چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

از خونین شهر تا خرمشهر


از خونین شهر تا خرمشهر

نگاهی گذرا به وقایع جنگ تحمیلی از آغاز تا آزاد سازی خرمشهر

ارتش ایران با مشکلات اساسی ای که بسیاری از آنها ریشه در ساختار، هویت، آموزش، و فرماندهی و کنترل داشت، برای انتقال از ارتشی طاغوتی به ارتشی اسلامی دست و پنجه نرم می کرد. این روند همچنان ادامه یافت و حتی جریان

ضد انقلاب در درون ارتش برای مهار انقلاب و اعاده وضع پیشین، کودتای نوژه را سازماندهی کرد. هاشمی رفسنجانی در تشرح وضعیت نظامی ایران در آغاز جنگ می گوید: " ... ما هنوز مشغول تصفیه ارتش بودیم و افراد ارتش فرار کرده و بسیاری از آنها محبوس بودند و جای کارشناسان آمریکایی را که از ایران رفته بودند کسی نگرفته بود. تعداد بسیاری از قراردادهای تسلیحاتی که مکمل قدرت ارتش بود، در همان روز های قبل از انقلاب توسط بختیار لغو شده بود و بسیاری از امکانات ما بدون پشتیبانی مانده بود و نیروی نظامی دیگری نیز هنوز در ایران شکل نگرفته بود." در حالی که ارتش در وضعیت موصوف قرار داشت، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در داخل کشور مشغول برقراری امنیت و خنثی سازی توطئه های داخلی بود.

بنابر این از نظر نظامی وضعیت ایران نشان دهنده کاهش توان دفاعی کشور بود. این وضعیت باعث از میان رفتن قدرت بازدارندگی ایران، که یکی از مهم ترین عوامل تاثیر گذار در تصمیم گیری دشمنان هر کشوری است، شده بود. عراق نیز از وضعیت نظامی ایران به خوبی آگاه بود به گونه ای که احمد زبیدی، سرهنگ سابق ارتش عراق درباره درک مقامات عراقی از وضعیت داخلی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی می نویسد: "رهبری عراق معتقد بود پس از سقوط شاه ایران و خصوصا ارتش ایران پس از انجام تصفیه و پاک سازی در آن ضعیف شده است." ‏

ضعف ایران در توان نظامی به موارد اشاره شده ختم نمی شد بلکه مشکلات بسیار دیگری نیز وجود داشت که باعث تضعیف بازوی دفاعی ایران، یعنی ارتش شده بود که یکی از مهم ترین آنها حضور لیبرال ها در راس هرم سیاسی کشور بود که عوارضی جبران ناپذیر در وضعیت نظامی ایران بر جای گذارده بود. "زیرا لیبرال ها به لحاظ بینش و تفکر و عدم درک ماهیت و مبانی انقلاب، قادر به حل معضلات انقلاب نبودند، بنی صدر در حد فاصل اسفند ۱۳۵۸ تا شهریور ۱۳۵۹ علاوه بر ریاست جمهوری به فرماندهی کل قوا منصوب شده بود. لیکن نه تنها نیرو های انقلابی را منزوی کرده، بلکه در به کارگیری ارتش برای بازدارندگی در برابر عراق نیز ناتوان بود." ‏

این در حالی بود که عراق از نظر نظامی در وضعیتی مطلوب به سر می برد این واقعیت از چگونگی تهاجم ارتش این کشور به مرزهای ایران به خوبی هویدا است؛ ارتش عراق با استعداد ۴۸ یگان سازماندهی شده در قالب تیپ ها و لشکر های زرهی، مکانیزه و پیاده با برخورداری از پشتیبانی ۸۰۰ قبضه توپ و۵۴۰۰ فروند هلی کوبتر انجام گرفت.

وضعیت نامطلوب نظامی ایران در مقابل توان بالای نظامی ارتش عراق باعث شد تجاوزگران به سرعتی قابل توجه قسمت های مهمی از نواحی جنوبی ایران را اشغال کنند این اشغال در حالی صورت می گرفت که مردم منطقه با مقاومتی مثال زدنی در برابر ارتش متجاوز ایستادگی

می کردند اما نابرابری مشهود میان متجاوزین و مردم که از داشتن حداقل وسایل دفاعی نیز محروم بودند به ارتش عراق اجازه داد تا پیشروی خود را به سرعت در داخل مرز های جنوبی کشور انجام دهد. سرعت اشغال به گونه ای بود که لشکر های ۱ مکانیزه و ۱۰ زرهی ارتش عراق فاصله ۸۰ کیلو متری مرز تا رودخانه کرخه را طی چهار روز انجام دادند و در محور بستان ـ سوسنگرد لشکر ۹ زرهی عراق در همان خیز اول بستان را اشغال کرد و سوسنگرد و حمیدیه را محاصره نموده به نزدیکی اهواز رسید. " در محور شلمچه لشکر ۳ زرهی و تیپ ۳۳ نیروی مخصوص برای اشغال خرمشهر و آبادان وارد عمل شدند که بر اثر مقاومت مردم، بیسج و سپاه در خرمشهر تا چهارم آبان دشمن نتوانست این شهر را تصرف کند. نیرو های لشکر ۳ در ۱۹ مهر ۱۳۵۹ در منطقه ای که هیچ گونه مواضع دفاعی وجود نداشت، از رودخانه کارون عبور کردند و شهر آبادان را به محاصره در آوردند." به هر تقدیر ارتش متجاوز عراق در مدت زمانی نسبتا اندک موفق شد "بیش از ۱۵۰۰۰ کیلومتر مربع از اراضی ایران را اشغال کرده و در آن مستقر شد."

ارتش ایران در حالی که فرماندهی کل قوا به عهده بنی صدر بود، چهار عملیات به شرح زیر برای آزاد سازی مناطق اشغالی انجام داد: ‏

‏"۱) عملیات نیرو های ارتش در ۲۳ مهر ۱۳۵۹، در منطقه غرب رودخانه کرخه که با هدف آزاد سازی این منطقه انجام گرفت و قبل از ظهر همین روز به دلیل ناکامی، به اتمام رسید و نیرو ها به مواضع خود عقب نشینی کردند.

۲) در سوم آبان ۱۳۵۹، متعاقب محاصره آبادان، نیرو های ارتش برای شکستن محاصره این شهر عملیاتی اجرا کردند ولی به بنا به دلایلی از جمله نداشتن اطلاعات کافی و حتی اطلاعات کاذب رو به رو شدند.

۳) در پانزدهم دی عملیات "نصر" که بعد ها به عملیات "هویزه" مشهور شد در منطقه غرب رودخانه کارون با هدف آزاد سازی خرمشهر اجرا شد. این عملیات علی رغم موفقیت اولیه، به شکست انجامید.

۴) در بیستم دی عملیات "توکل" با هدف شکستن محاصره آبادان و آزاد سازی خرمشهر انجام شد که نتیجه ای همانند عملیات های پیشین داشت."‏

ناکامی های به وجود آمده باعث شد تفکر "تهاجم گسترده" کنار گذاشته شود. پیدایش این وضعیت با توجه به چگونگی فرماندهی جنگ توسط

بنی صدر طبیعی می نمود. در چنین وضعیتی بنی صدر که با مشاهده پی در پی ناکامی های نظامی، وضعیت سیاسی خود را در مخاطره می دید دست به سوی همفکران و یاران خود دراز نمود و از گروه هایی چون سازمان مجاهدین خلق و سایر گرو های مخالف و معارض با انقلاب استمداد خواست که نتیجه آن غائله ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ در دانشگاه تهران بود. " عراقی ها به مشاهده بن بست نظامی در جبهه ها و بحران سیاسی در داخل کشور، بر صحت ارزیابی و تحلیل خود از ناتوانی نظامی و اوضاع داخلی ایران پافشاری می کردند طوری که اندیشه عملیات آفندی دوباره در آنها قوت گرفت." اما عزل بنی صدر از ریاست جمهوری تمهیدات سران حزب بعث را تحت الشعاع قرار داد.‏

پس از عزل بنی صدر استراتژی جنگ تغییری اساسی یافت. تغییری که از مدت ها پیش از سوی برخی از فرماندهان سپاه مطرح می شد اما بنی صدر به مثابه سدی بزرگ در مقابل آن مانع از انجام تغییر می گردید. واقعیت این است که در روشی که تا قبل از این در جنگ به کار گرفته می شد شیوه ای بود که حاصل ترجمه آیین نامه های ارتش آمریکا بود. در روش منطبق بر آیین نامه های ارتش، مواضع دفاعی دشمن عمدتا می بایست با اتکا به آتش و نیرو های زرهی در هم می شکست و سپس پیشروی در عمق انجام می گرفت. اما در استراتژی جدید که ابتکار فرماندهان سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی بود برای غافلگیری دشمن و جبران کمبود امکانات عملیات در شب و با تکیه بر نیروی پیاده ـ که از روحیه شهادت طلبی برخوردار بود ـ طرح ریزی می شد.‏

با انجام عملیات محدود با شیوه جدید ضمن اینکه ضعف های دشمن نمایان گردید و قابلیت نیرو های انقلابی هویدا گشت، صحت استراتژی جدید نیز تأیید شد. همچنین اندیشه های دفاعی سپاه تدریجا شکل گرفت و زمینه های طرح ریزی عملیات های گسترده و آزاد سازی مناطق اشغالی فراهم آمد.

با انجام تغییرات انجام شده و با تمهیداتی که برای آزاد سازی مناطق اشغالی اندیشده شد سرانجام عملیات "ثامن الائمه" با هدف شکستن حصر آبادان در تاریخ پنجم مهر ماه ۱۳۶۰، در شرق رودخانه کارون آغاز شد و پس از ۴۸ ساعت نبرد، کلیه مواضع دشمن در هم کوبیده شد و کلیه اهداف عملیات تأمین شد. "اولین نتیجه کلی و برجسته عملیات "ثامن الائمه" عبارت بود از درهم شکستن استراتژی دشمن در نقطه اصلی آن بدین معنا که دشمن پس از ناکامی اولیه در آغاز جنگ با هدف برخورداری از برگ برنده برای مذاکرات صلح تلاش اصلی خود را روی اشغال خرمشهر و آبادان متمرکز کرد. تداوم مقاومت در خرمشهر به حفظ آبادان منجر شد. در عین حال دشمن در فرصت های متعدد درصدد اشغال آبادان بر آمد ولی موفق به این کار نشد بنابراین در منطقه ای که دشمن بر اساس استراتژی خود برای اشغال آبادان تلاش می کرد، شکستن محاصره آبادان به معنای عقیم گذاشتن برنامه های دشمن بود."‏

عملیات مهم بعدی که در آن نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج با سازماندهی منسجم تری وارد عمل شده بودند، عملیات "طریق القدس" بود. در این عملیات که با هدف قطع ارتباط دشمن از شمال به جنوب با تصرف تنگه چزابه و همچنین آزاد سازی شهر بستان و ۷۰ روستای دیگر آن، در هشتم آذر ماه ۱۳۶۰ آغاز شد، دشمن به شدت غافلگیر شده و شکست سختی متحمل گردید.‏

پس از موفقیت در عملیات "طریق القدس" تلاش های رزمندگان ایران در منطقه عمومی غرب کرخه با هدف اجرای عملیات فتح المبین متمرکز شد. "آزاد سازی منطقه غرب رودخانه کرخه می توانست ضمن انهدام نیرو های دشمن، شهر های شوش، اندیمشک، دزفول و پایگاه چهارم شکاری را از برد آتش توپخانه دشمن خارج سازد. علاوه بر این با موفقیت در این عملیات مناطق و تأسیسات مهم منطقه شامل سایت و رادار، جاده اندیمشک ـ اهواز و چاه های نفتی ابو غریب از برد توپخانه و یا اشغال نیرو های دشمن خارج می شد." ‏

عملیات "فتح المبین" در تاریخ ۱۲/۱/۱۳۶۱، آغاز شد و طی یک هفته کلیه مواضع دشمن منهدم و منطقه به طور کامل پاک سازی شد. در این عملیات ۱۷۰۰۰ تن از نیرو های دشمن اسیر شدند و غنایم بسیاری از جمله ۱۶۵ قبضه توپ و ۲۲۰ دستگاه تانک و نفربر دشمن به دست رزمندگان افتاد.پیروزی های به دست آمده برای رزمندگان ایران دستاورد های وسیعی داشت و لرزه ای در اندام دشمن بعثی و حامیان وی انداخته بود. اما هنوز خرمشهر تحت اشغال بود و حلاوت پیروزی ها آنچنان که باید کام رزمندگان را شیرین نمی ساخت. به همین دلیل عملیاتی ویژه برای آزاد سازی خرمشهر

طرح ریزی شد. عملیاتی که برای آزاد سازی خرمشهر طرح ریزی و اجرا شد عملیات "بیت المقدس" بود. طرح ریزی عملیات "بیت المقدس" در شرایط کاملا حساس و ویژه انجام شد. در طراحی این عملیات "تدبیر فرماندهان سپاه این بود که تلاش اصلی عملیات باید در عبور از رودخانه کارون و تصرف سرپلی بزرگ متمرکز شود، حال آنکه فرماندهان ارتش بر اساس تفکر کلاسیک بر این نظر بودند که تلاش اصلی باید با اتکا به جاده اهواز ـ خرمشهر انجام شود. متعاقب این بحث ها و بررسی های طولانی، سرانجام بر اساس نظر سپاه عملیات در ساعت ۳ بامداد، دهم اردیبهشت ۱۳۶۱ آغاز و در چهار مرحله اجرا شد و به پیروزی رسید." بدین ترتیب خرمشهر پس از مدتها اشغال در سوم خرداد ۱۳۶۱ آزاد شد.‏آزاد سازی خرمشهر ضمن اینکه حماسه ای بزرگ در تاریخ جنگ به شمار می رفت آثار، بازتاب ها و پیامد های بسیار مهم سیاسی و نظامی در پی داشت. "سرعت عمل قوای نظامی ایران با اتکا به تاکتیک ویژه عملیات عبور از رودخانه کارون و سقوط مواضع عراق و آزاد سازی زود هنگام خرمشهر، نه تنها تمامی امید های حامیان عراق را بر باد داد، بلکه نگرانی و اضطراب آنها را درباره سرنوشت سیاسی رژیم صدام و آینده منطقه گسترش داد." ‏

واقعیت این است که خرمشهر در روند تحولات جنگ تحمیلی به عنوان نماد و مظهر مقاومت به شمار می رفت و سرنوشت آن مستقیما در سرنوشت سیاسی و نظامی جنگ نقش آفرینی می نمود. خرمشهر برای رژیم صدام به عنوان برگ برنده محسوب می شد که می توانست در جریان مذاکرات از آن به نحو احسن بهره برداری کند اما موفقیت عملیات "بیت المقدس" و آزاد سازی خرمشهر تمام نقشه های صدام و حامیانش را نقش بر آب کرده خواب آنها را آشفته ساخت.