جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

شارحان نهج البلاغه از قرن پنجم تا هشتم


شارحان نهج البلاغه از قرن پنجم تا هشتم

كتاب مقدس نهج البلاغه از زمان مولف بزرگوارش مورد توجه اهل علم و ادب بوده است, و گروهی از علماء و محققان به ترجمه و شرح آن پرداخته اند, و هر كدام به اندازه استعداد و ذوق خود از این دریای بیكران درهای گرانبهائی را استخراج كرده اند

كتاب مقدس نهج البلاغه از زمان مولف بزرگوارش مورد توجه اهل علم و ادب بوده است، و گروهی از علماء و محققان به ترجمه و شرح آن پرداخته‏اند، و هر كدام به اندازه استعداد و ذوق خود از این دریای بیكران درهای گرانبهائی را استخراج كرده‏اند.

ما در این مقاله تعدادی از شروح را كه از قرن پنجم تا قرن هشتم هجری نوشته شده، و اینك بصورت خطی و یا چاپی در دسترس اهل تحقیق قرار دارد مورد بحث قرار داده، و خصوصیّات هر یك از آنها را شرح می‏دهیم تا اهمیت این اثر ارزنده روشن گردد.

از مطالعه و تحقیق در باره نهج البلاغه بخوبی معلوم می‏گردد كه این كتاب از زمان تالیف، جای خود را در میدان علم و ادب باز كرد و توجه جوامع مختلف را به طرف خود كشانید، از سلسله اجازات نهج البلاغه، كه خود مقاله‏ای می‏شود اهمیّت این موضوع بخوبی روشن است.

۱)نخستین كسی كه نهج البلاغه را مورد بررسی قرار داده، و كلمات و الفاظ مشكله آن را شرح و تفسیر كرده است، مولّف گرانقدر آن سید رضی (رضوان اللّه علیه) بوده كه برای شاگردان خود بیان می‏كرده است، و در نهج البلاغه‏های مطبوع تفسیرهای او در ذیل بعضی از خطب آمده است.

در نسخه‏ای كه سید رضی از نهج البلاغه به خط خود نوشته و این نسخه تا زمان «ابن میثم» در بغداد محفوظ بوده، و شارحان نهج البلاغه مانند «قطب الدین كیدری» و «قطب الدین راوندی» و «ابن ابی الحدید» هم این نسخه را دیده، و در آثار خود از آن نام برده‏اند معلوم می‏شود كه سید رضی در حاشیه آن مطالبی نوشته بوده است.

«قطب الدین كیدری» در «حدائق الحقائق» و «قطب الدین راوندی» در «منهاج البراعه» در ذیل بعضی از كلمات نهج البلاغه تفسیرهائی از سید رضی نقل می‏كنند كه در نهج البلاغه‏های موجود ذكر شده است، و از این جا معلوم است كه ناسخان نخستین نهج البلاغه تمام حواشی و تعلیقات سید رضی را نقل نكرده‏اند.

۲) یكی از كسانی كه نهج البلاغه را مورد بحث و تحقیق قرار داده و آن را شرح و تفسیر كرده است «سید مرتضی علم الهدی» برادر بزرگ سید رضی (رضوان اللّه علیهما) بوده، و در شرح حال او و آثارش آمده كه او خطبه‏های نهج را برای شاگردان خود املاء می‏كرده است.

یكی از آثار علم الهدی شرح و تفسیر خطبه شقشقیه است، «قطب الدین كیدری» در شرح نهج البلاغه خود به نام «حدائق الحقائق» تمام این خطبه و شرح را آورده و گوید: من این شرح را در یك جا یافتم و تمام آن را در این جا آوردم.

۳) «امام احمد بن محمد بن وبری خوارزمی» از دانشمندان و محققان قرن ششم هجری است، و با «بیهقی» معاصر بوده، یكی از آثار مشهور او شرح نهج البلاغه است، متأسفانه از این شرح اثری در دست نیست و لیكن «كیدری» از وی بسیار روایت می‏كند.

«علی بن زید بیهقی» در شرح خود بنام «معارج نهج البلاغه» گوید: از كسانی كه خبرش را شنیده، و اثرش را نیز دیده ولی شخص او را ندیده‏ام، «امام احمد بن محمد و بری» است كه او را شیخ جلیل می‏گویند، و او مشكلات كتاب نهج البلاغه را شرح داده و تفسیر كرده است.

از این شارح و خصوصیات او كه در كجا زندگی می‏كرده، و طریقه‏اش چه‏ بوده اطلاعی نیست، و در كتب رجال نیز از روی ذكری نشده است، تنها ذكری كه از وی شده همان مطالبی است كه شارحان نهج البلاغه از او نقل می‏كنند.

۴) ابو الحسن علی بن زید بیهقی» یكی از علماء بزرگ و محققان قرن ششم هجری است و در سبزوار و نیشابور زندگی می‏كرد و به كارهای علمی اشتغال داشت، این عالم جلیل القدر بیش از هفتاد كتاب در موضوعات مختلف تالیف كرده است كه هر یك از آنها در باب خود در خور اهمیت می‏باشد.

یكی از آثار گرانقدر كتابی است بنام «معارج نهج البلاغه» كه نسخه‏ای از آن در آستان مقدس حضرت امام رضا (علیه السلام) محفوظ است، بیهقی نخستین كسی است كه همه خطب نهج البلاغه را شرح داده و از جنبه‏های مختلف بحث می‏كند.

علی بن زید بیهقی گوید: من نهج البلاغه را نزد پدرم خواندم، و با این كتاب آشنا شدم و از حقایق و دقائق آن اطلاع یافتم، و بعد خود را آماده كردم تا شرحی مبسوط برای آن بنویسم تا همگان از این كتاب بهره‏مند شوند.

ابو الحسن بیهقی در جمادی الاول سال ۵۵۲ شرح خود را پایان داد و در سال ۵۶۵ در بیهق در گذشت. و در قریه شتمه در نزدیك سبزوار دفن گردید، و قبرش اكنون زیارتگاه است نسخه‏ای كه در كتابخانه آستان قدس رضوی موجود است بسیار مغلوط می‏باشد و قابل قرائت نیست.

نگارنده این سطور عكسی از این نسخه را در دست دارد، و برای تهیه نسخه دوم كوشش بسیار كرده ولی متاسفانه از این فعالیت‏ها تاكنون نتیجه نگرفتم.

علامه تهرانی صاحب الذریعهٔ گوید: نسخه‏ای از این كتاب در كتابخانه شیخ محمد صالح در قطیف بوده، و ما در این باره مكاتباتی با قطیف و بحرین و ریاض انجام دادیم، ولی نتیجه مطلوب بدست نیاوردیم.

۵) «ضیاء الدین ابو الرضا فضل اللّه بن علا حسینی راوندی» از رجال علم و ادب و مشاهیر عصر خود بود، و در شهر كاشان اقامت داشت و آثار زیادی از نظم و نثر تالیف كرد و در كتب رجال از وی بسیار تجلیل شده و از فضل و كمال و ادب و دانش او سخن گفته‏اند.

تاج الاسلام سخنانی در كتاب انساب ذیل «راوند» و «قاشان» از وی یاد می‏كند و گوید: در شهر كاشان به منزل سید فاضل ابو الرضا علوی حسینی رفتم، پس از این كه درب منزلش را كوبیدم و منتظر شدم تا درب خانه را به رویم بگشایند، متوجه شدم با گچ بالای در خانه‏اش نوشته‏اند «انما یرید اللّه لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا» و پس از لحظه‏ای توقف در خانه گشوده شد و من او را ملاقات كرد، و در این بین مذاكراتی انجام شد و من تعدادی از اشعار او را یادداشت كردم.

ابو الرضا راوندی شرحی بر نهج البلاغه نوشته و علامه مجلسی در فتن بحار الانوار از این شرح نقل می‏كند این محقق عالیقدر نسخه‏ای از نهج البلاغه را از روی نسخه سید رضی برای خود نوشت و بعد حواشی و تعلیقاتی به رشته تحریر در آورد.

۶) «سعید بن هبهٔ اللّه قطب الدین راوندی» متوفی در شوال ۵۷۳ از فقها و محدثین عصر خود به شمار بود، او شرحی بر نهج البلاغه نوشته و نام آن را «منهاج البراعه» گذاشته است، بطوری كه از مقدمه این شرح معلوم می‏گردد، وی نخست خطبه اول نهج البلاغه را شرح و تفسیر كرده و سپس به این شرح مفصل پرداخته است.

شرح قطب الدین راوندی از شروح معروفی است كه از عصر شارح، مورد توجّه پویندگان راه نهج البلاغه بوده و شارحین از آن استفاده كرده‏اند، نگارنده این سطور اكنون سه نسخه از این كتاب را در دست دارد و مدتها روی آن كار كرده و تحقیق نموده است، انشاء اللّه بزودی چاپ و در دسترس همگان قرار خواهد گرفت.

۷) «قطب الدین محمد بن حسین كیدری بیهقی» از ادباء و شعراء و محققان معروف قرن ششم هجری است. او مردی جلیل القدر و دانشمندی بزرگ و ادیبی نامور و شاعری ارجمند بود و به طوری كه از شرحش بر نهج البلاغه معلوم می‏گردد او در بسیاری از علوم تبحر داشته است.

شرح نهج البلاغه كیدری مجموعه‏ای از علوم و معارف اسلامی است كه در ذیل خطبه‏ها شارح محقق آورده است این شرح یكی از جامع‏ترین شروح نهج البلاغه است كه خواندن آن آدمی را به نشاط می‏آورد و به حقایق آشنا می‏گرداند.

این شرح كه نامش حدائق الحقائق است هنوز چاپ نشده، و اهل علم و ادب فقط نامی از آن در كتاب‏ها دیده و یا شنیده‏اند نگارنده پس از تتبع و تفحص زیاد سه نسخه از این كتاب را به دست آورده و روی آن تحقیق كرده كه انشاء اللّه به زودی چاپ خواهد شد.

۸) از مشهورترین شروح نهج البلاغه، شرح «علی بن ناصر» است، گویند: علی بن ناصر معاصر سید رضی جامع نهج البلاغه بوده، و شرحش «اعلام نهج البلاغه» نام دارد. مولف كشف الحجب، این مطلب را عنوان كرده و دیگران از وی این گفته را نقل كرده‏اند.

از این كتاب چند نسخه در هندوستان و نجف اشرف هست و نگارنده عكسی از نسخه رامپور را در دست دارد، و به دقت تمام آن را مورد بررسی و تحقیق قرار داده است، و اینك برای روشن شدن موضوع، خصوصیات این كتاب را به نظر محققان نهج البلاغه می‏رساند: كتابی كه به نام اعلام نهج البلاغه در دست هست از آغاز تا پایان مورد توجه قرار دادیم و در مطاوی آن نامی از «علی بن ناصر» و یا شخصی دیگر كه این كتاب را نوشته باشد مشاهده نكردیم، و زمان تالیف نیز مشخص نیست، و معلوم نیست كه چرا این كتاب را به علی بن ناصر نسبت داده‏اند.

در صفحه دوم این كتاب، و صفحات دیگر عبارت‏هائی مانند قال السید المصنف زید علوه دیده می‏شود و ظاهرا كتابدار كتابخانه رامپور با دیدن این عبارت خیال كرده است مولف این كتاب معاصر سید رضی و نامش نیز علی بن ناصر است. بنا بر همین تصور و خیال بدون تحقیق و مطالعه كتاب نام شارح را علی بن ناصر و معاصر سید رضی دانسته و در اول كتاب گوید: اعلام نهج البلاغه تصنیف علامه ابن ناصر معاصر سید رضی كه ۲۳ سال بعد از درگذشت رضی این‏شرح را نوشته است و در فهرست كتابخانه رامپور به همین عنوان ثبت شده است.

«كنتوری» مولف كشف الحجب بدون مطالعه كتاب عین عبارات كتابدار كتابخانه رامپور را در كتاب كشف الحجب نقل كرده و آن را به علی بن ناصر نسبت داده است، گروهی نیز به گفته‏های كنتوری اعتماد كرده و در كتابهای خود به سخنان او توجه كرده و علی بن ناصر را اولین شارح نهج البلاغه می‏دانند.

این به دلائلی كه در این جا ذكر می‏شود این كتاب اولین شرح نهج البلاغه نبوده و شارح نیز شناخته نیست، نخست این كه در برگ اول كتاب از «امام احمد بن محمد وبری» روایت می‏كند، و این وبری به طوری كه قبلا نوشتیم معاصر بیهقی و از علمای قرن ششم می‏باشد. در برگ ۳۷ گوید: قال السید المصنف رحمه اللّه، از این عبارت معلوم است كه شارح معاصر سید رضی نبوده و در برگ ۳۶ گوید: قال بعض الشارحین از این جا نیز معلوم است كه وی اولین شارح نیست، و در چند مورد نیز از سید رضی (رضوان اللّه علیه) روایت می‏كند.

عزیز اللّه عطاردی

منابع مقاله: الذریعهٔ تالیف علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی الغدیر تألیف علامه شیخ امینی معارج نهج البلاغه تالیف علی بن زید بیهقی منهاج البراعه تالیف قطب الدین راوندی حدائق الحقائق تالیف قطب الدین كیدری


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.