم هماهنگی اصولی میان بخشهای مختلف خود رنج برده در این بین IT نیز از این ناهماهنگی مستثنا نیست هر نهادی خود را صاحب نظر معرفی می کند .

بعد از توسعه فرهنگی که نقش مهمی در توسعه دولتی و عمومی IT دارد توسعه قانونی نیز برای استحکام و ضمانت اجرایی این بخش لازم الاجرا است اما تاکنون کمتر دستگاهی به این امر اهتمام ورزیده که نشان از بی توجهی برخی مدیران به توسعه طرحهای IT در کشور است .

خصوصی سازی نیز در کشور ما به یک آرزوی دور دست بدل شده و صنعت نوپای IT در ایران نیز از این موضوع بی بهره نیست زیرا سازمان های دولتی تمایلی به انتقال امور به بخش خصوصی ندارند و ترجیح می دهند روند به اصطلاح توسعه IT را در اختیار و نظارت خود داشته باشند و آن را از طریق ارجاع به شرکتهای عمومی غیردولتی و یا امثالهم به انجام برسانند . و در این بین دانش و نیروی انسانی بخش خصوصی را نادیده می گیرند .

حضور شرکتهای خارجی نیز در زمینه IT خیلی شفاهت نیست و چون نظارت بر عملکرد آنها توسط بخش دولتی انجام می شود در نتیجه انتظار زیادی از بهره برداری مناسب از سرمایه گذاری های خارجی نمی توان داشت .

ضوابط مشخصی برای گزینش و استفاده از زیر ساختهای نرم افزاری و سخت افزاری در سازمان های دولتی وجود ندارد برای مثال در کشور چین با یک اعلام هماهنگی ، تمامی شرکتها و سازمان ها ، نرم افزارهای اداری خود را تغییر دادند اما آیا در کشور ما میتوان چنین کاری را اجام داد . و آیا اصلا کشور ما دارای چنین یکپارچگی در زمینه کاربرد نیازسنجی شده است ؟

آنچه که مسلم است فنآوری اطلاعات در سطح جهان روز به روز در حال پیشرفت و توسعه می باشد اما با شرایط موجود با سرمایه گذاری های فراوان این نگرانی وجود دارد تا زمانی که پروژه های فن آوری اطلاعات در قالب دولتی اجرا می شوند از نظر فنی و زمانی قابل قیاس با تکنولوژی روز نباشند .

با تمام این تفاسیر باید این مسئله را اضافه کرد که علاوه بر ضعف فرهنگی و علمی در ساختار دولتی فناوری اطلاعات هیچ مدیریت مشخصی برای هدایت اقتصادی IT ایران وجود ندارد و بودجه کلان وضع شده برای این طرح همچنان بدون تعریف و هدف مشخصی صرف می شود.

مروری به طرح تکفا نشان می دهد که مدیریت های سنتی کشور ما هنوز در تأمین زیرساختهای اهداف جاری و لازم برای رسیدن وضع زندگی همه اقشار جامعه به یک وضع مطلوب توسعه عاجزند .

همچنین کشور ما هنوز نتوانسته است حداقل نیازهای ساختاری و زیرساختی لازم را برای توسعه IT فراهم کند بنابراین صحبت از گسترش و توسعه ابزارهای آن در سطح جامعه امری بیهوده جلوه می کند .

کارشناسان ارتباطات و اطلاع رسانی معتقدند که وقتی در کشور ما هنوز نظام جامعی برای اطلاع رسانی تدوین نشده و سطح دسترسی و توزیع اطلاعات در هر یک از سطوح جامعه تعریف و معین نشده و نیاز سنجی مناسبی از اقشار مختلف مردم که در طرحهای IT مورد هدف هستند نشده یا به عبارت بهتر نظام مشخصی برای تعیین میزان ، نوع ، روش ارایه و آموزش لازم برای استفاده از اطلاعات و ابزارهای ارتباطی برای مردم وجود ندارد چه توجیهی می توان در برابر هزینه های میلیاردی تکفا داشت .

به عبارت دیگر کشور ما وقتی در راه توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات مبتنی بر تکفا یا هر طرح دیگری موفق خواهد بود که به سطح مطلوبی از نظر عدالت اجتماعی در زمینه گسترش همه جانبه فرصت ها و موقعیت های اجتماعی در زمینه های علمی _ آموزشی _ اقتصادی _ تجاری و از همه مهمتر موقعیتهای سیاسی در جایگاه جهانی برای حمایت از حقوق دانشمندان ایرانی برسد .

مسایل مطرح شده بیشتر برای بررسی مهمترین و اساسی ترین معضل و مشکل کشور در راه توسعه پایدار است توسعه ای که مطمئنا با توجه همه جانبه و کارشناسانه به امور مختلف اجرایی کشور امکان پذیر خواهد بود و این موضوع هم در گرو هدایت نظام مند و مدیریت مناسب در عرصه های مختلف کشور است مطمئنا توسعه IT وقتی اثرات خود رابرجای خواهد گذاشت که مدیریت کارآمد برای هدایت برنامه ها وجود داشته باشد؛ در غیر این صورت ما در زمینه IT تبدیل به یک مصرف کننده صرف خواهیم شد و چیزی برای عرضه در بازار جهانی IT نخواهیم داشت. اصلاح و بازنگری در ساختار مدیریتی کشور ، گرایش همه جانبه به بهره مندی از توانمندی و دانش مدیران بخش خصوصی ، توسعه زیر ساختهای عمومی IT در جهت ایجاد توجیه منطقی برای راه اندازی طرح های IT ، توجه جدی و غیرسلیقه ای در استفاده از مدیریت تکنولوژی اطلاعات در سازمانهای مختلف ، آموزش های مدرسه ای از پایه های ابتدایی با هدف های آینده نگرانه و برنامه ریزی شده و ... مسایلی است که می تواند به موفقیت کشور ما در زمینه توسعه IT بینجامد .