دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا

آرامگاه ظهیرالدوله صفی علیشاه


آرامگاه ظهیرالدوله صفی علیشاه

خیابان دربند, چهارراه دوم, کوچه ظهیرالدوله, بن بستی کوتاه به گورستانی نام آشنا, قدیمی و باارزش تاریخی را در خود جای داده است

خیابان دربند، چهارراه دوم، کوچه ظهیرالدوله، بن‌بستی کوتاه به گورستانی نام‌آشنا، قدیمی و باارزش تاریخی را در خود جای داده است. تابلوی «آرامگاه صفا ظهیرالدوله صفاعلی ۱۳۱۷ ه‍.ق» سردر گورستان به چشم می‌خورد؛ گورستانی که اعتبار خود را مدیون بزرگان ادب، هنر، سیاست، آزادی‌خواهان بنام است. این قبرستان فقط دو روز پنجشنبه و جمعه از ساعت ۹ تا ۱۶ بعدازظهر برای بازدید اقوام و آشنایان افراد متوفی و عامه مردم باز است. جای شکرش باقی است که برای همگان این قبرستان خصوصی باز است، چراکه تا دو سال پیش، قریب ۱۵ سال درش بسته بود. این قبرستان چهار هزار و ۵۰۰ متری نزدیک به ۴۰۰ قبر را به خود اختصاص داده است که اکثر گورها در حال خراب شدن و فرسایش است. به گفته شخصی که خود را راهنمای گورستان معرفی کرد، بیشتر بازدیدکنندگان از قشر جوانان هستند؛ جوانانی که عاشق فرهنگ و هنر و ادب هستند. پنجشنبه‌ای که ما به آنجا رفتیم، وی با دستش به سمت مزار فروغ فرخزاد اشاره کرد و گفت: «تا دو ساعت دیگر، نزدیک به ۲۰۰ نفر کنار قبرش جمع می‌شوند و اشعارش را زمزمه می‌کنند.»

● قبرستانی خصوصی اما بدون صاحب

میرزا علی‌خان دولوی قاجار ملقب به ظهیرالدوله، داماد ناصرالدین‌شاه، از طرف شاه مامور شد تا حاجی میرزا حسن صفی علی‌شاه را که از درویشان بنام آن دوره بوده و مریدان بسیاری داشته، ساکت کند اما ظهیرالدوله به زودی شیفته وی می‌شود و در جرگه مریدان خاص او درمی‌آید تا آنجا که بعد از فوت صفی علی‌شاه، وی با لقب صفا علی‌شاه جانشین وی می‌شود. ظهیرالدوله در دوران سلطنت محمدعلی‌شاه به جرگه مشروطه‌های آزادی‌خواه پیوست و انجمن اخوت را پایه‌گذاری کرد. پس از به توپ بستن مجلس، خانقاه و خانه ظهیرالدوله ویران شد. وی سرانجام به شمال تهران، باغ‌های جعفرآباد در کنار امامزاده قاسم عزیمت و ملکی را در جوار آنجا وقف خانقاه و انجمن اخوت کرد. ظهیرالدوله در زمان فوتش به مریدانش وصیت کرد زمانی که فوت شد در این مکان دفنش کنند. وی در سال ۱۳۰۳ ه‍.ش درگذشت و بنا بر خواستش او را در خانقاه دفن کردند و از آن تاریخ به بعد خانقاه به قبرستان ظهیرالدوله تبدیل شد. وارستگی، روشنفکری و کوشش در اعتلای فرهنگ و هنر ظهیرالدوله سبب شد که خیلی از مشاهیر ادیب و هنر و حتی سیاستمداران وصیت کنند در این مکان دفن شوند. این آرامگاه از سال ۱۳۰۳ تا ۱۳۵۸، اموات فراوانی را در دل به خاک سپرده است که فقط یک دهه بین ۴۰ تا ۵۰ شمسی دفن اموات به دستور انجمن اخوت ممنوع شد. آخرین فرد خفته‌شده در این آرامگاه، درویشی بود که در سال ۱۳۵۸ به خاک سپرده شد. راهنما در پاسخ سوالم که هم‌اکنون صاحب این قبرستان چه کسی است، گفت: آخرین متولی اینجا درویشی به نام رضا بود که در دهه ۶۰ درگذشت، اکنون زن و شوهری که در اینجا زندگی و به گورستان رسیدگی می‌کنند، در واقع ما آنها را صاحبان اصلی اینجا می‌شناسیم.»

● در خاک خفتگان

در این قبرستان پر از درخت که از آن به نام خلوتگه عشق نام می‌برند، افراد صاحب‌نامی از شاعر، موسیقیدان‌ها، خواننده‌ها، ورزشکارها، پزشکان و سیاستمداران را در خود جای داده است. وقتی وارد گورستان می‌شوید در سمت راست خود گورهایی به غیر از خاندان افخمی و افخم‌الدوله را نمی‌بینید. تمام اموات این قسمت از قبرستان تاریخی، از افسرهای سواره‌نظام پهلوی اول هستند. از جمله اشخاص برجسته‌ای که در این خاک آرمیده، تیمسار ارتشبد فضائل تدین، فرمانده ارتش در دوران پهلوی است که می‌گویند وی اولین کسی بوده که با هواپیمای ۱۴F از زیر پل کارون گذشت.

● آرامگاه ظهیرالدوله

در قسمت جنوبی این باغ، با مکانی مسقف روبه‌رو می‌شوید که در سردر آن نوشته شده است: «بدون وضو وارد نشوید.» این محل، آرامگاه صاحب اصلی قبرستان است؛ ظهیرالدوله و خانواده‌اش. دیگر قبرها متعلق به درویشان و مریدان ظهیرالدوله است که روی سنگ‌قبرهای آنان، طرح تبرزین، تسبیح و کشکول که از نشانه‌های درویش‌مسلکان است به چشم می‌خورد. اما به علت کثیفی و نرسیدن به سنگ قبرها، نوشته‌ها نامشخص است.

در این مکان محصور طبق گفته یکی از بازدیدکنندگان، عکس ظهیرالدوله و مریدانش تا یک ماه گذشته روی طاقچه‌ها بوده که هم‌اکنون به دلایل نامشخصی برداشته شده است.

● ایرج‌میرزا

اولین هنرمندی که در این آرامگاه خفته، ایرج‌میرزا مشهور به جلال‌الملک است که بنا بر وصیتش او را در این مکان دفن کردند. ایرج میرزا، شاعری است که اشعارش در قالب‌های گوناگون بوده و در دوران مشروطیت اثر فراوانی بر فعالیت‌های سیاسی گذاشت. اکثر مردم، وی را به دلیل قطعه شعر قلب مادر می‌شناسند.

● درویش‌خان

غلامحسین درویش معروف به درویش‌خان از نامدارترین موسیقیدانان ایران بوده است. علاوه بر آن وی نخستین شخصی است که در سانحه رانندگی در تهران جان خود را از دست داد.

● روح‌الله خالقی

استاد موسیقی، آهنگساز «ای ایران» و نوازنده ویلن در یک حصار آهنی سرپوشیده در خاک آرمیده است.

● توفیق جهانبخت

وی اولین مدال‌آور طلای کشتی جهان در ایران است؛ علاوه بر آن از او به عنوان استاد تختی نام می‌برند. جهانبخت در لندن درگذشت، سپس جنازه‌اش را به تهران منتقل کردند و در این قبرستان به خاک سپردند.

● ملک‌الشعرای بهار

«شاعر، ادیب، نویسنده، روزنامه‌نگار و سیاستمدار معاصر ایران در این مکان خفته است. از موارد جالب توجه این است که روی سنگ مزارش، هیچ نوشته‌ای به چشم نمی‌خورد اما در کتیبه بالای آرامگاهش یکی از اشعار وی حک شده:

عمریی گذراندیم بکام دیگران

ما در تشویش و خلق در خواب گران

القصه وطن را به دو چشم نگران

رفتیم و سپردیم به هنگامه گران

● محمد مسعود

روزنامه‌نگار و مدیر روزنامه «مرد امروز» زمانی‌که از چاپخانه‌اش به سمت منزلش می‌رفت، به ضرب گلوله کشته شد که بعدها یکی از افسران حزب توده، قتل وی را بر عهده گرفت.

روی سنگ قبرش حک شده:

اینجا عزم مام وطن مسعود

همچون امیر گمشده مدفون است

قربانی دلاور آزاد

بی‌جان میان جامعه گلگون است

● رهی معیری

وی از غزل‌سرایان معاصر ایران است که آرامگاهش طرح کوچکی از آرامگاه خیام است که با کاشی‌های آبی و سفید مزین با در شیشه‌ای محصور شده است.

● دکتر محمدحسین لقمان

از جمله افراد مشهوری که در این خاک مدفون است، محمدحسین لقمان، بنیان‌گذار دانشکده پزشکی، داروسازی، دندانسازی و انستیتو پاستور ایران است.

سرتیپ محمدتقی پسیان

عده‌ای او را با کلنل پسیان، نظامی مشهوری که هدف آزادی‌خواهی داشت، اشتباه می‌گیرند. سرتیپ پسیان از آزادی‌خواهان دوران مشروطیت است.

● مرتضی محجوبی

نوازنده پیانو و آهنگسازی که در اینجا دفن شده است، بر بالای مزارش، نقش برجسته‌ای با رنگ سیاه نظر هر کسی را به خود جلب می‌کند: «افسوس» و در کنار آن یک بند از کاروان بنان «با ما بودی بی‌ ما رفتی چون بوی گل به کجا رفتی.»

● و اما فروغ فرخزاد

عده‌ بسیاری از مردم، آرامگاه ظهیرالدوله را به آرامگاه فروغ فرخزاد می‌شناسند. شاعر معاصری که تنها هنرمندی است که در زمانی‌که اجازه دفن در دهه ۴۰ تا ۵۰ ممنوع بود، به واسطه نفوذ ابراهیم گلستان در این قبرستان آرمید. این قبر تنها مزاری است که بازدیدکنندگان دورش حلقه می‌زنند و شعرها و نوشته‌هایش را زمزمه می‌کنند. به گفته راهنما علاوه بر بازدیدکنندگان خواهر و تنها پسر فروغ نیز به این مکان سر می‌زنند.

وی اظهار داشت: «این دومین سنگ قبر فروغ است، اولین سنگ مزارش در سیل دهه ۴۰ از بین رفت.» راهنما می‌گفت: «من عکس‌اش را دیده‌ام. سنگ قبرش سفید بود و هیچ نوشته خاصی روی آن حک نشده بود.» اما اکنون یکی از سروده‌هایش به نام هدیه روی سنگ مزارش نقش بسته است:

من از نهایت شب حرف می‌زنم

من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می‌زنم

اگر به خانه من آمدی – برای من

ای مهربان چراغ بیار و یک دریچه

که از آن به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم

به دلیل این سروده، در بالای مزارش چراغ و فانوس‌هایی آویخته شده که متاسفانه عده‌ای نیز به این مکان، با تکه پارچه‌هایی دخیل بسته‌اند.

● و سایر آرمیدگان

غلامرضا یاسمی (نویسنده، مورخ، مترجم و شاعر)، منوچهر مهران (موسس نخستین باشگاه ورزش نیرو و راستی)، داریوش رفیعی (خواننده و نماینده بم در مجلس شورای ملی)، قمرالملوک وزیری (پرآوازه‌ترین خواننده زن ترانه‌های سنتی)، مستشارالدوله صادق (رجال دوره مشروطیت)، حسین هنگ‌آفرین (نوازنده تار)، هادی مولوی (سرسلسله خاندان علیشاه)، نوه ناصرالدین شاه (اولین عکاس ایران)، نزهت کاشانی (دختر آیت‌الله کاشانی) و نوادگان رضاخان میرپنج از جمله افراد معروفی‌اند که در این قبرستان خصوصی بدون صاحب آرمیده‌اند.

فرزانه نیکروح‌متین