دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مالیه بین الملل
«انگلستان باید با نرخ ارز «درست» به یورو بپیوندد»
طی چند سال گذشته همیشه این بحث مطرح بوده است که آیا انگلستان باید به اتحادیه پولی و اقتصادی اروپا بپیوندد و در نتیجه یورو را برگزیند و پوند استرلینگ را برای همیشه کنار بگذارد.
این بحث جنبههای بسیاری دارد. آیا پیوستن در کل ایده خوبی است؟ دلالتهای سیاسی پیوستن چیستند؟ چه اثری بر سطح و ساختار مالیاتها در انگلستان خواهد داشت؟ همه این پرسشها مهم هستند، اما در این «باور نادرست» همه آنها را کنار میگذاریم تا منحصرا بر یک مساله خاص در این بحث، نرخ مبادله پوند- یورو بپردازیم.
برخی بازرگانان و برخی سیاستمداران تمامی اوقات میگویند که ما باید به اتحادیه اروپا بپیوندیم، اما فقط با برگزیدن نرخ ارز «درست» یا اگر نخواهند تجویزی حرف بزنند با نرخی که درون یک «دامنه درست» جای داشته باشد. کسانی که چنین ادعایی میکنند یا دو چندان فریب خوردهاند یا آگاهانه سعی در فریب دادن دیگران از دو جهت دارند. توهم است اگر فکر کنیم میتوان نرخ ارز را بدون پرداخت قیمتی بابت آن کنترل کرد و توهم دیگر در رابطه با مفهوم «نرخ درست» ارز است.
یک کشور قطعا میتواند نرخ ارز خود را کنترل کند- به شرط اینکه همه سیاستهای اقتصادی را تابع آن هدف کند. کلمات کافی نیستند و نیاز به عمل است. نرخ ارز باید در برابر سایر ارزها ثابت باشد و سپس سیاست پولی و مالی چنان تعیین شود که از آن نرخ ارز دفاع کند. سیاست پولی باید از جنس سیاست پولی کشوری باشد که پولش را ثابت نگه داشته است، منظور اینکه چون بانکهای مرکزی نرخهای بهره کوتاهمدت را تعیین میکنند، آن نرخهای بهره باید در هر دو کشور عین هم باشد. سیاست مالی به همین اندازه دچار محدودیت نیست؛ این سیاست صرفا باید به گونهای باشد که دوام سیاست پولی را به خطر نیندازد. برای مثال نباید به کسری بودجه بزرگ نسبت به درآمد بینجامد و این ترس ایجاد شود که دولت توانایی فروش اوراق قرضه را ندارد و در نتیجه برای پرداخت مخارج خود به چاپ پول متوسل میشود.
نرخهای بهره باید به دو دلیل در هر دو کشور یکسان باشد. نخست، اگر آنها متفاوت هستند، اما به نرخ ارز میخکوب شده اعتماد وجود دارد، نقدینگی به سمت کشوری که نرخ بهره بالاتری دارد جریان مییابد. (و اگر هیچ اعتمادی به میخکوب وجود ندارد، یا باید سیاستها تغییر کند یا دولت تغییر کند تا میخکوب کردن را عملی سازد.) البته جریان نقدینگی، بر نرخ ارز فشار خواهد آورد و ارزش آن را با توجه به حجم پول تزریقی پایین میآورد. این را سازوکار کوتاهمدت مینامند که سیاست پولی در دو کشور را پیوند میدهد. دوم سازوکار «دراز مدت» است. اگر سیاست پولی در دو کشور یکسان نباشد، پس نرخ تورمها متفاوت میشود. با نرخ ارز معین، کالاها در یک کشور شروع به ارزانتر شدن از کشور دیگر میکند. البته مردم کالاها را در جایی که ارزانتر است خریداری خواهند کرد. تقاضا و پول از یک کشور به کشور دیگر جریان مییابد تا اینکه یا میخکوب شدن نرخ ارز متوقف شود یا اختلاف تورم دو کشور از بین برود.
اینک ملاحظه کنیم این فعل و انفعالات چه معنایی برای انگلستان در حال پیوستن به یورو دارد. در صورتی که نرخ بهره و تورم انگلستان با همین نرخها در منطقه یورو یکسان نباشد و نشانههایی از همگرایی را در زمان پیوستن نشان ندهد، سیاست پولی و نرخ تورم باید تغییر پیدا کند. اگر انگلستان اکنون به یورو بپیوندد، نرخ بهره باید کاهش یافته و نرخ تورم باید افزایش یابد. پایین آوردن نرخ ارز در عین حال تضمینکننده افزایش تورم است. حال ببینیم اینها چه معنایی دارند. کسانی که میگویند کسبوکارشان در انگلستان فقط با نرخ ارز پایینتر قابلادامه است، آن نرخ ارزی را که دوست دارند خواهند دید، اما در نتیجه دیدن آن نرخ، قیمت کالاهایشان به پوند افزایش خواهد یافت؛ بنابراین کالاهای آنها به قیمتهای پول خارجی گرانتر به نظر میرسد.
به عبارت دیگر آنهایی که میگویند ما باید با نرخ پایینتر وارد یورو شویم، فراموش کردهاند که رسیدن به نرخ ارز پایینتر هزینه دارد و آن هزینه، آنچه را فکر میکردند منافع دریافتی برای آنها خواهد بود از بین میبرد.
به علاوه، این حرف که «نرخ ارز درست» داشته باشیم یک خیال باطل است. برای لحظهای فرض کنیم که میتوان نرخ ارز را بدون تغییر نرخ تورم تغییر داد، واضح است که هر چند برخی صنایع در یک نرخ ارز به شکوفایی و رونق میرسند، سایرین به نرخ ارز ضعیفتری برای بقای خود نیاز دارند. آن نرخ ارزی که مطلوب یک شرکت است برای شرکت دیگر مطلوب نیست. این بیانگر الگوهای در حال تغییر مزیت نسبی است. با تغییر فناوریها، مهارتها و تقاضا طی زمان، آن محصولی که صادراتش برای یک کشور مطلوب است و آن محصولی که بهتر است وارد کند نیز تغییر میکند؛ بنابراین حتی اگر یک نرخ ارز از دید یک بنگاه در یک زمان معین «درست» باشد، نمیتوان مطمئن بود که آن نرخ برای مدت طولانی «درست» خواهد بود.
این تصور که میتوان نرخ درست را انتخاب کرد و آن نرخ برای یک اقتصاد و برای هر بنگاه در آن اقتصاد برای همیشه درست خواهد بود، نادرست است و به این نکته توجه نمیشود که جابهجایی نرخ ارز در تعامل با نرخ تورم و تغییرات آن است. گفتن اینکه ما باید وارد یورو شویم، اما فقط در «نرخ ارز درست»، یک خیال باطل یا فریبکاری است.
جفری وود
مترجم: جعفر خیرخواهان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست