چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
اسرائیل چاره ای جز شروع جنگی تازه ندارد
روزگاری بن گوریون از موسسان رژیم صهیونیستی گفته بود که پس از اولین شکست این رژیم در جنگ با رقبای منطقهای خود باید منتظر فروپاشی آن بود و هیچ راهی هم برای نجاتش متصور نیست. بن گوریون که سازمان تروریستیهاگاناه را تاسیس کرده بود و از قلب آن موساد، شینبت، امان و شاباک متولد شدند، در عرصه سیاسی اسرائیل شاگردان بسیاری تربیت کرد که همراه او و دیگر موسسان این رژیم در فلسطین کاملا موفق عمل کردند و حتی برخی از شکستها - مانند جنگ رمضان ۱۹۷۳ - را هم به پیروزی تبدیل کردند و از این رو همواره در تلاش بودند موجودیتی را که بر خاک دیگران بنیان گذاشتهاند، حفظ کنند. اما آنچه مشخص است عمر دوران قدرت این رژیم به پایان رسیده است.
امروز آخرین شاگرد بن گوریون که عنوان ریاست رژیم صهیونیستی را بر عهده دارد و از او به عنوان یک استراتژیست یاد میکنند بهتر از همه میداند که استادش چه گفته و تا چه اندازه ظرفیت رژیمی را که بر پایه اشغال و ترور بنیان گذاشته، میشناخته است.
این روزها جامعه یهودیان مهاجر به فلسطین اشغالی، علیرغم زاد و ولد بسیار در فلسطین، به آن احساس تعلق نداشته و همین حس زندگی کلونیوار در جنگ ۳۳ روزه مشخص شد و با شکلگیری مهاجرت منفی معلوم شد جامعهای که صهیونیستها تشکیل دادهاند پایهاش تا چه اندازه بر آب است. جنگ ۳۳ روزه تمام آرمانها و آرزوهای سران رژیم اسرائیل را برباد داد چرا که آنها بر اساس سخنان بنگوریون که به نوعی پیغمبر آنها است و نوشتههایش هنوز محل رجوع سیاستمداران صهیونیست، به آخر خط رسیدهاند و برای شروع مجدد باید دست به یک خودسازی بزنند، اما این خودسازی تا کی طول میکشد و تا کجا ادامه مییابد. سرمقالهها و نوشتههایی که طی دو سال اخیر و پس از جنگ ۳۳ روزه در مطبوعات این رژیم منتشر شد، همه نشاندهنده نوعی ضعف و رخوت حاکم بر جامعه مهاجر در فلسطین اشغالی است، بهگونهای که نویسندگان زبده و خبرهای که تا پیش از این جنگ عادت به تهدید و ابراز قدرت داشتند، عملا در لاک دفاعی فرو رفته و چیزی برای عرضه کردن نداشته و شروع کردند به انتقاد کردن و به گفته یکی از مقامات اسرائیلی شروع به نق زدنهای روزانه کردند و به همه چیز گیر دادند تا جایی که در طول ۶۰ سال اخیر سابقه نداشته است.
همین موضوع را میتوان در ساخت جامعه اسرائیل هم دید. جامعهای که به زعم آنها متحد میماند بیشتر کلونی مهاجرنشینی است که در هر شهر و محله آن میتوان فرهنگی و زبانی خاص را دید. اعراب به عنوان بزرگترین اقلیت ساکن در سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸، به هیچ عنوان جذب ساختار سیاسی نشدهاند و این علیرغم هزینه گزافی است که این رژیم در این مورد میکند و حتی اعراب را به پارلمان خود راه داده و به آنها تابعیت! هم داده است اما این اقلیت همیشه به عنوان جاسوس اعراب و حزبالله لبنان و ایران تحت تعقیب بوده و حتی نمایندگان پارلمان نیز از این امر در امان نیستند. دیگر گروههای موجود که رژیم صهیونیستی از آنها به عنوان شهروند درجه اول خود نام میبرد اما در حقیقت کارگرانی هستند که برای گذران زندگی راهی فلسطین اشغالی شدهاند؛ مهاجران روسیتبار هستند که علاوه بر زبان روسی، دارای مدارس خاص خود و همچنین محلات و نشریات روسی هستند و نخواستهاند در این رژیم هویت خود را گم کنند. در مورد دیگر اقلیتهای مهاجر هم میتوان مثالهایی زد. مهاجران فلاشه که آفریقاییتبار هستند، در فرهنگ نژادپرستانه صهیونیستها جایی ندارند و حتی خونی که از آنها در بیمارستانها گرفته میشود مورد استفاده قرار نمیگیرد.
با این توصیف میتوان بحران سیاسی موجود در ساختار حکومتی رژیم صهیونیستی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. حزبی که شارون در سال ۲۰۰۵ و تنها چند ماه پیش از سکتهاش بنیان گذاشت، زمام امور را با نخستوزیری ایهود اولمرت بر عهده دارد، این حزب جمعی بود میان اعضای کارکشته احزاب لیکود و کارگر که به کادیما آمدند تا طرحی نو دراندازند، اما در دام ندانمکاریهای فردی مانند اولمرت گیر افتادند. جنگ ۳۳ روزه که شکل گرفت عملا انتقادها از اولمرت شروع شد و وی در مظان اتهام قرار گرفت اما از آنجا که دولت آمریکا از او حمایت میکرد کسی را یارای مقاومت در برابر وی برای شکست در جنگ ۳۳ روزه نبود. اولمرت بارها در جلسات کابینهاش گفته بود که جنگ علیه حزبالله را به درخواست مقامات آمریکایی راه انداخته است و کسانی که معترض این امر هستند میتوانند به کاخ سفید رفته و نزد بوش و رایس شکایت کنند. در سفر افرادی نظیر باراک، نتانیاهو و حتی همحزبیهای اولمرت به آمریکا، مقامات کاخ سفید به آنها یادآوری کردند که زیاد نخستوزیر را اذیت نکنند چرا که او به خواست ما گردن نهاده است.
حمایت قاطع آمریکا از اولمرت هر چند وی را دو سال پس از جنگ ۳۳ روزه در قدرت نگه داشت اما وی دو سال بحرانی را پشت سر گذاشت که هیچ سیاستمداری نمیخواست جای او را پر کند و پس از آنکه آبها از آسیاب افتاد و اندکی اوضاع آرام شد، مرحله جدی به زیر کشیدن نخستوزیر مطرح شد و آن هم بهگونهای که آمریکاییها نتوانند این بار اعتراضی نسبت به این امر داشته باشند. مساله فساد مالی اولمرت را همه روزنامهنگاران و سیاستمداران اسرائیلی میدانستند و اینکه چرا آنها در این برهه زمانی اقدام به افشای آن کردهاند، نشان از همین امر دارد. اولمرت تاکنون هفت بار توسط ماموران قضایی در مورد گرفتن تنها ۱۰۰هزار دلار برای تبلیغات انتخاباتی بازجویی شده است و این یعنی باید بار سفر را تا چند روز آینده ببندد و شهردار سابق بیتالمقدس خورجین سیاست را در کنار ردای شهرداریش آویزان کند و بار دیگر راهی باشگاه سازمان امنیت شده و با رفیق قدیمیاش عوفر دیکل ورزش را ادامه دهد.
● احزاب سیاسی
قرار است در طول چند روز آینده انتخابات داخلی حزب کادیما برگزار شده و یکی از همحزبیهای اولمرت به جای وی عنوان نخستوزیری را ازآن خود کند، اما در این میان دو حزب همیشه رقیب یعنی احزاب کار و لیکود در بزنگاه منتظرند تا با کوچکترین فرصت قاب نخستوزیری را بر سینه خود بنشانند و از این رهگذر بار دیگر به قدرت بازگردند. احزاب دولت تشکیل دهنده مانند شاس نیز سر در آخور این احزاب دارند و همیشه یک پای ائتلاف بود، اما مانند نیمکتنشینها هیچگاه وارد بازی نمیشوند. هر چند قرار است که جانشین اولمرت از میان حزب کادیما انتخاب شود اما برای آشنایی بیشتر به معرفی چند حزب فعال در عرصه سیاسی این رژیم و دیدگاههایشان میپردازیم.
▪ حزب کارگر:
در سال ۱۹۳۰ حزب ماپای با ادغام دو حزب قدیمی کارگری تشکیل شد و در همان دهه به حزب مسلط در عرصه سیاسی این رژیم بدل شد و در سال ۱۹۶۵ ماپای با ائتلاف با حزب رافی حزب کارگر را تشکیل داد؛ حزب ماپای و بعدها کارگر از سال ۱۹۴۸ تا سال ۱۹۷۷ به صورت ممتد حزب حاکم اسرائیل بودند و افراد سرشناسی چون بن گوریون، شیمون پرز، اسحاق رابین و... از اعضای این حزب بودند.
▪ حزب لیکود:
یکی از احزاب ناسیونالیست افراطگرای اسرائیل است، در گذشته با نام هروت(آزادی) فعالیت میکرده و در سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ در روسیه تشکیل شده است. در ابتدا طرفدار تشکیل دولت در دو سوی رود اردن بود و اندک اندک نظریاتش تعدیل یافت و امروزه از تشکیل دولت فلسطینی فقط در ۵۰ درصد کرانه باختری حمایت میکند.
▪ حزب مفدال:
در سال ۱۹۵۵ و از ائتلاف دو حزب میزراهی و اتحادیه کارگران مذهبی حزب مفدال با گرایش ملی- مذهبی تشکیل شد. مفدال دارای گرایشهای مذهبی و ناسیونالیستی است. این حزب در اکثر دولتهای ائتلافی اسرائیل حضور داشته و به عنوان یک حزب سیاسی شریک دولت شناخته میشود.
▪ حزب آگودات اسرائیل:
حزب آگودات(اتحاد) نام تشکیلاتی از خاخامهای ارتدوکس آلمانی است که در سال ۱۹۱۲ در لهستان و لیتوانی با هدف مخالفت با مرام صهیونیسم شکل گرفت و ضمن مردود دانستن تلاش برای تاسیس دولت یهود در فلسطین این اقدام را نوعی بدعتگذاری در دین یهود اعلام کرد.
▪ حزب شاس:
این حزب در سال ۱۹۸۴ توسط یک خاخام سیاسی به نام آریه دری تأسیس شد که یکی دیگر از احزاب مذهبی اسرائیل است، تعلقات ناسیونالیستی خاصی ندارد و بیشتر در پی اجرای قوانین دین یهود در جامعه و گرفتن امتیاز برای مدارس دینی و طلاب است.
▪ حزب مرتز:
از اتحاد ۳ حزب کوچکتر به نامهای راز، ماپام و شینویی به وجود آمد. مرتز طرفدار سرسخت آزادی مذهبی است و بر تکثرگرایی در جامعه اسرائیل تاکید دارد و از این رو در جامعه اسرائیل قطب مخالف شاس محسوب میشود
از میان این احزاب، حزب کارگر و لیکود موفق به تشکیل دولت شدند و بقیه احزاب تنها شریکی سیاسی برای تشکیل دولت بودهاند اما امروز رقابت بر سر نخستوزیری است، فردی که باید تمام اشتباهات اولمرت را جبران کند، هر چند به گفته یکی از روزنامهنگاران اسرائیلی هیچ امیدی به وی هم نیست.
● اهداف نخستوزیر آینده
یعقوب عمیدرور در یکی از مقالات خود در روزنامه عبری اسرائیل امروز نوشته بود تنها راه پیروزی اسرائیل در آینده، انجام جنگهای پیشگیرانه است، او میپرسد: آیا در اسرائیل رهبران سیاسی وجود دارند که بتوانند جنگهای پیشگیرانه را بهطور قاطعانه رهبری کنند؟ به نظر میرسد جنگهای سال ۱۹۵۶ و سال ۱۹۶۷ و سال۱۹۸۲ از این نوع جنگها باشند. آیا میتوان چنین جنگهایی را تکرار کرد؟ جنگطلبی هر چند جزو خصلت صهیونیستها شده و به گفته دبیرکل حزبالله لبنان تنها راه ادامه حیاتشان برافروختن جنگهای جدید است.
اما همین نویسنده در ابتدای مقالهاش که عنوان < اسبهای چشم بسته اسرائیل در چه فکری هستند> دارد - خطاب به نامزدهای جانشینی اولمرت - مهمترین چالش پیشروی هر نخستوزیری را قدرت روبه افزایش حزبالله لبنان میداند و برای این امر دلایل متعددی میشمارد:
۱) جایگاه حزبالله در لبنان از سه جنبه بعد از جنگ بهتر از سابق شده است. بهخصوص در مورد موشکهای سنگین و موشکهای با برد بلند. حزبالله اکنون دریافته که ضعف اساسی وی این است که نیروی هوایی مناسب برای مقابله با نیروی هوایی ما ندارد. بدین جهت برای پر کردن این شکاف اکنون تلاش دارد بنیه نظامی خود را از این لحاظ تقویت کند. حزبالله امروز جوانان را آموزش میدهد. تنها اختلافی که لبنان بعد از جنگ پیدا کرده این است که حزبالله از گذاشتن پرچم خود در مناطق مرزی خودداری کرده و استحکامات را به مناطق داخلی سوق داده است. این تنها موفقیت ظاهری ارتش اسرائیل است.
۲) حزبالله همچنین توانست مشروعیت خود را در صحنه سیاسی لبنان حفظ کند و به شریک محترمی برای حکومت تبدیل شود که دارای حق وتو بوده و توانسته از دیگران اعتراف بگیرد که رسما حامی لبنان است و این اعتراف به او اجازه میدهد که بتواند با آزادی بیشتری علیه اسرائیل فعالیت کند.
۳) حزبالله ثابت کرد که دارای خطوط قرمزی است و به هیچکس اجازه نمیدهد به آنها تعدی کند و در صورت نیاز، از سلاح خود نیز استفاده میکند و از آنجا که قدرت بیشتری هم دارد، به هدف خود نیز میرسد. این امر چیزی فراتر از یک موفقیت سیاسی است. این امر در جهان امروز به این معنی است که در مسائل مهم داخلی هیچ کسی نیست که بتواند در برابر حزبالله ایستادگی کند.
در برابر برشمردن این تواناییها، وی میگوید نخستوزیر آینده تنها دو راه در پیش دارد:
راه حل اول) این است که اسرائیل همان سیاستهای تکراری خود را دوباره به کار بندد؛ همان سیاست بیتفاوتی که فقط همراه اندکی فعالیتهای امنیتی در لبنان است و هر از چندگاهی شکایتهایی نیز به سازمان ملل ارسال شود و خود را برای جنگی احتمالی آماده کنیم و دعا کنیم در این جنگ نیز مسائل به دور از انتظار نیز پیش نیاید....
راه حل دوم) جنگهای پیشگیرانه است که بر اساس آن از ضعف نسبی حزبالله در این شرایط استفاده کرده و قبل از اینکه آمادگی خود را تکمیل کند یک ضربه ناگهانی و تعیینکننده به حزبالله وارد کنیم بهطوری که جهان دیگر به حزبالله این اجازه را ندهد که به تسلیحات خود بیفزاید.
با این توصیف باید گفت که نخستوزیر آینده رژیم صهیونیستی هر کس که باشد راهی جز برافروختن جنگی علیه لبنان ندارد و باید منتظر حوادث آینده بود، اما اگر نخستوزیر آینده هم نتواند این کار را انجام دهد، باید در انتظار پایان اسرائیل بود، همانگونه که بنگوریون گفته بود؟ اما نکته مهمتر آنکه هیچکس دلش نمیخواهد سرنوشت اولمرت را داشته باشد.
کریم جعفری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست