دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

سینمای طنز و هزار نکته باریک تر از مو


سینمای طنز و هزار نکته باریک تر از مو

کافی است سوار یک اتوبوس بین شهری شویم و به بهانه رفتن از شهر به شهری دیگر, هوس تماشای طبیعت پیرامون جاده را در سر داشته باشیم تا این چنین از طبیعت بی نظیر ایران بهره لازم را ببریم اما همین که اتوبوس استارت می زند و هنوز یکی دو کیلومتری حرکت نکرده که شوفر اتوبوس, تلویزیون بالای سرش را روشن می کند و با نیشخندی می گوید که آخرین فیلم در حال اکران را به نمایش می گذارد

کافی است سوار یک اتوبوس بین شهری شویم و به بهانه رفتن از شهر به شهری دیگر، هوس تماشای طبیعت پیرامون جاده را در سر داشته باشیم تا این چنین از طبیعت بی‌نظیر ایران بهره لازم را ببریم اما همین که اتوبوس استارت می‌زند و هنوز یکی دو کیلومتری حرکت نکرده که شوفر اتوبوس، تلویزیون بالای سرش را روشن می‌کند و با نیشخندی می‌گوید که آخرین فیلم در حال اکران را به نمایش می‌گذارد. راست هم می‌گوید. حالا این فیلم چطور به دست آن شوفر رسیده بماند. ولی تماشای آن فیلم مثلا طنز آن قدر برایمان عذاب آور است که دلمان می‌خواهد به عنوان اعتراض از جایمان بلند شویم و بگوییم که لقای آن فیلم را به عطایش بخشیدیم.

بعد بنشینیم و از تماشای طبیعت پیرامون جاده لذت و بهره لازم را ببریم و ... چند سالی می‌شود بخصوص دوازده، سیزده سالی که سینمای ایران مورد هجمه عظیم فیلم‌های کمدی واقع شده است. البته فیلم کمدی هم به نوبه خودش از آثار سینمایی به حساب می‌آید اما این هجمه عظیم واین فرصت ندادن به ابراز وجود به دیگر آثار سینمایی در نوع خودش می‌تواند خطرناک باشد. شاید در برخورد با این سئوال که این هجمه عظیم سینمای کمدی به سینمای کشور چه معنی دارد عده‌ای چنین پاسخ دهند که تهیه‌کنندگان و کارگردانان برای فتح گیشه‌‌های فروش و حداقل بازگرداندن اصل سرمایه چاره‌ای جز این ندارند.

از آن طرف پرداختن به این نوع سینما خود بهانه‌ای می‌شود تا بین مردم و سینما آشتی برقرار کرد واین چنین سالن‌های سینما را مملو از تماشاگران مشتاق کرد. اما این ظاهر قضیه است. زیرا کافی است برخی از این فیلم‌های به ظاهر طنز را تماشا کنیم آن‌وقت متوجه می‌شویم که در بین آثار طنز ارائه شده بعضی از آثار آنچنان لطماتی به بدنه سینما می‌زنند که بی‌تردید در آ‌ینده ای نه چندان دور نتوان آن را جبران کرد.

حال این لطمات چگونه هستند و در چه شکل و هیئتی خودشان را نشان می‌دهند، به برخی از آنها پرداخته می‌شود.همان طور که اشاره شد سینمای کمدی یکی از گونه‌های سینماست و در این راستا چه بسیار آثار ارزشمند و به تبع آن چه هنرمندان بزرگ ایرانی و خارجی به هنرنمایی پرداخته اند. اما گاهی اوقات دیده می‌شود که این نوع سینما به جای آنکه مبلغ ارزشی متعالی باشد تنها وسیله‌ای می‌شود برای برخی مقاصد سطحی و زود گذر به عنوان مثال در اغلب فیلم‌هایی که به اسم سینمای کمدی عرضه می‌شود اصل خندیدن و تفنن هدف می‌باشد؛ یعنی کارگردان تلاش می‌کند تا به هر شکلی که شده مخاطب را بخنداند و همین که اندک لبخندی بر لبان تماشاگران نشست او نفس راحتی می‌کشد که وظیفه اصلی‌اش را انجام داده است.

در صورتی که خنده نمی‌تواند به تنهایی یک هدف باشد بلکه خندیدن باید وسیله‌ای باشد برای دست یافتن به اهداف عالی و گرانقدر. پس با خنده می‌توان به بسیاری از رموز دست یافت که شاید در عالم واقع دست یافتن به آ‌نها سخت و دشوار است؛ به عنوان مثال خنده حاکم بر آثار سینمایی چارلی چاپلین یک خنده ظاهری و زودگذر نیست بلکه نوعی دعوت به اندیشیدن می‌باشد.

از دیگر مواردی که در تعدادی از فیلم‌های کمدی مشاهده می‌شود کپی برداری و پرداختن به کلیشه‌هاست. این دیگر از موارد تکراری و حتی خسته‌کنده سینمای کمدی شده که مردی عاشق می‌شود. پسری گدا شیفته دختری ثروتمند می‌شود و سرانجام به او می‌رسد. عروس و مادر شوهری با هم اختلاف دارند و در پی یک سری اتفاقات خنده‌دار با هم آشتی می‌کنند.

زنی به همسرش شک می‌کند که همسر دوم اختیار کرده ولی در آخرین دقیقه فیلم ناگهان متوجه اشتباه خودش می‌شود و زندگی جریان عادی خودش را پی می‌گیرد. اینها اغلب سوژه‌ها و درونمایه‌های بسیاری از فیلم‌های کمدی است. جالب آنکه گاهی اوقات این کپی برداری آن قدر سطحی است که در برخی فیلم‌ها سلسله حوادث نیز تغییر نمی‌کند.

باید اذعان داشت این نوع کپی برداری و نداشتن حرف تازه در سینمای طنز لطمات جبران‌ناپذیری بر پیکره سینما وارد می‌سازد. یعنی رفته رفته تماشاگران احساس می‌کنند که اغلب و حتی تمام فیلم‌های سینما این‌طور هستند و در آنها شیوه‌ کپی برداری مرسوم است و این چنین به سینما و آثار ارزشمند سینمایی با دیدی نامناسب نگاه می‌کنند.

بی‌شک هنرهای یک کشور مبین رفتار و عقاید مردم همان کشور است زیرا هنر بخصوص هنر هفتم مانند آینه‌ای است که تمام رفتارها و اندیشه های جامعه ای را بیان می‌کند. متاسفانه گاهی مواقع در عرصه سینما آثاری مشاهده می‌شود که از نظر ارائه تصویری مناسب از فضای جامعه چندان موفق نیستند و خواسته یا ناخواسته برای جلب تماشاگر به هر شیوه‌ای دست می‌زنند.

به عنوان مثال استفاده از کلمات رکیک، فحش و ناسزاگویی ولو برای خنداندن در برخی فیلم‌ها به کرار مشاهده می‌شود. فضای مناسب رابطه زن و مردم نامحرم چندان رعایت نمی‌شود. برخی کاراکترهای مرد با توجه به اصل داستان آنچنان ثبات شخصیتی ندارند و قرار است برای خنداندن مخاطب همین که چشمشان به خانمی افتاد غش کنند که البته نمایش این نوع حرکات و رفتارها چندان مناسب شخصیت مرد ایرانی نیست.

از همه جالب‌تر گاهی نیز برای بیشتر خنداندن مخاطب و ایجاد فضای تفنن و شادی، مجالس رقص و پایکوبی در فیلم برقرار می‌شود که اثرات تماشای این نوع تصاویر در زندگی شخصی افراد گاهی به خوبی عیان است.

البته در این رهگذر نباید از ایجاد جذابیت‌های کاذب در این نوع سینما و نیز استفاده از لباس های غربی ، آرایش مو و بسیاری از این مسائل غافل شد.

سئوالی که با دیدن این قبیل فیلم‌ها به ذهن افراد خطور می‌کند این است که باید در برخورد با این نوع فیلم‌ها چه کرد؟ آیا باید ساخت و اکران آنها ممنوع شود؟ بعد دلیل آورد که پخش فیلم‌هایی از این نوع نه تنها از نظر ارزشی خوب نیست و حتی گاهی اوقات مخرب است بلکه سطح سلیقه تماشاگران سینما را نیز پایین می‌آورد و به نوعی آنها را دچار عوام زدگی می‌کند؟ آخر در فیلمی که هیچ نوع جلوه‌های تصویری وجود ندارد و همه چیز منوط تنها به گفتار وگاهی نیز حرکات بازیگران است رفته رفته آن تعریف از سینما و تمهیدات آن زیر سئوال می‌رود سپس تماشاگران فهیم سینما به مرور زمان به این دست از فیلم‌ها عادت می‌کنند.

در پاسخ به این سئوال باید گفت نمی‌توان سینمای طنز و کمدی را تعطیل کرد. زیرا وجود این نوع فیلم‌ها از نیازهای جامعه است و چه بسیار افراد هستند که سینما را با نوع طنز آن می‌شناسند.

باید در برخورد با این نوع فیلم‌ها برنامه‌ریزی کرد. یعنی از یک طرف مدیریت زمان و اکران فیلم‌ها را در دست داشت تا این چنین در یک ماه همزمان چندین فیلم از این دست اکران نشود و از آن طرف مسئولان سینمایی و فرهنگی باید با استفاده از امکانات موجود، زمینه تولید آثار کمدی را که بی‌پیرایه، بیدار کننده و در حد و اندازه‌های فرهنگ کشورمان هستند آ‌ماده کنند تا با گذشت زمان این اتفاق مبارک بیفتد که آثار کمدی ما از آثار درخشان سینمای ایران و حتی جهان باشد.

ناگفته نماند در چند سال اخیر مسئولان ذیربط برنامه‌های خوبی تدارک دیده‌اند که گاهی اوقات اثرات خوب آن را در برخی فیلم‌ها به عینه مشاهده می‌کنیم و اگر این روند ادامه یابد در آینده‌ای نزدیک صاحب سینمایی طنز همراه با افکار و ایده‌های عالی خواهیم بود. خودمانیم حیف است هر زمان صحبت از سینمای طنز به میان می‌آید با افسوس از آثاری چون کفش‌های میرزا نوروز، جیب‌برها به بهشت نمی‌روند و ... یاد کنیم و با تردید به برخی از آثار اکران شده نگاه کنیم!

فرهنگ مهاجر