جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
اندکی صبر سحر نزدیک است
کسانی که درس میخوانند خواهناخواه ساعاتی از عمر گرانبهایشان را در کتابخانهها میگذرانند (از فعل گذراندن استفاده کردیم تا به کسی بر نخورد). در این میان کسانی که به دنبال تحصیلات تکمیلی در رشتههای پزشکی هستند قسمت بسیار عمدهای از عمرشان را در کتابخانهها سپری میکنند. این ساعات طولانی حضور در کتابخانه موجب میشود که انس و الفت خاصی با میز و صندلی و در و دیوار کتابخانه پیدا کنند.
در این میان کتابخانه بهرغم ساکت و بیسر و صدا بودن محل دنجی برای ایدههای نو و افکار جدید است. فکر نمیکنم هیچ دو مکانی به اندازه کتابخانه و توالت در تعالی و پیشرفت اندیشههای بشری نقش ایفا کرده باشند. نام این ستون «خاطرات کتابخانه» است و در آن قرار است خاطرات بسیار کوتاه از حضور نگارنده در کتابخانه که یک درصد آنها واقعی و ۹۹ درصد بقیه چاخان محض است و نیز افکار و اندیشههای درخشانی در کتابخانه جرقه آنها در مغزم زده میشود، برایتان نقل شود. شما هم اگر خاطره جالبی (ولو چاخان) از حضورپر شور خود در کتابخانه دارید میتوانید برای این ستون بفرستید.
● مرامنامه نانوشته
سیگاریها و کوهنوردها مرام خاصی دارند. یک کوهنورد در کوه حتی اگر خودش آب و غذای کافی نداشته باشد به کوهنورد دیگری که کمک نیاز دارد کمک میکند. یک سیگاری هم هر چه قدر خمار دود باشد، باز حاضر است سیگارش را با یک سیگاری دیگر قسمت کند. خیلیها با این مرامنامه نانوشته آشنا هستند و به آن پایبندند، اما چیزی که شاید شما در مورد آن کمتر شنیدهاید فرهنگی به اسم مرام کتابخانهای است! درسخوانهایی که ساعات متوالی در کتابخانه مینشینند در جریان این همنشینی مملو از سکوت انس و الفتی با هم پیدا میکنند و سعی میکنند داخل و خارج کتابخانه این رابطه را گسترش دهند و حفظ کنند. این آدمها از کمک به یکدیگر دریغ نمیکنند. معروف است که رفیق واقعی آدم، رفیق زندان و سربازی اوست. به این دو دسته باید رفیق کتابخانه را هم اضافه کرد!
● قاعده السابقون و السابقون
در کتابخانه، کسانی که پای ثابت درس هستند و کتابخانه پاتوق ثابت آنهاست به تدریج با هم آشنا میشوند و روابط خود را در داخل و خارج کتابخانه گسترش میدهند. احترامی که یک فرد برای خود کسب میکند علاوه بر درجه علمی او (اتند، رزیدنت، اینترن، استاجر، فیزیوپات و...) به مدت حضورش در کتابخانه هم بستگی دارد. به بیان دیگر در کتابخانه قاعده السابقون و السابقون حاکم است و افراد بنا به مدت حضورشان در فضای کتابخانه ارزیابی میشوند. خواه و ناخواه افراد درسخوان به آدمهای درسخوانتر از خودشان احترام میگذارند. هر کس که درس میخواند و با مرارتهای درس خواندن آشناست خواه و ناخواه نشیمنگاهی را که چهار ساعت مداوم از روی صندلی چوبی کتابخانه تکان نمیخورد را تحسین میکند و به صاحب آن احترام میگذارد. کسانی که بعد از هر نیم ساعت درس خواندن به آنتراکت میروند و مدام در سالن کتابخانه در حال رفت و آمد و بازیگوشی هستند از احترام کمتری برخوردارند.
● ادب از که آموختی!
دژمپور از همان زمانی که استاجر شد و برای اولین بار سر از بخش قلب درآورد، آرزویش این بود که روزی جراح قلب شود. بنابراین تمام تلاشاش را در جهت استریت شدن و قبولی در آزمون رزیدنتی متمرکز کرد. دژمپور آخرین نفری بود که از کتابخانه خارج میشد و حتی روی رزیدنتهای پشت بورد را هم در درس خواندن کم کرده بود. هر قدر ما کله کچل و موهای سفید رزیدنت را نشان میدادیم و میخواستیم که زیاد به خودش سخت نگیرد در کلهاش فرو نمیرفت. تا اینکه یک روز که فردایش من امتحان ورود به بخش داشتم و قرار بود تا آخر شب درس بخوانم یکی از رزیدنتهای جراحی قلب وارد کتابخانه شد و پشت یکی از میزها جا گرفت.
فقط من و دژمپور در کتابخانه بودیم. یک ساعتی نگذشته بود که حرکات محیرالعقول رزیدنت محترم شروع شد. جراح محترم آینده، تیکهای عصبی میزد و هر از گاهی دستاش را با صدای بلند روی میز میکوبید. گاهی هم که حس میگرفت، سرش را تکان میداد و آواز میخواند. یکی دو بار هم که گویا مطلبی که میخواند کلافهاش کرده بود، با عصبانیت کتابها را روی زمین ریخت. زیر چشمی به دژمپور اشاره کردم و با هم از کتابخانه بیرون آمدیم. از آن روز به بعد ساعت هشت نشده دژمپور سنگرش را در کتابخانه خالی میکرد!
● شرح منصبهای اقماری کتابخانه
کتابخانه ما کتابخانه بیصاحبی نیست و برای خود قانون و تشکیلات و دفتر و دستک و بوروکراسی دارد. سبک اداره کتابخانه هم به سبک اداره سایر امور دور وبر، بسیار شبیه است. دکتر فروضی، سمت ریاست افتخاری کتابخانه را بر عهده دارد. ایشان پنج سال تمام است که برای امتحان رزیدنتی در این کتابخانه درس میخوانند و سال بالای بسیاری از رزیدنتها و حتی اتندهای حاضر در کتابخانه به شمار میروند. دکتر نورانی که شدیدا سرمایی است و معمولا پتویی هنگام مطالعه دور خود میپیچد، مسوول امور برودت و حرارت کتابخانه است. صالحی که اکسترن پشت امتحان پره است و سه بار متوالی برای امتحان علوم پایه در این کتابخانه به صورت شبانهروزی درس خوانده (و دو بارش را افتاده)، جانشین و معاون دکتر فروضی است.
دکتر یعقوبپور، رزیدنت محترم قلب که اکثر اوقات برای چرت بین کشیک، به کتابخانه تشریف فرما میشوند، مسوول کنترل نظم و مدیریت اصوات کتابخانه است. دکتر قرهداغی از آنجایی که از درس خوانان اسبق کتابخانه است و همه دوره علوم پایه، استاجری را در کتابخانه بوده تنها به علت اینکه در روز تقسیم سمتها به علت کسالت غایب بوده، مسوولیت امور بین داخل سالن و خارج سالن به او رسیده است. البته هر از گاهی در کتابخانه کودتای خزندهای اتفاق میافتد و معادلات قدرت دستخوش تغییر میشود. از جمله کودتای آذر ماه رزیدنتها علیه جیپیها، کودتای شهریور جیپیها علیه اکسترنها و کودتای دی ماه انترنها علیه علوم پایهها که در تاریخ کتابخانه ما به ثبت رسیده است و هر کدام حکایت مفصل خود را دارد!
نویسنده: علی مرسلی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست